در چند سال گذشته، عرصه دیفای به طور خستگیناپذیری تلاش کرده است تا روش تعامل و سروکار داشتن ما با فرآیندها و سیستمهای مالی را بهبود ببخشد. میتوان گفت که تمام این تلاشها در حال ثمره دادن است. فقط در سال ۲۰۲۰، این عرصه همراه با ارزهای دیجیتال رشد کرد؛ به طوری که بیش از ۸ میلیارد دلار در پروتکلهای دیفای مسدود شده است. این شاخص رشد هنگامی قابل توجهتر میشود که بدانیم ارزش سرمایههای ورودی به این بازار نوظهور در ابتدای سال تقریبا ۱ میلیارد دلار بود.
تو صرافی ارز پلاس میتونی فقط با ۱۰ هزار تومان و با کارمزد صفر، همه ارزهای دیجیتال رو معامله کنی!
رشد چشمگیر دیفای و فناوری موجود در آن نشان میدهد که این عرصه میتواند در جنبش پذیرش گسترده ارزهای دیجیتال نقش مهمی ایفا کند. به عبارت دیگر، آینده صنعت ارزهای دیجیتال به دیفای وابسته است. بدین ترتیب، قبل از آنکه به پذیرش و استفاده از دیفای بپردازید، شناخت مطالب مقدماتی آن لازم است. دیفای یا همان امور مالی غیرمتمرکز در صدد بازآفرینی فرآیندهای مالی است تا بتوان بدون اتکا به واسطهها، خدمات مالی را بهبود و ارتقا بخشید. بنابراین، هدف دیفای استفاده از فناوری بلاک چین برای جداسازی خدمات مالی از مدلهای متمرکز، مشکلآفرین، محدود و گران است که بر فناوری مالی تسلط یافتهاند.
علیرغم مسائل کوچکی که وجود دارد، نکات مثبت بسیار زیادی را میتوان از عملکرد اقتصاد کریپتویی در سال ۲۰۲۰ مشاهده کرد. هرچند، این موضوع عمدتا به دلیل عملکرد موفق پروژههای جدید و منسجم دیفای طی چند ماه اخیر است. در حال حاضر مباحث ارز دیجیتال پیرامون فرصتهای پرشمار موجود در عرصه دیفای و نحوه تغییر یافتن رویکرد ذینفعان و سهامداران نسبت به ارزهای دیجیتال توسط دیفای میچرخد. اکنون کارآفرینان و توسعهدهندگان بیش از هر زمان دیگری ترغیب به بررسی و کنکاش مفهوم غیرمتمرکزسازی و استفاده از آن در محصولات جدید و قدیمی شدهاند.
با توجه به این تفاسیر، ضروری است تا چک لیستی تهیه شود تا از مطابقت محصولات مالی که در صدد استفاده از ویژگیهای دیفای هستند با استانداردها و قوانین نانوشته این بازار اطمینان حاصل شود.
چرا باید انتقال به عرصه دیفای را مدنظر قرار داد؟
بخش زیادی از سال ۲۰۲۰ شاهد آن بودیم که اکوسیستم دیفای با سرعت چشمگیری در حال گسترش است. این بازار که در ابتدای سال توانسته بود فقط یک میلیارد دلار سرمایه جذب کند، بدون شک باعث جلب توجهات به دنیای ارزهای دیجیتال شد.
در حال حاضر کل سرمایه مسدودشده در عرصه دیفای از ۱۱ میلیارد دلار گذشته است و با سرعت چشمگیری نیز در حال افزایش است. جای تعجبی ندارد که چندین ارائهدهنده خدمات مالی متمرکز نیز استفاده از ویژگیها و المانهای غیرمتمرکزسازی را آغاز کردهاند.
با توجه به افزایش تقاضا برای دیفای، کارآفرینان ارز دیجیتال بیشتری به این عرصه وارد شدهاند. با این حال، دغدغه اصلی همچنان پیچیدگیهای بسیار زیاد در این عرصه است. اغلب اوقات به نظر میرسد که تیمهای توسعهدهنده پروژههای مختلف به حذف ویژگیهای مختلف یا ایجاد پروژههای نچندان مناسب با عنوان پروژههای دیفای اقدام میکنند. اکنون این سوال به وجود میآید که عوامل اصلی برای انتقال از امور مالی متمرکز (CeFi) به امور مالی غیرمتمرکز (DeFi) چه مواردی هستند؟
چگونه میتوان برنامه متمرکزی را به صورت شاهکار دیفای بازآفرینی کرد؟
اطمینان حاصل کنید که مناسب و مطابق با مفاهیم دیفای است. این تصور کاملا اشتباهی است که فکر کنیم هر ایده یا پروژهای که ویژگیهای غیرمتمرکزسازی دارد، میتواند آزمونهای دیفای را پشتسر بگذارد. همانطور که از اسم دیفای مشخص است، این عرصه به بازار فناوری امور مالی میپردازد. به عبارت دیگر، این نکته بسیار مهمی است که برنامه مدنظر شما شامل ویژگیهایی باشد تا خدمات امور مالی به کاربران ارائه دهد.
در حال حاضر، مفهوم دیفای در بعضی از حوزهها قویتر ظاهر شده است. اگر استارتآپی در اختیار دارید یا در حال ایجاد آن هستید که کاربردهای مالی زیر را هدف قرار داده است، میتوانید ورود به عرصه دیفای را مد نظر قرار دهید:
- وامگیری و وامدهی: شاید بتوان گفت که در حال حاضر پروتکلهای وامدهی موثرترین و کارآمدترین کاربرد دیفای است. این پروتکلها، تسهیلات وامدهی و وامگیری را با ویژگیهای وثیقهگذاری، به حداقل رساندن خطرات طرفین مقابل و کسب سود بیشتر نسبت به رقبای قدیمی خود امکانپذیر میسازند.
- صرافیهای غیرمتمرکز: صرافیهای غیرمتمرکز بعضی از دغدغههای مرتبط با امنیت و حریم خصوصی که در پلتفرمهای معاملاتی مبتنی بر تصدی وجود دارد را از بین میبرند. کاربران قبل از دسترسی به بازار ارزهای دیجیتال دیگر نیازی به ثبت اطلاعات شخصی و ارائه داراییهای خود به اشخاص ثالث ندارند.
- اوراق مشتقه: پروتکلهای اوراق مشتقه دیفای با ارائه سیستمهای معاملاتی مبتنی بر عملکرد نهادهای موردنظر، ابزارهای مالی پرشماری را در اختیار کاربران قرار میدهند. در نتیجه کاربران میتوانند از سد محدودیتها عبور کنند.
- پرداختها: راهکارهای غیرمتمرکز پرداخت بر ارائه خدمات مالی به افرادی معطوف هستند که به خدمات بانکی دسترسی ندارند. هدف این راهکارها، ایجاد زیرساخت پرداختی ارزان و مقاوم در برابر سانسور است.
- بیمه: همانند پلتفرمهای سنتی بیمه، پروتکلهای بیمه دیفای نیز در صدد ارائه جبران خسارات و ضررها بر اساس مفاد از پیش تعیینشده هستند. هرچند، تفاوت در این است که پروتکلهای دیفای از فرآیندهای کاملا خودکار بهره میبرند.
- سازمانهای مستقل غیرمتمرکز (DAO): این سازمانها با توزیع مسئولیتهای نظارتی به سهامداران و حذف هرگونه مدیریت سلسله مراتبی، روشی جدید و منحصربهفرد در خصوص اداره شرکتها و موسسات ایجاد میکنند. تمام عملیات و اقدامات DAO ها توسط قوانین دیجیتال نظارت میشود.
- بازارهای پیشبینی: این راهکار منحصربهفرد به کاربران امکان میدهد تا نتیجه رویدادهای مختلف را پیشبینی کنند. کاربران با ارائه پیشبینیهای صحیح میتوانند درآمد کسب کنند.
- مدیریت دارایی: مجموعه ابزارهایی وجود دارند که به دارندگان ارز دیجیتال امکان میدهند تا داراییها و ارزهای دیجیتال خود را به صورت مستقل نظارت و ذخیره کنند. این ابزارها شامل کیف پولها، داشبوردها یا رابطهای کاربری و برنامههایی برای حفظ تصدی و کنترل کامل بر روی ارزهای دیجیتال هستند.
- استیبل کوینها: استیبل کوینها، ارزهای دیجیتال بدون نوسان قیمت هستند. توسعهدهندگان باید پشتوانهای نظیر داراییهایی با قیمت ثابت یا سبدی از داراییها برای ارزش استیبل کوین خود ارائه دهند.
- توکنیزه کردن: توکنیزه کردن یکی از مفاهیم مهم عرصه دیفای است. این حوزه، ابزارهای سرمایهگذاری سریعتر و ارزانتری در اختیار سرمایهگذاران قرار میدهد. با وجود توکنیزه کردن میتوان داراییهای واقعی را به بخشهای کوچکتری تقسیم کرد و ارزش و مالکیت آنها را با توکنها مشخص کرد.
- اطلاعات و تحلیل آنها: به دلیل رشد چشمگیر بازار دیفای، معرفی و ارائه معیارها و سیستمهای نموداری مناسب برای تحلیل و تفسیر این اکوسیستم به امری لازم و ضروری تبدیل شده است. این ابزارها مستقیما با پروتکلهای دیفای ارتباط برقرار میکنند و اطلاعات مناسبی برای بیان دقیق عملکرد این پروتکلها ارائه میدهند.
با تمام این تفاسیر، توجه داشته باشید که محدوده عرصه دیفای در حال رشد و تکامل است و با گسترش و بررسی بیشتر فناوری بلاک چین و ارزهای دیجیتال، برنامهها و کاربردهای بیشتری به وجود میآیند.
ایجاد یا انتخاب بلاک چین مبتنی بر قراردادهای هوشمند
بدون عملکردها و ویژگیهای موجود در بلاک چینها، چیزی به اسم دیفای وجود نداشت. بنابراین، انتقال از CeFi به DeFi مستلزم آن است که پروژهها بر بستر زیرساخت بلاک چین فعالیت کنند تا وظیفه نگهداری، حفظ امنیت و فعالیتهای روزانه از توسعهدهندگان به جامعه کاربران محول شود.
در اینجاست که قراردادهای هوشمند مفید واقع خواهند شد. امکان مستقل شدن کاربران، مهمترین مزیت پروتکلهای دیفای است. به غیر از استقلال و عدم وابستگی، یکی دیگر از جوانب مهم قابلیتهای نوآورانه بلاک چین، سیستم امنیتی آن است.
بلاک چینها که مجهز به مکانیزمهای اجماع و قابلیتهای رمزنگاری هستند، ایمنترین محیط برای برنامههای را فراهم میسازند.
بدین ترتیب، میتوانید یکی از شبکههای موجود را که استفاده از SDK ها (کیت توسعه نرمافزاری) برای توسعهدهندگان را فراهم میسازد انتخاب کنید و برنامههای خود را بر بستر بلاک چینهای عمومی با پروتکلهای آماده قراردادهای هوشمند و سایر زیرساختها اجرا کنید.
از طرف دیگر، میتوانید بلاک چین خود را از ابتدا ایجاد کنید. هرچند این امر به زمان، منابع و تخصص بلاک چین بیشتری نیاز دارد.
پذیرش وب ۳.۰
یکی از مزایای اجرای برنامهها بر بستر بلاک چینها، ارائه سطحی از انعطافپذیری است که در سیستمهای وب ۲.۰ وجود ندارد. برای مثال، اجرای سیستم IPFS به عنوان فایل غیرمتمرکز و پروتکل میزبانی و هاستینگ وب به پروژهها امکان میدهد تا مسائل امنیت و مقیاسپذیری موجود در رویکرد قدیمی دیگر وجود نداشته باشد.
با کمک این پروتکل، برنامهها میتوانند اطلاعات را سریعتر و ایمنتر دریافت کنند یکی دیگر از نکات قابل ذکر دیگر، امکان تعاملپذیری بلاک چینها است. راهکارهایی نظیر پولکادات (Polkadot) با ایجاد پلهایی که شبکههای بلاک چین را امکانپذیر میسازد تا داراییها، اطلاعات و امنیت را انتقال دهند و به اشتراک بگذارند باعث گسترش این فناوری میشوند.
ارائه مشوق و پاداش به کاربران
در عرصه دیفای، مشارکت حرف اول را میزند. کاربران باید در تمام فرآیندهایی که ماندگاری و تداوم پروتکل را تعریف میکنند حضور داشته باشند. بنابراین کاربران باید در نظارت، تایید و تولید نقدینگی حضور داشته باشند.
بر اساس نکاتی که تاکنون آموختیم، میتوان گفت که مشوقها و پاداشها در موفقیت پلتفرم دیفای بسیار مهم هستند. بنابراین باید سیستم پاداش منحصربهفردی وجود داشته باشد که کاربران را به مسدودسازی داراییهای خود در استخرهای نقدینگی، تعامل با سرویسها و ارائه امنیت ترغیب کند.
حسابرسی تمام پروتکلها
برخلاف برنامههای متمرکز، پس از فعال شدن پروتکل دیفای، اصلاح باگها و حذف خطاها بسیار دشوار است. بنابراین توصیه میشود قبل از عرضه پروتکل، حسابرسیهای لازم صورت بگیرد و آسیبپذیریهای امنیتی شناسایی شود. بخش عمدهای از مسائل امنیتی مرتبط با اکوسیستم دیفای ناشی از غفلت یا ناکارآمدی بخشی از توسعهدهندگان است.
کلام آخر
یکی از عواملی که مانع از پذیرش دیفای توسط کارآفرینان میشود این است که غیرمتمرکزسازی با منطق تجاری در تضاد است. با توجه به اینکه دیفای میتواند روشهای موثرتری در کدگذاری و حفظ قوانین تجاری ایجاد کند، میتوان گفت که عرصه دیفای منطق تجاری را از بین نمیبرد بلکه منجر به منسجمتر شدن آن میشود.