CeFi کوتاه شده عبارت Centralized Finance به معنی امور مالی متمرکز است. در بسیاری از کشورها، مراکز متمرکز ملی و منطقهای وجود دارد و این مراکز مالی متمرکز عمدتا در منطقه جغرافیایی خاصی متمرکز هستند. فرضا در ایالات متحده این مراکز مالی در وال استریت متمرکز هستند و این تمرکز علیرغم منافعی که دارد، ممکن است امکان تامین بودجه را برای مراکز مالی مناطق محلی دشوار سازد. این تمرکز باعث آسانی دسترسی برای مراکزی میشود که در آن جغرافیای خاص هستند و تامین بودجه این مراکز به آسانی صورت میگیرد. البته این تمرکز اگر زیاد باشد، امور مالی غیر متمرکز یا دیفای (Defi) را به کلی از بین میبرد. الان در کشوری مانند آلمان که امور مالی بسیار متمرکزی دارد، توسعه و گسترش دیفای با مشکلات زیادی روبرو است. امروزه در عصر بلاک چین هستیم و عدم تمرکز بسیار مورد توجه قرار گرفته است، مخصوصا در حوزه امور مالی این قضیه بسیار مشهودتر است. پس باید بگوییم که دیفای در کنار Cefi باید موجود باشد و از این طریق است که انجام مراودات و تراکنشهای بین المللی به آسانی صورت میگیرد.
همان طور که گفته شد، این تمرکز باعث میشود که تامین امور مالی مراکز محلی با مشکل مواجه شود و این مانع از ایجاد یک سیستم مالی پویا و مناسب میشود. پویایی در سیستم مالی امروز بسیار اهمیت دارد و به همین علت است که دیفای طرفداران بسیاری پیدا کرده است. مشکلات یاد شده در CeFi باعث میشود مراکز محلی کوچک به سمت امور مالی غیر متمرکز حرکت کنند و بخواهند از این طریق بسیاری از مشکلات خود را حل کرده و کسری بودجه خود را جبران کنند.
البته CeFi و دیفای ناقض یکیدیگر نیستند و این دو میتوانند در کنار هم موجود باشند. تمرکز مراکز مالی در جغرافیایی خاص به معنی این نیست که هرگز مراکز محلی و کوچک قادر به تامین بودجه خود نخواهند بود. این تمرکز میتواند در کنار رسیدگی به مراکز مختلف موجود باشد. مراکز محلی باید تامین بودجه شوند و این مراکز باید مستقل از یکدیگر عمل کنند. نزدیکی به مرکز مالی اصلی در یک کشور نباید شرط تامین بودجه باشد.
امروزه مسئله ارز دیجیتال مطرح شده است و تلاش میشود که بسیاری از داراییها به صورت دیجیتال و توکنی درآیند. با پذیرش عام داراییهای دیجیتال، مسئله امور مالی غیر متمرکز بسیار مورد توجه قرار میگیرد و افراد زیادی به سمت این صنعت هجوم خواهند آورد.
دیفای علیرغم اینکه انقلابی در نوع خود است و منافع زیادی دارد، طبیعتا مشکلاتی نیز دارد. یکی از مشکلات دیفای این است که افراد باید خود مواظب پول و سرمایه خود باشند و در این میان، گم کردن رمز عبور و یا کلیدهای خصوصی مشکلی بسیار جدی است که باید مورد توجه قرار بگیرد. تخمین زده میشود که حدود یک پنجم کل بیت کوینها تا به حال گم شده باشند و در آینده و با پذیرش بیشتر، احتمالا این تعداد بیشتر هم میشود.
یکی از مشکلات دیگر دیفای این است که قراردادهای هوشمند پیچیده هستند و این امر انواع مختلفی از حملات و تهاجمات را به نسبت امور مالی غیر متمرکز ایجاد کرده است که در امور مالی سنتی وجود ندارد. همگی حمله DAO و تبعات و خسارات ناشی از آن را به یاد داریم.
هنوز قانونگذاری در زمینه دیفای مبهم است و از قوانین شفاف حوزه CeFi در اینجا خبری نیست. این امر باعث تردید بسیاری از شرکتها و مراکز بزرگ میشود. این شرکتهای بزرگ دوست ندارند وارد فضایی شوند که هنوز قانونگذاری نشده و در آینده ممکن است برای آنها دردسر ایجاد کند.
با توجه به این مشکلات، باید بگوییم که نیاز به CeFi در کنار امور مالی غیر متمرکز مشهود است و درجه خاصی از تمرکز همواره لازم است که موجود باشد.
منظور از امور مالی متمرکز یا CeFi چیست؟
CeFi به کنترلی متمرکز اشاره دارد و منظور از این کنترل متمرکز بیشتر موسسات بانکی است. از منظر تاریخی، تمرکز در امور مالی چیز مثبتی بوده است و باعث حفظ ثبات و امنیت شده است. امنیت در این حالت بسیار بیشتر از حالت مدیریت شخصی است. چنین سیستمهایی برای انجام تراکنشهای بین مرزی در سالهای گذشته بسیار ضروری بودهاند. البته امور مالی متمرکز دارای مشکلات زیادی نیز است که از این جمله مشکلات میتوان به کلاهبرداری،جعل و غیره اشاره کرد.
بانکها در این سیستم پول افراد را میگیرند و آن را به افراد دیگر قرض میدهند و یا آن را در جاهایی دیگر سرمایهگذاری میکنند. این نوعی آرامش خاطر را برای مشتری ایجاد میکند و دیگر مسئولیت نگهداری پول بر دوش خود مشتری نیست. البته این برای تمام مناطق حال حاضر جهان جواب نمیدهد و تورم کاری کرده که نگه داشتن پول در بانک در بسیاری از کشورهای جهان توصیه نمیشود.
علیرغم اینکه CeFi خیلی وقت است که موجود است و گسترش زیادی یافته است، اما هنوز افراد زیادی در سراسر جهان از دسترسی به آن برخوردار نیستند. به عنوان مثال، امروزه در آفریقا افراد زیادی را میبینیم که فاقد خدمات بانکی هستند. این در حالی است که تمامی این افراد دارای گوشی هوشمند هستند و میتوانند به اینترنت متصل شوند. پس به طور خلاصه باید گفت که امور مالی متمرکز هنوز هم مشکل دسترسی دارد و یک خلا دسترسی به نسبت آن مطرح است.
این در حالی است که امور مالی غیر متمرکز بر بستر بلاک چین ایجاد میشود و مشکلاتی مانند جعل و کلاهبرداری را از میان برمیدارد. شفافیت فراهم شده در اثر دیفای بی نظیر است و دیفای مشکل دسترسی نیز ندارد و از طریق شبکه جهانی اینترنت میتوان امور مالی را به همه مردم جهان رساند. دیفای نهضتی مقدس است که فرصتها و موقعیتهای برابر را برای همه مردم جهان ایجاد میکند و دموکراسی را به معنی واقعی کلمه تحقق میبخشد.
منافع و مزایای CeFi یا امور مالی متمرکز
امور مالی متمرکز دارای منافع زیادی است و به همین خاطر است که در طول سالیان گذشته دوام آورده است. یکی از منافع امور مالی متمرکز این است که افراد نگران مدیریت داراییهای خود نیستند و با انتخاب یک واسطه امین مانند بانک مرکزی میتوانند پول خود را تحویل داده و دیگر دردسر کلیدهای خصوصی و یا رمز عبور و محافظت از آنها را نداشته باشند. هر چند که طرفداران عدم تمرکز بر این باورند که واسطه امین وجود ندارد و باید نیاز به اعتماد را از میان برداشت.
CeFi در بسیاری از موارد باعث سرعت بیشتر میشود. امروزه میتوان در مدت زمانی کم پول فیات را کارت به کارت کرد و دیگر دردسرهایی مانند انتظار برای تایید تراکنش در اینجا مطرح نیست. امروزه بلاک چین با مشکل مقیاسپذیری روبرو است و نمیتوان تراکنشهای زیادی را به صورت همزمان در بلاک چین پردازش کرد. در امور مالی متمرکز از چنین مشکلاتی خبری نیست.
تراکنشهای بلاک چینی غیر قابل برگشت هستند و در صورت خطا و اشتباه، دیگر امکان برگشت تراکنش وجود ندارد. این در حالی است که در جهان متمرکز میتوان چنین اشتباهاتی را به راحتی درست کرد. برای این کار لازم است که به بانک مراجعه کنیم و مراحل مورد نظر را بگذرانیم و در نهایت، تراکنش اشتباه را تصحیح کنیم.
امکان هک و سرقت در فضای CeFi بسیار کمتر است. فرضا شما حساب بورس باز میکنید و شروع به معاملات بورس اوراق بهادار میکنید. شماره حساب شخصی شما در این حالت به اکانت بورس شما متصل میشود و هر گونه برداشت پول تنها زمانی امکانپذیر خواهد بود که این برداشت به حساب شما انجام شود. اما در مورد دیفای و ارز دیجیتال قضیه فرق میکند و معلوم نیست که این آدرسهای کاراکتری و عددی مربوط به چه کسی هستند.
مشکلات و چالشهای امور مالی متمرکز
از طرف دیگر، CeFi دارای مشکلات و چالشهای بسیاری نیز است. همگی بحران مالی سال ۲۰۰۸ و رسوایی بانکها و موسسات مالی را به یاد داریم. بعد از این بحران بود که ایده بیت کوین و بلاک چین شکل گرفت. همواره در سیستمهای متمرکز که کنترل در دستان افراد خاصی است نوعی فساد ایجاد میشود. سیستمهای متمرکز بسیار مستعد فساد هستند و سیاستمداران و مسئولان میتوانند با توجه به منافع و هوس خود اقدام به دستکاری سیستم و کلاهبرداری کنند.
امروزه مسئله تورم در اثر ناکارآمدی سیستمهای بانکی و سیاستهای غلط چاپ پول ظاهر شده است. مشکل تورم اقتصاد کشورهای زیادی را فلج کرده است و حتی این مسئله در بعضی از کشورهای جهان مانند ونزوئلا تبدیل به معضلی جدی شده است.
انتقال بین مرزی پول در سیستمهای متمرکز و بانکی با مشکلات زیادی روبرو است. گاهی این انتقال کارمزد زیادی نیز به همراه خواهد داشت. سرعت این انتقالها چندان زیاد نیست و گاهی در بعضی سیستمها چندین روز به طول میانجامد. سابقه تراکنشها در این سیستمها غیر قابل تغییر نیست و مقامات متمرکز میتوانند به هر کاری دست زنند.
فعالان حقوق بشر و سیاستمداران با این سیستم متمرکز انتقال پول بسیار مشکل دارند و بارها دیدهایم که حکومتها حسابهای افراد خاصی را مسدود کردهاند و یا مانع از انتقال پول به حوزههای جغرافیایی مختلف شدهاند. امروزه بسیاری از فعالان و سیاستمدارن برای رفع این مشکلات به ارزهای دیجیتال و فضای بلاک چین متوسل شدهاند.
کاغذبازی و تشریفات ادارای در فضای CeFi بیداد میکند و انرژی و هزینه زیادی در این میان تلف میشود. همه ما میدانیم که برای گرفتن یک وام کوچک باید هفت خوان رستم را طی کنیم و روزها به رفت و آمد و اتلاف زمان و انرژی بپردازیم. این کاغذبازی و تشریفات اداری هزینه زیادی را نیز به همراه دارد که با استفاده از بلاک چین و دیفای میتوان در این هزینهها صرفهجویی کرد و آنها را در جاهایی ضروری مانند آموزش و پرورش یا بخش پزشکی و درمان خرج کرد.
در فضای امور مالی متمرکز به واسطه و شخص ثالث نیاز داریم و تاریخ نشان میدهد که اعتماد به افراد ثالث همواره با مشکلات زیادی همراه است. هر جا که اشخاص ثالث در میان باشند، فساد و بی عدالتی هم ایجاد میشود. این در حالی است که با استفاده از قرارداد هوشمند میتوان این مشکل را حل کرد و دخالت انسان را در این میان قطع کرد. در این حالت، همه چیز ماشینی خواهد شد و در صورت تحقق شرط و پیشنیازها، قرارداد به صورت خودکار اجرا خواهد شد.
قطعا امور مالی متمرکز مشکلاتی بسیار بیشتر از اینها دارد که ما در اینجا تنها به ذکر پارهای از این مشکلات بسنده کردیم. وجود این مشکلات بود که ایده بیت کوین و انقلاب بلاک چین را جرقه زد.
CeFi در کنار دیفای
در نهایت باید گفت که امور مالی متمرکز و غیر متمرکز ناقض یکدیگر نیستند و انتخاب یکی به معنی نفی دیگری نیست. از این دو سیستم باید در کنار یکدیگر استفاده کرد و آنها را به عنوان مکمل یکدیگر دید نه به عنوان رقیب یکدیگر. در بسیاری از صنایع میتوان از این دو سیستم در کنار یکدیگر استفاده کرد. ممکن است در مراحلی استفاده از CeFi بهتر جواب دهد و در مراحل دیگری، دیفای گزینه مطلوب باشد.
این دو سیستم دارای مزایا و معایب خاص خود هستند که در این نوشتار نیز تا حدودی به آنها پرداخته شد. حال اگر از نقاط قوت این دو سیستم در کنار یکدیگر استفاده کنیم، میتوان یک سیستم مالی قدرتمند را ایجاد کرد که در بسیاری از حیطهها دارای کارایی بسیار است.
تلفیق دیفای و CeFi انقلابی عظیم ایجاد میکند که صنایع مختلف را متحول میکند. امروزه میبینیم که در بعضی پروژههای فضای ارز دیجیتال هم مقداری تمرکز وجود دارد و این تمرکز منافعی خاص مانند بهبود مقیاسپذیری را به همراه خواهد داشت. هیچ سیستمی به تنهایی کامل نیست و نمیتواند پاسخگوی مشکلات باشد، این در حالی است که رویکرد ترکیبی همواره بهتر نتیجه میدهد و از بسیاری از مشکلات موجود میکاهد.
پس در پایان باید بگوییم که دیفای به طور کامل جایگزین CeFi نمیشود. امور مالی متمرکز مدتها گزینهای قابل اعتماد بوده است و در آینده نیز کاربرد خواهد داشت. مدل ترکیبی امور مالی متمرکز در کنار دیفای، آینده سیستمهای مالی خواهد بود و بسیاری از شرکتها و سازمانها در آینده این رویکرد را اتخاذ خواهند کرد. دیفای امروزه وعدههای جدیدی میدهد که باور کردن بسیاری از آنها سخت است و از سخن تا عمل فرسنگها راه است. بسیاری از این وعدهها امروزه تنها در قالب سخن ماندهاند و جامه عمل به خود نپوشیدهاند. نظر شما چیست؟ آیا این مدل ترکیبی به نظر شما جواب میدهد؟ چه مدل دیگری به ذهن شما میرسد؟ نظرات خود را با ما در میان بگذارید.
توجه: دیدگاههایی که در این مقاله ابراز شدهاند، نظرات شخصی نویسنده هستند و لزوما نباید آنها را به میهن بلاکچین نسبت داد.