همزمان با پیشرفت موج اول پروژههای صنعت دیفای (Defi)، کاربران تمایل بیشتری به استفاده از این بسترها داشتهاند. زیرا به نظر میرسد راحتی کار در این پلتفرمهای غیرمتمرکز باعث حفظ حریم خصوصی و امنیت در صنعت دیفای میشود. اینکه برخی از این پلتفرمها سود سالانه بیشتری را پیشنهاد میدهند، به این معنی نیست که افراد باید مدیریت سرمایه خود را رها کنند.
با توجه به این که صنعت دیفای بر پایه تکنولوژی بلاکچین بنا شده است، نیازی به وجود واسطه و پرداخت کارمزد در انجام معاملات نیست. اما متاسفانه، امروزه اینگونه نیست و کاربران برای واریز و برداشت وجه باید هزینه پرداخت کنند. اینگونه عملکردهای غیرعادی درنهایت باعث سقوط DeFi میشود، مگر اینکه توسعهدهندگان سریعا به این مشکلات پرداخته و راه حل ارائه کنند.
بهعنوان مثالی برای این موضوع میتوان صرافی غیرمتمرکز Uniswap را نام برد که در حال حاضر بهعنوان چهارمین پروژه بزرگ دیفای است که روی شبکه اتریوم پیادهسازی شده است. این صرافی با اینکه هرگز سرمایههای کاربران را کنترل نمیکند، اما نکته منفی، افزایش کارمزدهای گس اتریوم است که مشکلساز میشود. استفاده از Uniswap بسیار آسان است اما پرداخت بیش از ۲۰ دلار برای جابجایی وجوه مورد قبول نیست.
آیا صرافی غیرمتمرکز Uniswap ، هنوز هم بهترین است؟
هدف نهایی صنعت دیفای این است که علاقهمندان به دنیای رمزارزها، بدون قفل سرمایههای اولیه خود در این پلتفرمها، سود منفعلانه کسب کنند. چندین پروژه برای رسیدن به این مهم پیشرفتهایی داشتهاند اما جای پیشرفتهای بیشتری وجود دارد.
چرا صنعت دیفای به راه حلهای همتابههمتا نیاز دارد؟
از چشمانداز فعلی، تعامل با دیفای به اعتماد بر قراردادهای هوشمند متکی است که ممکن است به حسابرسی خارج از قرارداد هم نیاز باشد که متاسفانه این امر باعث افزایش پروژههای اسکم (scam) و پروژههایی شده که از انواع حملات هکری رنج میبرند. درنهایت باعث میشود کل صنعت دیفای، ضعیف و غیرحرفهای به نظر برسد.
گزارش CipherTrace در نوامبر ۲۰۲۰ تایید میکند که نیمی از حملات هکری مرتبط با ارزهای دیجیتال در سال ۲۰۲۰، بدلیل پروتکلهای ناامن DeFi یا کلاهبرداری بوده است. با این حال بسیاری از مردم پولهای خود را در پروژههای ناشناخته سرمایهگذاری میکنند. این در حالی است که حتی صرافیها سرمایههای بیشتری را نسبت به این پروژههای DeFi از دست میدهند. لذا این آمار باید سریعا بهبود یابد.
پتانسیل کسب سود منفعلانه ۱۲ درصد از این پلتفرمها، مخصوصا که سرمایهها قفل نمیشوند و در هر زمان قابل برداشت هستند، برای کسانیکه هولدر ارزهای دیجیتال هستند، بسیار جذابتر است. این یک رویکرد هوشمندانهتر، ایمنتر و منفعلانهتر برای استفاده از داراییهای رمزنگاریشده افراد است. اگرچه درصد درآمد سالانه (Annual Percentage Yield) ۱۲ درصد در مقایسه با بازگشت سرمایه ۱،۰۰۰ درصد قابل توجه به نظر نمیرسد ، اما ریسک کمتری را به همراه دارد.
بیشتر بخوانید : پلتفرم وام دهی رمز ارز چیست و چه انواعی دارد؟
از همه مهمتر، راهحل ذکر شده در یک بازار همتابههمتا قابل دستیابی است. در این پلتفرمها کاربرانی که قصد وامدهی دارند، بدون نیاز به تایید واسطهها گزینههای زیادی برای انتخاب دارند. همراهی این قابلیت با رویکرد پلتفرمها مبنی بر فراهم کردن صندوقهای حمایت باعث میشود از نسل جدید پروژههای DeFi بیشتر استقبال شود. علاوهبراین، پشتیبانی از بیشتر رمزارزها در DeFi، باید به یک قاعده تبدیل شود.
تغییر مکانیسم تخصیص توکن LP
یک روند متداول در فضای فعلی صنعت دیفای، تامین نقدینگی یا فارمینگ توکن LP است. این روند به لطف Uniswap و سایر پلتفرمهای بازار ساز خودکار، شتاب بیشتری به خود گرفته است. بزرگترین مشکل این است که کاربران برای تامین نقدینگی، باید جفت ارز (pair) مشخص و موجودی حسابشان را گرو بگذارند.
برای مثال، اگر کسی بخواهد نقدینگی Uniswap را تامین کند، به جفت اتر و تتر یا دای و MKR و غیره نیاز دارد. این موضوع برای تازه کارها مانع بزرگی محسوب میشود. این نیازمندی که کاربران مجبورند جفتهای مشخصی را برای شرکت در فارمینگ LP داشته باشند، زیاد دوام نخواهد آورد. نیاز است که راه حل جدیدی اتخاذ شود که در این میان تقسیم توکن LP بین تامینکنندکان نقدینگی نقش بهسزایی دارد.
دیفای (DeFi): بررسی اکوسیستم پروژههای ییلد فارمینگ (Yield Farming)
تقسیم توکن LP تضمین میکند که کاربران برای تامین نقدینگی، نیازی به هر دو ارز ندارند و کافی است ارز مربوط به یک سمت جفت را داشته باشد. قرارداد هوشمند میتواند آنها را با سایر کاربرانی که طرف دیگر جفت را دارند مطابقت دهد. ایجاد یک استخر فارمینگ گروهی برای مطابقت این کاربران، مشارکت کلی در صنعت دیفای را افزایش داده و ریسک تامین نقدینگی را کاهش میهد.
مزیت دیگر تقسیم توکن LP این است که به کاربران این اجازه را میدهد که از سود مرکب روی دارایهای اولیه خود برخوردار شوند و توکنهای مختص پلتفرم را دریافت کنند. این مفهوم جالبی است که باعث اعتماد و وفاداری بیشتر کاربران به پلتفرم میشود.
سخن پایانی
قطعا راه حل گفته شده، برای هر کسی که قصد دارد صنعت دیفای را به مرحله بعدی برساند، ارزش پیگیری دارد. امیدواریم در ماههای آینده شاهد اقدامات بیشتری راجع به تقسیم توکن LP یا مفاهیمی که شاید بتوانند آن را بهبود بیشتر ببخشند، باشیم.
مشابه چگونگی تبدیل شدن بیت کوین از یک پول دیجیتالی نهچندان پرارزش، به رمزارز پیشرو جهان، پلتفرمهای DeFi هم باید متحول شوند. این مهم تنها با ایجاد زیرساختهای جدید و رشد کل جامعه میسر خواهد بود.