اتریوم بار دیگر در آستانه یک تحول مهم قرار گرفته است. یکی از توسعهدهندگان برجسته این شبکه اخیرا پروپوزالی را با عنوان EIP-7782 ارائه کرده است که زمان ساخت بلاکها را از ۱۲ ثانیه به ۶ ثانیه کاهش میدهد. درصورتی که این طرح از سوی جامعه اتریوم بهتصویب برسد، مهمترین تغییر پس از مرج رقم میخورد و مسیر مقیاسپذیری و تجربه کاربری دومین شبکه بزرگ کریپتویی متحول میشود. اگر علاقهمند هستید بدانید پروپزال EIP-7782 چیست و بلاکهای ۶ ثانیهای اتریوم چه مزایا و چالشهایی بههمراه دارند، با این مطلب از میهن بلاکچین همراه باشید.
پروپوزال EIP-7782 چیست؟
در تاریخ ۲۱ ژوئن (۳۱ خرداد ۱۴۰۴) بارنابه مونا (Barnabé Monnot)، یکی از توسعهدهندگان اصلی اتریوم، پیشنهادی را برای کاهش زمان اسلات و افزایش سرعت تولید بلاکها در شبکه اتریوم مطرح کرد. این پیشنهاد که با نام پروپزال EIP-7782 شناخته میشود، بازه زمانی ساخت بلاکها را از ۱۲ ثانیه به ۶ ثانیه کاهش میدهد. طرح مذکور باید مانند سایر پیشنهادهای بهبود اتریوم (EIP) بهصورت عمومی مورد بحث قرار بگیرد و پذیرش یا رد آن از طریق رایگیری در جامعه حاکمیت مشخص شود. در صورت موافقت جامعه، این پیشنهاد در ارتقای آتی اتریوم بهنام «گلمستردام (Glamsterdam)» در سال ۲۰۲۶ اجرایی میشود.
هدف اصلی پروپزال EIP-7782، افزایش سرعت تأیید تراکنشها و بهبود کارایی حوزه امور مالی غیرمتمرکز (DeFi) در اتریوم است. با این حال، کاهش زمان بلاکها پرسشهای فنی مهمی را نیز مطرح میکند؛ از جمله اینکه آیا کاهش زمان بلاک باعث ناپایداری شبکه میشود؟ آیا زیرساخت اعتبارسنجها توان پردازش سریعتر را دارد و از همه مهمتر اینکه آیا اتریوم با این تصمیم سرعت را فدای امنیت میکند؟
برای مقیاسپذیرتر شدن اتریوم، کاهش زمان بلاک مفیدتر است یا افزایش حجم بلاکها؟
پروپزال EIP-7782، زمان سه مرحله اصلی در فرآیند اجماع را کاهش میدهد؛ زمان پیشنهاد بلاکها از ۴ ثانیه به ۳ ثانیه، زمان تأیید از ۴ ثانیه به ۱.۵ ثانیه و زمان تجمیع نیز از ۴ ثانیه به ۱.۵ ثانیه میرسد. این سه مرحله مجموعا در ۶ ثانیه انجام میشوند و این یعنی چرخه ۱۲ ثانیهای فعلی بلاکها به نصف کاهش مییابد. در نتیجه، تعداد بلاکهایی که در هر دقیقه ساخته میشوند دو برابر میشود، در حالی که اندازه هر بلاک ثابت میماند. این رویکرد بهجای آنکه باعث جهش ناگهانی در مصرف پهنای باند و فضای ذخیرهسازی شود، فشار شبکه را بهصورت یکنواختتری توزیع میکند. به بیان سادهتر، کاهش زمان بلاک باعث میشود تراکنشها سریعتر تأیید شوند، دادههای آنچین زودتر در اختیار اپلیکیشنهای غیرمتمرکز و کیفپولها قرار بگیرند و تجربه کاربری روانتری رقم بخورد.
بهنظر میرسد افزایش اندازه بلاکها راهکار مناسبی برای مقیاسپذیری نیست؛ زیرا بلاکهای با حجم بیش از ۱۰ مگابایت باعث شلوغی شبکه میشوند و کاربران با اینترنت ضعیف را از مشارکت در شبکه بازمیدارند. درمقابل، با افزایش زمان اسلاتها (بازه زمانی پردازش هر بلاک)، شبکه میتواند بدون سنگینکردن بلاکها یا پیچدهشدن پردازشها، توان عملیاتی بالاتری بهدست بیاورد و تراکنشهای بیشتری را در هر دقیقه پردازش کند.
اجرای این پیشنهاد مستلزم نصف شدن محدودیت گس و دادههای بلاب (Blob) است. همچنین همه کلاینتهای اعتبارسنج باید بهروزرسانی شوند تا بتوانند قیمتگذاری را در بازههای زمانی میلیثانیهای انجام دهند و با محدودیتهای زمانی جدید هماهنگ شوند. از طرف دیگر، برنامه زمانی جدید برای تأیید تراکنشها بهنحوی طراحی شده است تا بیشترین زمان ممکن را به انتشار بلاکها در شبکه اختصاص دهد؛ چرا که این مرحله کندترین بخش از کل فرآیند است.
جالب است بدانید شبکه اتریوم از زمان راهاندازی در سال ۲۰۱۵، حدود ۲۰ ارتقای مهم را تجربه کرده است که همگی از مسیر پیشنهادهای بهبود اتریوم مطرح و به تایید جامعه رسیدهاند. این پیشنهادها عمدتا روی حل مسائل مرتبط با مقیاسپذیری، امنیت و کاربردپذیری شبکه تمرکز داشتهاند. از آنجایی که جامعه اتریوم رویکرد محتاطانهای نسبت به بهروزرسانیها دارد، پیادهسازی آنها ممکن است چندین سال زمان ببرد.
چالش بلاکهای ۶ ثانیهای اتریوم چیست؟
کاهش زمان بلاکهای اتریوم به ۶ ثانیه در کنار مزایای بالقوه، چالشهای مهمی نیز بههمراه دارد. جامعه اتریوم که همواره با نگاهی محتاطانه بهسراغ بهروزرسانیهای بزرگ رفته است، در این مورد نیز مجموعهای از دغدغهها و پیامدهای احتمالی را بهدقت بررسی میکند. مهمترین چالشهای کاهش زمان تولید بلاکهای اتریوم عبارتاند از:
- ازدحام شبکه و تأخیر در انتشار بلاکها: کاهش زمان بلاکها باعث افزایش تعداد بلاکهای تولیدشده در هر ساعت میشود. این موضوع ممکن است منجر به افزایش ترافیک شبکه و تأخیر در انتشار بلاکها شود. در شرایطی که حجم تراکنشها بالا باشد، این تأخیر پایداری شبکه را مختل میکند و نرخ تولید بلاکهای آنکل (Uncle blocks) را افزایش میدهد. بلاکهای آنکل، بلاکهای معتبری هستند که توسط شبکه تولید میشوند؛ اما در اجماع نهایی قرار نمیگیرند.
- عملکرد اعتبارسنجها: افزایش سرعت پردازش تراکنشها و ارسال تاییدها در بازههای زمانی کوتاهتر، فشار بیشتری به اعتبارسنجها وارد میکند؛ بهویژه آنهایی که منابع محاسباتی یا ارتباطی محدودتری دارند. این فشار باعث میشود برخی اعتبارسنجها از انجام وظایف خود باز بمانند و همین موضوع روی کیفیت اجماع شبکه اثر منفی میگذارد.
- مسائل امنیتی: کاهش زمان بلاک، احتمال بروز حملات مبتنی بر زمانبندی از جمله حمله فرانت رانینگ (Front-running) و سوءاستفادههای مرتبط با حداکثر ارزش قابلاستخراج ماینرها (MEV) را افزایش میدهد. اگرچه توسعهدهندگان اصلی اتریوم این موضوع را دغدغه مهمی نمیدانند؛ اما کاهش فرصت واکنش، فضا را برای دستکاری تراکنشها فراهم میکند.
- فشار بر کلاینتها و زیرساختهای اتریوم: تمام کلاینتهای اتریوم باید توانایی مدیریت حجم بالاتری از دادهها و هماهنگی در بازههای زمانی کوتاهتری را داشته باشند که این موضوع فشار بیشتری بر لایههای اجرا (Execution)، ارتباط (Networking) و اجماع (Consensus) وارد میکند. اگر کلاینتی بهخوبی بهینهسازی نشده باشد، ممکن است از روند همگامسازی با شبکه عقب بماند و دچار اختلال عملکرد شود.
- نیاز به آزمایش و ارزیابی گسترده: برای اطمینان از امنیت و کارایی بلاکهای ۶ ثانیهای، باید آزمایشهای گسترده، شبیهسازیهای دقیق و پیادهسازی در شبکههای آزمایشی صورت گیرد. اجرای این بهروزرسانی نیازمند هماهنگی کامل میان توسعهدهندگان اصلی، تیمهای کلاینت و کل جامعه اتریوم است تا از اجرای ایمن آن اطمینان حاصل شود.
جالب است بدانید در ژوئن ۲۰۲۵، تعداد آدرسهای فعال اتریوم تنها طی یک هفته به رکورد بیسابقه ۲۰ میلیون رسید؛ آماری که نشاندهنده رشد فزاینده کاربردپذیری و تعامل کاربران با این شبکه است.
مزایای بلاکهای ۶ ثانیهای اتریوم چیست؟
پیشنهاد کاهش زمان تولید بلاکهای اتریوم به ۶ ثانیه در قالب پروپزال EIP-7782، تنها منجر به بهبود عملکرد فنی شبکه نمیشود؛ بلکه کاربران، اپلیکیشنهای غیرمتمرکز و کل اکوسیستم دیفای نیز از مزایای آن بهرهمند میشوند. مهمترین مزایای بلاکهای ۶ ثانیهای اتریوم عبارتاند از:
- افزایش سرعت تأیید تراکنشها: با نصف شدن زمان بلاک، تراکنشها دو برابر سریعتر در بلاکها گنجانده و تأیید میشوند. این موضوع باعث پاسخگویی سریعتر شبکه میشود و تجربه روانتری را برای کاربران و اپلیکیشنها فراهم میکند.
- تجربه کاربری بهتر: برنامههای غیرمتمرکز، کیفپولها و پلتفرمهای دیفای سریعتر به دادهها دسترسی پیدا میکنند و تعاملات کاربران به زمان واقعی نزدیکتر میشود. این قابلیت بهطور خاص برای صرافیهای غیرمتمرکز، بازیهای بلاکچینی و پلتفرمهای پخش زنده (استریم) بسیار مفید است.
- بهبود کارایی دیفای: افزایش سرعت تولید بلاکها باعث میشود قیمتگذاری در صرافیهای غیرمتمرکز سریعتر بهروزرسانی شوند و ضررهای آربیتراژ (Arbitrage) برای ارائهدهندگان نقدینگی به حداقل برسد. این روند در نهایت منجر به کاهش کارمزد معاملات، کاهش فاصله قیمت خرید و فروش (Spread) و بهبود دسترسی به نقدینگی میشود.
- عملکرد بهتر لایه ۲ها و ارتباطات میانزنجیرهای: تولید سریعتر بلاکها، ارتباط با شبکههای لایه ۲ و پلهای میانزنجیرهای را بهبود میدهد. این موضوع باعث کاهش تأخیر در تسویهها، کاهش ریسکهای مرتبط با سازماندهی مجدد بلاکها و افزایش اعتماد در اجرای تعاملات میان زنجیرهای میشود.
- پایداری پهنای باند شبکه: با دو برابر شدن تعداد بلاکها بدون اینکه حجم آنها افزایش پیدا کند، مصرف پهنای باند بهصورت یکنواختتری در شبکه توزیع میشود. این اتفاق به نودها کمک میکند تا در طول اعتبارسنجی با همدیگر همگام بمانند و فرآیند با اختلال کمتری مواجه شود.
آیا بلاکهای ۶ ثانیهای اتریوم یک گام حسابشدهاند یا بلندپروازی بیشازحد؟
بیتردید، پیشنهاد کاهش زمان بلاکهای اتریوم در پروپوزال EIP-7782 مزایای آشکاری هم برای عملکرد شبکه و هم برای تجربه کاربری دارد. این طرح با نقشه راه مقیاسپذیری اتریوم و هدف بزرگتر آن یعنی بهبود عملکرد لایه ۱ همراستا است. بخش عمدهای از این مسیر شامل فراهم کردن یک بستر مناسب برای اپلیکیشنهای تعاملی و آمادگی برای ارتقاهای مهم آینده میشود.
با این حال، چالشهایی نیز در مسیر اجرای این پیشنهاد وجود دارد که بیشتر به عملکرد اعتبارسنجها مربوط میشود. البته بهنظر میرسد با بلوغ فعلی زیرساختهای اتریوم این چالشها قابل مدیریت باشد. با توجه به اینکه در سالهای اخیر، هم کلاینتهای اتریوم و هم ارائهدهندگان خدمات استیکینگ پیشرفتهای چشمگیری داشتهاند، شبکه میتواند با هماهنگی و برنامهریزی دقیق، این تغییر را پشت سر بگذارد. برای موفقیت این گذار، چند اصل کلیدی باید رعایت شود:
- نظارت بر عملکرد اعتبارسنجها در تمام شبکههای آزمایشی
- اجرای تستهای فشار در شرایط پرتراکنش
- حفظ تنوع و بهینهسازی کلاینتها
اتریوم سابقه درخشانی در اجرای بهروزرسانیهای پیچیده و حساس داشته است که از جمله آنها میتوانیم به موارد زیر اشاره کنیم:
- ارتقای مرج (۲۰۲۲): شبکه بدون قطعی از مکانیزم اجماع اثبات کار (PoW) به اثبات سهام (PoS) مهاجرت کرد و مصرف انرژی را ۹۹.۹۵٪ کاهش داد.
- بهروزرسانی شانگهای/کاپلا (۲۰۲۳): بعد از این بهروز رسانی برداشت کامل دارایی برای اعتبارسنجها امکانپذیر شد، انعطافپذیری و تمرکززدایی شبکه نیز بهبود یافت.
- ارتقای دِنکُن (۲۰۲۴): معرفی «پروتو-دنکشاردینگ» از طریق پروپزال EIP-4844 منجر به کاهش چشمگیر کارمزد در رولآپها و افزایش مقیاسپذیری در شبکههای لایه ۲ شد.
این نقاط عطف، نشان میدهند که اتریوم میتواند در عین حفظ تمرکززدایی و سلامت شبکه، بهطور پیوسته و ایمن تکامل پیدا کند. هر ارتقا، زمینه را برای حرکت بعدی فراهم کرده است و کاهش زمان اسلات نیز بر همین اساس طراحی شده است.
پروپوزال EIP-7782 علاوه بر مزایای کوتاهمدت، گام مهمی برای آمادهسازی اتریوم جهت ارتقاهای آینده است که مهمترین آنها عبارتند از:
- درختهای ورکل (Verkle Trees): برای بهینهسازی وضعیت
- دنکشاردینگ کامل: جهت مقیاسپذیر کردن دسترسپذیری دادهها
- کلاینتهای بدون وضعیت: برای تمرکززدایی بیشتر در بلندمدت
جمعبندی
پروپوزال EIP-7782 پیشنهادی برای کاهش زمان ساخت بلاکهای اتریوم از ۱۲ به ۶ ثانیه است که در صورت تصویب توسط جامعه، احتمالا در ارتقای گلمستردام در سال ۲۰۲۶ اجرا خواهد شد. بلاکهای ۶ ثانیهای اتریوم میتواند نقطه عطفی برای بهبود سرعت تأیید تراکنشها، ارتقای تجربه کاربران، افزایش بهرهوری حوزه دیفای و تعامل بهتر با لایه ۲ها باشد. البته این مسیر بدون چالش نیست و ممکن است با مشکلاتی همچون فشار بر اعتبارسنجها، ریسکهای امنیتی و لزوم آمادهسازی زیرساختها را بهدنبال داشته باشد. با همه این اوصاف، کاهش زمان اسلات گام مهمی برای تبدیل اتریوم به یک شبکه تعاملیتر، مقیاسپذیرتر و کاربرمحورتر است؛ بدون اینکه به ارزشهای بنیادین آن مانند امنیت و پایداری لطمهای وارد شود. تجربه موفق ارتقاهایی مانند مرج، شانگهای و دنکن نشان میدهد که اتریوم میتواند از این مرحله با موفقیت عبور کند. نظر شما چیست؟ آیا بلاکهای ۶ ثانیهای اتریوم میتوانند آینده شبکه را متحول کنند یا این تغییر بیش از حد بلندپروازانه است؟