۷ اصطلاح گیجکننده در دنیای کریپتو که (تقریبا) هیچکس آن را نمیفهمد!
درک کامل مفاهیم دنیای کریپتو اصلا آسان نیست. در حقیقت در این دنیای گسترده، حتی با فهم تفاوتهای کلیدی بیت کوین و اتریوم، دو ارز دیجیتال بزرگ بازار، باز هم دنیای جدیدی از اصطلاحات برای یادگیری و درک وجود دارد. اصطلاحاتی که ممکن است در وهله اول ترسناک و غیرقابل درک باشند.
علیرغم اینکه وبسایتهای مختلف مطالب متعددی در رابطه با اصطلاحات رایج دنیای کریپتو منتشر کردهاند، همچنان اصطلاحاتی وجود دارند که درک آنها، حداقل برای کاربران عادی نسبتا دشوار است. در این مطلب تصمیم داریم تا هفت اصطلاحی که تقریبا هیچکس آنها را در بلاکچین به طور کامل درک نمیکند را زیر ذرهبین ببریم.
بلابها (Blobs)
در فیلم توده (The Blob 1958) با بازی استیو مک کوئین، بلاب یک هیولای ژلهمانند آمیبی است که ساکنان یک شهر کوچک را به وحشت میاندازد و با بلعیدن آنها بزرگتر و قرمزتر میشود.
در دنیای کریپتو اما معنی بلاک کمی متفاوت است. در شبکه اتریوم، منظور از بلاب (مخفف Binary Large Objects) یا همان اشیای بزرگ دو دویی (باینری)، تکههای قابل توجهی از داده هستند که ماشین مجازی اتریوم (EVM) به آنها نیازی ندارد. دادههای موجود در بلابها حدود ۲۰ تا ۹۰ روز به صورت آنچین نگهداری میشوند و سپس حذف میشوند.
پیامد استفاده از بلابها، ایجاد یک بلاکچین مقرون به صرفهتر و مقیاسپذیرتر است. به عنوان بخشی از بروزرسانی دنکون (Dencum) اتریوم، بلابها اغلب در کنار رولآپها استفاده میشوند. نگران نباشید، اصطلاح بعدی در این لیست رولآپ است و به طور کامل آن را بررسی میکنیم.
علاوه بر شبکه اتریوم، بلابها در سایر شبکهها و پروژهها نیز کاربرد دارند. منظور از بلاب در سیستمهای ذخیرهسازی غیرمتمرکزی مثل IPFS یا فایل کوین، تکههایی از دادههای ذخیرهشده است. این بلابها توسط الگوریتمهای مختلف رمزنگاری و در چندین نود ذخیره میشوند.
بلابها در شبکه مونرو نیز کاربرد دارند. منظور از بلابها در شبکه مونرو، دادههای باینری یک تراکنش قبل از توزیع آن در شبکه است. از آنجایی که مونرو یک بلاکچین متمرکز بر حفظ حریم خصوصی است، ساختار این بلابها به گونهای طراحی شده که به ناشناس ماندن دادهها کمک میکند.
اگر تمایل دارید در رابطه با نقش بلابها در شبکه اتریوم بیشتر بدانید، توصیه میکنیم مقاله «دنک شاردینگ چیست؟ آشنایی با مفهوم شاردینگ در اتریوم» را مطالعه کنید.
رولآپها (Rollups)
رولآپها روشی برای پردازش تراکنشها در شبکههای لایه ۲ هستند که بار پردازشی شبکه اصلی را به طور قابل توجهی کاهش میدهند. یک رولآپ تراکنشها را در لایه ۲ شبکه بلاکچینی چندین بار فشرده میکند و در نهایت آنها را جمع کرده و به شبکه اصلی ارسال میکند، به این ترتیب، حجم اطلاعات پردازش شده در شبکه اصلی به طور قابل توجهی کمتر میشود.
به طور کلی دو نوع رولآپ اصلی وجود دارد: رولآپهای آپتیمیستیک (Optimistic rollups) و رولآپهای دانش صفر (ZK rollups).
اساس کار رولآپهای آپتیمیستیک از اسم آنها مشخص است. این رولآپها رویکردی «خوشبینانه» را در اعتبارسنجی تراکنشها دنبال میکنند و با تراکنشها را معتبر فرض میکنند مگر اینکه خلاف آن ثابت شود. در این رولآپها تراکنشها تنها در صورت بروز اختلاف در اعتبارسنجی آنها بررسی میشود.
رولآپهای دانش صفر تراکنشها را بدون افشای دادههای آن اعتبارسنجی میکنند. معمولا فاینالیتی (Finality) یا مدت زمان نهاییشدن تراکنشها در رولآپهای دانش صفر سریعتر است.
تحمل خطای بیزانس (Byzantine Fault Tolerance)
تحمل خطای بیزانس یکی از اصطلاحات کلاسیک دنیای بلاکچین و از ویژگیهای کلیدی این فناوری است، با این حال، برای اکثر کاربران این عبارت گنگ و نامفهوم است. مسئله عمومی بیزانتین (Byzantine Generals problem) یک مسئله تئوری است که به اجماع رسیدن احزاب غیرمتمرکز بدون نیاز به یک حزب مرکزی مورد اعتماد را بررسی میکند.
فرض کنید چندین ژنرال وجود دارند که هر کدام یک ارتش را فرماندهی میکنند. آنها میخواهند به صورت هماهنگ به یک شهر حمله کنند. اما برخی از ژنرالها ممکن است خائن باشند و بخواهند سایرین را گمراه کنند. مشکل اینجاست: ژنرالهای وفادار چگونه میتوانند مطمئن شوند که همه آنها به یک نتیجه واحد میرسند، حتی اگر برخی از ژنرالها قصد خیانت داشته باشند؟ این همان مسئله عمومی بیزانتین است.
در این سناریو، ژنرالها هیچ ارتباط مستقیمی با یکدیگر ندارند و باید برای پیروز شدن به طور همزمان به شهر حمله کنند تا پیروز شوند. اگر یکی از ژنرالها عقبنشینی کند یا علامت دروغینی برای حمله بدهد، نبرد با شکست مواجه میشود.
در تصویر زیر این مسئله رسم شده است. در تصویر سمت چپ، اگر همه ژنرالها به طور همزمان حمله کنند، برنده میشوند. در سمت راست اما اگر دو ژنرال به اشتباه علامت حمله دهند و سپس عقبنشینی کنند، بقیه شکست میخورند.
اما چرا این مسئله مهم است؟ مسئله عمومی بیزانتین در سیستمهای توزیعشده مثل بلاکچینها اهمیت بهسزایی دارد. در این سیستمها نودهای مختلف باید بر سر معتبر بودن بلاکها به توافق برسند. اما اگر برخی از نودها مخرب باشند و وظیفه خود را به درستی انجام ندهند، چگونه میتوان اطمینان حاصل کرد که همه آنها به یک اجماع کلی میرسند؟
ساتوشی ناکاموتو با استفاده از مکانیزم اجماع اثبات کار، مسئله عمومی بیزانتین را برای بیت کوین حل کرد. در این مکانیسم نودها زمان و تلاش قابل توجهی برای ایجاد یک بلاک در شبکه اختصاص میدهند و در عوض شبکه نیز به آنها پاداش میدهد تا انگیزهای برای تولید اطلاعات دقیق داشته باشند.
تحمل خطای بیزانس در سیستمهای محاسباتی غیرمتمرکز نشاندهنده ظرفیت یک سیستم دیجیتال برای مقاومت در برابر نوع خاصی از خطاهاست. برای درک بهتر این موضوع سری به مقاله «خطای بیزانس و بلاک چین؛ آیا این خطا در بلاک چین به وجود میآید؟» میزنیم:
بنابراین تحمل خطای بیزانس، انعطافپذیری سیستمهای محاسباتی در برابر تلاشهای مخرب را نشان میدهد.
پروتو دانکن شاردینگ (Proto-danksharding)
شاردینگ ابزاری برای تقسیم کردن دفتر کل (بلاکچین) به قطعات کوچکتری به نام شارد است؛ اصطلاحی که قطعا آن را شنیدهاید. اما پروتو دانکن شاردینگ ممکن است کمی شما را گیج کند.
نام پروتو دانکن شاردینگ از دو محقق اتریوم به نامهای پروتو لامبدا (Protolambda ) و دانکراد فیست (Dankrad Feist)گرفته شده است. پروتو دانکن شاردینگ در حقیقت نوعی تراکنش است که از بلابها که در ابتدای این مطلب آنها را بررسی کردیم استفاده میکند. این راهکار برای مقابله با مشکلات همیشگی اتریوم یعنی کارمزدهای بالا و توان عملیاتی پایین طراحی شده است.
در حقیقت در این نوع تراکنشها، بلابها توسط رولآپهای لایه دو برای جمع کردن تراکنشها و ارسال آنها به لایه اصلی اتریوم بدون ازدحام آن با دادههای اضافی استفاده میشوند. اگر عبارت پروتو دانکن شاردینگ همچنان برای شما گیجکننده است، میتوانید به جای آن از پروپوزال بهبود EIP-4844 استفاده کنید.
تکنولوژی اعتبارسنجی توزیعشده (Distributed validator technology)
بیشتر شما با اصطلاح ولیدیتور یا اعتبارسنج آشنایی دارید. این افراد در شبکههای با اجماع اثبات سهام تراکنشها را تایید میکنند. تکنولوژی اعتبارسنجی توزیعشده یا به اختصار DVT از این مفهوم بهره میبرد و فرآیند اعتبارسنجی تراکنشها را غیرمتمرکز میکند. پروتکل لیدو در رابطه با DVT میگوید:
DVT به عنوان یک سیستم مشابه با تراکنشهای چند امضایی برای فرآیند اعتبارسنجی تراکنشها عمل میکند.
در این سیستم به جای وابستگی به یک ولیدیتور، از ولیدیتورهای متعدد برای اعتبارسنجی تراکنشها استفاده میشود؛ اتفاقی که انعطافپذیری شبکه را افزایش داده و احتمال بروز حملات مخرب در آن را کاهش میدهد.
ریشاردینگ پویا (Dynamic resharding)
ریشاردینگ پویا یک اصطلاح نسبتا جدید است که تیم مارکتینگ نیر پروتکل (Near Protocol) آن را «جام مقدس شاردینگ» توصیف میکند. با این حال، ممکن است فهم این اصطلاح کمی برای کاربران عادی دشوار باشد.
ریشاردینگ پویا از همان مفهوم شاردینگ که بالاتر توضیح دادیم منشا میگیرد و زمانی اتفاق میافتد که شبکه، تعداد شاردها را بسته به بار محاسباتی تنظیم میکند. بهعنوان مثال ممکن است یک شارد دادههای بیش از حدی را داشته باشد، در این صورت ریشاردینگ پویا آن را به دو شارد مجزا تبدیل میکند. در سمت دیگر، دو شارد با دادههای نسبتا کم میتوانند با یکدیگر ترکیب و به یک شارد واحد تبدیل شوند.
نانس (Nonce)
نانس یکی از آن عباراتی است که کاربران در روزهای ابتدایی آشنایی با ارزهای دیجیتال با آن آشنا میشوند و سپس به طور کامل فراموشش میکنند.
در بلاکچین بیت کوین، نانس عددی است که در هدر بلاک وجود دارد و با الگوریتمهای رمزنگاری هش میشود. سپس ماینرها تلاش میکنند تا از طریق آزمون و خطا آن را حدس بزنند و بلاک بعدی را استخراج کنند.
عدد نانس فرآیند استخراج را منصفانهتر و شفافتر میکند. حدس زدن این عدد به قدرت محاسباتی زیادی احتیاج دارد و در برخی از موارد، ماینرها ممکن است قبل از حل معمای بلاک، چندین بار مجبور به حدس این عدد شوند.
توصیه میکنیم مقاله «نانس (Nonce) چیست و چه کاربردی در استخراج ارز دیجیتال دارد؟» را برای درک بهتر عدد نانس مطالعه کنید.