آیا تا به حال برایتان پیش آمده وارد شبکهای شوید که در آغاز، مملو از شور و هیجان، وعدههای درخشان و جامعه فعال باشد؛ اما پس از مدتی هیچ نشانی از آن همه هیاهو پیدا نشود؟ توسعهدهندگان سکوت کنند، تراکنشها به حداقل برسد و جامعه کاربران عملا به خواب زمستانی بروند! در دنیای بلاکچین به چنین پروژههایی گوست چین (Ghost Chain) یا زنجیرههای شبح گفته میشود. این زنجیرهها از نظر فنی فعال هستند؛ اما در عمل، حیات و پویایی خود را از دست دادهاند.
در این مطلب از میهن بلاکچین میخواهیم ببینیم گوست چین (Ghost Chain) چیست، زنجیرههای شبح چه نشانههایی دارند، چطور میتوان پیش از سرمایهگذاری آنها را شناخت و چرا برخی از پروژههای دارای حمایت مالی قوی نیز در نهایت به سرنوشت زنجیرههای شبح دچار میشوند. با ما همراه باشید.
نکات کلیدی گوست چین یا زنجیرههای شبح به بلاکچینهایی گفته میشود که از نظر فنی فعال هستند؛ اما عملا کاربرد، توسعه یا مشارکت جامعه بسیار کم یا حتی به صفر رسیده است.
توقف فعالیت توسعهدهندگان، حجم پایین تراکنشها، جوامع غیرفعال و حتی حذف شدن از فهرست صرافیها مهمترین نشانههای هشدار دهنده شبکههای گوست چین هستند.
پروژههای دارای سرمایههای کلان یا با پشتوانه شرکتهای بزرگ نیز در صورت توقف پذیرش یا رشد اکوسیستم به سرنوشت زنجیرههای شبح دچار میشوند. پروژههای Diem ،KodakCoin و Luna نمونههایی از این دست هستند.
سرمایهگذاران و توسعهدهندگان برای اینکه گرفتار زنجیرههای شبح نشوند، پیش از اختصاص منابع خود باید فعالیتهای درونزنجیرهای، تعهدات توسعهدهندگان در گیتهاب، نقدشوندگی توکنها و سلامت جامعه را به دقت ارزیابی کنند.
گوست چین (Ghost chain) چیست؟
گوست چین (Ghost chain) یا زنجیره شبح به بلاکچینی گفته میشود که از نظر فنی همچنان فعال است؛ اما عملا توسط توسعهدهندگان و جامعه رها شده است. گوست چین همانند شهری متروکه است که ساختمانها سر جای خود باقی ماندهاند؛ اما دیگر هیچکس در آن زندگی نمیکند. این دسته از پروژهها را گاهی «شبکههای بلاکچینی مرده» یا «پروژههای کریپتویی غیرفعال» هم مینامند.
چنین زنجیرههایی ممکن است در آغاز با رشد و هیجان همراه باشند؛ اما با گذشت زمان فعالیت توسعهدهندگان متوقف میشود، مشارکت کاربران کاهش مییابد و حجم تراکنشها به شدت افت میکند. به تدریج نشانههای افول ازجمله نبود بهروزرسانیهای جدید، کاهش چشمگیر فعالیت کاربران و از دست رفتن کارکرد واقعی بروز پیدا میکند. شبکه در ظاهر فعال بهنظر میرسد؛ اما در باطن هیچ فعالیت مفیدی ندارد و در عمل مرده محسوب میشود.
دلایل پیدایش زنجیرههای شبح معمولا ناشی از مجموعهای از عوامل است؛ اما در اکثر موارد با توقف کاهش فعالیت توسعهدهندگان یا تیمهای اصلی پروژه شروع میشود. مخازن توسعه ماهها بدون تغییر باقی میماند، ارتباط با جامعه و ارائه بهروزرسانیهای نقشه راه متوقف میشود و کاربران به سمت اکوسیستمهای فعالتر کوچ میکنند. با افول جامعه و کاهش نقدینگی، پروژهای که زمانی نویدبخش بود، به تدریج به زنجیرهای بیرمق و فراموششده بدل میشود.
چشمانداز کریپتو مملو از نمونههایی است که روزی در نقش «قاتل اتریوم» یا لایه ۱های نوظهور خودنمایی میکردند؛ اما در نهایت به دلیل فقدان کاربرد یا ریزش جامعه و کاهش بودجه، شور و شوق خود اولیه را از دست دادند و به گورستان بلاکچینها پیوستند. شناخت نشانههای زنجیرههای شبح به سرمایهگذاران کمک میکند تا در «شهر ارواح دیجیتال» گرفتار نشوند.
جالب است بدانید که در ژوئن ۲۰۲۴ صرافی بایننس توکنهای WAVES ،OMG Network ،NEM و Wrapped NXM را به دلیل کاهش حجم معاملات، ضعف نقدینگی و نبود فعالیت توسعه از فهرست خود حذف کرد.
ویژگی گوست چینها چیست؟
هر بلاکچینی که دچار افول شود، الزاما زنجیره شبح به حساب نمیآید؛ اما چند نشانه مشترک نشان میدهد که پروژه در آستانه بیاهمیت شدن قرار دارد. مهمترین نشانههای یک پروژه شکستخورده یا در آستانه شکست عبارتند از:
- کمرنگ شدن فعالیت توسعهدهندگان: هیچ کدی به مخازن اضافه نمیشود، خبری از نسخههای جدید یا بهروزرسانیها نیست.
- غیرفعال شدن جوامع: تعامل انجمنها و شبکههای اجتماعی پروژه به حداقل میرسد یا اصلا مشارکتی ندارند.
- وبسایتهای از کار افتاده یا قدیمی: اطلاعات پروژه بهروز نمیشود و مستندات ناقص یا قدیمی هستند.
- کاهش حجم تراکنشهای درون زنجیره: روزانه تنها تعداد اندکی تراکنش انجام میشود که اغلب هم خودکار یا داخلی هستند.
- حذفشدن از صرافیها و کاهش حجم معاملات: توکن بومی پروژه ممکن است از فهرست صرافیها خارج شود یا نقدینگی بسیار کمی داشته باشد.
در پروژههای بلاکچینی غیرفعال این نشانهها معمولا به صورت همزمان دیده میشوند. در نتیجه، کارکرد توکن زیر سؤال میرود و کاربران به تدریج اعتماد خود را از دست میدهند.
چطور زنجیرههای شبح را شناسایی کنیم؟
برای جلوگیری از هدر رفتن زمان، سرمایه و منابع، ارزیابی دقیق هر شبکه پیش از ورود ضروری است. سرمایهگذاران با توجه به برخی نکات کلیدی میتوانند تصویر روشنی از وضعیت واقعی یک شبکه بهدست آورند.
معیار آنچه باید بررسی شود تراکنشهای درون زنجیره آیا بلاکها با دادههای واقعی کاربران پر میشوند؟ اکوسیستم برنامههای غیرمتمرکز آیا اپلیکیشنهای فعال یا جدیدی روی شبکه راهاندازی شدهاند؟ مشارکت توسعهدهندگان آیا مخازن کد بهطور منظم بهروز رسانی میشوند؟ نقدینگی و فهرست شدن توکن آیا توکن بومی در صرافیهای معتبر قابل معامله است؟ فعالیت اجتماعی و جامعه کاربری آیا نشانهای از پویایی در انجمنها و شبکههای اجتماعی وجود دارد؟
اولین گام، بررسی دادههای تراکنش است. با استفاده از مرورگرهای بلاکچین (Blockchain Explorers) ببینید بلاکها با چه سرعتی تولید میشوند و آیا کاربران واقعا تراکنشی ارسال میکنند یا خیر. اگر فعالیت کیف پولها حداقل باشد، تنها چند تراکنش در روز ثبت شود و اغلب بلاکها خالی باشند، این یک هشدار جدی است.
سپس باید فعالیت برنامههای غیرمتمرکز را بررسی کرد. یک زنجیره پویا معمولا میزبان اپلیکیشنهای غیرمتمرکز، پروتکلهای دیفای، بازارهای NFT و قراردادهای هوشمند فعال است. اگر چنین اکوسیستمی وجود نداشته باشد، به احتمال زیاد شبکه نتوانسته توسعهدهندگان و کاربران را جذب کند و در مسیر زوال قرار دارد.
وضعیت مخازن کد یا گیتهاب پروژه نیز شاخص مهمی است. اگر آخرین تغییر یا اصلاح باگ به شش ماه پیش یا بیشتر برگردد، میتواند نشانهای از رها شدن توسعه باشد و به بررسی بیشتر نیاز دارد.
شبکههای اجتماعی و کانالهای ارتباطی نیز آینهای از حیات یک پروژه هستند. نبود نشستهای پرسش و پاسخ، بهروزرسانیهای توسعهدهندگان یا محتوای تولیدشده توسط جامعه، گروههای تلگرامی بدون مدیر، دیسکورد پر از رباتهای اسپم یا حساب X غیرفعال، همگی نشانههایی از زنجیره شکستخورده هستند. زمانیکه جامعه متروکه به نظر برسد، معمولا در واقعیت هم همینطور است.
عملکرد توکن پروژه نیز بسیار مهم است. سقوط مداوم قیمت همراه با حجم ناچیز معاملات ناچیز اغلب بیانگر رها شدن پروژه است. درست است که قیمت بهتنهایی معیار موفقیت نیست؛ اما اگر افت پیوسته قیمت با کاهش حجم معامله و نبود نقدینگی همراه شود، یک هشدار جدی است.
حضور پروژه در رویدادهای کریپتویی نیز باید بررسی شود. زنجیرهای که در نشستها، همایشها یا گردهماییها نمایندهای ندارد و محصولی برای ارائه نشان نمیدهد، نشانه روشنی از افول است.
در نهایت، وعدههای اغراقآمیز بدون پشتوانه و تناقض بین حرف و عمل را جدی بگیرید. وعدههایی مانند «سریعترین زنجیره»، «قاتل سولانا» یا «۱۰۰ هزار تراکنش در ثانیه» معمولا در عمل محقق نمیشوند. اگر نقشه راه پروژه قدیمی است و هیچ بهروزرسانی تازهای ارائه نمیشود، بهتر است مسیر خود را جدا کنید.
جالب است بدانید فیدرکوین (Feathercoin) که در سال ۲۰۱۳ توسط رئیس بخش IT کالج بریزنوز دانشگاه آکسفورد بهعنوان جایگزینی برای لایتکوین معرفی شد، در ابتدا توجه زیادی به خود جلب کرد؛ اما در نهایت در بحبوحه رقابت و کاهش فعالیت توسعهدهندگان، به زنجیره شبح تبدیل شد و محبوبیتش را از دست داد.
نمونههای زنجیرههای شبح
بسیاری از پروژههای بلاکچینی که روزی بهعنوان ستارههای نوآور و آیندهدار ستایش میشدند، به دلیل کاهش استفاده و کمرنگ شدن حضورشان در بازار، عملا به حاشیه رفتهاند. در جدول زیر تعدادی از پروژههای گوست چین و دلایل شکست آنها آورده شده است:
زنجیره شبح سال شکست دلیل شکست Emercoin ۲۰۲۳ با کاهش علاقه توسعهدهندگان و جامعه دچار رکود شد. Luna ۲۰۲۲ وابستگی به استیبل کوین الگوریتمی شکستخورده ترا یواسدی (UST) Iron Finance ۲۰۲۱ استیبل کوین الگوریتمی IRON در جریان بحران برداشت توسط سپردهگذاران، ارزش خود را از دست داد و تقریبا بهطور کامل سقوط کرد؛ پس از این اتفاق زنجیره نیز رو به افول گذاشت. KodakCoin ۲۰۱۸ این پروژه که متعلق به برند کداک و مربوط به صدور مجوز عکس بود به دلیل مشکلات نظارتی و تاخیرهای داخلی هرگز راهاندازی نشد.
اگرچه دلایل شکست هر پروژه متفاوت بوده است، اما یک نکته مشترک میان آنها وجود دارد؛ بدون اکوسیستم فعال و مشارکت پایدار توسعهدهندگان، حتی پروژههای دارای پشتوانه مالی قوی نیز محکوم به شکست میشوند.
جالب است بدانید پروژه جاهطلبانه دییم (Diem) فیسبوک که پیشتر با نام لیبرا (Libra) شناخته میشد، بیش از ۱.۳ میلیارد دلار سرمایه جذب کرد و حمایت شرکتهای بزرگی چون ویزا و پیپال را به دست آورد. با این حال، فشار شدید نهادهای نظارتی باعث شد این پروژه در سال ۲۰۲۲ کنار گذاشته شود و به یکی از پرحاشیهترین پروژههای مرده در تاریخ کریپتو تبدیل شود.
ریسکها و پیامدهای زنجیرههای شبح
فروپاشی یا رکود شبکههای بلاکچینی پیامدهای گستردهای دارد. شبکههای مردهای که بدون حمایت کاربران همچنان فعال هستند به شلوغی دیجیتال دامن میزنند، منابع را مصرف میکنند و سرمایهگذاران و توسعهدهندگان را دچار سردرگمی میکنند.
از مهمترین پیامدهای زنجیرههای شبح میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
- از دست رفتن سرمایه سرمایهگذاران به دلیل سقوط ارزش توکن
- هدر رفتن زمان و زیرساختهای توسعه
- کاهش اعتماد به پروژههای بلاکچینی جدید و نوآورانه
زنجیرههای شبح فراتر از زیان مالی مالی ممکن است خطرات امنیتی هم به همراه داشته باشند. دامنههای رها شده، لینکهای دانلود قدیمی و کیفپولهای منسوخ ممکن است به ابزار فیشینگ بدل شوند. کلاهبرداران حتی میتوانند با سوء استفاده از قراردادهای هوشمند قدیمی و دادههای تاریخی، کدهای مخرب ایجاد کنند و کاربرانی را که دوباره به زنجیره متصل میشوند، فریب دهند.
جمعبندی
گوست چین (Ghost Chain) به بلاکچینی گفته میشود که از نظر فنی همچنان فعال است؛ اما عملا کارکرد واقعی ندارد. این شبکهها معمولا با نشانههایی همچون توقف تیم توسعه، کاهش چشمگیرحجم معاملات، ریزش جامعه کاربری و حتی حذف توکن از فهرست صرافیها شناخته میشوند. البته باید توجه داشت که همه بلاکچینهای غیرفعال برای همیشه محکوم به مرگ نیستند. ممکن است برخی از آنها با حمایت دوباره جامعه، بهروزرسانیها یا تغییر برند احیا شوند؛ اما این موضوع یک استثنا است، نه اصل کلی.
بیشک، در هر چرخه کریپتو بلاکچینهای جدیدی ظهور میکنند، اما تنها تعداد اندکی از آنها دوام میآورند. به همین دلیل، توانایی تشخیص شبکهها و پروژههای پویا از زنجیرههای شبح، یکی از مهارتهای حیاتی برای فعالان این صنعت و سرمایهگذاران است. در دنیای مالی کریپتو همیشه پیش از سرمایهگذاری با دید انتقادی نگاه کنید و تحقیقات همهجانبهای را انجام دهید.