اتریوم در سال ۲۰۱۵ با معرفی قراردادهای هوشمند، نقطه عطفی در تاریخ مالی ایجاد کرد و امکان طراحی برنامههای غیرمتمرکز را برای توسعهدهندگان فراهم آورد.
به گزارش میهن بلاکچین، یونیسواپ بهعنوان یکی از بزرگترین صرافیهای غیرمتمرکز، با چالشهای جدی در مدل کسبوکار خود روبهروست که میتواند تهدیدی برای اکوسیستم دیفای باشد.
مروری کوتاه بر تاریخ
اتریوم که در سال ۲۰۱۵ راهاندازی شد، با استفاده از فرمول بیتکوین به توسعهدهندگان این امکان را داد تا نقش فعالتری در طراحی برنامههای غیرمتمرکز ایفا کنند. این امر احتمالاً یک نقطه عطف بزرگ در تاریخ مالی بود؛ چرا که قراردادهای هوشمند را معرفی و زمینه را برای امور مالی غیرمتمرکز (DeFi) فراهم کرد. اتریوم به سرعت به مرکز صنعت در حال رشد کریپتو تبدیل شد، بهطوری که پروژههای نوآورانه، با الهام از مانیفست بیتکوین، تلاش کردند تا واسطههای متمرکز را در همه چیز از بازیهای ویدیویی گرفته تا وامدهی و قرضگرفتن حذف کنند.
یونیسواپ (Uniswap)، یکی از بزرگترین و تأثیرگذارترین صرافیهای غیرمتمرکز (DEX)، در نوامبر ۲۰۱۸ در طول Devcon 4 که هایدن آدامز (Hayden Adams) نسخه اول این پلتفرم را معرفی کرد، راهاندازی شد. در کمتر از شش ماه، یونیسواپ ۱۰ میلیون دلار را در استخرهای نقدینگی خود قفل کرد که با این سرمایه اولیه ارزشمند، امنیت DEX خود را تأمین و پروتکل خود را گسترش و ارتقا داد.
با این حال، مدل یونیسواپ بهمثابه یک بمب ساعتی عمل میکند که میتواند بخش بزرگی از اکوسیستم دیفای را تخریب کند؛ چرا که رویکرد آن نمیتواند و نخواهد توانست سودآوری ایجاد کند.
نقص در مدل بازارساز خودکار (AMM)
یونی سواپ بهعنوان یک بازارساز خودکار (AMM)، با استفاده از یک مکانیزم الگوریتمی، معاملات خودکار توکنها را حفظ میکند تا اطمینان حاصل شود که همیشه یک معامله در دسترس باشد و تجربه کاربری (UX) بهتری را نسبت به DEXهای نسل اول و صرافیهای متمرکز مانند FTX یا کوینبیس (Coinbase) ارائه دهد. پروتکل یونیسواپ با ارائه نرخهای سود سالانه جذاب (APRs) به جذب تأمینکنندگان نقدینگی میپردازد و از واریزیهای آنها برای ایجاد منابعی استفاده میکند که فعالیتهای معاملاتی این پلتفرم را تسهیل میکنند.
این مدل با عرضه نسخه دوم (V2) و نسخه سوم (V3) یونیسواپ و اضافهشدن یک توکن حاکمیتی (UNI) در سپتامبر ۲۰۲۰، به اوج خود رسید. پس از موفقیت یونیسواپ، بسیاری از DEXها از جمله پروژه سوشیسواپ (SushiSwap)، تلاش کردند تا این مدل را کپی کنند.
اگرچه مدل AMM که یونیسواپ معرفی کرده الهامبخش بسیاری از پروژههای دیگر بود، اما همچنان دارای نقاط ضعفی است که باید به آنها توجه کرد.
چالشهای مدل AMM
با وجود موفقیت و شهرت یونیسواپ در دیفای، سؤالات جدی درباره پایداری مدل کسبوکار آن و سایر AMMها وجود دارد. از دیدگاه یک کاربر عادی، یونیسواپ و AMMها بهطور کلی راهی راحت برای معامله طیف گستردهای از توکنها ارائه میدهند. با این حال، تأمینکنندگان نقدینگی معمولاً بهخاطر مفهومی به نام ضرر ناپایدار (Impermenant Loss) که بهاشتباه نامگذاری شده است، سودی به دست نمیآورند.
حتی اگر APRهای اعلامشده نادرست نباشند و در میان تأمینکنندگان نقدینگی توزیع شوند، یک مطالعه از سال ۲۰۲۱ نشان داد بیش از نیمی از تأمینکنندگان نقدینگی یونیسواپ به دلیل ضرر ناپایدار، پول خود را از دست میدهند؛ بهطوری که آنها اگر توکنها را بهطور مستقل نگه میداشتند و در استخرهای تامین نقدینگی بهکار نمیگرفتند، وضعیت بهتری داشتند. این مسئله به این دلیل است که نرخ ضرر ناپایدار که بهخاطر نوسانات شدید ایجاد میشود، معمولاً بیشتر از APRهای پرداختشده به تأمینکنندگان نقدینگی است.
وضعیت زمانی بدتر شد که یونیسواپ به مدل نقدینگی متمرکز تغییر کرد. این مدل با هدف بهبود بهرهوری سرمایه ایجاد شد و نقدینگی را در محدودههای قیمتی خاصی که توسط کاربران انتخاب میشود، ارائه میداد. این تغییر باعث حذف تعادل ۵۰/۵۰ در معاملات و به نفع معاملهگران شد اما باعث شد تأمینکنندگان نقدینگی همچنان از هر معاملهای که انجام میدهند در سمت نامناسبی قرار گیرند و پول از دست بدهند.
بررسی توکن UNI
توکن یونی سواپ (UNI) علیرغم داشتن ارزش بازار بیش از ۶ میلیارد دلاری د رواقع درآمدی تولید نمیکند. غیر از سهم تقسیم کارمزد (Fee-Share) از LPها (تأمینکنندگان نقدینگی)، خود پروتکل از استفاده از آن هیچ درآمدی کسب نمیکند. از آنجایی که هولدرهای توکن UNI نمیتوانند توکنهای خود را استیک کرده و در قالب اتریوم پاداش دریافت کنند، از ارزشی که به اتریوم هدایت میکنند، هیچ سود مالی مستقیمی به دست نمیآورند.
در نهایت، تأمینکنندگان نقدینگی نمیتوانند هیچ سودی به دست آورند؛ چرا که اصلا هیچ سودی وجود ندارد و اگر LPها سودآور نباشند، بعید است که اصلا سودی برای تقسیم وجود داشته باشد.
تجدیدنظر درباره DEXها؟
ما به هیچ عنوان نباید مشکل سودآوری برای تامینکنندگان نقدینگی را دست کم بگیریم. دیفای بدون تأمینکنندگان نقدینگی بهطور مؤثر نمیتواند عمل کند و نقش آنها در تقویت کلی کریپتو نباید نادیده گرفته شود. نشانهای از آگاهی سرمایهگذاران نسبت به این مشکل را میتوان در پیشیگرفتن پروتکلهای وامدهی از DEXها در مقدار ارزش قفلشده (TVL) مشاهده کرد.
این مسئله باید زنگ خطری برای تمام دیفای باشد. اگر تأمینکنندگان نقدینگی بهطور جمعی منابع خود را از پروتکلهای دیفای بیرون بکشند و به کلاسهای داراییهای سنتیتر و باثباتتر روی آورند، این امر بهسرعت تأثیرات منفی در سراسر صنعت کریپتو ایجاد خواهد کرد. بنابراین، چگونه میتوان DEXها را بهبود بخشید تا هم معاملهگران و هم تأمینکنندگان نقدینگی بتوانند از آنها سود ببرند و در عین حال کارایی سرمایه را نیز افزایش دهند؟
ایده اصلی کریپتو این است که نهتنها از امور مالی سنتی (TradFi) الگوبرداری کند، بلکه آن را از طریق حداکثر غیرمتمرکزسازی جایگزین کند. با این حال، ناکارآمدی سرمایه در بخش دیفای مانع از این امر میشود و آن را در مقایسه با پلتفرمهای متمرکز در وضعیت ضعیفتری قرار میدهد.
در سیستم مالی سنتی، هنگامی که فردی پول خود را در یک حساب پسانداز قرار میدهد، میتواند انتظار سود مطمئنی از ارائه نقدینگی به مؤسسه مالی داشته باشد. بانکها چه از طریق روشهای حفاظت از مصرفکننده و چه از طریق قرنها تجربه در مدیریت داراییها و بازارهای ناپایدار، به صورت ضمنی مورد اعتماد هستند. پلتفرمهای دیفای چنین سطحی از اعتماد سرمایهگذاران را ندارند. اکثر DEXها، بهطور ساده، تجربه لازم برای بهرهبرداری مؤثر از نقدینگی خود را ندارند.
آینده DEXها
مشکل اصلی یونیسواپ و مدلهای AMM مشابه این است که آنها واقعاً یاد نگرفتند چگونه از نقدینگی که جمعآوری میکنند، سود بدست آورند. رفع این مشکل نیازمند آن است که DEXها مکانیزمهای تشویقی نوآورانهای را پیادهسازی کرده و شفافیت خود را افزایش دهند تا مشارکت سرمایهگذاران و معاملهگران را تشویق کنند.
افزایش شفافیت، حل مشکل ضرر ناپایدار و تنظیم APRها بهطور مناسب برای اینکه تأمینکنندگان نقدینگی احساس امنیت و انگیزه کنند، بسیار حائز اهمیت است. صرافیهای متمرکز مانند کوینبیس و بایننس درآمد خود را با ارائه خدمات زیرساختی و کسب سود از حضانت توکنها تأمین میکنند. شاید DEXها بتوانند به سطحی برسند که نقدینگی را بتوان بهطور همزمان برای تضمین امنیت شبکه و دریافت کارمزدهای معامله استفاده کرد.
نوآوری دیفای وعدههای فراوانی میدهد. دیفای با حذف واسطههای ثالث، به سرمایهگذاران این امکان را میدهد که از نقدینگی که به یک پروتکل خاص ارائه میدهند، کارمزد (مفهومی انقلابی که حتی ۱۰ سال پیش سخت میشد آن را درک کرد) کسب کنند. با این حال، ناکارآمدیهای سرمایهای پروتکلهایی مانند یونیسواپ نشان میدهد که باید کارهای زیادی برای تقویت نقدینگی غیرمتمرکز انجام شود.