
دلایل مختلفی برای خارج کردن بیت کوین از صرافی وجود دارد. از صرافیها به عنوان کیف پول استفاده نکنید و خودتان از آنها نگهداری کنید؛ یکی از دلایل این کار، احتمال توقیف داراییهای باارزش شما توسط دولتها در دوران بحران اقتصادی است.
به گفته تحلیلگران بازار:
ما به عرضه EFT یا صندوق سرمایهگذاری قابل معامله بیت کوین نزدیکتر شدهایم، اما هنوز کاملا به آن نرسیدهایم.
احتمالا با مهر تأییدی که سازمانهای مربوطه به بیت کوین میزنند، هیجان زده شوید. همچنین این اتفاق به بسیاری از سرمایه گذاران امکان میدهد که به راحتی از طریق حسابهای جاری خود در بانکهای بزرگ با بیتکوین کار کنند. اینها موارد مثبتی برای کالای جدیدی است که به عنوان ابزاری انقلابی برای ذخیره ارزش در طول زمان شناخته میشود.
با این حال مانند بسیاری از محصولات مالی در وال استریت، مردم عادی باید با احتیاط قدم بردارند؛ زیرا بانکهای بزرگ به دنبال منافع این قشر از جامعه نیستند. در نتیجه خطر بزرگ ETF بیت کوین، عمیقتر از بانکهای بزرگ است و تا قدرتمندترین دولتها و منابع ذخیره ارزی فعلی جهان پیش میرود. همه ما باید قبل از خرید هر صندوق سرمایهگذاری قابل معامله BTC از خود سوال کنیم: در پایان هر روز، چه کسی Bitcoin ما را نگه میدارد؟
شاید امروز این سوال بیفایده باشد؛ اما تاریخ به ما میگوید که در آینده نزدیک میتواند بسیار مهم شود.
چرا خارج کردن بیت کوین از صرافی اهمیت دارد؟
با وجود تمام تحولاتی که طی دهه گذشته برای سهولت سرمایهگذاری در فینتک (Fintech) انجام شده (از رباتهای مشاور تا برنامههای تجاری که شبیه بازی ساخته شدهاند)، ساختار اصلی تغییر نکرده است. چرا؟ بیشتر به این دلیل که مقررات تعیین میکند که چه کسی میتواند چه دارایی داشته باشد و مالکیت آن دارایی چگونه اثبات و اداره میشود؛ چیزی که منجر به عدم نوآوری در فرایندهای قدیمی و مبتنی بر کاغذ میشود. صنعت بانکداری انگیزه زیادی برای بهبود سیستمهای خود ندارد. بیشتر نوآوریهایی که در فینتک اتفاق میافتد، دنیای قدیم را پشت یک روکش دیجیتال پنهان میکند.
تمام داراییهایی که خریداری و در برنامههای کارگزاری خود بررسی میکنید، مانند سهام، اوراق قرضه و ETFها، توسط امانت داران قانون گذاری شده برای شما نگهداری میشود. در بیشتر اوقات چنین چیزی ایرادی ندارد و در واقع برای شما راحتتر است. تصور کنید هر بار که میخواهید سهم خود را بفروشید، گواهی سهم خود را به شعبه بانک ببرید. استفاده از متولیان قانون گذاری شده با پشتیبانی یک رابط دیجیتال، تجارت کردن را برای همه راحتتر میکند؛ اما این بدان معناست که شخص دیگری داراییهای شما را نگهداری میکند.
بیت کوین به عنوان یک دارایی بومی دیجیتالی کمی متفاوت است. اکثر صرافیهایی که از آنجا بیتکوین میخرید، این امکان را به شما میدهند که آن را به کیف پول خودتان انتقال دهید. از آنجا که همه چیز دیجیتال است، کل مراحل خرید و برداشت از کیف پول تنها چند ثانیه طول میکشد. بنابراین در خارج کردن بیت کوین از صرافی ، تعلل نکنید. BTC در صرافی کمی شبیه پول نقد در بانک است؛ به جز بخش فیزیکی آن، که برای برداشت پول نقد به دستگاه خودپرداز یا شعبه مراجعه میکنید. هر زمان که Bitcoin یا هر دارایی دیگری را از صرافیای که این رمزارز را برای ما نگه دارد، برداشت کنیم، به آن خودتصدی (Self-Custody) میگوییم.
ماهیت تماما دیجیتالی بیت کوین، خودتصدی کردن این رمز ارز را نسبت به خودتصدی کردن دلار یا سهام بسیار آسانتر میکند. خودتان بیتکوین را با تنها چند ضربه روی صفحه نمایش گوشی نگه میدارید.
بیشتر داراییهای سرمایه گذاری شده توسط امانت داران نگهداری میشود. اما در اکثر موارد، خارج کردن بیت کوین از صرافی بسیار آسان است؛ پس چرا میخواهید نگهداری بیتکوین یا هر دارایی دیجیتالی دیگر را به دیگران بسپارید؟
چرا این که چه کسی داراییهای من را نگهداری میکند، اهمیت دارد؟ در یک کشور جهان اول که سازمانها به خوبی کار میکنند، درک اهمیت این سوال دشوار است. اگر در یکی از این کشورها زندگی میکنید، احتمالا هرگز برای فروش دارایی یا برداشت پول نقد از بانک مشکلی نداشتهاید.
با این حال اگر در صنعتی مشغول هستید که در حاشیه مقبولیت بانکها و دولتهای اداره کننده است، احتمالا با دردسر و عذاب حسابهای بانکی مسدود شده یا توقیف داراییها آشنا هستید. اگر خارج از اولین حباب جهانی زندگی میکنید، احتمالا از روی تجربه از اهمیت خودتصدی آگاه باشید: ورشکستگی بانکها، آشوبهای دولتی یا نهادهای فاسدی که باعث از بین رفتن داراییهای شما میشود.
متأسفانه خطر بسیار عمیقتری در اینجا وجود دارد؛ خطری که همه را به طور مساوی تحتالشعاع قرار میدهد، به ویژه در کشورهای جهان اول که در بخشهای دولتی و خصوصی بدهیهای سنگینی دارند.
برای درک این خطر، باید از چگونگی عملکرد آن در گذشته و در ثروتمندترین کشور کره زمین آگاه باشیم.
دولتها پس اندازهای شهروندان را سرقت میکنند
دولت ایالات متحده در اوایل دهه ۱۹۳۰، با دردسر بزرگی مواجه شد. رکود بزرگ دولت را به سمت چاپ اسکناس سوق داد؛ اما توانایی آنها برای پر کردن بازار با پول نقد و پشتیبانی از قیمتها به حد خود رسیده بود. در آن زمان هر دلار در گردش (اسکناس فدرال رزرو) نیاز به پشتوانه حداقل ۴۰ سنت طلا در بانک فدرال داشت. بانک مرکزی دلارهایی را که میتوانست در ازای طلای موجود چاپ کند، به حداکثر رسانده بود؛ بنابراین برای چاپ دلارهای بیشتر به طلای بیشتری نیاز داشت.
با این حال چاپ پول بانک فدرال مشکل دیگری به وجود آورد: آنها با کاهش ارزش پول نقد، پسانداز موجود را از بین بردند و نگه داشتن پول نقد را به روش نامناسبی برای پسانداز برای آینده تبدیل کردند. اکنون شهروندان آمریکایی که تلاش میکردند تا از رکود بزرگ نجات پیدا کنند، با خطر کاهش ارزش پس اندازها و دستمزدهای خود روبرو شدند. آنها به یک دارایی نیاز داشتند که امکان کاهش ارزش آن وجود نداشته باشد. در آن زمان تنها چیزی که داشتند، طلا بود.
در نتیجه هم دولت آمریكا و هم شهروندان آمریكایی به دنبال طلا رفتند. اما اتفاقی که رخ داد این بود که دولت آمریكا طلای شهروندان خود را توقیف كرد!
پرزیدنت روزولت (Roosevelt) با استفاده از اختیارات زمان جنگ، در روز ۵ آوریل ۱۹۳۳ (۱۵ فروردین ۱۳۱۲) فرمان اجرایی ۶۱۰۲ را امضا کرد تا به همه مردم دستور دهد شمشها و سکههای طلای خود را در اول ماه می همان سال یا پیش از موعد مقرر، به فدرال رزرو تحویل دهند و هر گونه خرید بیشتر طلا توسط شهروندان را ممنوع کرد.
البته فدرال رزرو به همه مردم در ازای طلای خود، با نرخ آن زمان بازار ۲۰.۶۷ دلار (معادل ۴۰۸ دلار در سال ۲۰۱۹) در هر اونس طلا، دلار میداد که البته منصفانه به نظر میرسید؛ اما کمتر از یک سال بعد و طبق قانون ذخیره طلا در سال ۱۹۳۴، قیمت دلار با ۳۵ دلار بر هر اونس طلا ارزش گذاری شد و تقریبا ۵۰ درصد از ارزش دلار در ازای طلای معامله شده کاهش یافت.
بنابراین فدرال رزرو میتوانست به کاهش ارزش دلار ادامه دهد؛ اما شهروندان از داشتن داراییای که از کاهش ارزش پسانداز آنها جلوگیری میکرد، محروم شدند. آمریکاییهایی که در خانههای خود سکههای طلا پنهان کرده بودند، شانس این را داشتند که از توقیف داراییهای خود جلوگیری کنند. توقیف داراییهایی (طلا) که در بانکها نگهداری میشد، برای دولت به مراتب آسانتر بود و مقامات دقیقا میدانستند که برای به دست آوردن طلا باید کجا بروند.
در این دوره، این که چه کسی تصدی طلای مردم را بر عهده داشت، بسیار مهم بود.
امروز هم رکود بزرگ، زمان بسیار پر تنش و شدیدی در تاریخ آمریکا و جهان است. چه نشانههایی مبنی بر تکرار این تاریخ وجود دارد؟ چگونه احتمال درگیر شدن بیت کوین وجود دارد؟
آیا امروزه دولتها دلیلی برای توقیف کردن بیت کوین دارند؟
در ابتدا درک این موضوع اهمیت دارد که بیت کوین به طور هدفمند برای مبارزه با گرایشهای تورمی دولتها و بانکهای مرکزی طراحی شده است. هنگام رکودهای اقتصادی، دولتها همیشه وسوسه میشوند تا پول بیشتری چاپ کنند و میگویند که هدف آنها برآورده کردن تقاضای پول نقد است. در حقیقت ارزش پول نقد را برای کسانی که آن را در اختیار دارند، کاهش داده و به هر کسی که دولت با آن پول نقد تازه چاپ شده به او پرداخت میکند، ارزش مجدد تخصیص میدهند.
ساتوشی ناکاموتو (Satoshi Nakamoto) در جایی از وایت پیپر بیت کوین مینویسد:
مشکل اصلی ارز رایج، تمام اعتمادی است که برای کارایی آن لازم است. باید به بانک مرکزی اعتماد کرد که ارز را بیارزش نکند؛ اما تاریخچه ارزهای فیات پر از نقض این اعتماد است.
بیت کوین خاصتر از یک فلز گرانبها است. به جای تغییر در عرضه برای ثابت نگه داشتن ارزش، عرضه از پیش تعیین شده و ارزش تغییر میکند.
به همین دلیل است که بیت کوین به عنوان طلای دیجیتال شناخته میشود؛ این ویژگی همان حمایتی است که طلا در دورههای تورمی گذشته و با قابلیت دسترسی و جابجایی بسیار بهتر برای پس انداز کنندگان فراهم میکند. این مزیت به این دلیل است که عرضه بیتکوین به هیچ وجه به تغییرات تقاضا واکنش نشان نمیدهد. فلزات گرانبها تنها داراییهای دیگر موجود در کره زمین با موجودی کل هستند که به طور مشابه عمل میکنند، البته نه به اندازه BTC قابل پیش بینی.
وقتی دولتها تصمیم میگیرند تا چاپ ارزهای فیات خود را سرعت ببخشند، داراییهای ارزشمند مانند بیت کوین و طلا برای خارج شدن از کاهش ارزش ارز فیات عمل میکنند.
شرایط توقیف داراییها
برای این که دولتها دلیلی برای توقیف بیت کوین یا داراییهای با ذخیره ارزش دیگری داشته باشند، لازم است در پایان انباشت طولانی مدت بدهیها مانند دهه ۱۹۳۰، یک بحران بزرگ وجود داشته باشد. دولتها باید با کاهش ارزش پول خود از طریق چاپ پول به بحران پاسخ دهند.
این چاپ بی رویه پول کسانی را که ارزهای فیات نگهداری میکنند یا حقوق خود را با آنها دریافت میکنند، با کم کردن ارزش پسانداز و درآمدشان مجازات میکند. مردم نیز به نوبه خود برای خروج از این بحران، ارز فیات خود که روز به روز کمارزشتر میشود را به داراییهای دیگری که از ارزش آنها کم نمیشود، تبدیل میکنند.
دولتها یا میتوانند از بین رفتن ارزهایشان را در نتیجه کاهش ارزش و فروشی که به همراه آن میآید، تماشا کنند و یا میتوانند از قدرت خود برای تنها راه باقی مانده استفاده کنند؛ مانند کاری که روزولت در سال ۱۹۳۳ انجام داد. آنها قادر هستند که با توسل به زور، دستور به توقیف داراییهای ذخیره ارزش داده و خریدهای بعدی را متوقف کنند. این کار در اصل جلوی راه خروج را میگیرد و افراد را از محافظت از پسانداز خودشان باز میدارد.
آیا در این زمان که سطوح بدهی بیسابقه باعث چاپ بی رویه پول شده، با بحران بزرگی روبرو هستیم؟ آیا شاهد افزایش قیمت داراییهای ذخیره ارزش هستیم؟
بحران بزرگ: بیماری (COVID)
سطوح بدهی بیسابقه:
چاپ بی سابقه پول:
افزایش قیمت داراییها:
طی سالی که بیشتر دنیا در بحران اقتصادی قرار داشت، ارزش سهام بطور چشمگیری رشد کرد. این افزایش قیمت نشانه کلاسیک فرار برای خروج از بحران است – هر کس که پول نقد دارد، به دنبال خرید هر چیز دیگری است که ذخیره ارزش بهتری نسبت به پول نقد باشد. از اول ژانویه سال ۲۰۲۰ (۱۱ دری ۱۳۹۸) تا زمان نوشتن این مقاله (خرداد ۱۴۰۰)، شاخص S&P 500 تقریبا ۴۰ درصد و قیمت بیت کوین تقریبا ۵۰۰ درصد افزایش داشته است.
ری دالیو (Ray Dalio) بازارها و چرخههای اقتصادی معیشتی را مطالعه میکند و به عنوان بنیانگذار و مدیرعامل Bridgewater Associates (بزرگترین صندوق پوشش ریسک جهان) در این کار متخصص است. دالیو در مطالعه اخیر خود که فضای مالی فعلی را پوشش میدهد، این روزها را با دوره ۱۹۳۰ تا ۱۹۴۵ مقایسه میکند و میگوید:
اگر از تاریخ و منطق راهنمایی بگیریم، متوجه میشویم که سیاست گذارانی که کمبود پول دارند مالیاتها را افزایش میدهند و این حرکت سرمایه از داراییهای بدهی به دیگر داراییهای ذخیره ثروت و سایر حوزههای مالیاتی را دوست ندارند؛ از این رو بسیار خوب میتوانند حرکتهای سرمایه به دیگر داراییها (مانند طلا، بیت کوین و غیره) را ممنوع کنند. این تغییرات مالیاتی میتواند تکان دهندهتر از حد انتظار باشد.
هنگام بحران، این که چه کسی تصدی دارایی شما را بر عهده دارد، بیشترین اهمیت را خواهد داشت. آیا بیت کوین خود را در اختیار یک صرافی قرار میدهید یا اینکه خودتان آن را نگه میدارید؟
بیت کوین خود را از صرافیها خارج کنید
تاریخ و منطق به تکرار اتفاقات پایان چرخه بزرگ بدهی قبلی اشاره دارد؛ دورهای که دولتها داراییهای شهروندان را توقیف کردند تا مشکلی که خودشان به وجود آوردهاند را حل کنند و سیستمی که از آن سود میبرند را نجات دهند. این بار مردم ابزاری بسیار قدرتمندتری برای فرار از توقیف دارایی در اختیار دارند؛ با این حال این ابزار باید به درستی استفاده شود. داشتن بیت کوین بدون این که خودتان آن را نگه دارید، مانند این است که کلاه ایمنی بخرید، اما وقتی که سوار موتور میشوید از آن استفاده نکنید. وقتی که نیاز دارید از شما محافظت کند، آن را همراه خود ندارید. بنابراین خارج کردن بیت کوین از صرافی اهمیت بسیار زیادی دارد.
در سناریویی که BTC ارزشمندترین و ضروریترین دارایی است، ذخیره کردن بیت کوین خود در صرافی یا مالکیت آن از طریق یک محصول ETF، کوینهای شما را در معرض توقیف قرار میدهد.
خوشبختانه امروزه خرید و ذخیره سازی امن بیت کوین ساده است. شاید بهتر باشد قبل از اینکه دیر شود، سوار کشتی نجات شوید.