ساتوشی ناکاموتو و نظریه هایی پیرامون ناپدید شدن او

شاید هوشمندانه ترین کار ساتوشی ناکاموتو پس از طراحی بیت کوین ناپدید شدن بود. سؤال این نیست که چرا ساتوشی ناپدید شد؟ چرا آن موقع؟ آیا ناپدید شدن ساتوشی در اوایل سال ۲۰۱۱ از قبل برنامه ریزی شده بود و یا اینکه اتفاقات پیش بینی نشده ناکاموتو را وادار کرد که چمدان های خود را بسته و از جامعه ای که تاسیس کرده بود فرار کند و هرگز برنگردد؟ یا شاید ممکن است به اراده خود مخفی نشده باشد؛ به هر حال نظریه های زیادی در این زمینه وجود دارد که به چند مورد از آنها خواهیم پرداخت.

در این سرزمین همه برنده‌اند!

در تولد تترلند 2 اتریوم هدیه بگیرید!

برو به تترآیلند

نظریه اول: ناپدید شدن ساتوشی از قبل برنامه ریزی شده بود

ساتوشی ناکاموتو مردی روشمند و دقیق بود. این را می توانیم از نوشته های او نتیجه بگیریم. به نظر نمی رسد که او یک روز صبح بیدار شود و با این تفکر که انسان فقط یکبار زندگی می کند، راه خود را از جامعه ای که تازه ساخته بود جدا کند. با دانستن اینکه دیگر برگشتی وجود ندارد ساتوشی از ماه ها یا حتی سالها قبل، ناپدید شدن خود را برنامه ریزی کرده بود و تا آن زمان با پشتکار زیاد کار خود را انجام داد. این نظریه توضیح می دهد که چرا آخرین پست انجمن وی یک پست معمولی بود و دستورالعمل هایی به جا گذاشت که در ساخت هسته بیت کوین نسخه 0.3.19 اصلاح شده اند.

نظریه دوم: به ویکی لیکس (Wikileaks) ارتباط داشت

ساتوشی تمایل داشت هنگام مطلب گذاشتن در انجمن Bitcointalk احساسات خود را کنترل کند. او شبیه مردی بود که می دانست کارهای زیادی برای انجام وجود دارد و زمان کمی باقی مانده است و از این رو از چرند نویسی و وراجی کردن خودداری می کرد. می توانست بی ادب باشد (اگر شما به من اعتقاد ندارید یا نمی فهمید من وقت ندارم شما را متقاعد کنم، متأسفم)، اما هرگز بی ادب نبود. با این حال در پست یکی مانده به آخر او تصویری از ناراحتی وجود دارد.

ساتوشی در پاسخ به مقاله PC World که گفته بود ویکی لیکس برای دور زدن محاصره اقتصادی بیت کوین را پذیرفته است، نوشت: بهتر است توجه خود را روی زمینه های دیگر بگذاریم. ویکی لیکس دستش را داخل لانه زنبور کرده است و این زنبورها به سمت ما هجم آورده اند. آیا ویکی لیکس می تواند بیت کوین و خالق آن را به کانون توجه تبدیل کند و این آخرین پوششی بود که ساتوشی برای پوشاندن خود استفاده کرد؟ این استدلال که بیت کوین به سرعت در حال رشد بود و به ناپدید شدن ساتوشی سرعت می بخشید، منطقی به نظر می رسد.

نظریه سوم: به سازمان سیا (CIA) ارتباط داشت

آخرین مکاتبات ساتوشی از طریق نامه ای در تاریخ ۲۶ آوریل ۲۰۱۱ به گوین آندرسن (Gavin Andresen) نظریه دیگری را مطرح کرده است که چرا وی ناگهان غیب شد. او نوشت:

امیدوارم که شما همچنان درمورد من به عنوان یک چهره اسرارآمیز مرموز صحبت نکنید زیرا مطبوعات همچنین دیدی را ایجاد می کنند که بیت کوین ارز دزدان دریایی است. شاید در عوض اگر از بیت کوین به عنوان یک پروژه متن باز صحبت کنید و به همکاران توسعه دهنده خود اعتبار بیشتری بدهید، انگیزه بیشتری در آنها ایجاد شود.

وقتی گوین پاسخ داد، او به ساتوشی اطلاع داد كه از وی دعوت شده است تا در یك رویداد كه توسط سازمانی که زیر نظر CIA است صحبت كند. ساتوشی هرگز جواب نداد. آیا صحبت کردن از اشباح ساتوشی را ترساند؟

نظریه چهارم: یک موضوع شخصی بود

ما چیزی در مورد زندگی شخصی ساتوشی ناکاموتو نمی دانیم. این احتمال وجود دارد كه خروج وی توسط حوادثی انجام شود كه او هرگز نمی توانسته به طور علنی آن را اعلام كند. عدم سلامتی، آسیب دیدگی یا مسئولیت های جدید (خانوادگی، حرفه ای، شخصی) می تواند ساتوشی را مجبور کند زودتر از آنچه پیش بینی می شد عظیمت کند. اگر اینگونه باشد، ما راهی برای شناختن آن نداریم. امروز بسیاری معتقدند ساتوشی دیگر با ما نیست زیرا او دیگر زنده نیست.

نظریه پنجم: ناپدید شدن ساتوشی به صورت نمادین است

ساتوشی ناکاموتو و تولد بیت کوین حماسه ای است که با نماد شناسی پوشیده شده است و مانند رمان دن براون برای سایفر پانک ها خوانده می شود. از نام نامگذاری جنسیس بلاک (Genesis block) تا ناپدید شدن ناگهانی خالق آن، اجتناب از پیش زمینه مذهبی سخت است. گذشته از نام آن، اینکه ماین کردن جنسیس بلاک شش روز طول کشید عجیب است. همانطور که در یک بحث قدیمی در انجمن Bitcointalk گمانه زنی شده است این موضوع ممکن است تخم مرغ عید پاک باشد که توسط ساتوشی برای ادای احترام به کتاب مقدس آفرینش (Genesis) مانده است. همانطور که پیدایش 2: 2 می گوید: “و در روز هفتم خدا کار خود را که خلق کرده بود به پایان رساند و استراحت کرد.”

برای کسانی که به توصیف نمادین اقدامات ساتوشی علاقه دارند چیزهای زیادی وجود دارد. اعتقاد بر این است که خدمت مسیح در زمین حدود سه سال به طول انجامیده است. اولین تماس شناخته شده ساتوشی با جهان در ۲۲ آگوست ۲۰۰۸ در یک ایمیل به خالق b-money، وی دای( Wei Dai) رخ داد، اگرچه اعتقاد بر این است که قبل از آن به آدام بک(Adam ‌Back) رسیده است. ایمیل تأیید شده نهایی ساتوشی در ۲۶ آوریل ۲۰۱۱ به گوین آندرسن ارسال شده بود، به این معنی که دوران خدمت وی نیز حدود سه سال به طول انجامید.

این واقعیت که آموزه های ساتوشی سالهای طولانی مورد تفسیرها و سوء برداشت های گسترده قرار گرفته است در حالی که مریدان وی در انتظار آمدن دومین آفریدگار بیت کوین هستند شباهت های او با مسیح را تقویت کرده است. ساتوشی کامل نبود ـ کد او اینقدر را به ما می گوید ـ و عقل سلیم به ما می گوید که قرار دادن تندیس مردان جایزالخطا روی پایه ها، در تضاد با همه چیزهایی است که بیت کوین برای آن تلاش می کند. اینکه خصوصیات مسیحایی را به زندگی و زمان ساتوشی ناکاموتو اختصاص دهیم ممکن است با فرقه های مذهبی مخالفت داشته باشد.

اتفاقاً شواهدی وجود دارد که نشان می دهد ساتوشی از فرقه ای در اطرافش شروع به شکل گرفتن می کرد خسته شده بود؛ مقاله PC World در مورد ویکی لیکس ادعا می کرد که “او نگفته است که بیت کوین مخلوق برنامه نویس ژاپنی ساتوشی ناکاموتو است،” در حالی که در آخرین ایمیل خود به گوین آندرسن شکایت کرد“من آرزو می کنم که شما در مورد من به عنوان یک چهره مرموز و مبهم صحبت نکنید … شاید در عوض باید از یک پروژه متن بازصحبت کند و اعتبار بیشتری به همکارانتان بدهد.” ساتوشی هیچ علاقه ای به تبدیل شدن به یک افسانه زنده و سایه انداختن بر شاهکار بزرگ خود نداشت.

نظریه ششم: بیت کوین آماده بود

طبق انجیل لوقا آخرین كلمات عیسی مسیح اینگونه بود: “پدر آنها را ببخش زیرا آنها نمی دانند چه می كنند.” از طرف دیگر ساتوشی با این عقیده عزیمت کرد كه اطرافیان او دقیقاً می دانستند كه چه می كنند. همانطور که او در یکی از آخرین ایمیل های خود که در ۲۳ آوریل ۲۰۱۱ به مایک هارن(Mike Hearn) ارسال شده است اظهار داشت: “من به سمت چیزهای دیگر حرکت کرده ام. جای آن پیش گوین و بقیه خوب است.”

ساتوشی در طول سال هایی که بیت کوین را می ساخت از آن پرستاری کرده بود و اکنون بیت کوین این توانایی را داشت که بدون او بتواند ماینینگ انفرادی داشته باشد، اشکالات مهم و اساسی را برطرف کند و نسخه های جدید هسته را بیرون بکشد. شاید ساتوشی به دلیل اینکه تمام کارهایی را که باید انجام داده بود عظیمت کرد. ماندن فقط میراث او را لکه دار می کرد و خطر از بین بردن او را بیشتر می کرد زیرا جهان به شدت به آفرینش او علاقه مند می شد.

در این صورت زمان خروج ساتوشی که همزمان با ورود وی به بحران مالی سال ۲۰۰۸ شد به همان اندازه بی نقص بود. علی رغم درگیری های داخلی، جداسازی زنجیره و شکافهایش نه تنها بیت کوین زنده مانده بلکه قوی تر هم شده است و در یک ارگانیسم غیرقابل توقف تغییر شکل می دهد که توسط هیچ کس قابل کنترل نیست.