چرا پس از ETFها، توکنها و توکنیزاسیون موج بعدی نوآوری مالی را هدایت خواهند کرد؟
اگرچه امسال ETFهای ارزهای دیجیتال موفقیت چشمگیری داشتهاند، اما نوآوری واقعی در دنیای کریپتو مربوط به توکنیزاسیون و توکنسازی است.
در کمتر از دو دهه، صندوقهای قابل معامله در بورس (ETF) از ۱ تریلیون دلار دارایی تحت مدیریت به بیش از ۱۰ تریلیون دلار رسیدهاند و بانک آمریکا پیشبینی میکند که بازار ETF تا سال ۲۰۳۰ به ۵۰ تریلیون دلار برسد. سرمایهگذاران هم به دلیل تنوعبخشی صندوقهای ETF که ترکیبی از ویژگیهای صندوقهای مشترک با نقدینگی سهام هستند و در عین حال هزینه کمتری دارند، به سمت آنها کشیده شدهاند.
دلایل موفقیت ETFها چیست؟
ETFها در اصل فناوری مالی هستند که دسترسی به طبقات دارایی و استراتژیهایی را که قبلاً برای اکثر سرمایهگذاران دشوار بود، دموکراتیزه کردهاند. این موارد شامل اوراق قرضه شهرداری، سهام خارجی، اختیار معامله و اعتبار خصوصی است. با کاهش موانع ورود و افزایش انعطافپذیری، ETFها بهطور اساسی شیوه سرمایهگذاری افراد را تغییر دادهاند.
موفقیت ETFها نباید امری شگفتیآور تلقی شود، نوآوریهای مالی همه در طول تاریخ مسیری مشابه را طی کردهاند:
بهبود دسترسی، کاهش اصطکاک و افزایش انتخابها، که به نوبه خود میتواند بازارهای کاملاً جدیدی ایجاد کند. برای مثال، صندوقهای مشترک (در سال ۱۹۲۴) به سرمایهگذاران اجازه دادند تا پول خود را با هم ترکیب کرده و در سبد اوراق بهاداری سرمایهگذاری کنند. کارتهای اعتباری اولیه مانند Diners Card (در سال ۱۹۵۰) این امکان را در اختیار مصرفکنندگان قرار دادند تا بدون نیاز به حمل پول نقد، کالاها را خریداری کنند و به این ترتیب بازار بزرگی برای اعتبار مصرفی ایجاد شد.
همچنین، کارگزاریهای تخفیفدار (در سال ۱۹۷۵) تجارت سهام را به روی سرمایهگذاران معمولی باز کردند، در حالی که بانکداری آنلاین و کارگزاریهای آنلاین هم در دهه ۱۹۹۰ بانکداری را برای افراد در مناطق دورافتاده یا افرادی که توانایی حرکت محدود داشتند، راحتتر و در دسترستر کردند.
هر یک از این فناوریها در ابتدا در مقیاس کوچک شروع به کار کردند و مدتی طول کشید تا در بازار نفوذ کنند. ETFها نیز در ابتدا به عنوان محصولاتی خاص تلقی میشدند که شاید برای برخی سرمایهگذاران خودکار (افرادی که خودشان تصمیمات سرمایهگذاری خود را، بدون کمک از مشاور مالی یا کارگزار میگیرند و براساس تحقیقات و تحلیلهای خود در بازارهای مالی مانند بورس، اوراق قرضه، ارز دیجیتال یا سایر ابزارهای مالی سرمایهگذاری میکنند) مناسب باشند، اما برای مشاوران، معاملهگران، مؤسسات و افراد با ثروت بالا جذابیتی نداشتند.
ETFها بهعنوان صندوقهای شاخص شروع به کار کردند، اما امروز بیشتر راهاندازیهای ETF برای استراتژیهای فعال است. طبق برخی گزارشها، ETFهای فعال در سال ۲۰۲۳، حدود ۷۶٪ از کل راهاندازیهای ETF فهرستشده در ایالات متحده و ۲۱٪ از جریانهای ورودی جهانی به ETFها را تشکیل میدادند و حالا انتظار میرود که داراییهای ETFهای فعال تا سال ۲۰۳۰ به ۴ تریلیون دلار برسد، یعنی افزایشی بیش از چهار برابر نسبت به ۹۰۰ میلیارد دلار فعلی!
موفقیت بازار ETF نمونهای از معضل نوآوری است؛ هنگامی که فناوری جدیدی ظهور میکند، فعالان بازار سنتی (در این مورد، مدیران دارایی، بانکها و کارگزاریهای سنتی) اغلب در پذیرش آن کُند عمل میکنند و به نوآوران مخرب اجازه میدهند تا شروعی انقلابی داشته باشند. این موضع قابل درک است.
در دنیای سرمایهگذاری، سرمایهگذاران خودکار در ابتدا جذابیتی برای بازارهای بزرگ نداشتند، چرا که پول زیادی برای سرمایهگذاری نداشتند، درباره هزینهها بسیار سختگیر عمل میکردند و به راحتی نادیده گرفته میشدند؛ اما این دیدگاه کوتاهبینانه بود. فعالان سنتی پتانسیل رشد بخش سرمایهگذاران خودکار را به دلیل نوآوریهای فناوری مانند ETFها و کارگزاریهای آنلاین نادیده و توانایی ETFها را در جذب بازار گستردهتر دست کم گرفتند.
بازارهایی که وجود ندارند، نمیتوانند تحلیل شوند. ETFها بازاری ۱۰ تریلیون دلاری را ایجاد کردند که پیش از آن وجود نداشت؛ این بازار نوظهور، بازار قدیمی را تحتتأثیر قرار داد و در نهایت آن را تسخیر کرد.
توکنها هم مانند ETFها، پتانسیل زیادی برای دموکراتیزه کردن امور مالی دارند!
در مورد توکنها، اغلب اطلاعات غلط زیادی وجود دارد. توکنها معمولاً بهعنوان ارزهای دیجیتال طبقهبندی میشوند، اما این اشتباهی رایج است. بسیاری از توکنها تلاش نمیکنند تا ارزهایی به معنای کلاسیک آن (واسطه مبادله، ذخیره ارزش و واحد حساب) باشند. بلکه بهتر است توکنها را ظروف قابلبرنامهریزی برای ارزش در نظر بگیریم. درست مانند کانتینر استاندارد حملونقل که میتواند حاوی هر چیزی از کامپیوتر تا قطعات خودرو، سیبزمینی یا آلوهای کنسرو شده باشد.
این کانتینرهای قابل برنامهریزی میتوانند نماینده هر چیزی از ارزش باشند — سهام، اوراق قرضه، آثار هنری، مالکیت معنوی — درست مانند وبسایتی که میتواند حاوی هر نوع اطلاعاتی باشد، از فروشگاههای آنلاین گرفته تا سایتهای شبکههای اجتماعی یا صفحات دولتی! توکنها همچنین برای هر فردی در هر جای دنیا که به اینترنت دسترسی دارد، قابل دسترس هستند و نیاز به بسیاری از واسطههای سنتی را از بین میبرند. فناوریهای تعبیهشده مانند قراردادهای هوشمند میتوانند بسیاری از وظایفی را که پیش از این توسط کارگزاران، صرافیها و نمایندگان انتقال انجام میشد، خودکارسازی کنند و در نتیجه، هم اصطکاک و هم هزینهها را کاهش دهند.
تاکنون، اولین برنامه موفق برای توکنها دلار آمریکا بوده است. دلارهای توکنیزهشده که ما آنها را همان استیبل کوینها میشناسیم، به کاربران این امکان را میدهند که بهراحتی ارزش را به صورت دلار جابجا و ذخیره کرده و سپس این دلارها را در طیف گستردهای از خدمات مالی استفاده کنند. این خدمات انجام معاملات اوراق بهادار، وامگیری از پلتفرمهای وامدهی یا سرمایهگذاری در استارتآپی جدید را شامل میشوند. امروزه استیبلکوینها بیش از ۱۵۰ میلیارد دلار عرضه در گردش دارند و سالانه تریلیونها دلار پرداخت را پردازش میکنند. میلیاردها نفر اکنون راهی ساده برای مالکیت دلار دارند و این خوشد پیشرفتی بسیار بزرگ است.
مشابه ETFها، توکنها این پتانسیل را دارند که بازارهای جدیدی ایجاد کنند (بسیاری از مردم در بازارهای مالی سرمایهگذاری نمیکنند) و محصولات مالی را در دسترستر و قابل تنظیمتر سازند (توکنها بهطور نامحدود قابل برنامهریزی هستند). همانطور که بانکها و رقبای آنها برای سازگاری با این فناوری جدید تلاش میکنند، پذیرندگان اولیه هم به عنوان رهبران جهانی در این حوزه قرار خواهند گرفت. فعالان سنتی نیز چارهای جز پیروی یا همکاری با افرادی که مرزهای مالی را پیش میبرند، نخواهند داشت.
همانطور که غولهای وال استریت مانند بلکراک، ونگارد، استیت استریت و دیگران با استفاده از ETFها به جایگاههای بزرگی رسیدند، نسل بعدی غولهای مالی نیز از انقلاب توکنها پدیدار خواهند شد، اما سؤال اینجاست که غولهای اقتضادی بعدی چه افرادی خواهند بود؟ هنوز هیچ برنده قطعیای مشخص نشده و به نظر میرسد که میز بازی برای همه جا دارد!