تبلیغات اغراقآمیز زیادی در مورد فناوری بلاک چین (blockchain) میشود و همین امر باعث شده که قابلیتها و کاربردهای واقعی این فناوری مورد اغراق واقع شود. این هیاهو و تبلیغات درک محدودیتها و کاربردهای این فناوری را برای کسب و کارها، سرمایهگذاران و توسعهدهندگان بسیار دشوار کرده است.
کارل ووست (Karl Wust) و آرتور گراویس (Arthur Gervais) اخیرا رسالهای را منتشر کردهاند و در آن یک اسلوبشناسی ساختاری را ارائه دادهاند که به تعیین راهحل فنی مناسب برای حل یک مشکل کاربردی خاص کمک میکند.
در این مقاله به بررسی این اسلوبشناسی پرداخته میشود و تعدادی از مثالهای ذکر شده در آن بیان میشود. ناگفته نماند که بلاک چین فناوری زیربنای بسیاری از ارزهای دیجیتال مانند بیت کوین و اتریوم است.
مقایسه فناوری بلاک چین
بلاک چین نوعی دفتر کل الحاقی است که اساسا وضعیت را ذخیره میکند. این وضعیت میتواند اطلاعات تراکنش، دادههای برنامه و غیره باشد.
بلاک چین فناوری جدیدی است که برای ادامه وضعیت مورد استفاده قرار میگیرد و دارای نماهایی اضافی مانند امضای دیجیتال و مقاومت در برابر مداخله است. سه فناوری اصلی در این میان باید مورد توجه قرار گیرد:
پایگاههای داده
مدتهاست که از پایگاههای داده برای دوام وضعیت و دادههای پرس و جو استفاده میشود. تحقیقات مختلفی برای بهینه کردن لایههای مختلف پردازش پرس و جو و دوام وضعیت در این میان انجام گرفته است.
معمولا این پایگاهها بالاترین عملکرد را بر حسب بازده تراکنش و عکس العمل پرس و جو دارند.
در این راستا، آنها برای مدیریت توسط یک مقام خاص طراحی شدهاند. بنابراین هیچ نوع الگوریتم اجماع میان طرفین مختلف لازم نیست.
بلاک چینهای بدون نیاز به اجازه
این نوع بلاک چین یک دفتر کل عمومی است که توسط یک مقام متمرکز مدیریت نمیشود. این دفتر کل در میان شبکه پویایی از همتاها توزیع شده است و میتواند شامل موجودیتهای غیر قانونی هم باشد.
شاهکار ساتوشی ناکاموتو (Satoshi Nakamoto) این بود که طرحی را ارائه میداد که اجماع را در یک وضعیت توزیع شده و در یک شبکه پویا و بدون نیاز به اعتماد ارائه میداد. این بدین معنی است که بلاک چینهای بدون نیاز به اجازه میتوانند شبکهای با رفتار پیچیده و غیر قابل اعتماد را تحمل کنند.
این مزیتهایی که در اینجا فراهم آمده، با هزینه همراه است. در بیت کوین، عملکردی قوی با استفاده از گواه اثبات کار (POW) فراهم شده است. هر بلاک چین بدون نیاز به اعتماد در مقایسه با پایگاههای داده معمولی دارای کندی عملکرد است. برای حفظ ثبات وضعیت توزیع شده به ارتباط بین همتاهای مختلف در شبکه نیاز است.
بلاک چینهای نیازمند اجازه
این بلاک چینها ارائهدهنده یک انتخاب طراحی مرکب هستند. آنها متمرکز بر یک موجودیت خاص نیستند. با این وجود، این بلاک چینها برای مجموعه کوچکی از همتاهای قابل اعتماد مجاز شدهاند.
از آنجا که شبکه این پایگاه داده در اختیار گروه زیادی از نودهای (node) عمومی نیست، عملکرد آن از منظر بازده و عکس العمل بسیار بهتر است. با این وجود، عملکرد آن نمیتواند با یک پایگاه داده متمرکز رقابت کند.
با نگاه به این سیستمهای مختلف متوجه میشویم که یک راهحل جامع و مناسب برای همه موقعیتها وجود ندارد. هر چیزی دارای مزیتها و معایب خود است. کاربردهای مختلف نیازمندیهای متفاوتی دارند و بنابراین دارای راهحلهای مناسب مختلفی هستند.
نمودار گردشی “آیا شما به بلاک چین نیاز دارید؟”
در این بخش به توصیف یک نمودار گردشی سطح بالا پرداخته میشود که در رساله مذکور برای پیدا کردن فناوری مناسب برای برنامه شما ارائه شده است. توجه داشته باشید که نویسنده موجودیتی است که وضعیت را به داخل پایگاه داده و یا بلاک چین وارد میکند.
- اگر برنامه شما نیاز به پایداری وضعیت ندارد، واضح است که نیازی به بلاک چین و یا پایگاه داده نیست.
- به طور مشابهی اگر یک نویسنده موجود باشد، بلاک چین بهتر از یک پایگاه داده معمولی نخواهد بود. برعکس، یک پایگاه داده مناسبتر هم هست؛ زیرا از منظر عملکرد دارای کارایی بیشتری است.
- اما اگر بیش از یک نویسنده موجود باشد، وضعیت به شیوه دیگری است. سوال در اینجا این است که آیا یک شخص ثالث مورد اعتماد آنلاین کافی است و یا به عبارت دیگر، آیا احتیاج به محافظت در برابر مداخله است؟ اگر برنامه نمیتواند متکی بر یک موجودیت قابل اعتماد خاص باشد، باید ببینیم که آیا هنوز هم به یک بلاک چین نیاز است. در غیر این صورت، بلاک چین مورد نیاز نیست و از منظر عملکرد، اتکا بر یک مقام متمرکز موثرتر است.
- سوال بعدی این است که آیا هویت همه نویسندگان مشخص است؟ اگر هویت آنها شناخته شده نباشد، بلاک چین بدون نیاز به اجازه مسیری است که باید در پیش بگیریم.
- اگر هویت شناخته شده باشد، این سوال پیش میآید که آیا نویسندگان به همدیگر اعتماد دارند؟ اگر به هم اعتماد داشته باشند که بلاک چین مورد نیاز نیست و یک پایگاه داده با دسترسی اشتراکی کافی است. اما اگر نویسندهها به همدیگر اعتماد نداشته باشند، فناوری مناسبی که باید به کار برد همان بلاک چین نیازمند اجازه است.
- در نهایت باید گفت که اگر بلاک چین نیازمند اجازه است، همه اجازه دارند که وضعیت را بخوانند و یا مجموعه خوانندگان ممکن است محدود باشند.
مثالهایی از برنامهها
اجازه دهید به ذکر مثالهایی در اینجا بپردازیم، تا درک کنیم که چه برنامههایی برای یک بلاک چین خاص مناسب است و چه برنامههایی مناسب نیست و علت این امر چیست.
مدیریت زنجیره تامین
این یکی از کاربردهایی است که در این فضا زیاد مطرح میشود. اجازه دهید نمودار گردشی را دنبال کنیم و تشخیص دهیم که کدام فناوری مناسبترین است.
- مدیریت زنجیره تامین یقینا نیازمند ذخیره داده است.
- نویسندگان زیادی در این میان درگیر هستند، این یعنی مشارکتکنندگان مختلفی که دارای سهم معینی از محصول نهایی هستند.
- در ادامه این اسلوبشناسی، یک مدیریت زنجیره تامین از لحاظ فنی احتمال دارد همیشه از یک شخص ثالث مورد اعتماد آنلاین استفاده کند.
- اگر این کار امکانپذیر نباشد، ما باید بین بلاک چین نیازمند اجازه و یا عدم حضور بلاک چین یکی را انتخاب کنیم.
- مدیریتهای زنجیره تامین با مشکل ذاتی رابط بین جهان دیجیتال و فیزیکی مواجه هستند. یک فرد و یا ماشینی که تحت کنترل یک نویسنده خاص باشد، برای ثبت رسیدن کالا به انبار معمولا مورد نیاز است. اگر اعتمادی به فعالیت کارمندها نباشد، کل زنجیره تامین از لحاظ فنی به مخاطره میافتد. اگر هم همه نویسندگان مورد اعتماد باشند، نیازی به بلاک چین نیست.
توجه داشته باشید که اگر از طریق ابزارهایی فنی ارتباط بین جهان فیزیکی و دیجیتال به صورتی ایمن تحقق یابد، استدلال قبلی ممکن است تغییر کند.
اینترنت اشیا
بسیاری بر این باورند که بلاک چین و اینترنت اشیا را با کمک قراردادهای هوشمند میتوان ترکیب کرد و سیستمهایی خودکار به وجود آورد که توانایی پرداخت برای منابع مصرفی و کسب درآمد برای منابع تولید شده را داشته باشند.
قرارداد هوشمند چیست ؟
در این سیستم که ذاتا غیرمتمرکز است و موجودیتها به هم اعتماد ندارند، بلاک چین میتواند بسیار مفید باشد. اما در اینجا نیز مانند مدیریت زنجیره تامین، ارتباط بین جهان فیزیکی و دیجیتال میتواند مشکلی احتمالی باشد.
اگر کامپیوترها ارزشهایی را فراهم کنند که از سنسورها به بلاک چین خوانده شده باشند، بلاک چین صحت این ارزشها را تضمین نمیکند. اگر تنها خودکارسازی هدف باشد، بلاک چین مورد نیاز نیست و میتوان از یک شخص قابل اعتماد استفاده کرد.
دو مثال بالا، مثالهایی از کاربردهایی بودند که بلاک چین برای آنها مناسب نبود. حال به مثالهایی میپردازیم که بلاک چین برای آنها مناسب است.
پرداختیهای بین بانکی و بین المللی
فناوری بلاک چین در زمینه امور مالی ظاهرا بسیار مناسب است؛ زیرا طرفین از ریسک گریزانند و نمیخواهند بر اساس اعتماد کار کنند.
- طرفین زیادی در پرداختیهای بین بانکی موجود است که به عنوان نویسنده عمل میکنند و میخواهند به مبادله ارزش و تراکنش بپردازند. بنابراین وضعیتی وجود دارد که باید دوام داشته باشد.
- بانکها نویسندهها هستند و بنابراین بیش از یک نویسنده موجود است.
- در مورد سیستمهای ارزی خاص، بانک مرکزی میتواند به عنوان یک شخص ثالث مورد اعتماد فعالیت داشته باشد.
- حالت دیگری وجود دارد که در آن بانک مرکزی نخواهد خود مستقیما به تایید هر تراکنشی بپردازد و در این میان به بانکهایی دیگر مجوز بدهد؛ این یعنی که همه نویسندگان داخل سیستم شناخته شده هستند و ما میتوانیم از یک بلاک چین نیازمند اجازه استفاده کنیم.
ترید و پروتکلهای مبادله عادلانه
مبادله کالاهای دیجیتال نیز بدون حضور یک واسطه قابل اعتماد امکانپذیر است؛ بنابراین حضور بلاک چین در این فضا کاملا بجا و مناسب است.
این در حالی است که مبادله کالاهای فیزیکی هنوز نیازمند شخص ثالث مورد اعتماد برای حل و فصل اختلافات است.
رایگیری الکترونیک
این نوع رایگیری دارای ویژگیهایی است که مناسب حضور بلاک چین است. از یک طرف، حریم خصوصی در اینجا بسیار لازم است و از طرف دیگر، باید نوعی تایید عمومی نیز فراهم شود.
به دلیل این نیازمندیها، منطقی به نظر میرسد که فناوری بلاک چین بتواند کمک کند و در این فضا مفید باشد.
نتیجهگیری
همان طور که میبینیم، بلاک چین در همه صنایع نمیتواند مفید واقع شود و این به دلیل ویژگیهای خاصی است که این فناوری دارد.
در جاهایی بلاک چین کاربرد دارد که عملکرد فدای عدم تمرکز و محافظت در برابر مداخله شود؛ پس باید مواظب توسعهدهندهها و افرادی باشیم که تحت تاثیر تبلیغات قرار گرفته و امور فنی زیربنایی را در نظر نمیگیرند.
تا امروز ثابت شده که بلاک چین برای معامله کالاها و سرویسهای دیجیتال که نیازمند اعتماد هستند، بسیار مفید و مناسب است. فراموش نکنید که نظرات خود را با ما در میان بگذارید.