همانطور که احتمالا میدانید دائوها سازمانهای خودگردان غیرمتمرکزی هستند که به دلیل ماهیتشان همکاری در فضای غیرفیزیکی را ممکن میکنند. از آنجا که همه اعضای DAO برای رسیدن به یک هدف مشترک با هم همکاری میکنند شبیه به تعاونیهای سنتی هستند. اصول دائو برای عضویت، کنترل اعضا، مشارکت اقتصادی، مدیریت خودگردان و مستقل شبیه به اصول Rochdale برای تعاونیها است. اما شباهت اصول دائو و تعاونی چیست؟ با میهن بلاکچین همراه باشید تا اول اصول Rochdale و تعاونیهای سنتی را بررسی کنیم.
اصول Rochdale در تعاونیها چیست؟
اصول راچدیل (Rochdale) که برای اولین بار در سال ۱۸۴۴ تعریف شد مجموعهای از اصول ایدهآل برای عملکرد تعاونیها (Co-Ops) است. گرچه ماهیت همه دائوها از نوع تعاونی نیست. اما ساختار ارزش در اصول Rochdale با معیارهای اولیه دائوها یعنی حل مشکلات مشارکتهای متمرکز همسو است.
DAO روشهای جدیدی را برای هماهنگی و همکاری اعضا فراهم میکند. همچنین، دائو فرصتی را برای ما به وجود میآورد تا ایجاد و استفاده از قدرتهای اقتصادی مشترک مبتنی بر قرارداد هوشمند را گسترش دهیم. ممکن است بسیاری از دائوها با برچسب تعاونی مخالف باشند. مسلما، لازم نیست همه سازمانهای خودگردان غیرمتمرکز تعاونی باشند. به هرحال، چگونگی همکاری اعضا با یکدیگر، اشتراکگذاری منابع و حل دموکراتیک مشکلات به روشهای غیرمتمرکز از جمله مواردی است که دائوها در حال تجربه و آزمایش آنها هستند.
استفاده از یک رویکرد ارزشمدار برای ایجاد یک فرهنگ مشارکتی بسیار مطلوب است. ترکیب این رویکرد با ارزشهای ثابت شده در طول زمان و اثرات چشمگیر فناوری بلاکچین نتایج مولد فزایندهای را به وجود میآورد. اعضایی که دارای مجموعهای از ارزشهای مشترک هستند میتوانند به ایجاد یک جامعه پایدار امیدوار باشند. این نکته کلید حل همیشگی مشکلات مشارکت و همکاری در طولانی مدت است.
اصول Rochdale را میتوان به آسانی در ساختار سازمانهای خودگردان غیرمتمرکز اعمال کرد و با بسیاری از ارزشهای تعریف نشده در مشارکتهای دائو تطبیق داد. استفاده از این اصول در عصری که دستخوش تغییر و تحولات سریع است کمک میکند بفهمیم که آیا سازمان تعاونی به نفع اعضای خودش عمل میکند یا خیر.
بررسی اصول Rochdale و شباهت آن با دائو
با استفاده از اصول Rochdale میتوانیم یک مدل ذهنی در مورد چگونگی ایجاد مجموعه مشترکی از ارزشها داخل دائو داشته باشیم. ساختار سازمان خودگردان غیرمتمرکز یادآور ساختار فراکتال است که هر جزء نسبتی از ساختار کل است. ویژگیهایی ازقبیل؛ مشارکت، اعضا کنترل شده، سود متقابل، و مکانیزم اداره خودگران کوچکترین بخشهای مشارکت اعضا در یک دائو است. همین ویژگیها در مقیاس بزرگتر در همکاری دائوها با یکدیگر هم تکرار میشود. استفاده از مجموعه مشترکی از ارزشها درست مانند یک نقشه راه است و کمک میکند در عصر تغییر و تحول هدف اصلی تعاونی یا سازمان خودگردان غیرمتمرکز را فراموش نکنیم. در ادامه اصول روچدیل در تعاونیها و شباهت آن با دائو را بررسی میکنیم.
اصل اول: عضویت داوطلبانه و آزاد
تعاونیها سازمانهای داوطلبانه هستند. ورود و استفاده از خدمات این سازمانها برای همه آزاد است. افراد میتوانند بدون هیچگونه تبعیض جنسیتی، اجتماعی یا نژادی عضو تعاونیها شوند. دائوها نمونه مشابه این سازمانها هستند. حال شباهت تعاونی و اصول دائو چیست؟ هر کسی میتواند آزادانه به یک سازمان خودگردان غیرمتمرکز بپیوندد یا از آن خارج شود. این درحالی است که هویت این اشخاص در بلاکچین از طریق رمزنگاری، ایمن و محافظت میشود. اعضا خودشان انتخاب میکنند که تا چه اندازه اطلاعات هویتشان را فاش کنند یا حتی هویت مستعار داشته باشند. نکته مهم اصل اول DAO این است که هر عضو میتواند به اختیار خودش سازمان را ترک کند. یک نمونه بارز در این خصوص مکانیزم «ترک خشم» با اصطلاح (Rage Quitting) در سازمانی به نام DAOhaus است. در این مکانیزم اعضا میتوانند با هر تعداد سهم اقتصادی یا هر تعداد حق رای، خروج عادلانه داشته باشند.
با توجه به ماهیت عضویت آزادنه در دائو و عدم ممانعت اجباری از خروج، اعضای دائو برای مشارکت به دلایل یا انگیزههای قوی نیاز دارند. هر فرد انگیزه منحصربهفرد خودش را دارد و معمولا دلایل اعضا یک یا ترکیبی از این موارد است؛ بهبود زندگی مالی، چشمانداز شغلی، آموزش و تحصیلات، ایجاد ارتباطات، ایجاد ارتباط اجتماعی، مشارکت در یک جامعه بزرگتر و غیره است. دائوهایی که اصول Rochdale را به عنوان یک چارچوب ارزشی اتخاذ میکنند ارزشهای آزادیبخش بیشتری به اعضا میدهند. اعضا باید ابتدا انگیزههای مشارکت در دائو را ایجاد و سپس برای تحقق آنها تلاش کنند.
اصل دوم: کنترل اعضا به شیوه دموکراتیک
در بیانیه اتحادیه بینالمللی تعاون (ICA) در تعریف هویت تعاونی آمده است: «تعاونیها سازمانهای دموکراتیکی هستند که توسط اعضا کنترل میشوند. این اعضا در تنظیم سیاستها و تصمیمگیریها مشارکت فعالی دارند. نماینده منتخب در برابر اعضا مسئول است. در تعاونیهای اولیه اعضا حق رای برابر (هر عضو یک رای) دارند. تعاونیهایی هم که در سایر سطوح هستند به شیوهای دموکراتیک سازماندهی میشوند.»
مدلهای حاکمیت دائو مبتنی بر ساختارهایی از قبیل؛ اکثریت نسبی مجاز (مانند Moloch DAO)، دائوهای چند امضایی، رایگیری حد نصاب مبتنی بر توکن هستند و برای کاربردهای مختلف ایجاد شدهاند. این مدلها در زمان اجرا تجربه و آزمایش میشوند. ماهیت غیرمتمرکز و توزیع شده DAOها و معماری قرارداد هوشمند کاربردهای جذابی را در مالکیت دموکراتیک بهوجود میآورد. قرارداد هوشمند میتواند در هر سطحی از دائو و انجمنهای آن (زیرمجموعههایی که اعضا با اهداف تعریفشده خودشان به طور آزادانه تشکیل میدهند) سیستمهای رایگیری ایجاد کند. بهعلاوه، اعضا میتوانند انواع مکانیزمهای تصمیمگیری دموکراتیک را در سطوح مختلف و برای وظایف مختلف برحسب نیازها تعریف کنند.
کنترل اعضا به شیوه دموکراتیک یک نکته کلیدی در نحوه پیگری اهداف دائو است. DAOها از طرفی غیرمتمرکز هستند و مفهوم مدیریت متمرکز در دائو نقشی ندارد، از طرف دیگر اعضا در زمان اجرا با هم مشارکت دارند. بنابراین، اصل دوم دائو همیشه ثابت نمیماند. کنترل سرمایه DAO توسط اعضا عامل مهمی برای ایجاد انگیزه در میان اعضا برای تولید و مشارکت اقتصادی است. اعضا بر حسب مشارکت احساس مالکیت میکنند.
اصل سوم: مشارکت اقتصادی اعضای DAO
بعد از اصل کنترل دموکراتیک اعضا، موضوع کنترل عادلانه سرمایه DAO مطرح میشود. اعضای تعاونی باید در مورد نحوه استفاده حداقل بخشی از سرمایه مشترک یا خزانه تعاونی اظهار نظر کنند. اگر حق رای دائو را به حقوق اقتصادی پیوند بزنیم آنوقت مفهوم کنترل دموکراتیک در فرهنگ DAO گنجانده میشود. به این ترتیب، منفعت عادلانه اعضا بهوجود میآید.
کنترل منابع خزانه توسط اعضای سازمان خودگران غیرمتمرکز منجر به توسعه همکاریهای مثبت و تضمین نتایج مطلوب برای همه اعضای دائو میشود. اعضا میتوانند در مورد نحوه بهکارگیری سرمایه برای توسعه بیشتر DAO رای دهند، تصمیم بگیرند، اقدامات جدید انجام دهند، به نسبت مشارکت سود ببرند، منابع آموزشی را توسعه دهند و حتی در مورد سرمایهگذاریهای خزانه DAO اظهارنظر کنند و رای دهند. کنترل خزانه توسط خود اعضا، دائو را به یک واحد مستقل تبدیل میکند. در این حالت، سازمان خودگردان غیرمتمرکز هم از نظر اقتصادی و هم از نظر سیاسی بدون راهنمایی یا دخالت شخص ثالث تحت مالکیت اعضا قرار میگیرد.
اصل چهارم: اداره خودگردان و مستقل سازمان
شاید واژه خودگردان (Autonomous) در اصطلاح سازمان خودگردان مستقل (Decentralized Autonomous organization) این تصور را ایجاد کند که دائوها به دلیل تعامل قرارداد هوشمند به صورت خودگردان در بلاکچین اجرا میشوند. گرچه این برداشت تا حدی درست است اما DAOها در عمل ارزش واقعی خودگردان بودن را تجسم میبخشند. این رویکرد موجب میشود تا دائوها با اصل چهارم Rochdale برای تعاونیها یعنی خودگردان و مستقل همسو شوند.
تحقق اصل چهارم به این معناست که DAOها نهادهای مستقلی هستند که میتوانند با سازمانهای دیگر قرارداد ببندند.دائوها به هیئت مدیره، سهامداران یا نهادهای دولتی وابسته نیستند. انتخاب هر توافق توسط DAO از طرف خود اعضا انجام میشود و میتوانند پروپوزالهای خودشان را ارائه دهند. از آنجایی که سرمایه دائو متعلق به خود اعضا است، بنابراین DAO به طور ناخواسته به اشخاص ثالث وابسته نمیشود. قطعا وابستگی سازمان به طرفهای ثالث، مالکیت مشترک را در طول زمان از بین میبرد.
نفوذ اشخاص ثالث و اهداف آنها ممکن است به نفع یا ضرر اعضای دائو باشد. اما درنهایت اعضا از این اشخاص مستقل هستند. سرمایهگذاری اعضا در سازمان خودگردان غیرمتمرکز موجب مشارکت سیاسی و اقتصادی در اداره دائو میشود. در نتیجه یک حلقه بازخورد مثبت در جهت بهتر شدن منافع اعضا به وجود میآید.
اصل پنجم: آموزش، یادگیری و آگاهی
اصل پنجم این است که تعاونیها باید فرصت آموزش و یادگیری را برای اعضای خود و سایر افراد علاقهمند ایجاد کنند. تعاونیها مسئول آموزش همه اعضا، نمایندگان منتخب و کارمندان هستند تا همه این افراد بتوانند به طور موثر در توسعه تعاونی مشارکت کنند. در مقابل، ترویج آموزشها در بین عامه مردم بر عهده اعضای تعاونی است.
آموزش همتابههمتا بخش مهمی از دائو است که موجب حفظ ساختار همکاری آن میشود. منابع آموزشی، مشاورههای آموزشی و کارگاهها توسط اعضا فراهم و توسعه داده میشود. به این ترتیب، فرهنگ یادگیری پیوسته و منسجم علاوه بر ایجاد منفعت برای اعضا، رقابتی ماندن اهداف دائو را تضمین میکند.
اکثر مردم در مورد اینکه دائو (DAO)، وب 3 (Web3) و کریپتو (Crypto) چیست و چطور میتوانند از این فناوریهای جدید استفاده کنند در حال یادگیری هستند. دائوها میتوانند مزیت همکاری را به مردم یاد دهند. میتوانند به آنها نشان دهند که چطور با استفاده از قابلیتهای جدید و ساختارهای دائو میتوانند مشکلات را حل کنند، ارزش ایجاد کنند و یک جامعه مولد بسازند.
اصل ششم: همکاری بین تعاونیها
یکی از ویژگیهای اصلی تعاونیها، همکاری فعال اعضای تعاونی با یکدیگر است. این ویژگی برای خود DAOها هم صدق میکند. زیرا دائوهای تعاونی با یکدیگر همکاری و مشارکت دارند. اجرای این اصل نه تنها برای حمایت از مزایای دائو بلکه برای بررسی اثرات شبکه و نحوه استفاده از آنها برای تقویت اهداف اعضا است. به این ترتیب شاهد اثرات مثبت بزرگی میشویم زیرا اهدافی که به تنهایی توسط دائو قابل دسترسی نیستند با همکاری دائوها امکانپذیر میشود.
اصل ششم یک مزیت رقابتی کلیدی دارد و دائوها میتوانند برای رقابت با سازمانهای متمرکز از این ویژگی استفاده کنند. شرکتها از طرفی به دلیل تمرکز سرمایه و نیروی کار چند مزیت دارند. اما از طرف دیگر انعطافناپذیر و متکی به نیازهای سرمایهگذاران و هیئتمدیره هستند. از آنجایی که DAO مبتنی بر قرارداد هوشمند است، میتواند از ویژگی ترکیبپذیری پدیدهای به نام DeFi money Lego استفاده کند. در این مکانیزم پروژههای دیفای میتوانند برای ایجاد محصولات جدید خدمات یکدیگر را ادغام کنند. با استفاده از این قابلیت، دائوها میتوانند به ابرنهاد تعاونی تبدیل شوند، نوع جدیدی از سازمانها که هنوز در جهان ندیدهایم. در نهایت همکاری دائوها با یکدیگر ممکن است منجر به اختلال در ساختار سازمانهای متمرکز شود، سازمانهای متمرکزی که بنا به ماهیت خود سودای تسلط بر جهان را دارند.
اصل هفتم: توجه به جامعه
اصل هفتم یک حلقه بازخورد ارزشآفرین برای DAO ایجاد میکند. پایه و اساس یک جامعه قوی و مولد مبتنی بر مجموعهای از ارزشهای مشترک است. با تعیین مجموعهای از ارزشهایی که اعضا با یکدیگر به اشتراک میگذارند، دائو میتواند با سیاستهایی که توسط خود اعضا پیشنهاد و تایید میشود یک جامعه پایدار در درازمدت را بسازد. قطعا عملکرد دائوهایی که با ایجاد یک فرهنگ قوی و مبتنی بر ارزش، اعضا را در سهم اقتصادی و سیاسی دائو شریک میکنند، بهتر از سازمانهایی است که ارزش ساختاری ضعیفی دارند یا در جهت منافع اعضا نیستند. اگر DAO در جهت منافع اعضا نباشد، افراد میتوانند به راحتی سازمان را ترک کنند و به دائوهایی ملحق شوند که منفعت بیشتری برایشان دارند.
در جهت ایجاد یک جامعه منحصربهفرد میتوان از توکنهای غیرقابل تعویض (NFT) در یک DAO استفاده کرد. NFTها ارزش فرهنگی را با ارزش اقتصادی ترکیب میکنند و احساس مالکیت مشترک منجر به تحقق ایدههای بسیاری همانند انجمنهای هنری دائومحور، انجمن تولیدکنندگان، تعاونی صنعتگران و غیره میشود.
جمعبندی
هر چه اصول آزاد، دموکراتیک و سودمندیهای دوجانبه را بیشتر در ساختار دائو بگنجانیم، سازمان خودگردان غیرمتمرکز قدرتمندتر و قویتر میشود. اصول Rochdale یک مدل ذهنی برای ایجاد مجموعههای باارزش در دائو با هدف ارزشآفرینی برای اعضا و نحوه تصمیمگیری است. DAOها هنوز نوپا هستند و قطعا به دلیل ایجاد اختلال در مدل سلسله مراتبی سنتی شرکتها با موانع زیادی مواجه میشوند. اثر شبکهای دائوهای مبتنی بر ارزش که همکاری متقابل دارند نه تنها فرصتی برای حل مشکلات ریشهدار مشارکت و همکاری است، بلکه شرایط یک سازمان برای سالهای پیشرو را باز تعریف میکند.
شما درباره اصول دائوها چه فکری میکنید؟ به نظر شما دائو و تعاونی چقدر با یکدیگر شباهت دارند