بیت کوین به پرچمدار فناوری تبدیل می‌شود !!

بیت کوین (bitcoin) کدگذاری مشخص و عیان ارزش های جامعه فناوری است، ارزش هایی که سابق بر این به صورت پنهان بوده‌اند. بیت کوین تنها یک نرم افزار نیست، بلکه یک نقطه کانونی و یک نماد می باشد. در نتیجه انتظار می رود که بیت کوین از سال ۲۰۲۰ به بعد کم کم تبدیل به پرچم فناوری شود. بیت کوین بزرگترین ارز دیجیتال موجود در بازار است. این مقاله توسط بالاجی شرینیواسان (Balaji S. Srinivasan) نوشته شده است که وی یک سرمایه گذار و کارآفرین نمونه است. وی سابقا مدیر ارشد فنی کوین بیس و شریک تضامنی شرکت اندریسن هورویتز، موسس Earn.com (توسط کوین بیس خریداری شد)، Counsyl (توسط Myriad خریداری شد)، Teleport (توسط Topia خریداری شد) و کوین سنتر (Coin Center) بود. وی توسط چندین افراد سرشناس حوزه کریئتو و سایفر پانک سایت Nakamoto.com را اخیرا راه اندازی کرده اند و این مقاله نیز از همین سایت عرضه شده است.

برای درک این ادعا، لازم است که فناوری را تعریف کنیم و همچنین ببینیم که پرچم در این فضا به چه معناست و چرا پادشاه ارز های دیجیتال برای این عنوان انتخاب شده است. با ما همراه باشید.

فناوری: ارزش های پشت ارزشگذاری ها 

فناوری فرهنگی است که در سیلیکون ولی (Silicon Valley) ساخته و صادر شد. فناوری جامعه ای جهانی از بنیان گذاران، سرمایه گذاران، مهندسین و طراحان می باشد و همچنین کد، برنامه ها، محصولات و شرکت های میلیارد دلاری را دارا است. اما در واقع فناوری اساسا ارزش هایی است که زیربنای ارزشگذاری ها می باشند.

این ارزش ها در اصطلاحات رایجی مانند ام وی پی (MVP) مورد اشاره قرار می گیرند و در کتاب های محبوب نیز توسط کارشناسان فناوری ابراز می شوند.

اما این مضامین به صراحت بیان نمی شوند. اگر ما آنها را حساب کنیم، متوجه می شویم که فناوری متمایل به امور بین الملل، سرمایه گذاری و غیر متمرکزی است. فناوری بلند پرواز، دیجیتال و در کل کاملا انقلابی است. اینها ارزش های فناوری هستند.

بیت کوین و کریپتو (crypto) این ارزش ها را به صورت کد ابراز می کنند و تبدیل به ابزاری برای سرمایه گذاری می شوند. اگر شما واقعا به ارزش های ذکر شده باور دارید، پس باید بیت کوین بخرید.

بیت کوین به عنوان پرچم ایدئولوژی و نقطه ای کانونی 

 

به یاد داشته باشید که همه پرچم ها جغرافیایی نیستند، بلکه بعضی از آنها مربوط به فرهنگ و ایدئولوژی هستند. بیت کوین نیز یک پرچم ایدئولوژی است و ابراز کننده کدگذاری ارزش های ذکر شده در فناوری می باشد.

بیت کوین همچنین پرچم و نقطه ای قانونی برای جامعه کارآفرینان است. وقتی که می گوییم بیت کوین یک نقطه کانونی است، این بدین معنی است که متخصصان فناوری در کشور هایی مانند آمریکا، چین و روسیه با وجود اختلاف نظر هایی که دارند، همگی بر ارزشمندی بیت کوین توافق دارند.

به عنوان مثال بنیان گذار توییتر (twitter) و لینکدین (LinkedIn) هر دو از طرفداران بیت کوین هستند. و یا مدیر عامل بایننس (Binance) و تلگرام (telegram) نیز از طرفداران ارز های دیجیتال و بلاک چین (blockchain) هستند. این یعنی افرادی با ملیت ها و پیشینه های مختلف، به ارزهای دیجیتال اعتقاد دارند و در مورد این فناوری هم عقیده هستند.

مشاهده اتفاق نظر چنین افرادی در مورد یک پدیده بسیار نادر می باشد. این افراد حتی در مورد پدیده هایی مانند گوگل (google) و فیسبوک (facebook) هم نظر نیستند. بیت کوین متن باز است و ابزاری برای سرمایه گذاری است، این دو ویژگی در اتفاق نظر افراد مختلف در مورد آن بی تاثیر نیست.

بیت کوین در این زمینه مانند لینوکس (Linux) است که همگان می توانند از آن سود ببرند ولی کسی نمی تواند آن را تباه کند. به عنوان مثال، امروزه گوگل و فیسبوک هر دو از لینوکس استفاده می کنند و هیچکدام از این دو نمی تواند دیگری را از استفاده از لینوکس محروم کند.

در جامعه کریپتو نیز چنین است. همگان به بیت کوین احترام می گذارند. هر صرافی که ایجاد می شود، سلطان ارز های دیجیتال را پشتیبانی می کند. همه افراد در جوامع پروژه های دیگر، بیت کوین را می شناسند و حتی شاید مقداری از آن را ذخیره کرده باشند. هر مطلب آموزشی که در مورد کریپتو تهیه می شود، نویسنده چنین فرض می کند که مخاطبین بیت کوین را می شناسند. این ارز اولین انتخاب در جامعه ارز های دیجیتال است و نقطه ای کانونی است که همگان حول آن جمع شده اند.

بیت کوین به کدگذاری ارزش های فناوری می پردازد

اما وقتی که همه جامعه فناوری جهانی پشت پرچم بیت کوین جمع می شوند، این سوال پیش می آید که چرا این ارز دیجیتال اینقدر ارزشمند است؟

همان طور که قبلا بیان شد، این ارز همه ارزش های ضمنی فناوری مانند دیجیتال بودن، غیر متمرکز بودن و غیره را کدگذاری می کند. در ادامه نگاهی به این ارزش های ضمنی فناوری می کنیم:

گرایش بین المللی 

بیت کوین و فناوری هر دو ذاتا گرایش بین المللی دارند.

فناوری امروزه از سیلیکون ولی بیرون رفته و بسیاری از غول های تجاری در خارج از آمریکا هستند. حتی بسیاری از شرکت های فناوری واقع در ایالات متحده توسط مهاجرین ساخته شده اند. بیت کوین نیز چنین است و میلیون ها تریدر (trader) در سراسر جهان به معامله آن می پردازند. کنفرانس های بیت کوین و دیگر ارز های دیجیتال مانند اتریوم (Ethereum) در سراسر جهان برگزار می شوند و در میان همه ملت ها نوعی آگاهی از کریپتو به وجود آمده است.

گرایش به سرمایه گذاری

بیت کوین و فناوری هر دو اساسا به سرمایه گذاری گرایش دارند.

فناوری به سرمایه گذاران و کارآفرینان گرایش دارد. جامعه فناوری همچنین شامل مهندسان آکادمیک (academic) و جامعه متن باز است که گرایش بسیاری در میان آنها به سرمایه گذاری وجود دارد. بیت کوین هم چنین است و دفتر کلی از تراکنش ها و نوعی پول دیجیتال است. بیت کوین ابزاری برای سرمایه گذاری است و تاریخچه کل اقتصاد را در بلاک چین خود کدگذاری می کند.

غیرمتمرکز 

بیت کوین و فناوری بسیار غیرمتمرکز هستند.

شرکت ها و رقبای زیادی در فضای فناوری موجود هستند و انتخاب های گسترده ای برای افراد موجود است. در این فضا اصلا لازم نیست که برای موفقیت به یک پلتفرم (platform) یا سازمان خاص وابسته بود. بیت کوین نیز چنین است و ساتوشی ناکاموتو (Satoshi Nakamoto) آن را غیرمتمرکز ایجاد کرده است. ماینر ها (miner) در گوشه و کنار جهان به استخراج می پردازند. صرافی ها، نودها (nodes) و توسعه دهندگان زیادی در فضای بیت کوین وجود دارند که هیچکدام دارای حق وتو (Veto) نیستند.

سرانجام باید گفت که این عدم تمرکز در میان کوین های (coins) مختلف نیز وجود دارد و هر کدام از این پروژه ها ویژگی های خاص خود را دارند. آسیب پذیری های گواه اثبات کار (proof of work) به عنوان مثال، مانند آسیب پذیری های گواه اثبات سهام (proof of stake) نیستند. صرافی ها و مشارکان زیادی در این فضا وجود دارند که از بین رفتن همه آنها تقریبا غیر ممکن است و حداقل افرادی در این میان باقی خواهند ماند.

حتی در صورت برخورد شدید جهانی با بیت کوین، باز کوین هایی هستند که باقی بمانند و در نتیجه می توان دفتر کل این ارز دیجیتال را به یکی از زنجیره های موجود وارد کرد. محو کردن دفتر کل بیت کوین غیر ممکن است. این دفتر کل مرتبا ثبت و احیا می شود و حتی اگر شبکه اصلی هم منهدم شود، باز این دفتر کل در دسترس خواهد بود.

خاصیت ضد تورمی عظیم 

هم بیت کوین و هم فناوری دارای خاصیت ضد تورمی عظیم می باشند.

قانون مور (Moore`s Law) در زمینه فناوری بسیار اهمیت دارد. این قانون ابراز می دارد که به مرور زمان و با پیشرفت فناوری، با پول خود می توانید قدرت محاسباتی بیشتری بخرید. این قضیه نه تنها در مورد قدرت محاسباتی، بلکه در مورد دیگر زمینه هایی که فناوری وارد آن شده است نیز صدق می کند. می بینیم که به مرور زمان و با افزایش رقابت، قیمت تلویزیون ها، سخت افزار ها و غیره پایین آمده است.

بیت کوین نیز دارای خاصیت ضد تورمی است. این ارز دیجیتال در دهه گذشته بهترین سرمایه گذاری بوده است و سیر صعودی آن را در خلال دهه گذشته نباید نادیده گرفت. این ارز دیجیتال متفاوت از قانون مور عمل می کند و ارزش را با حفاظت از آن در برابر تورم حفظ می کند. در نهایت، اگر بیت کوین به آنچه که می خواهد دست یابد، از آن به عنوان یک واحد پول استفاده خواهد شد.

مبتنی بر شبکه 

بیت کوین و فناوری هر دو مبتنی بر شبکه هستند.

واضح است که امروزه فناوری مبتنی بر شبکه اینترنت است. وجود شبکه های اجتماعی و همکاری های آزادانه در این فضا را نمی توان منکر شد. در مورد بیت کوین و کریپتو هم چنین است. امروزه حدودا یک درصد ساکنان زمین دارای بیت کوین می باشند. این افراد در هر کجا که باشند، توسط شبکه اینترنت به هم مرتبط شده اند. آنها همگی بخشی از یک ایده هستند و توسط یک شبکه کامپیوتری به هم متصل شده اند. این آزادی همراهی با هر کسی در هر جای جهان، توسط فناوری و بیت کوین پشتیبانی می شود.

رمزگذاری 

بیت کوین و فناوری هر دو بر پایه رمزگذاری هستند.

صنعت فناوری مدرن امروز تنها به دلیل رمزگذاری در فضای اینترنت موجود می باشد. بدون رمزگذاری امکان پرداخت و تجارت در بستر اینترنت اصلا ممکن نبود. این رمزگذاری است که زیرساخت پرداخت را در اینترنت موجود کرده است. بیت کوین نیز به همین صورت است و این ارز امروزه به دلیل دهه ها کار بر روی رمزنگاری تئوری و کاربردی موجود شده است. بدون مفاهیمی مانند رمزنگاری کلیدهای عمومی، امضاهای دیجیتال و غیره اصلا بیت کوینی موجود نخواهد بود.

دیجیتال

بیت کوین و فناوری هر دو ذاتا دیجیتال هستند.

این ویژگی نیز بسیار واضح است و در سی سال گذشته شاهد کتاب های دیجیتال، مجله های دیجیتال، روزنامه های دیجیتال و غیره بوده ایم. بسیاری از اموری که در گذشته اصلا باور نمی کردیم که قابلیت دیجیتال شدن داشته باشند، امروزه دیجیتال هستند. البته دیجیتالی شدن با مشکلاتی مانند کپی کردن فایل ها، ویرایش آنها و غیره نیز مواجه است.

بیت کوین و ارز دیجیتال مرحله بعدی از دیجیتالی شدن هستند. بیت کوین مفهوم کمیابی دیجیتالی را مطرح می کند که در نوع خود بی سابقه می باشد و این کمیابی دیجیتالی بسیار متفاوت از آنچه است که شرکت های متمرکزی مانند پی پال (paypal) ایجاد می کنند. زمانی که مردم به امنیت بلاک چین این ارز پی ببرند، سریعا از آن برای دیجیتالی کردن سهام، اوراق قرضه، اوراق مشتقه و غیره استفاده خواهند کرد و انقلابی عظیم ایجاد خواهد شد.

فرار بودن 

بیت کوین و فناوری شدیدا فرار هستند.

استارتاپ ها (startup) بسیار فرار هستند و هر روزه شاهد ورشکستگی ها و شکست های زیادی می باشیم. در این فضا می بینیم که گاهی یک سرمایه گذاری صبورانه و دراز مدت هزار برابر می شود. دلیل این امر، افزایش واریانس (variance) در اندازه های نمونه کوچک است. فرضا اگر شرکت شما تنها ده کارمند داشته باشد، رفتن یکی از آنها ممکن است ضربه ای مهلک بر بدنه شرکت بزند.

بیت کوین نیز بسیار فرار است و گاهی اوقات افت و خیز های ۸۰ تا ۹۰ درصدی را در مدت زمانی خاص شاهد بوده ایم. تعداد استارتاپ های بیت کوینی ورشکسته بسیار زیاد می باشد و از طرف دیگر تعداد میلیونر های بیت کوینی هم روز به روز بیشتر می شود. بیت کوین بسیاری از فراز و نشیب های فرهنگ استارتاپی را در سال های اخیر به معرض دید گذاشته است.

بلند پروازی

بیت کوین و فناوری به شیوه ای هیجان برانگیز اما منطقی بلند پرواز هستند.

بدون بلند پروازی، امروزه مواردی مانند سفینه فضایی و یا اینترنت موجود نبودند. قدرت فناوری در این بلند پروازی منطقی و سنجیده شده آن می باشد. بیت کوین نیز نوعی بلند پروازی بود و هدف از ایجاد آن، ارزی بود که بتواند با دلار رقابت کند. امروزه بعد از گذشت یک دهه می بینیم که بسیاری از بانک های مرکزی و موسسات مالی از بیت کوین مطلع هستند. امروزه پول های دیجیتال زیادی را در اطراف خود می بینیم. امروزه شاهد ایجاد ارز دیجیتال ملی چین هستیم و بنابراین منطقی است که بگوییم بیت کوین تا حدودی جهان را تغییر داده است.

ایده رقابت بیت کوین با دلار در سال ۲۰۰۹ دیوانگی به نظر می رسید. بیت کوین تنها نرم افزاری بود که وایت پیپر (whitepaper) آن در اینترنت منتشر شده بود. هال فینی (Hal Finney) و ساتوشی در آن زمان بسیار بلند پرواز بودند. هال فینی حتی به محاسبه سناریویی پرداخت که در آن قیمت این ارز به ۱۰ میلیون دلار می رسید.

انقلابی اما به صورت ملایم و صبورانه

در نهایت باید گفت که بیت کوین و فناوری، انقلابی می باشند که البته این انقلاب به آرامی صورت می گیرد.

فناوری از طریق فعالیت سیاسی سنتی اقدام به ایجاد تحول در صنعت موسیقی، کسب و کار تاکسی رانی و غیره نکرد. فناوری تنها محصولات بهتری را بیرون داد و مردم هم با میل و رغبت خود آنها را انتخاب کردند. بعدا این تصمیات آرام و فردی منشا تغییرات عظیمی شد.

بیت کوین نیز همین طور است. این ارز دیجیتال یک پدیده مبتنی بر شبکه است که در حال ایجاد انقلابی در حیطه سیاست پولی است. این انقلاب کاملا آرام صورت می گیرد و این ارز برای انجام آن به شعار نیاز ندارد.

مرحله بعدی

ما توضیح دادیم که چگونه بیت کوین و ارز های دیجیتال، اقدام به کدگذای ارزش های ضمنی فناوری می کنند و این ارزش ها نیز یکی یکی توضیح داده شدند.

به نظر من، صنعت فناوری از ۲۰۲۰ به بعد در ورای بیت کوین و کریپتو متمرکز خواهد شد. ارز های دیجیتال، بسیاری از ارزش های اساسی مانند آزادی بیان، آزادی همراهی، حریم خصوصی و غیره را انعکاس می دهند که در سطح جهان بسیار اهمیت دارند. جاذبه این ارز ها در سراسر جهان روز به روز بیشتر می شود.

بیت کوین پدیده کاملا جدیدی است و تقابل بین تمرکز در برابر عدم تمرکز، پول قدیم در برابر پول جدید و بسیاری از چیز های دیگر می باشد. این ارز متعلق به آینده است و در آینده بیشتر از آن خواهیم شنید. نظر شما چیست؟ انقلاب بیت کوین و بلاک چین در چه سطحی خواهد بود؟ نظرات خود را با ما در میان بگذارید.