همه ما در مورد ارزهای دیجیتال مثل بیت کوین و اتریوم چیزهای زیادی شنیدهایم، اما جدا از این موضوع، بلاک چین (Blockchain) ها قادر به ارائه چه خدمات دیگری هستند؟
اولین و بارزترین برنامه مورد استفاده در حوزه بلاک چین ، برنامه ارز دیجیتال بیت کوین بود. اما در واقع، میتوان چنین برنامهای را ابتداییترین شکل بلاک چین به حساب آورد. اتریوم مثال واضحی برای تصدیق این حرف بوده و به کل جهان نشان داد که بلاک چین قادر به انجام چه کارهایی است. در این مقاله ما در مورد چگونگی پیدایش پلتفرمهایی مثل اتریوم و موارد استفاده آنها صحبت میکنیم.
منشاء بلاک چین
بیایید با هم به برخی از پروژههای بلاک چین ، پیش از ظهور اتریوم نگاهی بیاندازیم.
بزرگترین پروژههای این حوزه در آن زمان، ۳ پروژه نیم کوین (namecoin)، کوینهای رنگی (colored coins) و متاکوینها (metacoins) بودند.
Namecoin
Namecoin در اصل پایگاه داده غیرمتمرکز ثبت نام مبتنی بر نام است که در سال ۲۰۱۰ ساخته شد. این اولین فورک بیت کوین بود.
در پروتکلهای غیرمتمرکزی مثل BitMessage ،Bitcoin و Tor، اغلب دشواریهایی در رابطه با شناسایی برخی حسابهای کاربری وجود داشتند که مانع برقراری ارتباط بین افراد و یا تعاملات آنها میشدند؛ در صورتی که اگر شما از Tor استفاده کردهاید، تنها کافیست به یاد آن نامهای دامنه تصادفی .onion بیافتید که به هیچ عنوان منطقی به نظر نمیرسیدند؛ تنها راهی که از طریق آن امکان شناسایی یک فرد وجود داشت، استفاده از تابع هش بود که در اصل یک آدرس و یا یک کلید را شامل میشد.
هدف Namecoin ارائه سرویسی بود که از طریق آن میتوانستیم دادهای (مثلا در این مورد یک نام) را به یک آدرس خاص الصاق کنیم تا با استفاده از این شیوه بتوانیم مشکل به وجود آمده در تعاملات و ارتباطات را برطرف کنیم.
مالکیت یک نام در این زمینه، همانند مالکیت یک کوین است؛ درست مثل یک بیت کوین که از سانسور اطلاعاتی مصون است و دلیل اصلی این امر، ذخیره سازی دادههای مربوط به این حوزه در یک بلاک چین است.
Colored coin
Colored Coin با هدف ارائه خدماتی همانند یک پروتکل تشکیل شدند که این اجازه را به مردم میدهد تا بتوانند ارزهای دیجیتال خود را بر روی بلاک چین بیت کوین ایجاد کنند.
یک بیت کوین (۱ عدد از بین ۲۱ میلیون) معمولا به شکل یک واسطه خنثی برای مبادله دیده میشود. با این حال، میتوان به یک مجموعه از بیت کوین ها نوعی از رنگ را اختصاص داد تا بتوان آنها را از سایر بیت کوین ها متمایز کرد (رنگ در اینجا به معنای داشتن خاصیت و ویژگی است که موجب متمایز شدن مجموعهای از کوین ها میشود.). سپس این بیت کوینها به شکل دیگری مورد استفاده قرار میگیرند؛ زیرا نمایانگر چیزی کاملا متفاوت از ماهیت سابق خود هستند.
با وجود تمام این تفاسیر، باید گفت که هنوز هم این کوینها به همان اندازه قبل ایمن هستند؛ زیرا همچنان از نظر فنی، بیت کوین به حساب میآیند. همچنین به دلیل این که آنها هنوز بخشی از زیرساخت بیت کوین هستند، به شخص ثالت برای انجام معاملات و یا تریدها در مبادلات اتمی نیاز ندارند. میتوان از این کوینها برای نمایش دادن نوع دیگری از مالکیت و یا ارزش مثل یک دارایی هوشمند، گواهی کالا و سایر ابزارهای مالی استفاده کرد.
Metacoin
Metacoinها ایده اساسی افزودن قابلیتهای اضافی به پروتکل بیت کوین را دنبال میکنند و با استفاده از معاملات این ارز، دادههای معاملات متاکوین را ذخیره میکنند (به یاد داشته باشید که معاملات تنها شامل انتقال وجوه و مقادیر بهادار نیست و حتی بیشتر شامل انتقال اطلاعات میشود. برخی اطلاعات ممکن است بهادار به حساب بیایند؛ اما لزوما چنین امری ممکن است وجود نداشته باشد.)
نکته نویدبخش در مورد Metacoinها این است که آنها میتوانند در عین حفظ امنیت یکسان با شبکه بیت کوین، انواع متنوعی از عملکردها را نیز به این شبکه اضافه کنند. برای مثالی از تمامی چیزهایی که در این رابطه گفته شد، میتوانید Counterparty، که یکی از Metacoinهاست را مورد بررسی قرار دهید.
یکی از مهمترین چیزهایی که اکنون در همین حوزه در حال توسعه یافتن است، فرآیند ساخت یک صرافی غیرمتمرکز بر روی بلاک چین بیت کوین است. ممکن است از دیدگاه شما این یکی از ناکارآمدترین صرافیها به حساب بیاید، که باید گفت این نظر اشتباه نیست؛ اما با توجه به پیشرفتهایی که در SegWit و Lightning Network صورت گرفتهاند، ممکن است این صرافی به یک رقیب پایدار و کارآمد DEX مبدل شود.
هم اکنون میتوانیم نتیجه بگیریم که اساسا دو راه برای ساختن برنامههای بلاک چین وجود دارد:
- ساختن یک بلاک چین مالکیت محور مستقل مثل Namecoin، که برای مثال میتواند بلاک چین بیت کوین را فورک کند
- راه اندازی یک پروتکل در راس بیت کوین
راه حل اول بسیار دشوار بوده و لزوما نباید آن را انجام دهیم. بسیاری از برنامهها به یک بلاک چین مستقل برای خود نیاز ندارند و فقط پروژههای زیرساختی به چنین چیزی نیازمند هستند. علاوه بر این موضوع، ممکن است بسیاری از برنامهها برای داشتن چنین ویژگی مهمی، تا حدی کوچک و محدود به حساب بیایند. بلاک چین ها برای ایمن بودن، نیازمند یک شبکه نود هستند و در صورتی که نودی وجود نداشته باشند، امنیت آنها نیز از بین خواهد رفت.
رویکرد دوم ممکن است بهتر باشد؛ اما همچنان کمبودهای امنیتی وجود دارند که راه حل دوم نیز آنها را پوشش نداده است. برای به دست آوردن اطلاعات بیشتر میتوانید به وایت پیپر اتریوم مراجعه کنید.
کدنویسی در بلاک چین
راههایی وجود دارند تا بتوانیم نسخههای محدودتری از قراردادهای هوشمند را بنویسیم. یک معامله را میتوان به راحتی توسط کدنویسی بسیار ساده بیت کوین نوشت. مثال خوبی از این موضوع کیف پول های چندامضایی هستند که در واقع کیف پولهایی هستند که برای دسترسی به آنها حتما به دو و یا تعداد بیشتری از کلیدهای خصوصی نیاز داریم. این زبان کدنویسی توسط metacoinها نیز مورد استفاده قرار میگیرد.
زبان کدنویسی بیت کوین محدودیتهای بسیاری دارد که مهمترین آنها کمبود تورینگ کامل است. معنی این عبارت این است که برخی حالتهای محاسباتی مثل حلقهها یا همان لوپها توسط این زبان پشتیبانی نمیشوند؛ این مشکل باعث به وجود آمدن محدودیتهای جدی در زمینه قراردادهای هوشمند میشود.
اتریوم، پلتفرم اول
بر اساس وایت پیپر این ارز، هدف اتریوم ایجاد کردن یک پروتکل جایگزین برای ساختن برنامههای غیرمتمرکز است که موجب ارائه مجموعه متفاوتی از مبادلات شده، که به عقیده ما برای دسته بزرگی از برنامههای غیرمتمرکز مفید خواهد بود.
تاکید ویژه این فرایند بر روی موقعیتهایی است که در آنها توسعه سریع زمانی، امنیت برنامههای کوچک که به ندرت مورد استفاده قرار میگیرند، و قابلیت برنامههای مختلف برای تعامل کارآمدتر، از اهمیت بالایی برخوردار هستند.
در همین راستا، اتریوم لایه اساسی نهایی را ارائه کرده است یعنی: بلاک چینی که بر اساس زبان برنامه نویسی تورینگ کامل (سالیدیتی) بنا شده که در آن، همه افراد قادر به نوشتن قراردادهای هوشمند و برنامههای غیرمتمرکز (Dapp) هستند.
بر همین اساس، ما میتوانیم برای چنین پلتفرمی این تعریف را ارائه کنیم:
یک پلتفرم بلاک چین ، یک لایه اساسی است که در آن هر نوعی از قراردادهای هوشمند و برنامههای غیرمتمرکز قابل نوشتن هستند و امنیت آنها نیز توسط زیرساختهای زیربنایی این شبکه تامین میشود.
در ادامه، برخی از کاربردهای بلاک چین به غیر از ارزهای دیجیتال را بررسی میکنیم.
قراردادهای هوشمند در بلاک چین
حالا که ما کاملا میدانیم یک پلتفرم بلاک چین چیست، بیایید به موارد استفاده آن نیز نگاهی بیاندازیم.
یکی از کاربردهای متداول در این زمینه قراردادهای هوشمند هستند که اولین بار در سال ۱۹۹۴ توسط Nick Szabo پایه ریزی شدند. یک قرارداد هوشمند نوعی از یک قرارداد جادویی نیست؛ بلکه تنها به شما این امکان را میدهد تا بتوانید مشکلات زیادی را به شیوهای حل کنید که بدون نیاز به فضای اعتماد باشد.
این قراردادها به ما اجازه میدهند تا بدون نیاز به یک واسطه، پول خودمان را تبدیل کنیم و یا مالکیت هر چیزی که دارای ارزش است را به دست بیاوریم؛ تنها چیزی که در این زمینه نیاز به تکیه کردن بر آن داریم، اجرای کد کامپیوتری است.
در این بخش مثال سادهای در این رابطه وجود دارد:
فرض کنید که شما میخواهید یک کالای دیجیتال را از یک وب سایت خریداری کنید. معمولا برای انجام چنین کاری، شما به سایتی مثل Flippa مراجعه میکنید که محصولاتشان را برای مردم به نمایش میگذارند. اگر شما بخواهید یک وب سایت خریداری کنید، پولتان را به یک حساب اسکرو (Escrow) واریز میکنید که توسط Flippa اداره میشود و آنها بخش زیادی از این پول را برای خودشان بر میدارند. علاوه بر این، تمام این روند توسط سرورهای متمرکز مدیریت میشود و به همین دلیل، هک شدن و یا از دست رفتن منابع مالی در چنین شرایطی یک گزینه محتمل به نظر میرسد.
روش جایگزین: شما میتوانید از یک قرارداد هوشمند استفاده کنید و یا خودتان آن را بسازید. هر دو طرف خریدار و فروشنده در این شرایط باید موافقت کنند که میخواهند از قرارداد هوشمند استفاده کنند و در این حالت، عملکرد این قرارداد به صورت یک اسکرو غیرمتمرکز خواهد بود.
در ادامه، خریدار پول خود را به قرارداد هوشمند ارسال میکند و این پول تنها در حالتی به حساب فروشنده انتقال مییابد که او وب سایت مورد نظر را به اسکرو بفرستد. این موضوع یکی از دلایلی است که معمولا بسیاری از افراد از قراردادهای هوشمند تحت عنوان پول برنامهپذیر یاد میکنند.
برنامههای غیرمتمرکز/DApps در بلاک چین
دومین کاربرد قابل توجه پلتفرم بلاک چین بدون شک برنامههای غیرمتمرکز هستند. یک شرکت و یا خدماتی را تصور کنید که توسط یک ماهیت مرکزی کنترل نمیشود. همچنین نسبت به سانسور مصون بوده و زمان تعلیق آن صفر است. DAppها این امکان را فراهم میکنند تا خدمات به صورت همتا به همتا باشند و نیازهای افرادی که با آنها کار میکنند را در اولویت قرار میدهند.
به صورت کلی میتوان به یک برنامه غیرمتمرکز همانند یک برنامه عادی نگاه کرد با این تفاوت که کاملا به صورت خودمختار عمل میکند و شفافیت آن در سطح بسیار بالایی است. DAppها در حوزه خوداجرایی قراردادهای هوشمند کار میکنند؛ بنابراین تمامی واسطهها از این فرایند حذف میشوند.
این فرایند حذف واسطه، باعث از بین رفتن کلاهبرداریها، به حداکثر رسیدن عملکرد سیستم و کاهش بسیاری از هزینهها میشود و یکی دیگر از مزایای آن وجود امنیت بالا است. از آنجا که این برنامهها بر روی یک شبکه غیرمتمرکز اجرا میشوند، هیچ نوعی از تغییر و دستکاری کردن در آن بدون این که کاربران (و به ویژه اعتبارسنجها) متوجه آن شوند امکان پذیر نیست و همین امر موجب از میان برداشتن بسیاری از تهدیدات در این زمینه است.
وایت پیپر اتریوم DAppها را به سه دسته کلی تقسیم بندی میکند:
- برنامههای مالی: این برنامه به کاربران اجازه میدهد تا با استفاده از پول خود، مدیریت و ورود به قراردادها را از طریق بهینهتری به دست بگیرند. یکی از مثالهای این نمونه (در آینده) میتواند قرارداد استخدام باشد.
- برنامههای نیمه مالی: در این برنامهها پول دخیل هست، اما بخش غیرپولی نیز در این برنامهها وجود دارد. نمونه خوبی از این نوع برنامهها، برنامه Numerai است که متعلق به Richard Craib است و میتوان آن را تحت عنوان یک صندوق محافظت منابع مالی غیرمتمرکز توصیف کرد. در طول هر هفته، کاربران در این برنامه دادههای مربوط به سهام را دریافت میکنند و بر این اساس بر روی مدلهایی کار میکنند تا بتوانند آینده این بازار را پیش بینی کنند. بعد از این فرآیند، کاربران میتوانند بر روی سهام Numeraire، سهام مبتنی بر ارز دیجیتال و یا حتی بر روی مدلهای خودشان سرمایه گذاری کنند و کاربرانی که بر روی سهام برنده به نوعی شرط بستهاند، سرمایه گذاری خود را به همراه سود آن پس میگیرند. سپس سایر سهامها از بین میروند و همین امر باعث افزایش میزان کارآمد بودن صندوق منابع مالی میشود؛ زیرا هر یک از افراد پول خود را در این راستا سرمایه گذاری میکند. یکی دیگر از مثالها در این زمینه پروژه گولم (Golem) است که یک پلتفرم محاسباتی غیرمتمرکز است. همچنین میتوان به مثالهای دیگری مثل سیستمهای ذخیره سازی غیرمتمرکزی مثل Filecoin و Siacoin اشاره کرد.
- برنامههای غیرمالی: در رای گیری آنلاین وایت پیپر اتریوم و سیستم اداره کردن غیرمتمرکز آنها، به این دسته نیز اشاره شده است. Horizon State و توکن آنها به نام Decision بر روی رای گیری غیرمتمرکز تاکید دارند و این در حالی است که Aragon پروژهای است که بیشتر بر روی سیستم اداره کردن و حکومت غیرمتمرکز تاکید دارد. طبق گفته خودشان:
شبکه Aragon اولین انجمنی است که به صورت غیرمتمرکز اداره میشود و هدف تبدیل شدن به یک سازمان قضایی آنلاین را دنبال میکند. این یعنی یک سیستم دادگاهی آنلاین غیرمتمرکز که محدود به موانع مصنوعی سنتی مثل حوزههای قضایی ملی و یا مرزهای یک کشور واحد نیست.
بسیاری از DAppها از محرکهای اقتصادی مبتنی بر کریپتو برای توانبخشی به خود استفاده میکنند و دلیل این که ما شاهد ظهور بسیاری از توکنها و ICOها هستیم نیز همین موضوع است. بیایید با یک مثال به این موضوع نگاه کنیم:
Augur یک بازار پیش بینی غیرمتمرکز است. نظریه کلی این بازار کاملا ساده است و به این صورت است که: بر اساس خرد جمعی، نتیجه کلی یک رویداد شانس بیشتری برای پیش بینی شدن دارد. جایزه پیش بینیهای درست از طریق توکن های Reputation یا همان REP اهدا خواهد شد و در نتیجه پیش بینیهای نادرست توکنهای REP کاربران از آنها گرفته میشود. در حقیقت انگیزه مورد استفاده از این طریق برای دست یافتن به پیش بینی درست بسیار خوب انتخاب شده است.
همانطور که امیدواریم شما نیز بتوانید این روند را مشاهده کنید، بلاک چین ها هنوز در دوران رشد و بلوغ خود قرار دارند و پتانسیلهای آنها بسیار ژرف و بیپایان است.