فریلنسینگ یا آزادکاری (Freelancing) زمینهای عالی برای صحبت درباره تاثیر فناوری بر تحول و تکامل اکوسیستم کارآفرین و به شدت فعال نیروی کار حرفهای است.
تو صرافی ارز پلاس میتونی فقط با ۱۰ هزار تومان و با کارمزد صفر، همه ارزهای دیجیتال رو معامله کنی!
یک دهه قبل، فریلنسینگ به نوعی یک عرصه کاری کماهمیت تلقی میشد و افرادی که به دلایل مختلف نظیر مهارتهای کاری، دور بودن از محل کار یا تبعیضهایی نظیر داشتن تتو یا غیره نمیتوانستند در شرکتهای بزرگ مشغول به کار شوند به صورت فریلنسر کار میکردند. امروزه، اکوسیستم شکوفاشده فریلنسینگ، مسیر سنتی شغل و کسبوکار را تغییر داده است. دانشجوها به جای کار کردن در کافهها و رستورانها میتوانند از مهارتهای حرفهای خود نظیر برنامهنویسی یا نوشتن محتوای اینترنتی کسب درآمد کنند. جای تعجب نیست که بسیاری از افراد در ابتدای دوران ۲۰ سالگی خود وارد عرصه دیجیتال میشوند، دور دنیا سفر میکنند و در ساعت کاری موردنظر خود کار کرده و حقوق کامل دریافت میکنند.
در مقاله منتشرشده توسط آپورک (Upwork) و Freelancers Union در سال ۲۰۱۷، تخمین زده شده است که ۵۷.۳ میلیون شهروند آمریکایی (تقریبا ۳۶ درصد نیروی کار آمریکا) به نوعی به فریلنسینگ مشغول هستند و سالانه ۱.۴ تریلیون دلار به اقتصاد کشور سرمایه اضافه میکنند. با توجه به نرخ رشد کنونی میتوان گفت که تا سال ۲۰۲۶ اکثر شهروندان آمریکایی به عرصه فریلنسینگ وارد خواهند شد.
اقتصاد فریلنسینگ
ظهور اقتصاد فریلنس و تغییر مهارتها باعث به وجود آمدن واسطههایی شد که میتوانند بین فریلنسرها و مشتریان ارتباط ایجاد کنند.
جویندگان کار در تمام جهان که با اینترنت آشنایی کافی دارند نیز میتوانند در مقایسه با درآمدهای کشور خود، به درآمدهای خیلی بیشتری دست یابند. به عنوان مثال، حداقل حقوق ماهانه در کشور بلغارستان تقریبا ۲۹۰ دلار است. یک تولیدکننده محتوا که ۱۵ دلار در هر ساعت درآمد کسب میکند و ۸ ساعت در روز کار کند، با یک محاسبه ساده میتوان متوجه شد که درآمد او ۳۶۰۰ دلار در هر ماه میشود که معادل با ۱۲ برابر حقوق رایج در این کشور است.
۶۳ درصد از فریلنسرها بیان کردهاند که به انتخاب خود وارد فریلنسینگ شده و ۱۸ درصد از آنها نیز از سال ۲۰۱۴ الی ۲۰۱۷ وارد این عرصه شدهاند. به علاوه، ۶۳ درصد فریلنسرها خاطرنشان کردهاند که ترجیح میدهند به جای یک کارفرما، چندین مشتری مختلف داشته باشند.
واسطههایی نظیر آپورک، تاپتال (Toptal) و Fiverr به عنوان یک بازار مهارت عمل میکنند و پس از آنکه فریلنسر و مشتریان در خصوص پایان کار به توافق برسند پرداختهای انجام شده توسط مشتریان را به دست فریلنسر میرسانند و به نوعی نقش موتور جستجوگر را ایفا میکنند و فریلنسرهای برتر را در صدر فهرست پیشنهادات شغلی قرار میدهند.
آپورک: نمونه کاملی برای استارتآپهای بلاک چین
برای بررسی فرصت ایجادشده برای فریلنسرها، نگاهی به آپورک، یکی از محبوبترین پلتفرمهای فریلنسینگ جهان میاندازیم.
آپورک در سال ۲۰۱۵ به عنوان برند تغییرشکل دادهای از ترکیب Elance و Odesk تاسیس شد. آپورک با بیش از ۹ میلیون کاربر ثبت شده در ۱۸۰ کشور و بیس از ۱ میلیارد دلار گردش مالی برای فریلنسرها به عنوان پیشروی اقتصاد فریلنس شناخته میشود. آپورک مثال بسیار خوبی برای استارتآپهای بلاک چین است زیرا توانسته است به دستاوردی برسد که بسیاری از پلتفرمهای فریلنس از کسب آن عاجز ماندهاند و این دستاورد، ایجاد یک پلتفرم مورد اعتماد با اکوسیستمی منسجم از کاربران فعال و خشنود است. پلتفرمهای کلاهبرداری مشابه با آپورک وجود دارند که کارمزدهای بیشتری دریافت میکنند، در حالی که تجربه و شرایط مشابه با آپورک را ارائه نمیدهند.
آپورک به عنوان یک واسطه عمل میکند و در هر تراکنش مقداری کارمزد دریافت میکند. درآمد سالانه آپورک تقریبا ۶۸ میلیون دلار است و اکثر این درآمد از کارمزدهای موردنظر به دست میآید. هر کاربری که سالانه ۶۵۰۰۰ دلار درآمد در آپورک داشته باشد تقریبا ۳۲۵۰ الی ۱۳۰۰۰ دلار برای این پلتفرم درآمد به همراه دارد.
هزاران فریلنسر تمام وقت با مجموعهای از مشتریان فعال و درآمد ثابت از کار کردن با آپورک احساس رضایت میکنند. این پلتفرم، مدینه فاصلهای برای افراد بامهارت و بلندپرواز است که به دنبال ایجاد ساعت کاری و مفاد قرارداد مطلوب خود است تا بتوانند در هر مکانی که میخواهند مشغول به کار شوند و برای آنها فرقی نداشته باشد که در ساحل مشغول انجام پروژه خود هستند یا کافی شاپ.
متاسفانه، همواره شاهد شرایط مطلوب نیستیم. هزاران فریلنسر که تمرکز کامل خود را بر روی این پلتفرم قرار دادهاند از مسدود شدن حساب خود، بازخوردهای منفی از جانب مشتریان نامناسب که به اعتبار آنها لطمه میزند و همچنین پشتیبانی از امور مشتریان این پلتفرم شکایت کردهاند. حتی تجربه کاری خوشایند در آپورک نیز وفاداری به این پلتفرم را تضمین نمیکند. فریلنسینگ بدون هزینه نیست. هزینه اجاره خانه، غذا، بیمه سلامت، فضای کاری، بلیت هواپیما و سایر موارد بر فریلنسر تحمیل میشود.
در فریلنسینگ همواره این تهدید وجود دارد که یکی از مشتریان اصلی شما را ترک کند و درآمد ثابتی که از جانب آن مشتری داشتهاید از بین برود. این موضوع تفاوت قابل توجهی ایجاد میکند. در مقطعی، فریلنسرها باید تصمیم بگیرند که آیا پرداخت ۱۰ الی ۲۰ درصد درآمد خود به واسطهها ارزش همکاری با آنها را دارد یا خیر. این ۱۰ الی ۲۰ درصد میتواند هزینه خرید خودروی جدید، پول پیش خانه یا بیمه سلامت و درمانی باشد. کارمزدهای زیاد دلیل محکمی برای این موضوع است که چرا پلتفرمهای فریلنسینگ نظیر آپورک شاهد خروج کاربران خود هستند. این کاربران به سمت توافقهایی با مشتریان قدیمی خود، خارج از آپورک میروند.
فریلنسرها بدون نیاز به اعتماد موجود در پلتفرم آپورک، میتوانند کل کسبوکار خود را به جیمیل یا اسکایپ و پیپال و ارز دیجیتال انتقال دهند. مشتریان نیز با استفاده از روشهای ارتباط مدنظر خود و صرفهجویی ۲.۷۵ درصد کارمزد مشکلی ندارند.
نکتهای که میلیونها فریلنسر و مشتری را به سمت پلتفرم آپورک جذب میکند، مفهوم اعتماد و اجرای آن است. این ویژگی، توسط بلاک چینهای بدون نیاز به اعتماد تحت خطر قرار گرفته است. در حالی که پلتفرمهای فریلنسینگ با مشکل خروج کاربران خود مواجه هستند، دهها پلتفرم رقیب مبتنی بر بلاک چین که راهکارهای قرارداد هوشمند ارائه میدهند در حال محبوب شدن هستند.
پلتفرم CanYa
وبسایت Canya.io نزدیکترین پلتفرم به آپورک است. این بازار خدمات مبتنی بر بلاک چین در ماه نوامبر و از طریق ICO توانست بیش از ۱۲ میلیون دلار سرمایه جذب کرد و مدعی است بیش از ۷۶۰۰ کاربری ۳۴۰۰ ارائهدهنده خدمات دارد.
پلتفرم CanYa سرویسهای مشابهی همانند پلتفرمهای سنتی فریلنس با کارمزد تقریبا ۱ درصد به صورت توکن اصلی این پلتفرم به اسم CanYaCoin ارائه خواهد داد. CanYaCoin برای تسهیل تراکنشهای شبکه و همچنین تشویق به رشد پلتفرم و رفتار کاربران استفاده میشود.
نکتهای که CanYa را از سایر پلتفرمهای فریلنس جدا میکند (به غیر از مزایای بلاک چین و شبکه غیرمتمرکز) این است که این پلتفرم همچنین در صدد ارائه سرویسهای خانگی است.
استیمیت
اگرچه استیمیت (Steemit) لزوماً پلتفرمی برای ارتباط فریلنسرها با مشتریان نیست، اما با ارائه ابزارهای کسب درآمد به تولیدکنندگان محتوا، نیاز به مشتریان را از میان برمیدارد.
توافق معمول بین فریلنسرها و استیمیت به صورت زیر است:
مدل سنتی کسب درآمد از محتوا شامل استفاده از محتوا با هدف ایجاد درآمدهای تبلیغاتی یا کمیسیونهای رابط است. کارآفرینان بازاریابی دیجیتال با شناخت این موضوع که چه نوع محتوایی عملکرد بهتری دارد، محتوای موردنظر چگونه باید نوشته شود، چگونه باید برای موتورهای جستجو بهینهسازی شود و سایر موارد، اقدام به استخدام فریلنسرها میکنند تا محتوای موردنظر را ایجاد کنند.
فریلنسرها قراردادی برای موضوعی نظیر ۲۴ مزیت روغن گیاهی برای درمان سرگیجه دریافت میکند و مقاله را برای تایید به مشتری ارسال میکند. مقاله در صورت تایید شدن، به صورت آنلاین در دسترس قرار میگیرد و مشتری از مهارت خود برای بازدید بیشتر این محتوا استفاده میکند. صدها هزار کاربر علاقهمند، این مقاله را مطالعه میکنند. دارنده سایت نیز با درآمد تبلیغات حاصل از AdWords، کمیسیون لینکهای رابط در سایت یا سایر قراردادهای همکاری به کسب درآمد تبلیغاتی میپردازد.
استیمیت نیاز به واسطه را از بین میبرد و به فریلنسرها امکان میدهد تا محتوای خود را در steemit.com منتشر کنند. در این وبسایت، کاربران به مطالعه، نظر دادن و تعامل با محتوا خواهند پرداخت.
سپس تولیدکنندگان محتوا متناسب با تعداد افرادی که محتوای موردنظر را مطالعه و با آن تعامل ایجاد کنند پاداش دریافت میکنند.
پلتفرم استیمیت طوری طراحی شده است تا واحدهای جدید استیم (Steem) به منظور ادامه فعالیت شبکه ایجاد کند تا دیگر نیازی به تبلیغات شخص ثالث یا بازاریابی رابط (Affiliate marketing) نباشد.
پلتفرم اترنال
پلتفرم اترنال (Ethearnal) یک پلتفرم فریلنسینگ مبتنی بر بلاک چین است که تمرکز اصلی آن بر توکنیزه کردن اعتبار است. این پلتفرم همچنین خدمات مدیریت مالی مشابه با سایر پلتفرمها را ارائه میدهد.
اعتبار فریلنسرها بر اساس مقدار توکن ERT که در اختیار دارند محاسبه میشود. سپس فریلنسرها مقداری از توکنهای ERT خود که توسط کلاینت مشخص شده است را استیک میکنند تا وارد قرارداد هوشمند موردنظر شوند.
کارفرمایان باید ERT استیک کنند تا بتوانند فریلنسرها را استخدام کنند و مدیران نیز برای حل اختلافات موجود باید ERT استیک کنند.
هر زمانی که قرارداد بدون نیاز به آربیتراژ به پایانی رسید، پلتفرم اترنال از درآمد قرارداد برای خرید ERT از بازار آزاد استفاده میکند تا ۰.۵ درصد آن را به کارفرما و فریلنسر پاداش دهد.
پلتفرم Origin Protocol
پلتفرم Origin Protocol به دنبال غیرمتمرکزسازی کل عرصه به اشتراک گذاری است و پلتفرمهایی نظیر Airbnb، اوبر، Fiverr و Getaround را مدنظر قرار دارد. اگرچه تمرکز این پلتفرم وسیعتر از فریلنسینگ است، اما در تأثیرگذاری بر کل عرصه به اشتراک گذاری، که تخمین زده میشود تا سال ۲۰۲۵ به ارزش ۳۳۵ میلیارد دلار برسد، نقش مهمی ایفا میکند.
کسب و کارها یا افراد مختلف با استفاده از Origin Protocol میتوانند اقدامات خود را بر بستر اینترنت غیرمتمرکز انجام دهند.
پلتفرم OpenBazaar
پلتفرم OpenBazaar بزرگترین بازار غیرمتمرکز جهان است و هیچگونه کارمزدی هم ندارد.
پلتفرم OpenBazaar با استفاده از ایده بازارهای دارکنت، طوری طراحی شده است تا کاملا همتا به همتا و بدون هیچگونه سازمان کنترلکننده مرکزی باشد.
سپس موسسان این پلتفرم با جذب سرمایه یک میلیون دلاری از جانب Union Square Ventures و اندریسن هورویتز (Andreessen Horowitz) شرکتی به اسم OB1 تاسیس کردند. شرکت OB1 دومین سرمایه خود را در پاییز سال ۲۰۱۶ به ارزش ۳ میلیون دلار جذب کرد.
پلتفرم OpenBazaar به نوعی مشابه با پلتفرم Craigslist عمل میکند که امکان ایجاد ارتباط فریلنسرها با مشتریان را نیز فراهم میکند.
کاربران میتوانند با استفاده از بیش از ۵۰ ارز دیجیتال نظیر بیت کوین، اتریوم، لایت کوین و زیکش پرداختهای خود را انجام دهند و فروشندگان نیز میتوانند پرداختهای خود را به صورت بیت کوین، بیت کوین کش یا زیکش دریافت کنند.
پلتفرم Moneo
پلتفرم Moneo یک پلتفرم فریلنسینگ بر بستر بلاک چین است که شامل فریلنسرهایی با هدف ارائه طیف وسیعی از تخصصهای بلاک چین است.
ظهور بلاک چین
اندکی پس از گسترش آگاهی نسبت به پتانسیلهای بلاک چین، کالاییسازی پلتفرمهای مبتنی بر بلاک چین به وجود آمدند. نسخههای مختلفی از پلتفرمهای فریلنس قراردادهای هوشمند مبتنی بر بلاک چین ارائه میشوند که حتی در اسامی خود نیز هیچگونه نوآوری ندارند.
پلتفرم Blocklancer یک بازار کار مستقل و توزیعشده (DAJ) بر بستر بلاک چین اتریوم ارائه میدهد. این پلتفرم در صدد آن است تا یک سیستم دادرسی غیرمتمرکز، با حداقل کارمزد و با قوانین مختص به خود باشد و اجرای دادرسی عادلانه و بدون کلاهبرداری را تضمین کند.
پلتفرم Coinlancer نیز عملکرد مشابهی دارد و فراتر از یک پلتفرم قرارداد هوشمند با تجربه کاربرپسند نیست.
در عرصه کارآفرینی سنتی، شرکتهای پرشماری به دنبال محصولی برای کسب درآمد خواهند بود، اما این بار از مزایای بلاک چین استفاده خواهند کرد.
کلام آخر: آیا پلتفرمهای فریلنسینگ بر بستر بلاک چین، آینده این عرصه را تشکیل میدهند؟
از نظر تئوری، به نظر میرسد که بلاک چین بدون نیاز به اعتماد، آینده عرصه فریلنسینگ است یا حداقل نیروی محرکه بازسازی اساسی ساختار گران و با کارمزدهای زیاد است که توسط واسطهها تحمیل شده است. هرچند این موضوع از نظر تئوری است.
پلتفرمهایی نظیر آپورک، میلیونها دلار صرف سادهسازی رابط و تجربه کاربری و همچنین آموزش عموم مردم در خصوص سهولت استفاده از مزایای عرصه فریلنسینگ کردهاند.
قطعا یک استارتآپ میتواند با استفاده از مهندسی معکوس، تجربه و رابط کاربری پلتفرمهای برتر را تقلید کند، اما چالش ایجاد برند منحصربهفرد همچنان پابرجا است.
کمترین نتیجهای که این پلتفرمهای جدید میتوانند به همراه داشته باشند، کاربرانی است که زمان، انعطاف پذیری و صبر زیادی برای آزمایش گزینههای جدید دارند. استارتآپهای بلاک چین مسیر دشواری برای جذب کاربر دارند، به ویژه اکنون که فیسبوک و گوگل مواضع سخت و مخالفی نسبت به تبلیغات ارز دیجیتال اتخاذ کردهاند. پس از آن، استارتآپها باید از مانع مهمی در خصوص ایجاد یک جامعه دوطرفه عبور کرده و با پلتفرمهای بزرگی نظیر آپورک رقابت کنند.
از طرف دیگر، پلتفرمهای فریلنسینگ باید از سد مشکلات خود عبور کنند. راهکار اصلی برای برطرف کردن مشکل کارمزد زیاد این است که پلتفرمها در مفهوم واسطهگری و به دنبال آن، منبع اصلی درآمد خود چشمپوشی کنند.
اگر پلتفرمهایی نظیر آپورک از کارمزد خود چشمپوشی کنند، درآمد سالانه ۷۹ میلیون دلاری خود را از دست میدهند. این موضوع، شرایط را برای بیش از ۲۵۰ کارمند این پلتفرم دشوار خواهد کرد.
آیا پلتفرمهای قدیمی خواهند توانست از کاهش درآمد خود از جانب فریلنسرها جلوگیری کنند با توسط نوآوریهای فناوری جدید به تاریخ خواهند پیوست؟ فقط زمان پاسخگوی این پرسش خواهد بود.
هرچند یک نکته کاملا مشخص است: عرصه روبهرشد فریلنسینگ یکی دیگر از روشهای کسب درآمد از تجربه، مهارت و تلاش و همچنین ارتباط استعدادهای بلندپرواز با پروژههای بالقوه است.