
ریسک طرف مقابل یا ریسک طرف معامله (Counterparty Risk) مفهومی در امور مالی است که نشان میدهد، چقدر احتمال دارد طرف مقابل یک معامله یا قرارداد در تعهدات خود کوتاهی کند. ریسک طرف مقابل به شکلهای مختلفی در قراردادهای مالی ظاهر میشود. خود بیت کوین مسئله ریسک طرف مقابل را بهطور کامل حل میکند. اما در سایر بخشهای حوزه ارز دیجیتال مثل صرافیها، ریسک طرف معامله همچنان وجود دارد. اگر میخواهید بدانید ریسک طرف مقابل چیست و چگونه میتوان آن را مدیریت کرد، در این مقاله با میهن بلاک چین همراه باشید.
توضیح Counterparty Risk با یک مثال ساده
زمانی که بانک به یکی از مشتریان خود وام میدهد، این بانک دچار ریسک طرف مقابل میشود یا به اصطلاح ریسک میکند. در هر صورت این احتمال وجود دارد که مشتری نتواند وام را به بانک بازپرداخت کند. عکس این مسئله نیز ممکن است. وقتی یک مشتری پول خود را در بانک سپردهگذاری میکند، ریسک طرف مقابل را میپذیرد چون احتمال ورشکستگی و از دست رفتن پول مشتری وجود دارد.
هنگام سرمایهگذاری در داراییهایی مثل اوراق بهادار شرکتی و انواع مختلف اوراق قرضه نیز حالتی از ریسک طرف مقابل وجود دارد. میزان بازده اوراق قرضه، سنجشی برای اندازهگیری ریسک اوراق قرضه است. ریسک بیشتر، بازده بیشتر و البته صرف ریسک (Risk premium) بیشتری بههمراه دارد.
بیت کوین راه حلی برای ریسک طرف مقابل
بیت کوین بهعنوان یک راه حل برای مشکلات متعدد از جمله مشکل ریسک طرف معامله بهوجود آمد. در وایت پیپر بیت کوین نوشته شده است:
«امروزه، صنعت تجارت اینترنتی برای پردازش پرداختهای الکترونیکی تقریبا بهطور انحصاری به نهادهای مالی شخص ثالث متکی است. این سیستم برای اکثر تراکنشها کارآمد است، اما مبتنی بودن این سیستم بر مدل اعتماد به شخص ثالث، یک ضعف برای آن محسوب میشود.»
قبل از بیت کوین، پول دیجیتال به شکل واقعی وجود نداشت. تنها روش ممکن این بود که به واسطه یک نهاد مالی شخص ثالث در ازای دلار یا ارز فیات ذخیره، IOU (سند غیر رسمی تایید بدهی) دریافت کرده و ذخیره کنید. این نهادهای شخص ثالث همواره مورد هدف قانونگذاران قرار میگرفتند و همیشه این احتمال وجود داشت که پولهای ارسالی به مقصد خاص، توقیف یا مسدود شوند.
در سیستم پولی دیجیتال بیت کوین، ریسک طرف مقابل وجود ندارد. وقتی که یک کاربر بیت کوینهای خود را در کیف پول خود و بر بستر لایه پایه شبکه ذخیره میکنند، هیچ شخص ثالثی وجود ندارد که بیت کوینهای کاربر را توقیف یا تراکنشها را سانسور کند.
رویدادهای تاریخی مهم مرتبط با ریسک طرف مقابل
در طول تاریخ زیاد اتفاق افتاده است که بهعلت محاسبات نادرست ریسک طرف مقابل، تعهدات به جا آورده نشود. در این بخش، دو مثال معروف را بررسی میکنیم.
عامل اصلی در رکود مالی بزرگ (The Great Recession)، مدیریت نادرست ریسکهای مرتبط با تعهدات بدهی وثیقهای (CDO) بود. بهطور خلاصه، وامهای مسکن با میزان ریسک مختلف به CDOهایی تبدیل شدند که آژانسهای رتبهبندی، رتبههای بالایی را برای آنها تعیین کرده بود. در نتیجه، داراییها و میزان ریسک طرف مقابل مرتبط با آنها دیگر با هم مطابقت نداشت. بانکها تا حد زیادی از CDO استفاده کرده بودند. نهایتا زمانی که وامگیرندگان نتوانستند وامهای خود را پرداخت کنند، بانکها متحمل ضررهای بزرگی شدند. و این منجر به یک فروپاشی شدید اقتصادی شد.
در سال ۱۹۴۴، کنفرانس برتون وودز (Bretton Woods Conference) این امکان را برای دلار آمریکا فراهم کرد که به ارز ذخیره اصلی در جهان تبدیل شود. در این کنفرانس، ایالات متحده قول داد که همیشه به تمام کشورها اجازه خواهد داد یک انس طلا را در ازای ۳۵ دلار بازخرید کنند. در دو دهه بعد از آن، ایالات متحده بیشتر از طلاهای خود دلار چاپ کرد. اگر در آن زمان تمام کشورها اقدام به بازخرید طلاهای خود با دلار میکردند، ایالات متحده نمیتوانست تناسب ۳۵ دلار برای هر انس طلا را حفظ کند. به همین دلیل در سال ۱۹۷۱ ریچارد نیکسون، رئیس جمهور ایالات متحده، مبادلات طلا را متوقف کرد و اجازه نداد که کشورها با نرخ گذشته طلاهای خود را با دلار معامله کنند. ریسک طرف مقابل در سیستم برتون وودز این بود که ایالات متحده به بخشی از توافقات عمل نکرد (اجازه بازخرید یک انس طلا در ازای ۳۵ دلار) و نتوانست تعهدات خود را به جا آورد.
ریسک طرف مقابل در دنیای ارزهای دیجیتال
در مدت کوتاهی، حالتهای مختلفی از ریسک طرف مقابل در اکوسیستم بیت کوین ظاهر شدند و معروفترین نمونه آنها صرافیهای متمرکز هستند که امکان دسترسی کاربران به بیت کوین را فراهم میکنند. زمانی که کاربران بیت کوینهای خود را به یک متولی یا امانتدار مثل صرافی میسپارند، ریسک طرف مقابل در سیستم ظاهر میشود. امکان هک، از دست رفتن بیت کوینهای کاربران و مسائل دیگری که بهخاطر آنها صرافی نتواند بیت کوینهای کاربران را بازگرداند، مثالهایی از این نوع ریسک هستند.
در طول سالهای اخیر نمونههای زیادی از ورشکستگی صرافیهای ارز دیجیتال را شاهد بودهایم که بارزترین آنها صرافی Mt.Gox و اخیرا هم FTX بود. مقاله بررسی دلایل ورشکستگی FTX را میتوانید از این لینک مطالعه کنید.
اخیرا بهبودیهایی در راستای کاهش ریسک طرف مقابل در صرافیها اعمال شده است. میتوان از قراردادهای هوشمند، مثل قراردادهای شبکه لایتنینگ یا Arwen Protocol، برای کاهش ریسک طرف مقابل کاربران هنگام معامله در صرافیها استفاده کرد. این نوع راهکارها باعث میشود که صرافیها از حالت متولی خارج شوند و غیرحضانتی باشند. صرافیهای غیرمتمرکز مثل بیسک(Bisq) نیز تا حد زیادی این مشکل را حل میکنند.
برخیها معتقدند که خود ماینرهای بیت کوین یکی از عوامل ریسک طرف مقابل برای کاربران هستند و این ادعا تا حدی صحیح است. ماینرها این قابلیت را دارند که پرداختها را سانسور کنند یا ترتیب تاریخچه تراکنشها را تغییر دهند، اما سیستم بیت کوین به گونهای طراحی شده است که ماینرها را از این کار منع میکند. اگر ماینر به بیت کوین حمله کند در واقع به منبع درآمد خود حمله میکند.
نکته آخر درباره ریسک طرف مقابل در بیت کوین این است که برخی اوقات ارزهای دیجیتال ریسک طرف مقابل را برای نهادهای سیستم مالی سنتی افزایش دادهاند. برای مثال، شرکتهای صادرکننده کارت اعتباری در سال ۲۰۱۷ خرید بیت کوین و سایر ارزهای دیجیتال با کارتهای اعتباری را محدود کردند، چون تصور میکردند که اگر اجازه خرید مستقیم بیت کوین با کارتهای اعتباری را به خریداران بدهند، با درجه بالایی از ریسک طرف مقابل مواجه خواهند شد.
ریسک طرف مقابل در دیفای و قراردادهای هوشمند
همانطور که بالاتر اشاره شد، بخشهایی از اکوسیستم بیت کوین که ریسک طرف مقابل هنوز در آنها وجود دارد در قراردادهای هوشمند پیشرفته حذف شده است. در طول سالهای اخیر، پلتفرمهای مختلفی مثل Counterparty تمرکز خود را بر روی این نوع قراردادهای هوشمند معطوف کردهاند.
تمرکز این شبکههای ارز دیجیتال پیشرفته بر این است که اکثر بخشهای سیستم مالی سنتی را با گزینههای غیرمتمرکز جایگزین کنند. این پویش، پویش مالی غیرمتمرکز یا دیفای (DeFi) نام دارد.
بعضی از سیستمهای دیفای مثل شبکه لایتنینگ و صرافیهای غیرمتمرکز مختلف میتوانند با اعمال برخی بهبودیها به کاهش ریسک طرف مقابل کمک کنند. آن دسته از برنامههای دیفای که بر استفاده از یک اوراکل متکی هستند، ریسک طرف مقابل موجود در سیستمهای مالی سنتی را به دنیای ارزهای دیجیتال وارد میکنند.
برای مثال، استیبل کوینها و برخی از پروتکلهای غیرمتمرکز نمونههایی از برنامههای متکی بر استفاده از اوراکل هستند. مشکل اصلی این نوع برنامهها این است که شبکههای ارز دیجیتال هیچ دانشی از دنیای واقعی ندارند؛ در نتیجه برای ساخت یک قرارداد هوشمند و ایجاد وابستگی قیمت (Peg) بین بیت کوین یا اتریوم و یک دارایی ثابت مثل دلار آمریکا، لازم است که بلاک چین از طریقی به این دادهها دسترسی داشته باشد. اینجاست که اوراکلها وارد عمل میشوند. تاکنون اقدامات زیادی برای کاهش ریسک طرف مقابل در اوراکلها انجام شده است، اما هنوز مشخص نیست که آیا راه حلی پیدا خواهد شد که مردم هنگام سپردن پول خود به اوراکلها احساس امنیت و آرامش داشته باشند یا خیر.
بدون شک، بیت کوینی که در یک قرارداد هوشمند به یک دارایی حقیقی پگ شده است، بیشتر در معرض ریسک طرف مقابل قرار میگیرد تا بیت کوینی که در یک کیف پول شخصی ذخیره شده است.
جمعبندی
مفهوم ریسک طرف مقابل یا ریسک طرف معامله در سیستم مالی به این موضوع اشاره دارد که طرف مقابل در یک معامله یا قرارداد ممکن است به تعهدات خود عمل نکند و باعث ضرر طرف دیگر معامله شود. علاوه بر سیستم مالی سنتی، مثل وامدهی در بانکها یا خرید اوراق قرضه شرکتی، در دنیای ارزهای دیجیتال و حوزه دیفای نیز ریسک طرف مقابل وجود دارد و خود را به شکلهای مختلفی نشان میدهد. در این مطلب بررسی کردهایم که ریسک طرف مقابل چیست و در چه بخشهایی از فضای ارز دیجیتال این نوع ریسک بیشتر است. نظر شما درباره این مقاله چیست؟ دیدگاه خود را با ما به اشتراک بگذارید.