متوسط مقالات عمومی

آیا دیفای می‌تواند وعده‌های تکنولوژی را عملی ‌سازد؟

اکوسیستم دیفای (DeFi) امروزه پر از محصولاتی معیوب است که از نسخه‌های اولیه این فناوری هستند. این محصولات دارای عیب‌ها و کاستی‌هایی هستند و افرادی که وارد این فضا می‌شوند نیز بسیار طمع‌کار هستند و به این فکر نمی‌کنند که این محصولات در نهایت به چه افرادی خواهد رسید. این اکوسیستم می‌تواند بسیار بهتر عمل کند و این کاستی‌ها را مرتفع کند. بازار عرضه‌های اولیه کوین (ICO) در سال ۲۰۱۷ باید درس عبرتی برای صنعت دیفای باشد و با توجه به آن واقعه تاریخی، اقدام به رفع کاستی‌ها و کمبود‌های موجود کند.

دیفای هم اکنون دقیقا در وضعیت بازار عرضه‌های اولیه آن دوران قرار دارد. در آن زمان، پروژه‌های زیادی با وعده‌های غیر واقعی وارد فضای ارز دیجیتال شدند و بعد از مدتی بدون اینکه به وعده‌های خود جامه عمل بپوشانند، آن فضا را ترک کردند. این امر باعث به وجود آمدن دلسردی در میان مردم شد و زمستان کریپتو را برای مدتی طولانی رقم زد. این واقعه باید درس عبرتی برای جامعه دیفای باشد و افراد این جامعه سعی کنند که به وعده‌های خود عمل کنند.

وضعیت عملکرد دیفای

ویژگی های یک استارتاپ دیفای

طرفداران دیفای اغلب به صحبت در مورد بانکداری و سیستم مالی معیوب این روزگار می‌پردازند که قطعا درست است و این سیستم ناکارآمد امروزه وجود دارد. اما از طرف دیگر، طرفداران این صنعت فراموش کرده‌اند که دیفای نیز دارای عیب‌ها و کاستی‌های زیادی است. هدف از ایجاد فناوری دیفای، تحقق آزادی و دموکراسی و فراهم کردن موقعیت‌های یکسان برای همگان بود. این اهداف بسیار مقدس و مورد احترام هستند، اما متاسفانه آنچه که پروژه‌های دیفای اینک در حال انجام آن هستند، فرسنگ‌ها از این آرمان‌ها فاصله دارد.

دیفای تا به حال، دستاورد‌های زیر را داشته است:

  • توسعه‌دهنده‌ها سیستم‌هایی چند میلیارد دلاری را می‌سازند که خود از آنها بهره‌ای نمی‌برند.
  • توسعه‌دهنده‌ها جوامع خود را فریب می‌دهند تا سریع‌تر به پول نقد برسند.
  • فراهم‌کنندگان نقدینگی به صورت ناگهانی حمایت خود را از سیستم‌ها قطع می‌کنند.
  • طرفداران یک توکن (token)، ترس عقب افتادن از قافله را به نسبت آن ایجاد می‌کنند.
  • توکن‌های مدیریتی برای مدیریت مورد استفاده قرار نمی‌گیرند و تبدیل به وسیله‌ای برای کسب پاداش شده‌اند.
  • رای‌گیری چیزی است که توسعه‌دهندگان پروژه به دلخواه خود آن را می‌پذیرند و یا آن را رد می‌کنند.
  • توکن‌های زیادی توسط بنیان‌گذاران پروژه‌ها پری‌ماین (premine) می‌شوند و جامعه باید هزینه این کار را بپردازد.
  • تعداد زیادی از پروژه‌های دیفای در انگیزه دادن به سهامداران خود شکست می‌خورند.
  • پلتفرم‌های قرارداد هوشمندی که در این میان ساخته می‌شوند، چنان کارمزد بالایی دارند که تنها تریدر‌های بزرگ می‌توانند امید کسب سود از آنها را داشته باشند.

جامعه ارز دیجیتال می‌تواند در این فضا بهتر عمل کند و تنها از پروژه‌هایی حمایت کند که به وعده‌های خود عمل می‌کنند. این کار نیازمند فرهنگ‌سازی و تفکر نقادانه است و باید به یاد داشته باشیم که ثروتمند شدن با فدا کردن دیگران، عواقب شومی خواهد داشت و زمستانی دیگر را برای فضای کریپتو رقم خواهد زد.

قوانینی ساده برای قضاوت درست در مورد پروژه‌های دیفای

دی‌فای

مجموعه‌ای از رهنمود‌ها وجود دارد که باید قبل از مشارکت در هر پروژه دیفای مد نظر قرار داد. اولا بنیان‌گذاران این پروژه‌ها باید شناخته شده باشند و دارای سابقه و تجربه در زمینه بلاک چین باشند. طبیعتا فردی ناشناخته می‌تواند به راحتی اقدام به کلاه‌برداری خروج کند و این کار هزینه زیادی برای او نخواهد داشت. تنها پروژه‌هایی در این فضا قابل اعتماد هستند که افرادی معتبر در پشت آنها هستند و این افراد از شهرت و اعتبار خود برای این پروژه‌ها مایه گذاشته‌اند.

دوم اینکه همه افرادی که در یک پروژه مشارکت می‌کنند، باید از موقعیت‌های یکسانی برای کسب سود برخوردار باشند. پروژه‌هایی که متکی بر گروه خاصی هستند و بقیه مشارکان به اندازه آن گروه خاص پاداش نمی‌گیرند، آینده‌ای دراز مدت نخواهند داشت. سوم اینکه باید پری‌ماین موجود نباشد و هزینه‌های توسعه به تاراج نرود. پری‌ماین به معنی دادن امتیاز به توسعه‌دهندگان است و این احتمال را که در آینده پروژه توسط این افراد رها شود، افزایش می‌دهد. در عوض، این پروژه‌ها باید به تدریج توسعه پیدا کنند و از کارمزدی که در عوض کار خود می‌گیرند، استفاده کنند.

چهارم این که باید مدیریت جدی گرفته شود و کوین‌های مدیریتی دارای عمری کوتاه و یا دراز نباشند. از این کوین‌ها صرفا باید برای مدیریت استفاده شود و اگر عمر آنها کم باشد، تبدیل به امتیازی در دست مالکان اولیه خواهند شد. از طرف دیگر، اگر مدت حیات این کوین‌ها طولانی باشد، اقتصاد توکنی واقعی پروژه ارزش خود را از دست خواهد داد. زمانی که پروژه‌ای ادعا می‌کند که دارای مدیریت مبتنی بر جامعه است، باید رای‌گیری‌ها باعث اقدامات قرارداد هوشمند در آن شود و اگر چنین اقداماتی مشاهده نشود، قطعا این پروژه معیوب است.

پنجم این که باید از فرار فراهم آورندگان نقدینگی جلوگیری شود و تدابیر امنیتی لازم در این راستا به عمل آید. این فراهم آورندگان نقدینگی گاهی بدون اطلاع قبلی از استخر‌های نقدینگی بیرون می‌روند و دیگران را دچار مشکل می‌کنند. هنوز هم مشکلات زیادی در رابطه با هک قرارداد‌های هوشمند و عدم بازبینی آنها وجود دارد که این نشان می‌دهد که پروژه‌های این فضا باید متن باز باشند و بازبینی‌های مستقل در مورد آنها صورت بگیرد.

در نهایت باید کارمزد تراکنش‌ها در حدی باشد که سودآوری سرمایه‌گذاران و تریدر‌های خرد را تحت تاثیر قرار ندهد. اخیرا تراکنش‌های دیفای بر روی اتریوم به طور متوسط ۴۰ دلار و یا بیشتر هزینه داشتند که این اصلا برای سرمایه‌گذاری‌های زیر ۱۰۰ دلار به صرفه نیست. اگر این مشکل حل نشود، دیفای نیز مانند دیگر امور مالی خواهد بود و تنها ثروتمندان قادر به مشارکت در آن خواهند بود.

نتیجه‌گیری

ضرورت‌های گفته شده در بالا، امروزه در مورد بسیاری از پروژه‌های به اصطلاح دیفای در نظر گرفته نمی‌شوند و ازدیاد این پروژه‌ها نمایانگر بی‌توجهی به این اصول است. پروژه‌های واقعی دیفای ارزش ایجاد می‌کنند و موقعیتی برد برد را برای همه مشارکان فراهم می‌کنند. اما متاسفانه پروژه‌های دیفای امروزی مبتنی بر پامپ و دامپ هستند و سود کردن در آنها از طریق فدا کردن افراد دیگر ممکن است.

پس برای اینکه گرفتار زمستانی دیگر نشویم و افراد از فضای کریپتو دلسرد نشوند، باید رویکردی جدید به نسبت دیفای اتخاذ شود و پروژه‌ها سعی کنند که ارزش را وارد این فضا کنند و به تعهدات خود عمل کنند. در این صورت است که دیفای و ارز دیجیتال به پذیرش عام خواهند رسید و توجه عموم را به خود جلب خواهند کرد. نظر شما چیست؟ تا چه اندازه با نظرات ابراز شده در این مقاله موافق هستید؟ نظرات خود را با ما در میان بگذارید.

منبع
cointelegraph

نوشته های مشابه

اشتراک
اطلاع از
0 دیدگاه
Inline Feedbacks
View all comments
دکمه بازگشت به بالا