کارمزد گس اتریوم در بستر تبادلات غیرمتمرکز مبلغ بالایی به حساب میآیند؛ اما در حال حاضر جایگزینهای مناسبی برای این مشکل وجود دارند و موارد دیگری نیز به زودی از راه میرسند. با توجه به این که از آغاز سال ۲۰۲۱ و در پی خرید ۱.۵ میلیارد دلاری تسلا، بیت کوین در کانون توجه همگان قرار داشته است، اما باز هم اتر از قافله عقب نمانده و به رشد خود ادامه داده است. در حال حاضر اتر جایگاه خود را در مبلغ ۱۸۰۰ دلار تثبیت کرده و شبکه اتریوم بیش از ۱ میلیارد معامله را به صورت روزانه پردازش میکند. دلیل این ترقی، پشتوانه بخش دیفای همراه با تعاملات رو به رشد موسساتی است.
کارمزد گس در صرافیهای مبتنی بر اتریوم
Lanre Jonathan Ige مشارکتکننده تحقیقاتی در 21Shares که یک شرکت صادر کننده رمز ارز زیرمجموعه Exchange Traded Products است، درباره کارمزد گس گفته:
سرمایهگذاران درک میکنند که بیت کوین تنها بخشی از یک کلاس و دستهبندی دارایی گسترده است و در تلاش برای تنوع بخشیدن به بیتکوین پیشین هستند.
او در ادامه و در رابطه با سرمایهگذاران موسساتی به کوین تلگراف گفت:
چشم انداز روند حرکتی یک تکنولوژی خالص در بطن این صنعت، یکی از مقولههای جالب توجه بوده و همین موضوع دلیل اصلی رشد روزافزون و جذاب اتریوم است.
با ادامه یافتن روند رشد امور مالی غیرمتمرکز (Defi)، محصولاتی که تولید میشوند کمکم شروع به کسب راهکارها و کاربردهای گستردهتری میکنند. در حال حاضر، بیش از ۴۷ میلیارد دلار در بستر پروتکلهای نقدینگی دیفای قفل شده است؛ در نتیجه این امر، در طول چند ماه گذشته حجم سرمایه در گردش در صرافیهای غیرمتمرکز نیز رشد چشمگیری داشته و به مبلغ بیش از ۵۵ میلیارد دلار در گستره صرافیهای غیرمتمرکز مبتنی بر اتریوم رسیده است.
بیشتر بخوانید: صرافی غیرمتمرکز رمزارز چیست؟ معرفی بهترین DEXها
با ادامه پیدا کردن روند رشد حجم معاملات صرافیهای غیرمتمرکز مبتنی بر اتریوم و معاملاتی که در بستر زنجیره صورت میگیرند، بلاک چین اتریوم بار سنگینی را متحمل شده و مبلغ ۱۰ دلار را در ازای به انجام رسیدن یک معامله ساده دریافت میکند. با توجه به این که مبادلات صورت گرفته در دکسها به صورت مبتنی بر بلاکچین به انجام میرسند، معاوضههایی که در صرافیهایی مثل یونی سواپ (Uniswap) شکل میگیرند، ممکن است تا ۱۰۰ دلار هزینه تراکنش داشته باشند. Ilya Abugov، مشاور جمعآوری آمار برنامههای غیرمتمرکز در DAppRadar، برای کوین تلگراف توضیح داد که دلیل افزایش میزان کارمزد ترکنشها به این صورت است که:
این فرایند در حقیقت ترکیبی از چند عامل متفاوت است: پروژههای جدیدی که از طریق DEX ها (صرافیهای غیرمتمرکز) لیست میشوند، استخراج نقدینگی، ادغامهای عمیق پروژهها و غیره از این قبیل مثالها هستند. هزینه گس بالا تاثیر زیادی بر روی نهنگها یا کاربران ثروتمند ندارد و این افراد بخش عظیمی از حجم سرمایه موجود در دیفای را تشکیل میدهند.
به این ترتیب، ادامه بقای صرافیهای غیرمتمرکز زیر سوال میرود. آیا کارمزد گس تراکنشها به صورت نامحدود افزایش مییابد یا این که راه اندازی کامل اتریوم ۲.۰ میتواند به هزینه بالای کارمزد گس پایان بدهد؟ آیا تدبیر خاصی برای پرداختن به این مقوله در نسخه فعلی اتریوم برنامهریزی شده است و این که چه جایگزینهایی در حال حاضر موجود هستند تا بتوانند کارمزد گس معاملات غیرمتمرکز را در داخل و خارج شبکه اتریوم کاهش دهند؟
دلیل بالا بودن فی تراکنشها
با رشد هرچه بیشتر معاملات مبتنی بر اتریوم، فی تراکنشها نیز افزایش مییابد. فی یا همان کارمزد تراکنشهای شبکه اتریوم مبتنی بر کارمزد گس معاملات و محدودیت گس هستند. با وجود این که محدودیت گس معمولا میزان ثابتی داشته و رابطه مستقیمی با پیچیدگی یک معامله دارد – به عنوان مثال تعامل داشتن با یک قرارداد هوشمند هزینه بیشتری نسبت به یک انتقال ساده دارد – قیمت گس میتواند نوسانات شدیدی داشته باشد.
هنگامی که معاملات زیادی در شبکه در حال به انجام رسیدن باشند، بلاک ها پُر و اشغال میشوند و ماینرها نیز بلاکهایی که بالاترین کارمزد گس را دارند انتخاب کرده و سایر بلاکها را رها میکنند. در نتیجه این عمل معاملاتی که در حال شکلگیری هستند، مدت زمان بیشتری برای به انجام رسیدن احتیاج دارند. هنگامی که محدودیت گس به میزان پایینی توسط کاربر تعیین شود، معامله آن فرد ناموفق بوده و حتی ممکن است فرصت فی مورد نظری که مایل به پرداخت آن بوده را نیز از دست بدهد.
یونی سواپ در همین زمینه از استخرهای نقدینگی و فرمول ساخت بازار اتوماسیون شدهای برای انجام سفارشها استفاده میکند و شیوه صرافیهای متمرکز که از دفاتر ثبت سفارش استفاده میکنند را مورد استفاده قرار نمیدهد. این به معنای صورت گرفتن تمامی تریدها یا مبادلات در بستر بلاکچین و با به کار بردن قرارداد هوشمند است، که توکن به فروش رسیده کاربر را در استخر نقدینگی قرار داده و توکن درخواستی کاربر را آماده خریداری شدن از همان استخر میکند.
به همین ترتیب، فی تراکنشهای صورت گرفته در Uniswap و سایر صرافیهای مبتنی بر اتریوم، به دلیل استفاده از خودِ اتریوم افزایش مییابند. یک مبادله توکن ساده در یونی سواپ میتواند صدها دلار هزینه گس داشته باشد و این امر موجب نامناسب بودن این صرافی برای تریدرهای خُرد میشود. به انجام رسیدن تریدهای بزرگ نیز ممکن است بر همین مبنا دشوار باشد؛ زیرا هر چقدر حجم مبادله نسبت به استخر نقدینگی بیشتر باشد، نرخ سرعت عملکرد صرافی افزایش یافته و عملکرد بدتری خواهد داشت.
با وجود تمام این تفاسیر، یونی سواپ با بیش از ۶ میلیارد دلار حجم معاملات تنها در مدت زمان بازه ۵ تا ۱۱ ماه فوریه، یکی از پرکاربردترین صرافیهای غیرمتمرکز بوده و بدون شک پر گسترین صرافی موجود در کل این شبکه است. با توجه به مزایای به دست آمده از طریق تولید نقدینگی، ییلد فارمینگ و نگهداری ساده از توکنهای دیفای جای تعجب نیست که مردم آماده پرداخت صدها دلار در ازای کارمزد گس معاملات خود هستند تا توکنها را تعویض کرده و وارد صرافیهای متمرکز نشوند.
اما در مورد کاربران معمولی چطور؟ آیا صرافیهای غیرمتمرکز برای افرادی که به دنبال ترید و یا تبادلات کم هزینه، کارآمد و بدون خطر حمله شخص ثالث هستند نیز مناسب خواهد بود؟ هنگامی که سوالات مربوط به ماندگاری فعلی DEXها در بستر اتریوم مطرح شد، کین وارویک (Kain Warwick)، بنیانگذار Synthetix که یک پروتکل مشتقات غیرمتمرکز در اتریوم است، به کوین تلگراف گفت:
اگر بخواهیم در مورد صدها میلیون کاربر روزانه صحبت کنیم، میتوان گفت که در حال حاضر اتریوم برای استفاده در روند رایج مناسب است. هماکنون واضحترین مشکل فرسایشی پیش روی این شبکه، کارمزد گس معاملات است؛ اما بسیاری از تغییرات و پیشرفتهای UI/UX در راه هستند که کل این ماجرا را برای همگان قابل دسترسی میکنند.
چگونه هزینه گس را ذخیره سازی کنیم؟
در شرایطی که یونی سواپ همچنان تحت عنوان محبوبترین صرافی غیرمتمرکز به قوت خود باقی است، جالب است بدانیم که چند صرافی مبتنی بر اتریوم دیگر نیز وجود دارند که از مدل AMM استفاده میکنند، اما تمامی این صرافیها با مشکل کارمزد گس معاملات مواجه هستند. با این حال، برخی از صرافیها بسته به میزان نقدینگی افراد و در رابطه با برخی توکنها نرخ بهتری را ارائه میکنند و این بدان معناست که کاربران از نرخ تبادل بهتری در برخی شرایط خاص نسبت به Uniswap برخوردار هستند.
صرافی غیرمتمرکز جمعآوری کننده 1inch، به جستجوی بهترین نرخها در چندین DEX مختلف میپردازد و مبادله شما را به چندین بخش برای دریافت از چندین استخر متفاوت تقسیم میکند. در نتیجه این امر شما بیشترین میزان توکن ممکن را در یک معامله به دست میآورید. این موضوع میتواند در رابطه با تریدهای بزرگ بسیار کارآمد باشد؛ زیرا استفاده کردن از چندین صرافی میتواند سودآور باشد و این اطمینان خاطر را به شما میدهد که با بهترین نرخ موجود، معامله خود را به انجام رسانده و تا حدی در کارمزد گس صرفهجویی کنید. آنتون بوکوف (Anton Bukov) مدیر ارشد تکنولوژی و بنیانگذار 1inch، در مصاحبه با کوین تلگراف گفت:
بعضی اوقات، این امری منطقی به نظر میرسد که به طور مثال به میزان ۱۰ دلار هزینه را صرف فی گس کنیم تا به مقدار ۵۰ دلار بیشتر از میزان مد نظرمان توکن دریافت کنیم. صرافی 1inch از این فی گس معاملات استفاده میکند و با هدف افزایش نرخ خالص تبادلات به فعالیت خود ادامه میدهد. در رابطه با تریدهای کوچک، الگوریتم Pathfinder ما ترجیح میدهد تا از صرافیهای ارزان قیمتتر استفاده کند و این در حالی است که در رابطه با تریدهای بسیار بزرگ، این الگوریتم در راستای امکان استفاده از کل نقدینگی عمل میکند.
با وجود این که استفاده از مجموعه جمعآوری شده چندین صرافی منجر به بهبود و صرفهجویی در کارمزد گس معاملات نمیشود، اما 1inch از Chi که یک توکن گس است استفاده میکند و در هنگام پایین بودن میزان قیمت گس، در فی گس ضرب میشود و در شرایطی که کارمزد گس هزینه بالایی دارد، این توکن میسوزد. این فرایند به کاربر صرافی این امکان را میدهد تا بتواند به میزان ۴۰ درصد در هزینه گس صرفهجویی کرده و به نحوی آن را ذخیرهسازی کند؛ حتی اگر ترید مد نظر ما از طریق صرافیهایی با هزینه Gas بالا مثل یونی سواپ یا سوشی سواپ (SushiSwap) به انجام برسند.
معرفی پلتفرم و توکن وان اینچ (1inch)؛ جایی برای تمام صرافیهای غیرمتمرکز!
یکی دیگر از راههای کاهش دادن هزینههای تراکنش در بستر یونی سواپ و سایر صرافیها در هنگام معاوضه کردن در ازای دریافت اتر (ETH)، استفاده مستقیم از WETH است. تمامی تریدهایی که در یونی سواپ به انجام میرسند، از طریق توکنهای ERC20 صورت میگیرند و این بدان معناست که مبادلهای که به وسیله جفت مبتنی بر اتریوم به انجام میرسد، شامل اتر توکنایز شده و دریافت WETH در طول این فرایند میشود. اگر یک کاربر، اتر خود را پیش از تعامل داشتن با صرافی غیرمتمرکز به جفت توکنیزه شده آن تبدیل کند میتواند حداقل به میزان ۲۰ درصد در کارمزد گس معاملات خود صرفهجویی کند.
راه حلهای لایه دوم
لازم به ذکر است که چندین راه حل لایه دوم نیز در حال حاضر وجود دارند؛ اما عموم مردم آشنایی لازم را با آنها نداشته و یا حتی از وجود این راه حلها اطلاع ندارند. راه حلهای لایه دوم با اجرای بلاک چین خود و متصل کردن آن به شبکه اتریوم از طریق یک قرارداد هوشمند عمل میکنند. این قرارداد هوشمند وظیفه قفل کردن توکنها در شبکه اتریوم و آزاد کردن توکنهای پروکسی در زنجیره دوم را به عهده دارند و این امر به معاملات ارزان قیمتتر با کارمزد گس کمتر منجر میشود.
گاهی اوقات این راه حلها به عنوان زنجیره جانبی یا SideChain نامیده میشوند. معاملاتی که در این زنجیرههای جانبی صورت میگیرند، اصل غیرمتمرکز بودن را حفظ کرده و از جانب شبکههای اعتبارسنج یا نظارتکنندگانی که عملکرد شبیه به ماینرهای زنجیره اتریوم دارند، بدون نیاز به وجود فضای اعتماد به حساب میآیند.
به عنوان مثال، OmiseGo توسط تتر یا همان USDT و Bitfinex لوریج بندی میشود تا فی تراکنش ارزانتری را به کاربران USDT ارائه کند. یکی دیگر از نمونههای نظیر این پروژه، Skale نام دارد که علاوه بر ارائه کارمزد تراکنش ارزانتر برای کاربران، این مزیت را برای توسعهدهندگان نیز فراهم میکند تا بتوانند زنجیره جانبی مد نظر خود را با پارامترهایی طراحی کنند که بهترین خدمات را به برنامههای غیرمتمرکز (DApp) خود برسانند. آندری بلیاکوف (Andrey Belyakov) بنیانگذار شبکه Opium که یک پلتفرم مشتقات غیرمتمرکز ساخته شده مبتنی بر اتریوم است، بر این باور است که چنین راه حلهایی به زودی از جانب جامعه توسعهدهنگان مورد پذیرش عمومی گستردهتری قرار میگیرد و در همین راستا به کوین تلگراف گفت:
اتریوم منبع بینظیری از لایه صداقت و پایهریزی به حساب میآید، اما نباید تمامی فعالیتهای این حیطه را در لایه اول به انجام برسانیم. اگر سیستم امور مالی سنتی را مورد بررسی قرار دهیم متوجه میشویم که این بستر، میلیونها برابر بزرگتر و گستردهتر از دیفای فعلی است. برای این که این فضا به بلوغ خود برسد، اتریوم باید مقیاس پذیر باشد و در این راستا میتوان راهکار لایه دوم را رویکرد مناسبی دانست.
در شرایطی که راه حلهای لایه دوم جایگزین مناسبی به حساب میآیند، در حال حاضر این راه حلها همانند بلوکهای ساختمانی عمل میکنند و پروژههای شخص ثالث میتوانند از آنها منفعت کسب کنند. اگر هیچکس بنیانی را بر روی این پروتکلهای لایه دوم بنا نکند، در نتیجه جوامع عمومی نیز از این رویکرد استفاده نخواهد کرد.
Bukov معتقد است که استفاده از این راه حلها دیر یا زود صورت میگیرد و در همین راستا به کوین تلگراف گفت که پروژههایی مثل Synthetix، Aave و Uniswap V3 در طول فصل تابستان به Optimism PBC منتقل میشوند. این در حقیقت بزرگترین گام برای کاربران اتریوم از زمان راه اندازی اولیه اتریوم تا به امروز به حساب میآید.
این در حقیقت کاری است که IDEX با لوریج بندی دستاوردهای برجسته خوشبینانه که یک راه حل لایه دوم مشابه با OmiseGo هستند به انجام رسانده است. سینتتیکس که یک پروتکل دیفای و صرافی مشتقات غیرمتمرکز مبتنی بر اتریوم است نیز اخیرا همکاری خود با Optimism PBC را اعلام کرد که در طی آن، از یک فرایند آزمایشی Optimistic Network که یکی دیگر از راه حلهای لایه دوم به حساب میآید، برای تبادلات درون زنجیرهای ارزان قیمتتر، لوریج بندی میشود. انتقال پیدا کردن به شبکه اصلی اتریوم ۲، به هولدرهای توکن شبکه سینتتیکس یعنی SNX، این اجازه را میدهد تا بتوانند پاداشهای خود را به صورت همین توکن دریافت کنند. در رابطه با این موضوع Warwick این گونه توضیح داد که:
این روند انگیزشی مقیاس کوچکتری نسبت به چیزی که هنوز هم در لایه اول موجود است داشته و این امری مهم به حساب میآید که از تداوم ارائه خدمات کنونی لایه اول که توسط پروتکل Synthetix تامین میشوند اطمینان حاصل کنیم. کل این ماجرا برای آغاز فرایند انتقال به شبکه اصلی اتریوم ۲ در نظر گرفته شده است که انتظار میروند به مدت چندین ماه طول بکشد.
چه اتفاقی برای لایه اول میافتد؟
با وجود این که صرافیهای غیرمتمرکز به واسطه انفجار بخش دیفای و افزایش روزافزون میزان محبوبیت آن به صورت گستردهای شناخته شدهاند، لازم است بدانیم که پیش از این نیز چنین صرافیهایی در خارج از شبکه اتریوم وجود داشتند و به فعالیت خود ادامه میدادند. بسیاری از پروژهها نیز وجود دارند که DEX های درون سازمانی را برای داراییهای درون زنجیرهای خود شامل میشوند.
به عنوان یکی از نمونههای محبوب این مورد، میتوان به پلتفرم Waves اشاره کرد که به کاربران این امکان را میدهد تا در کیف پول رسمی ویوز ترید کنند و با استفاده از خود Waves و یا توکن مبتنی بر این شبکه کارمزد تراکنش را پرداخت کنند. Inal Kardanov، یکی از اعضای مدیریتی انجمن ویوز، به کوین تلگراف گفت:
زنجیره Waves بسیار مقیاسپذیرتر از اتریوم است و فی تراکنشهای آن نیز بسیار ارزانتر است.
او افزود که کارمزد گس چیزی حدود ۰.۰۳ دلار بوده و تصریح کرد:
این عدد میتواند رشد داشته باشد؛ اما نه به مقدار خیلی زیادی که هزینههای اتر افزایش داشتهاند.
Komodo، یک بلاک چین با تمرکز بر حریم خصوصی نیز در حال کار کردن بر روی یک صرافی غیرمتمرکز است و یکی از اولین پروژههایی است که به مبادلات اتمی دست پیدا کرده است. مبادلات اتمی به کاربران اجازه میدهند تا به صورت مستقیم بین دو بلاک چین متفاوت و بدون نیاز به توکنهای پروکسی مثل بیت کوین مبتنی بر شبکه اتریوم (WBTC) و با استفاده از شیوه مستقیم غیرمتمرکز ترید کنند.
بسیاری از پروژههای بلاکچین دیگری نیز وجود دارند که جایگزینهایی را برای مبادلات درون زنجیرهای پیشنهاد میکنند. با این حال، با توجه به محبوبیت روزافزون اتریوم، این پروژهها معمولا از کمبود بودجه و نقدینگی رنج میبرند و در نتیجه، این امر مورد توجه و محبوبیت مردم در حوزه ترید قرار نمیگیرند. همچنین این امری دشوار است که بخواهیم میزان توانایی این بلاک چینها برای کنترل حجم معاملات و فعالیت فعلی موجود در بستر شبکه اتریوم را مورد بررسی قرار دهیم.
اتریوم ۲ و صرافیهای غیرمتمرکز
با وجود این که جایگزینهای زیادی برای دکسهای مبتنی بر اتریوم و شیوههای بسیاری برای پایین آوردن کارمزد گس معاملات اتر وجود دارند، اما تمامی این رویکردها تنها مانند باند کمکهای اولیه برای زخمی عمیق به حساب میآیند. بسیاری از کاربران از جایگزینهایی که برای صرافیهای غیرمتمرکز مبتنی بر اتریوم وجود دارند آگاه نیستند و علاوه بر این، تمایلی به تغییر موضع خود برای انتقال به سایر پروژههای بلاک چین ندارند. بنابراین، اینطور به نظر میرسد که همچنان کارمزد گس به عنوان یکی از مشکلات پیش روی ما به قوت خود، حداقل تا انتشار کامل اتریوم ۲.۰ باقی میماند. بر اساس گفتههای Abugov، هنوز دیفای به صورت کامل آماده نشده است:
UI/UX درک و ارزیابی ریسک یا خطر احتمالی را به چالش میکشد. هم اکنون خطرهای احتمالی الگوریتمی و تکنولوژی زیادی وجود دارند و هزینههای مربوط به آنها نیز بسیار بالا هستند. میزان فی گس معاملات ۷۰ تا ۱۰۰ دلاری برای کاربرانی که کمتر از ۱۰۰۰ دلار برای تخصیص دادن به دیفای دارند مبلغ بسیار زیادی به حساب میآید. لازم به ذکر است که هزینههای پلتفرم نیز در این مبلغ حساب نشدهاند و به صورت جداگانه دریافت میشوند.
Eth2.0 در راستای تقسیم بلاک چین به چند قسمت و افزایش تعداد معاملاتی که شبکه در هر بار پردازش میکند، به زودی از فرایند شاردینگ استفاده خواهد کرد. این روند رقابتی که بر سر فضای بلاک اتفاق میافتد را کاهش داده و از عدم افزایش فی تراکنش در هنگام حجم بالای معاملات در شبکه اطمینان حاصل میکند. با این حال، همه پروژهها نمیتوانند تا انتشار کامل اتریوم ۲.۰ که راه حلهای لایه دوم را مجبور به ظهور کرده است، منتظر بمانند.
اتریوم ۲.۰ میتواند به عنوان یک راه حل بلندمدت عملکرد خوبی را داشته باشد؛ اما طبق انتظارها قرار نیست که پیش از پایان سال ۲۰۲۱ به صورت کامل منتشر شود. با وجود تمام این تفاسیر، به دنبال ممنوعیت اخیر سازمان فعالیتهای امور مالی در رابطه با مشتقات رمزارز و معضلی که تحت عنوان Robinhood شناخته میشود (که در طی آن کاربران اجازه خرید نوع خاصی از سهام را نداشتند)، وجود نیاز برای صرافیهای بدون نیاز به مجوز و غیرمتمرکز، بیش از هر زمان دیگری حس میشود.
این احتمال وجود دارد که محبوبیت DEXها به روند رشد خود ادامه دهد؛ به خصوص که دسترسی به محصولات پیچیده سرمایهگذاری مثل مشتقات و معاملات مارجین در پلتفرمهای غیرمتمرکز امکانپذیر شدهاند. تمامی این اتفاقات به صورت همزمان ممکن است به پذیرش عمومی راه حلهای لایه دوم منجر شوند که موجب کاهش کارمزد گس معاملات و قرار دادن این معاملات در دسترس تریدرهای عادی میشوند.