تصور آینده همیشه با ابهام همراه است؛ مجموعهای از احتمالات و رویدادها میتوانند سرنوشت اقتصاد، سیاست یا حتی بازارهای مالی را تغییر دهند. در چنین فضایی، بازارهای پیشبینی (Prediction Markets) به عنوان یک ابزار جدید نوآورانه ظاهر شدهاند؛ چراکه علاوهبر امکان پیشبینی روندها به سرمایهگذاران و کاربران کمک میکنند پوشش ریسک مؤثری در برابر رویدادهای محلی و جهانی داشته باشند. همین ویژگی باعث شده است بازارهای پیشبینی به یکی از داغترین روایتهای روز صنعت کریپتو تبدیل شوند.
از نگاه بسیاری از تحلیلگران و حتی چهرههایی مانند ویتالیک، مهمترین کاربرد بازارهای پیشبینی توانایی پوشش ریسک (Hedging) است؛ زیرا هم جریان نقدینگی را پویا نگه میدارد و هم زمینهساز فرصتهای جدید برای کاربران میشود. علاوهبر، پروژههای بزرگی مانند پالیمارکت (Polymarket)، کالشی (Kalshi) و لیمیتلس (Limitless) حدود ۹۷ پروژه دیگر در حوزه بازارهای پیشبینی راهاندازی شدهاند. این یعنی با یک موج گذرا روبرو نیستیم؛ بلکه صنعتی در حال شکلگیری است که نقش پررنگی را در اکوسیستم مالی غیرمتمرکز ایفا میکند. در این مطلب از میهن بلاکچین میخواهیم نگاه عمیقتری به بازارهای پیشبینی، کاربردها و مسیر پیشروی آنها داشته باشیم و ببینیم چرا ابزار جدیدی برای پوشش ریسک محسوب میشوند. با ما همراه باشید.
بررسی روند تکامل بازارهای پیشبینی
نگاه کوتاهی به تاریخچه بازارهای پیشبینی (Prediction Markets) نشان میدهد که نقطه اوج توجه عمومی به این حوزه در جریان انتخابات ریاستجمهوری ۲۰۲۴ آمریکا شکل گرفت. در آن مقطع زمانی، حجم معاملات پلتفرم پالیمارکت (Polymarket) به شکل چشمگیری افزایش یافت و بازارهای پیشبینی را به صدر اخبار آورد. از آن زمان، حجم معاملات پالی مارکت روند پایداری داشته است و حالا دوباره نشانههایی از رشد بیشتر دیده میشود. بهعلاوه، موفقیت پالیمارکت باعث شده است پروژههای دیگری مانند کالشی (Kalshi) و لیمیتلس (Limitless) برای بهدست آوردن سهمی از این بازار تلاش کنند و به رقبای جدی تبدیل شوند.
بازارهای پیشبینی متنوع دیگری نیز در حال رشد هستند که هرکدام روی مخاطبان، کاربردها و حوزههای متفاوتی تمرکز کردهاند. یک نمونه جالب پلتفرم پیشبینی نویز (Noise) است که فعلاً در مرحله تستنت قرار دارد و به کاربران اجازه میدهد روی میزان توجه و محبوبیت یک پروژه خاص به صورت اهرمی معامله کنند.
آیا بازارهای پیشبینی ابزار مناسبی برای پوشش ریسک هستند؟
بازارهای پیشبینی فراتر از تمام قابلیتهایشان میتوانند در آینده به یک ابزار کارآمد برای پوشش ریسک (Hedging) تبدیل شوند. اگرچه در حال حاضر هم برخی از سرمایهگذاران از این ابزار برای مدیریت ریسک استفاده میکنند، اما هنوز به اندازه کافی بزرگ و نقدشونده نیستند که بتوانند در مقیاس وسیع نقشآفرینی کنند. یکی از کاربران کریپتویی با نام “Wonder” نحوه استفاده از بازار پیشبینی برای پوشش ریسک را اینطور شرح داده است:
در ابتدای سال هنگام عرضه توکن ترامپ (TRUMP)، همزمان این ارز دیجیتال را خریدم و در یک بازار پیشبینی با موضوع «آیا توکن ترامپ هک شده است یا نه؟»، روی گزینه «بله» سرمایهگذاری کردم. اگر سناریو طوری پیش میرفت که واقعا هکی رخ میداد، بهخاطر پیشبینی درست، سود بهدست میآوردم و زیان احتمالی ناشی از سرمایهگذاری روی توکن ترامپ جبران میشد. درمقابل، اگر هیچ هکی رخ نمیداد، از رشد توکن ترامپ بهرهمند میشدم. در عمل هم دیدیم که همین اتفاق افتاد و من سود قابلتوجهی بهدست آوردم.
بیایید یک مثال دیگر را بررسی کنیم؛ فرض کنید یک سرمایهگذار بخش قابل توجهی از پرتفوی خود را روی سهام یک شرکت داروسازی گذاشته است. این شرکت در انتظار تأیید سازمان غذا و دارو (FDA) برای یک محصول جدید است. اگر تأییدیه صادر شود، قیمت سهام جهش میکند؛ اگر رد شود، احتمال سقوط جدی وجود دارد. حالا اگر بازاری برای پیشبینی نتیجه این تصمیم وجود داشته باشد، سرمایهگذاری که سهام این شرکت را دارد برای پوشش ریسک پرتفوی خود میتواند در این بازار پیشبینی، روی گزینه “No” هم سرمایهگذاری کند تا در هر صورت زیان جبران شود.
شاید برخی استدلال کنند که ابزارهای نقدشونده و مرسومتری برای این نوع پوشش ریسک وجود دارد. بهطور مثال، سرمایهگذار میتواند یک موقعیت فروش (Short position) باز کند و منتظر نتیجه بماند. اما در چنین شرایطی، آیا سرمایهگذار میتواند پوشش ریسک خود را صرفاً بر مبنای یک عامل مشخص، یعنی تأیید یا عدم تأیید سازمان غذا و دارو حفظ کند؟ قطعا، خیر.
بازار پیشبینی تنها گزینهای است که میتواند به شکل مستقیم و شفاف سناریوهایی را پوشش دهد که نتیجه آنها برای هیچکس از قبل مشخص نیست. نتایج انتخابات، رویدادهای کلان اقتصادی یا حتی تصمیمات مربوط به نرخ بهره نمونههایی از این دست هستند. بازارهای پیشبینی در بلندمدت میتوانند به یک ابزار مکمل برای سایر روشهای پوشش ریسک تبدیل شوند و درصورت استفاده صحیح یک ابزار مفید و کارآمد خواهند بود.
چالشها و الزامات رشد بازارهای پیشبینی چیست؟
آنچه مشخص است این است که رشد طبیعی بازارهای پیشبینی و ورود نقدینگی جدید از سوی کاربران، به تدریج آنها را به یک ابزار موثر برای پوشش ریسک در برابر رویدادها یا بازارهای خاص تبدیل میکند. اما پرسش مهم این است که آیا این بازارها به اندازه کافی نقدشونده هستند تا بتوانند پوشش ریسک را در مقیاس بزرگ انجام دهند؟ خیر، هنوز اکثر بازارها به این سطح از نقدینگی نرسیدهاند.
اگرچه آمارها امیدبخش هستند و حجم معاملات بازاری مانند پالی مارکت که بدون لوریج و در دل یک روایت نوظهور فعالیت میکند به ۱ میلیارد دلار رسیده است؛ اما واقعیت این است که فقط چند رویداد بزرگ عمده حجم معالات را هدایت میکنند.
فراتر از حجم، مسئله اصلی نقدینگی (Liquidity) است، زیرا حجم معاملات واقعی با عمق نقدینگی رابطه مستقیم دارد. هرچه نقدینگی بیشتر باشد، دستکاری قیمت دشوارتر میشود، هیچ معاملهای بهتنهایی نمیتواند تأثیر غیرمنطقی بر کل بازار بگذارد و معاملات با حداقل اسلیپیج (Slippage) انجام شوند.
درحالحاضر، بازارهای پیشبینی نقدینگی خود را از طریق دو روش اصلی تأمین میکنند:
- بازارسازهای خودکار (AMM): در بازارسازهای خودکار معمولی کاربران مستقیما در استخر نقدینگی معامله میکنند. این مدل برای بازارهای در مراحل اولیه مناسب است و برای مقیاسهای بزرگ کارایی چندانی ندارد.
- دفتر سفارشات (Orderbooks): دفاتر سفارش برای حفظ نقدینگی به حضور معاملهگران فعال و بازارسازها نیاز دارند. این مدل بهترین گزینه برای مقیاسهای بزرگ است؛ چراکه مارکتمیکرها میتوانند نقدینگی پایدار و عمیق ایجاد کند.
آینده بازارهای پیشبینی وابسته به همین مسئله است؛ هرچه نقدینگی عمیقتر شود، مقیاسپذیری واقعی و کارایی آنها به عنوان ابزار پوشش ریسک بیشتر میشود.
از آنجا که موضوع اصلی ما استفاده از بازارهای پیشبینی در مقیاسهای بزرگ است، روی دفاتر سفارش متمرکز میشویم. در این ساختار، نقدینگی از طریق سفارشهای محدود (Limit orders) معاملهگران، بازارسازها یا ترکیبی از هر دو تأمین میشود. تجربه نشان داده است که مدل مبتنی بر بازارسازها کارآمدتر است؛ اما مسئله این است که آیا آنها تمایل به ورود در این حوزه دارند؟
چالشهای رشد بازارهای پیشبینی
بااینحال، بازارسازی در بازارهای باینری مانند پالیمارکت یا کالشی به دلیل تفاوتهای بنیادی در بازارهای سنتی و قراردادهای رویداد (Event Contracts) چالشبرانگیز است. برخی از دلایلی که بازارسازها تمایلی به ورود به این حوزه ندارند، عبارتنداز:
- ریسک انباشت موجودی (Inventory Risk): بازارهای پیشبینی به شدت نسبت به اخبار و رویدادها واکنش نشان میدهند. بازاری که در یک جهت به خوبی پیش میرود، ممکن است ناگهان در جهت مخالف حرکت کند. در این شرایط، مارکتمیکرهایی که موقعیتهای خود را بر اساس جهت مخالف قیمتگذاری کردهاند، ممکن است ضررهای قابل توجهی متحمل شوند. این ریسک را میتوان تا حدودی از طریق پوشش ریسک کاهش داد؛ اما معمولا ابزارهای لازم برای این کار در دسترس نیستند.
- کمبود معاملهگران و نقدینگی: یکی دیگر از چالشها، کمبود نقدینگی و معاملهگران فعال است. این موضوع به نوعی شبیه معمای «مرغ و تخممرغ» است؛ مارکتمیکرها برای کسب سود از اختلاف قیمت خرید و فروش (Bid-Ask Spread) به حجم معاملات بالا و حضور مداوم معاملهگران نیاز دارند؛ اما تا زمانی که نقدینگی کافی نباشد، انگیزهای برای ورود نخواهند داشت.
برخی پروژهها در تلاش هستند این مشکل را حل کنند. بهطور مثال، کالشی از بازارسازهای شخص ثالث و حتی یک تیم معاملاتی داخلی برای حفظ نقدینگی استفاده میکند. پالیمارکت بیشتر بر عرضه و تقاضای طبیعی کاربران در دفتر سفارش متکی است.
ویژگیهای کلیدی برای رشد و جذب کاربر در بازارهای پیشبینی
بازارهای پیشبینی برای افزایش جذب کاربر و میزبانی از حجم معاملات بالاتر باید سه ویژگی اساسی را در خود جای دهند:
- اهرم بالا: ارائه اهرم (Leverage) در بازارهای باینری معمولی (با سوالات بله/خیر) بهراحتی قابل اجرا نیست؛ زیرا کاربران عملا نمیتوانند از اهرم برای کسب سود بیشتر استفاده کنند. با این حال، برخی پلتفرمها مانند فلیپر (Fliper) امکان معامله اهرمی را فراهم کردهاند؛ اما معمولا حجم معاملاتشان پایین است. همچنین، لیمتلس با ارائه بازارهایی با سررسیدهای روزانه و هفتگی، شرایطی را برای افزایش بازده کاربران ایجاد کرده است.
- بازارهای متعدد و متنوع: هرچه گزینههای معاملاتی بیشتری پیش روی کاربر باشد، احتمال فعالیت مداوم او در همان پلتفرم افزایش مییابد. تنوع بازار عملا باعث افزایش حجم معاملات میشود.
- بازارهای دارای نتایج باارزش: هرچه نتیجه یک بازار تاثیرگذارتر باشد، حجم معاملات بالاتری را جذب میکند. نمونه بارز این موضوع، بازارهای مرتبط با انتخابات یا تأیید داروها توسط سازمان غذا و دارو است که نتایج آنها تأثیر چشمگیری بر واکنش کلی بازارهای مالی میگذارد.
جمعبندی
بازارهای پیشبینی حالا دیگر از یک ایده به بخش مهمی از دنیای کریپتو تبدیل شدهاند. عبور حجم معاملات بازارهای پیشبینی از میم کوینها در هفتههای گذشته، مهر تاییدی بر همین ادعا است. اگرچه این فضا به موجی از «فرامالیسازی» دامن میزند و باعث میشود بخشهای مختلف زندگی و جامعه از سیاست و فرهنگ گرفته تا رویدادهای روزمره به ابزاری برای معامله و سودآوری تبدیل شوند؛ اما تا زمانی که باعث از دست رفتن سرمایههای سنگین نشود، نمیتوان آن را یک تهدید جدی دانست. جذابیت اصلی این بازارها در همین است که مرزهای معمول کریپتو را میشکنند و مخاطبانی فراتر از حلقههای تخصصی جذب میکنند؛ از علاقهمندان به فرهنگ عامه و دنیای سلبریتیها گرفته تا افرادی که پیگیر عرضه محصولات جدید اپل هستند. در واقع، هر موضوعی میتواند به یک بازار تبدیل شود و همین تنوع، قدرت واقعی این فضا را نشان میدهد. به همین دلیل است که بسیاری معتقد هستند آینده از آن بازارهای پیشبینی است؛ همان جایی که سرگرمی، سرمایهگذاری و پیشبینی آینده در هم تنیده میشود.