این مقاله حاصل دسترنج ۵ ساله یکی از بهترین نویسندگان حوزه ارزهای دیجیتال است. نوئل اچسون (Noelle Acheson)، مدیر تحقیقات وب‌سایت کوین دسک و نویسنده مجموعه مقالات «Crypto Long & Short» سعی کرده تا در آخرین فعالیت خود با این تیم، خلاصه‌ای از آموزه‌هایش و نکات مهم بازار ارزهای دیجیتال از نظر خودش در سال‌های اخیر را بیان کند. نکاتی کلیدی که باید برای فعالیت در بازار ارزهای دیجیتال آنها را مدنظر قرار داد. در ادامه این مقاله سعی می‌کنیم تا تمامی گفته‌ها را به زبان اچسون بیان کنیم:
این سری از مقالات «Crypto Long & Short» به‌نوعی برای من مخصوص است چراکه آخرین مقاله‌ای است که با نام من منتشر می‌شود. پیش از شروع مقاله تمایل دارم تا خبری را اعلام کنم: پس از پنج سال فعالیت هیجان‌انگیز در کوین دسک، زمان آن رسیده تا شرایط را تغییر دهم. در پایان ماه ژوئن، پس از چند هفته مرخصی به شرکت جنسیس تریدینگ (Genesis Trading) که شرکت خواهر کوین دسک است خواهم پیوست و ادامه مسیر را در آنجا ادامه خواهم داد.
در آخرین مقاله، تصمیم گرفتم تا از قالب قدیمی کمی فاصله بگیرم و آموزه‌های اصلی که در پنج سال گذشته فرا گرفتم را با شما در میان بگذارم. بااینحال، خلاصه کردن تمامی تجربیات کاری امری بسی سخت و طاقت‌فرسا است و ممکن است چیزهای زیادی نادیده گرفته شده باشد. شاید آنها را روزی در قسمت دوم مقاله بیان کنم.
از تمامی شما بسیار سپاسگزارم و دلم برای نوشتن برای شما تنگ خواهد شد؛ اما خیلی دور نخواهم بود و به کوین دسک سر خواهم زد.
– نوئل
نکاتی که در ۵ سال گذشته از صنعت ارزهای دیجیتال آموختم
در جامعه ارزهای دیجیتال، شوخی معروفی وجود دارد که در اصل عین حقیقت است. بر اساس این شوخی، یک ماه در این بازار از نظر اتفاقاتی که می‌افتد همانند یک سال است ولی از نظر گذر زمان، یک ماه به سرعت یک هفته سپری خواهد شد؛ بنابراین، به‌سختی کار من در گلچین کردن بخش‌های مهم ۵ سال گذشته پی خواهید برد.
تشخیص آنچه برای مردم جدید است و آنچه آنها می‌دانند نیز چالشی بزرگ است. مخصوصاً در فضای ارزهای دیجیتال که مفاهیم اساسی زیادی را در برمی‌گیرد و آنچه می‌آموزیم به سرعت به واقعیت تبدیل می‌شود.
بنابراین، خلاصه کردن آنچه در پنج سال اخیر در کوین دسک یاد گرفته‌ام کار غیرممکنی خواهد بود. در عوض، تصمیم دارم تا نکات مهمی که به ذهنم خطور کرده را برای شما بنویسم.
۱- مردم پول را نمی‌فهمند
در روزهای اول کارم، سؤالی که غالباً از طرف طرفداران بازارهای سنتی با آن روبه‌رو می‌شدم این بود که «بیت کوین چیست؟ و با چه چیزی پشتیبانی می‌شود و پشتوانه آن چیست؟» و من هم همواره این سؤال را با سؤال دیگری پاسخ می‌دادم: «پشتوانه دلار چیست؟»
پاسخ‌هایی که دریافت می‌کردم متنوع بود و از «ارتش آمریکا» گرفته تا «دولت» و «تولید ناخالص داخلی» را شامل می‌شد.
اما تعداد بسیار کمی به ایمان و اعتقادی که به اعتبار دلار داریم اشاره می‌کردند. عده بسیاری از مردم حتی نسبت به شعار «ما به خدا اعتماد داریم» روی دلار هم بی‌توجه بودند. ایمان و اعتقاد ما در حقیقت دلیل ارزشمند بودن بسیاری از ارزها همچون دلار است.
پس از این گفت‌وگوها افراد به این درک می‌رسیدند که ایمان پشتوانه دلار است؛ ایمان به تولید ناخالص داخلی، ایمان به ارتش و دولت آمریکا.
پس از اینکه افراد با این حقیقت آشنا می‌شدند، دیگر پذیرش ارزهای دیجیتال بنابر ایمانی که پشت پرده آنهاست برای آنها کار دشواری نبود؛ اما مطلبی که همیشه من را شگفت‌زده می‌کرد مقاومت افراد تحصیل‌کرده در امور اقتصادی و سرمایه‌گذاری در برابر این بازار بود. افرادی که کاملاً آموزش‌دیده بودند و در مقابل فهم این موضوع مقاومت می‌کردند. باید به این نتیجه می‌رسیدم که دست برداشتن از باورهایی که انسان‌ها به‌سختی به آنها اعتقاد دارند، کار دشواری است. این موضوع مرا به آموزه دوم رساند.
۲- پرسش‌ها از پاسخ‌ها مهم‌ترند
پیشرفت علم به دلیل تلاش برای درک علت وقوع پدیده‌ها رخ داده است. این نیاز به درک بوده که چیزی به نام ایمان را به وجود آورده است. در حقیقت، زمانی که تحقیقات در شناخت و درک چیزی ناتوان ظاهر شوند، آن چیز را به موجودی عالی با علم و کنترلی مثال‌زدنی تبدیل خواهیم کرد تا ما را از درک خود، بی‌نیاز سازد و بی‌خیال درک علت آن شویم.
این موضوع در تمامی جنبه‌های زندگی از جمله اقتصاد و سیاست رخنه کرده و باعث شده که درنهایت، چیزی که از طریق کتاب‌های درسی به خورد ما داده شده را باور کنیم. سیستم آموزشی ما به ما یاد داده تا پاسخ‌ها را بی‌آنکه در رابطه با آنها سؤالی مطرح کنیم به خاطر بسپاریم.
با این‌حال، هر از چند گاهی ابزاری به وجود می‌آید که ما را به تفکر عمیق در رابطه با شرایط پیرامونمان فرومی‌برد. فناوری بلاک چین یکی از این ابزارهاست. این فناوری ما را به طرح سؤالاتی واداشت که پیش از این برای ما اصلاً مهم نبوده‌اند. سؤالاتی چون پول چیست؟ اجماع چیست و چرا مهم است؟ چرا مقامات کشورها باید آزادی مالی ما را محدود کنند؟ چرا بازارهای سرمایه افراد جامعه را محدود می‌کنند؟
این سؤالات تنها به قله کوه یخی تعلق دارد که بخش عظیم آن هنوز هم زیرآب است و ما را به نکته سوم از مجموعه نکات مهم ارزهای دیجیتال می‌رساند.
۳- صنعت ما به فلاسفه بیشتری احتیاج دارد
صنعت ارزهای دیجیتال اکنون هم فیلسوفان بزرگی چون کریگ وارمکه (Criag Warmke) و اندرو بیلی (Andrew Bailey) را دارد و مطمئنم افراد بزرگ دیگری نیز وجود دارد. با این‌حال، هرچه تعداد این فلاسفه بیشتر باشد، به نفع ما خواهد بود. درک پتانسیل دارایی‌های دیجیتال منوط به زیر سؤال بردن اصولی است که به‌اشتباه به آنها اعتقاد داریم.
بگذارید مثالی بزنم. بیت کوین یک دارایی است؛ درست مانند دلار. همانند پول نقد وقتی آن را در دست دارید مالک آن هستید. مردم در مواجهه با این واقعیت دو عکس‌العمل خواهند داشت:
عده‌ای از یادآوری این مهم هیجان‌زده می‌شوند و گروه دیگر، از فهم چرایی مهم بودن این مسئله عاجز خواهند بود. اما هر دو این عکس‌العمل‌ها یک دلیل دارد و آن چیزی نیست جز حق مالکیت خصوصی بر دارایی‌ها.
حقی که در تاریخ بشر، همواره به انسان‌ها داده نشده است. با این‌حال، چیزی است که امروز همه ما آن را مسلم می‌دانیم. اما چه چیزی که امروز کاملاً دور از ذهن است را صدسال دیگر مسلم خواهیم دانست؟ یا چه چیزهایی از دستمان خواهند رفت؟
فرضیه‌های بسیاری برای پاسخ به این سؤال‌ها وجود دارند که حتی ما از وجود آنها آگاه نیستیم؛ بااینحال اگر در رابطه با آنها سؤالی مطرح شود، زمینه را برای ایده‌های نو و نوآوری‌ها بازخواهند کرد. به‌عنوان‌مثال، بسیاری از پروژه‌ها در تلاش‌اند تا مشکلات هویتی انسان‌ها را برطرف کنند. اما هویت چیست؟ چه کسی در رابطه با آن تصمیم می‌گیرد؟ آیا جامعه در تعیین آن نقشی دارد؟ یا آیا مرجعی متمرکز لازم است تا با پارامترهای مدنظر خود، هویت انسان‌ها را تعیین کند؟
سؤال‌هایی از این قبیل را نمی‌توان با پاسخ‌های ساده به پایان برد و به‌راحتی از کنار آنها عبور کرد. به همین دلیل است که ما انسان‌ها به اعتقادات خاصی سخت پایبندیم. با این‌حال، استفاده از فلسفه می‌تواند ما را در حل این مشکلات یاری کند. موضوعی که ما را به نکته بعدی این مقاله می‌رساند:
۴- چرایی بیش از چگونگی اهمیت دارد
چگونگی به‌اندازه خودش بسیار مهم است اما زمانی که چرایی فراموش شود، چگونگی ما را به مسیر پذیرش راحتی و سازش با عقاید منحرف خواهد کرد.
زمانی که با کارهای روزانه، منافع شخصی و شوق به رضایت روبه‌رو می‌شوید، تمرکز بر بردهای کوتاه‌مدت بسیار آسان خواهد بود. پس ازآن ازخودراضی خواهیم شد و به دنبال مورد بعدی خواهیم رفت و غالباً فراموش می‌کنیم که چرا اصلاً تلاش خود را در وهله اول شروع کرده‌ایم.
بردهای کوچک خوب هستند اما پیشرفت بهتر است و پیشرفت با اهداف بزرگ سنجیده می‌شود. هر چه هدف بزرگ‌تر باشد، با موانع بزرگ‌تری مواجه خواهیم شد. این مهم ما را به نکته بعدی از مجموعه نکات مهمی که در این سال‌ها از بازار ارزهای دیجیتال آموخته‌ام می‌رساند.
۵- موانع سازنده هستند
جمله قدیمی وجود دارد که می‌گوید جایگاه هر شخص را باید با توجه به جایگاه دشمنان او تشخیص داد. این جمله برای پروژه‌های ابتکاری و نوآورانه نیز صدق می‌کند. در حقیقت، دامنه یک جاه‌طلبی و میزان ارزش یک ایده نو با موانعی که بر سر راه آن وجود دارند سنجیده می‌شود.
اگر از هر انسان مخترع، کارآفرین یا کسی که در کل چیز جدیدی را ساخته است سؤال کنید، بدون شک سخت و ناامیدکننده بودن این مسیر را یادآوری خواهد کرد. هیچ استثنائی هم وجود دارد. بااینحال، تفاوت کسانی که در این مسیر موفق می‌شوند با دیگر افراد یک‌چیز است؛ آنها موانع را به‌عنوان یک فرصت می‌بینند.
با کار کردن روی عوامل ساخت موانع، می‌توان آنها را تغییر داد و به فرصت تبدیل کرد. اما در طرف دیگر می‌توانیم در کنار این موانع به کار خود ادامه دهیم که اغلب، منجر به ایجاد موانع جدید می‌شوند. اما چه کسی می‌داند؟ شاید موانع جدید برای ما آسان‌تر باشد. این نکته را به خاطر بسپارید:
فرصت‌سازی از موانع، همیشه به کشفیات و نوآوری‌های جدید منجر خواهد شد. کشفیاتی که ایده‌های مفید را تقویت و عقاید ضعیف را متحول می‌کنند.
در پایان توجه به این نکته ضروری است که در این مسیر، تنها هدف برای ما مهم است و شور و اشتیاق سوختی برای ادامه مسیر خواهند بود. هیچ‌چیز ارزشمندی هرگز آسان به دست نمی‌آید.
۶- در کنار جدیت، از اوقات خوش لذت ببرید
دوج کوین، توکن‌های غیرقابل‌معاوضه یا همان NFT ها، ورود رپرها و ورزشکاران و سایر اتفاقات دیگر در ماه‌های اخیر باعث شده تا بسیاری تصور کنند که همه‌چیز یک شوخی بزرگ است و صنعت ارزهای دیجیتال را بالغ نبینند. این تصور به‌خصوص زمانی که کل بازار با توییت یک میلیاردر جابه‌جا می‌شود قوت می‌گیرد.
بااینحال، گذر سطحی از هر چیزی بدون بررسی دقیق آن، فرصت برای دیدن تصویری بزرگ‌تر از آن پدیده را از ما می‌گیرد.
با همه این تفاسیر، نسل جدیدی از سرمایه‌گذاران در حال کشف صداهای جدید و الهامات مختلفی هستند. درست است که یک توییت می‌تواند باعث حرکت چنین بازاری شود اما توجه داشته باشید که ارزش دارایی‌های دیجیتال به اطمینان و اعتباری که هولدرها برای آنها قائل‌اند بستگی دارد. بنابراین، با یک توییت، احساسات می‌تواند تغییر کند که این خود بخشی از داستان جذاب ارزهای دیجیتال است.
این اتفاقات همواره در صنعت ارزهای دیجیتال وجود خواهند داشت و ممکن است برخی از آنها نقشه‌های سودجویانه و کلاه‌برداری باشند. اما درصورتی‌که کمی از دور به این ماجرا نگاه کنیم، متوجه خواهیم شد که همین اتفاقات، چرایی و چگونگی این فناوری و ماهیت ارزهای دیجیتال را برای ما عنوان می‌کنند. بعضی معتقدند که این اتفاقات توجه مردم را از زیرساخت و پیشرفت‌های مهم صنعت ارزهای دیجیتال منحرف می‌کنند. با این‌حال، این موضوع اصلاً مهم نخواهد بود چراکه پتانسیل صنعت ارزهای دیجیتال و فناوری بلاک چین به‌قدری زیاد است که این وقایع نه‌تنها آن را با چالش مواجه نمی‌کنند بلکه زمینه کشف جنبه‌های جدید و پیشرفت بیشتر را فراهم خواهند کرد.
در آخر دوست دارم تا نکات مربوط به ارزهای دیجیتال را با پرداختن به موضوع «تنوع» به پایان برسانم.
۷- این صنعت به دلیل افرادی که در آن هستند موفق خواهد شد
شما جزئی از این افرادید! بله خود شما…
جامعه ارزهای دیجیتال به افراد خاصی محدود نمی‌شود. کارآفرینان، قانون‌گذاران، هنرمندان، تحلیلگران، ورزشکاران، وکلا، طراحان، اقتصاددانان، بازرگانان، سرمایه‌گذاران، توسعه‌دهندگان، و نویسندگان تنها بخشی از افرادی هستند که طی سال‌های گذشته به این صنعت واردشده‌اند.
حتی اگر شما در زمره هیچ‌یک از دسته‌های بالا قرار نگیرید، همین‌که شما در حال مطالعه این مقاله هستید به معنی آن است که در تغییری که ارزهای دیجیتال به ارمغان می‌آورند، سهیم هستید. حضور شما در این صنعت ارزشمند است و از نظرات شما به گرمی استقبال می‌شود.
تنوع، نه‌تنها در بازار ارزهای دیجیتال، بلکه در همه زمینه‌های زندگی باعث منعطف شدن کارها می‌شود. چه با هم کار کنیم، چه مشاجره داشته باشیم و چه رقابت کنیم، حضور ما کنار یکدیگر است که کیفیت جهانی که در آن زندگی می‌کنیم را بالا می‌برد.
جمع‌بندی
بازار ارزهای دیجیتال نسل جدیدی از بازارهای مالی است که در مدت‌زمان نه‌چندان دراز حضورش، توجه بسیاری را به خود جلب کرده است. درک ماهیت این بازار اما چندان هم ساده نیست و افراد خو گرفته با سیستم‌های مالی سنتی ممکن است علیه این بازار واکنش نشان دهند. فراموش نکنید که پیشرفت‌ها همواره با فرصت دادن به ایده‌های نوین محقق می‌شوند. بااینحال، در مسیر پیشرفت و میدان دادن به ایده‌های نو، موانع زیادی وجود دارد. با توجه به گفته‌های نوئل اچسون نویسنده این مقاله، بایستی برای پیشرفت هرچه بیشتر، موانع را به فرصت تبدیل کنیم و از آنها استفاده نماییم.
در این مقاله سعی کردیم تا به زبانی خودمانی، نکات مهمی که حاصل از تجربه ۵ ساله اچسون در بازار ارزهای دیجیتال بود را به شما عزیزان منتقل کنیم. دانستن این نکات بدون شک شما را در ادامه این مسیر طولانی یاری خواهد کرد.
