سرمایه به دام افتاده (Trapped Fund) چیست و چگونه میتوانیم آن را شناسایی کنیم؟
استراتژی معاملاتی من تا حدودی نامعمول است. اصل اولیه هر یک از تریدهایی که انجام می دهم شناسایی سرمایه به دام افتاده (Trapped Fund) است. اما سرمایه به دام افتاده چیست و چگونه میتوانیم آنها را شناسایی کنیم؟
ایدئولوژی پشت سطوح حمایت و مقاومت در همه جا تدریس میشود و اغلب یکی از اولین چیزهایی است که هنگام شروع تحلیل تکنیکال میآموزید. بنابراین اگر بدانیم که تعداد بسیاری از تریدرها از سطوح حمایت و مقاومت به عنوان مبنایی برای استراتژی معاملاتی خود استفاده میکنند، فکر میکنید سفارشات حد ضرر (Stop Loss Orders) آنها کجا خواهد بود؟ بله درست حدس زدید! زیر سطح حمایت یا بالاتر از سطح مقاومت.
بازار تمایل دارد قبل از گسترش در جهت مخالف، سفارشات حد ضرر را بیشتر کند که به آن Stop Runs میگویند. وقتی شاهد بیشتر شدن سفارشات حد ضرر هستیم، میتوانیم یک استراتژی تنظیم کنیم.
به همین دلیل، من در ترید خود از سطوح حمایت و مقاومت سنتی استفاده نمیکنم؛ اگر ۹۵ درصد از تریدرها شکست بخورند، آنچه به آنها آموزش داده شده نیز شکست میخورد.
حرکتهای قیمتی بالای سقف و پایین کف قیمت، تریدرهایی که از شکست قیمتی (Breakout) استفاده میکنند را فریب میدهد؛ اینها افرادی هستند که به امید گرفتن نوسان بزرگتر، حرکات شدید قیمت را تعقیب میکنند.
اصطلاح سرمایه به دام افتاده از اینجا میآید. تریدرها آنچه را که من آن را شکست دروغین (Fakeout) مینامم را تعقیب میکنند و در یک پوزیشن به دام میافتند و در این شرایط، قیمت آنها را به خاطر این تعقیب مجازات کرده و جهت معکوس پیدا میکند.
بیایید به دو نمونه از سرمایه به دام افتاده که در نتیجه فیک اوتها رخ دادهاند، نگاهی بیاندازیم.
نکاتی که باید به آنها توجه داشته باشید:
- شدت تبانی برای پایین آوردن یا بالا بردن قیمت (raid).
- شدت حرکت (Momentum).
- چگونه از سطح حمایت و مقاومت استفاده میشود.
Stop Runs و شکست های دروغین
یکی از مواردی که میخواهیم ببینیم، حرکت شدیدی است که سرمایه به دام افتاده را ایجاد میکند. ما میخواهیم حرکت تهاجمی باشد. ممکن است کمی تثبیت در زیر یا بالای نقطه سوئینگ (Swing) باشد که اشکالی ندارد. (برای اطلاعات بیشتر درباره سوئینگ اینجا را کلیک کنید)
سعی نکنید به سقف یا کف قیمت برسید
این کار فقط به ضرر منجر میشود. متوجه شدهام که بهترین راه برای ترید این “تلهها” این است که صبر کنیم تا قیمت به محدودهای با توقف در زیر یا بالای فیک اوت برسد، تا گرفتار شرایط سرمایه به دام افتاده نشوید.
بدیهی است که در یک فضای تجاری زنده، اوضاع به همین سادگی به نظر نمیرسد؛ اما آنچه از شما میخواهم آن را شناسایی کنید، قلهها و کفهای قیمتی واضح، حرکت در بالا یا زیر آن سطوح و بازگشت به محدوده بی روند (range) قیمت است.
گرفتن سقف و کف کاملاً غیرضروری است؛ به من اعتماد کنید و بگذارید قیمت، خود برای معکوس شدن اثبات کند و ریسک را از آنجا برآورد کنید.
استخرهای لیکوئید یا نقدینگی
استخرهای نقدینگی نواحی هستند که سفارشات در آنجا خوابیدهاند. شناسایی این استخرها، کلید ساخت استراتژی است؛ چرا که بسیاری از تریدرها در اینجاها ضرر میکنند و گرفتار سرمایه به دام افتاده میشوند. (منظور از نقدینگی همین است.)
متوجه شدم که بهترین استخرهای نقدینگی در زیر چارچوب زمانی بلند کفها و سقفهای قیمتی هستند. زمانی که این سقفها و کفهای قیمتی را تشخیص دادید، صبر کنید تا قیمت معکوس شود و استراتژی خود را بر اساس آن تنظیم کنید.
چند نمونه نشانتان میدهم:
هرچه بازه زمانی بیشتر باشد و کفها و سقفها واضحتر باشند، بهتر میتوانید فیک اوت و استخر نقدینگی را تشخیص دهید
اولین قدم شما همیشه باید شناسایی نقدینگی باشد؛ زیرا نقدینگی بازار را به حرکت در میآورد.
با افزایش تجربه، توانایی شما در شناسایی این فیک اوتها افزایش مییابد. توجه داشته باشید که گرفتن سقفها و کفهای قیمتی کاملا غیرضروری است و ممکن است دچار اتفاق سرمایه به دام افتاده شوید. صبر کنید تا قیمت به محدوده بیروند سقف یا کف بازگردد و از آنجا ریسک را برآورد کنید.
اگر این شکست دروغین را به طور مؤثر شناسایی کرده باشید، تریدتان موفقتر خواهد بود.
اهداف قیمت
اهداف میتوانند مشکل باشند؛ نکته اصلی این است که حریص نشوید. من شخصا سود خود را بالای سوئینگ قبلی سقف قیمتی یا در زیر سوئینگ کف قبلی قرار میدهم. با این حال، اهداف قیمتی بسیار وابسته به موقعیت بوده و اهداف من کاملاً انعطافپذیرند.
از نظر تئوری، قیمت باید به استخر نقدینگی دیگری باز گردد. به همین دلیل است که اغلب اوقات میگویم که “این سوئینگ قله قیمت را هدف قرار دهید”. نقاط سوئینگ به عنوان نقاط ورود و خروج، فوقالعاده عمل میکنند.
به این موقعیت ایدهآل نگاه کنید.
اکنون به یکی از پوزیشنهای فروش EUR/USD من نگاه کنید.
باز هم همه اینها با تمرین، پیگیری و تجربه به دست میآید. صبور باشید و با ضرر کردن دلسرد نشوید. ممکن است در اوایل کار، چندین بار گرفتار ” سرمایه به دام افتاده ” شوید، اما هرگز دلسرد نشوید و سعی کنید خطای خود را شناسایی کنید.
نتیجه گیری
روی هم رفته این یک مفهوم نسبتاً ساده است که میتواند به یک استراتژی تجاری بسیار سودآور تبدیل شود.
یک مرور سریع خواهیم داشت:
- استخرهای لیکوئید یا نقدینگی را شناسایی کنید.
- اجازه ندهید که گرفتار سرمایه به دام افتاده بشوید.
- صبر کنید تا یک شکست دروغین یا فیک اوت ایجاد شود.
- اجازه دهید تا قیمت به محدوده بیروند بازگردد.
- ریسک را برآورد کنید.
- استخر نقدینگی قبلی را هدف قرار دهید.
همانطور که پیشتر گفتم، توانایی شناسایی شما، با تجربه بیشتر افزایش مییابد. توانایی شما در شناسایی سرمایه به دام افتاده ارتباط مستقیمی با توانایی شما در مطالعه حرکت قیمت دارد. منظم، ثابت قدم و صبور باشید.