پیچیدگی سرمایهگذاری فرشته (سرمایهگذاری در استارتآپها و شرکتهای نوپا) یک مسئله و مشکل مهم در حوزه وب ۳ است. برای حل این مسئله، میتوان پلتفرمهای برونزنجیرهای وب ۲ مانند کارتا (Carta)، هلوساین (Hellosign)، داکیوساین (Docusign) و انجللیست (AngelList) را به شکل موثری با ابزارهای درون زنجیرهای وب۳ بهویژه بلاک چین اتریوم، استیبل کوین USDC و سرویس نام اتریوم (ENS)، تکمیل کرد. برای انجام این کار، مفهومی به نام میررتیبل (Mirrortable) را معرفی میکنیم که یک نسخه درونزنجیرهای از جدول سرمایه یا جدول سهام سنتی است.
رابطه میررتیبل با جدول سرمایه همانند رابطه یک استیبل کوین با پول فیات است. در واقع، نسخه درونزنجیرهای ۲۴ ساعت روز و ۷ روز هفته فعال است و قابلیت پشتیبانی بین المللی کیف پول و ادغام با قراردادهای هوشمند را ارائه میکند، در حالی که نسخه برونزنجیرهای، تنها پذیرش قانونی و سازگاری با سیستمهای قدیمی را ارائه می کند. به بیان دیگر، همانطور که استیبل کوینها قابلیتهای ارزهای فیات را تکمیل کردهاند، میررتیبلها اساساً باعث بهبود تعاملات برنامهای جدول سرمایه میشوند. میررتیبلها جدولهای سهامی هستند که آشفتگیهای لجیستیکی سرمایهگذاری فرشته را سادهسازی و بینالمللی میکنند. اما چرا ما به «سادهسازی تعاملات برنامهای با استفاده از جدول سرمایه» نیاز داریم؟
انگیزه معرفی میررتیبلها

به عنوان انگیزه میتوان گفت که سرمایهگذاری فرشته در اوج خود قرار دارد. همزمان با تمرکززدایی فیزیکی فناوری، افزایش سرعت پیدایش فناوریهای روز دنیا و به لطف پولی که از طریق مجموعهای از رویدادهای نقدینگی فراهم شده است، اکنون نسبت به قبل سرمایهداران بزرگ بیشتری وجود دارد که در استارتآپهای فناوری کشورهای مختلف سرمایهگذاری میکنند.
افزایش ۱۰ برابری سرمایهگذاران. تعداد سرمایهگذاران در دور تامین سرمایه استارتآپها، ۱۰ برابر افزایش یافته است. دورهای تامین سرمایه اکنون استاندارد هستند.
افزایش ۱۰ برابری استارتآپها. تعداد استارتاپها با کیفیت نیز ۱۰ برابر شده است. هر هفته شاهد ظهور ایدههای جالب هستیم.
افزایش پیچیدگی پروژهها. پیچیدگی قراردادها افزایش یافته است. دیگر خبری از نرمافزارهای ساده نیست، بلکه با انواع توکنها و قراردادهای ضمانتی پیچیده سر و کار داریم.
افزایش ۱۰ برابری مراجع قضایی. تعداد مراجع قضایی، بهویژه در کشورهایی مانند هند، نیجریه و آمریکاری لاتین، بهطور چشمگیری افزایش یافته است.
نکته آخر این است که چرا این موضوع مشکلی را برای افراد ثروتمند بیکار (افراد بسیار ثروتمندی که نیاز به کار کردن ندارند) حل نمیکند. اگر شما جزو این دسته از ثروتمندها بودید، همینطور بیکار میماندید. ثروتمندهای غیربیکار و فعال سرمایههای خود را به خطر انداخته و در جهان در حال توسعه سرمایهگذاری میکنند. با این حال ما میتوانیم کارهای بزرگتری انجام دهیم زیرا سیستمهای فعلی PDFها، ایمیلها و صفحات اسپردشیت (spreadsheet)، آشفتگیهای قدیمی هستند که کم کم دیگر از آنها استفاده نخواهد شد.
فرایند فعلی سرمایهگذاری فرشته
در این بخش، فرایند سرمایهگذاری را از نقطه نظر یک سرمایهگذار فرشته میخوانید:
۱. با یک بنیانگذار آشنا شوید
۲. از طریق ایمیل یا نرمافزارهای پیامرسان مانند تویتر، واتساپ، تلگرام یا سیگنال، با آنها صحبت کنید
۳. آنها مدارک را به شما ایمیل میکنند
۴. مدارک ارسال شده را بررسی کنید. این مدارک ممکن است مربوط به فروش یک توکن، یک قرارداد مشاوره و یا پروژههای جدید دیگر باشد
۵. مدارک را از طریق پلتفرم داکیوساین یا هلوساین امضا کنید و یا آنها پرینت کرده و پس از امضا، اسکن کنید
۶. فایل PDF امضاشده و دارای مهر زمانی را در یک صفحه اسپردشیت سرمایهگذاری در سایت گوگل شیتس (Google Sheets) یا نوشن (Notion) قرار دهید
۷. اطلاعات بانکی آنها را بگیرید
۸. پول اولیه را به آنها ارسال کنید که گاها دردسرهایی را به همراه دارد
۹. در کشورهایی مانند هند، گاها باید یک فرایند طاقتفرسای احراز هویت (KYC) را تکمیل کنید
۱۰. مطمئن شوید که سرمایه به دست آنها رسیده است
۱۱. در سالهای آتی، بهطور منظم مجموعهای از اسناد را از استارتآپ دریافت میکنید:
- پس از اتمام دور تامین سرمایه، از یکی از سیستمهای کلرکی (Clerky)، کارتا یا شیرورکس (Shareworks)، یک گواهی سهام دریافت میکنید.
- اگر دور تامین سرمایه به پایان رسیده باشد، میتواند مدارک پایانی را از پلتفرم انجللیست، Republic.co و سایتهای دیگر دانلود کنید.
- در ماهها و سالهای آتی، به صورت دورهای اطلاعیه دورهای تامین سرمایه جدید را دریافت میکنید که در آنها امکان سرمایهگذاری با ارزش بالاتر و یا حفظ سهام خود را خواهید داشت.
- و یا اطلاعیههای مربوط به خروج، ادغام با شرکتهای دیگر، تسویه یا تعطیلی پروژه را دریافت میکنید که باید آنها امضا کنید.
- مدارک خروج سهام معمولا منظم و سازماندهیشده هستند، اما باید سریعا آنها را امضا کرده و اطلاعات بانکی خود را ارسال کنید.
- تعطیلی پروژه نیز آشفتگی به بار میآورد اما شما بابت سرمایه از دست رفته خود، مدارکی را از آنها درخواست خواهید کرد.
۱۲. همچنین باید به طور مرتب به آنها ایمیل بزنید تا از ارزشگذاری و مبالغ سهام آگاه شوید. این کار برای افراد زجرآور است، چون شبیه این است که برای با خبر شدن از ارزش هر ارز دیجیتال به صرافیها ایمیل بزنید.
این فرایند شاید سخت به نظر نرسد، اما سرمایهگذاری تنها پرداخت یک مبلغ مشخص با یک کلیک نیست. همراهی با جریانات آتی، هزینههای نگهداری بیشتری برای شما خواهد داشت. عجیب نیست که سرمایهگذاران فرشته در طول سالها، دهها و حتی صدها سرمایهگذاری انجام میدهند. در برخی مواقع، از بار حفظ و نگهداری یک سرمایهگذاری کاسته میشود که در آن مواقع میتوانید فرصتهای جدید سرمایهگذاری را ارزیابی کنید.
مجموعه فناوریها و نرمافزارهای مورداستفاده در سرمایهگذاری فرشته
افراد از چه فناوریهایی برای مدیریت این فرایند استفاده میکنند؟
۱. نرمافزارهای پیامرسان. همیشه تعدادی نرمافزار پیام رسان در کامپیوتر و یا موبایل این افراد روشن است.
۲. ایمیل. یک ایمیل به اشتراک گذاشتهشده مانند جیمیل گوگل یا front.com دارند که پر از ایمیلهای دریافتی است.
۳. نرمافزارهای امضای الکترونیکی. یک نرمافزار امضای الکترونیکی مانند داکیوساین یا هلوساین. در برخی مواقع باید از وکلای استارتاپ درخواست کنید تا یک داکیوساین برای شما ایجاد کنند. در غیر اینصورت از شما میخواهند تا یک فایل PDF را دانلود کرده و پس ازامضا آن را اسکن کنید.
۴. صفحات اسپردشیت. یک جدول بزرگ با ریدفها و ستونهای زیاد، مانند صفحات گوگل شیتس، گوگل درایو یا نوشن.
۵. حساب بانکی. یک حساب بانکی، اغلب از بانکهای استارتآپی مانند Mercury Bank یا Arival، که از آن پول انتقال دهند.
۶. کیف پول ارز دیجیتال. یک کیف پول ارز دیجیتال مانند متامسک (Metamask) یا مایکریپتو (MyCrypto) که در حالت «سازمانی» استفاده میشود و یا یک حساب صرافی ارز دیجیتال برای انتقال USDC. کیف پولهای سازمانی یک موضوع مهم و حیاتی در نوآوری است.
۷. اطلاعات ورود. اطلاعات و نامهای کاربری مختلف برای ورود به سیستمهای جدول سرمایه مانند کلرکی، کارتا و انجللیست. جدولهای سرمایه اکثرا در گوگل شیتس یا حتی فایلهای اکسل نگهداری میشوند. این پیچیدگی همچنان در حال افزایش است زیرا یک سرمایهگذار فرشته، نقش بسیار کمی در انتخاب پلتفرم مورد استفاده بنیانگذار دارد. میتوانید درخواست خود را ارائه دهید اما نمیتوانید انتظار داشته باشید که پلتفرم موردنظر شما را انتخاب کنند.
۸. دفتر کار کوچک. یک دفتر کار یا تیم کوچکی که تمام این اطلاعات را همگامسازی میکنند.
این وضعیت شاید آشفتگی به بار بیاورد زیرا جزئیات سرمایهگذاری در نرمافزارهای مختلف پراکنده شده است. و کارهای سادهای مانند ارزشیابی یک سبد سهام، بهشدت سخت میشوند زیرا برای ارزیابی هر واحد از داراییها باید سیستمهای مختلفی را جستجو کنید.
فرایند جدید و دلخواه سرمایهگذاری فرشته با استفاده از وب ۳
فرایند جدید و دلخواه سرمایهگذاری فرشته با استفاده از فناوریهای وب ۳ باید به این شکل باشد:
با استفاده از سرویس نام اتریوم (ENS)، ارز دیجیتال USDC را از یک کیف پول به سرویس نام اتریوم سازمان انتقال میدهید و داراییهای دیجیتال به کیف پولتان برمیگردد. این داراییها، داراییهای منعکسشدهای هستند که در یک میررتیبل نگهداری میشوند. میررتیبل در واقع یک نسخه المثنی درونزنجیرهای از یک جدول سرمایه اصلی است که برای اهدافی در یک سیستم برونزنجیرهای مانند Carta نگهداری میشود. همزمان با دورهای تامین سرمایه جدید، سازمان به طور مرتب قرارداد هوشمند را بهروزرسانی میکند و در نتیجه شما همیشه از ارزش و مقدار داراییهای خود آگاه هستید.
موضوع مهم در این فرایند جدید، مفهوم میررتیبل است که در این بخش از مقاله با جزئیات توضیح داده میشود.
میررتیبلها و سهام انعکاسی
جدول سهام انعکاسی روشی برای نگهداری یک جدول سرمایه قانونی در یک سیستم مانند کارتا و انعکاس آن بر روی بلاک چین است. این جدول شامل یک قرارداد هوشمند درونزنجیره ای و یک رابط دوجهته است که تغییرات درونزنجیرهای را نسبت به تغییرات جدول سرمایه برونزنجیرهای و برعکس، همگامسازی میکند. در این مورد جدولهای سهام انعکاسی مشابه استیبل کوینها هستند که یک دارایی درونزنجیرهای مانند USDC را با مجموعهای از حسابهای بانکی دلاری برونزنجیرهای، مرتبط میکنند.
از آنجایی که تمام دورهای تامین سرمایه یک شرکت در یک پلتفرم مانند کارتا نگهداری میشود، این پلتفرم به راحتی میتواند برای جدول سهام شرکت، یک میررتیبل در بلاک چین اتریوم نوشته و در تمام طول عمر شرکت آن را حفظ کند. در این صورت سهامداران نیز میررشیرز یا سهام انعکاسی را در سرویسهای نام اتریوم خود دریافت خواهند کرد. با این حال برای اهداف قانونی، اولویت با استفاده از جدول سهام برونزنجیرهای و اسناد رسمی خواهد بود. جدول سهام و اسناد رسمی همچنان مدارکی خواهند بود که شما بوسیله آنها با سیستمهای قانونی هماهنگ میشوید. اما میررتیبل چیزی است که با توجه به ویژگیهای آن، به صورت روزانه استفاده خواهد شد.
در عمل، فقط پلتفرم کارتا نیست که برای تمام شرکتها میررتیبل مینویسد، بلکه پلتفرمهایی مانند انجللیست، کلرکی، LTSE Equity، پولی (Pulley) و هر پلتفرم برونزنجیرهای که دارای تعداد زیادی جدول سهام خصوصی باشد، این کار را انجام میدهد. تمام این پلتفرمها میررتیبلها را در بلاک چین اتریوم خوانده و مینویسند و از این بلاک چین به عنوان یک فضای مشترک استفاده میکنند. مشابه صرافیهای کوین بیس، بایننس، کراکن و غیره و همه آنها تراکنشها را در بلاک چین اتریوم خوانده و مینویسند. اما یک تفاوت اساسی دارند بین شیوه کار این پلتفرمها و صرافیها وجود دارد؛ هر پلتفرم میتواند یک جدول سهام انعکاسی و سهام انعکاسی مربوط به آن را ایجاد کند، نه اینکه فقط داراییهای دیجیتال موجود مثل اتریوم را جابجا کند.
ویژگیهای میررتیبل
در روند کار میررتیبلها ۳ شخص دخیل هستند؛ بنیانگذار، سرمایهگذار و پلتفرمی مانند کارتا که اولا یک رابطه دوطرفه بین جدول سهام برونزنجیرهای و میررتیبل برقرار میکند و دوما رابط کاربری را هم به بنیانگذار و هم به سرمایهگذار ارائه میکند.
با توجه به مفاهیم ذکرشده، یک میررتیبل خدمات زیر را به عنوان یک سرمایهگذار به شما ارائه میدهد:
۱. ارسال به سرویس نام اتریوم. اگه مایل به سرمایهگذاری باشید، بنیانگذار به شما یک آدرس ENS ارسال میکند تا شما به آن آدرس پول واریز کنید.
۲. تایید گیرنده. به راحتی می توانید آدرس شرکت را تأیید کنید و این احتمال اشتباهات املایی در آدرس، اطلاعات بانکی یا آدرس ارز دیجیتال را کاهش می دهد.
۳. امضا و ارسال پول. هنگام ارسال از ENS، اگر رمزهای خصوصی را در اخیتار داشته باشید ارسال پول و امضا در واقع یک چیز هستند.
۴. تایید و اعلام وصول. با نشاندادن تراکنش درونزنجیرهای در یک بلاک اکسپلورر مثل اتراسکن (Etherscan) و بدون نیاز به ردیابی و تایید بانکی، هم شما و هم بنیانگذار میتوانید اطمینان حاصل کنید که پول ارسال و دریافت شده است.
۵. تطبیق و احراز هویت درونزنجیرهای. اگر در یک دور تامین سرمایه فقط افراد معتبر یا افراد دارای شرایط تطبیقی میتوانند سرمایهگذاری کنند، پتلتفرم میتواند این وضعیت را در میررتیبل نیز ایجاد کند. میتواند سرمایهگذاران را مجاب کند تا یک از طریق نرمافزارهایی مانند جومیو (Jumio)، احراز هویت کنند و با استفاده از API احراز هویت نرمافزار، گواهی مربوطه را برای سوابق متنی سفارشی ENS بنویسند. نکته مهم این است که هر سرمایهگذار فقط یک بار احراز هویت انجام میدهد و تا وقتی که فرمت میررتیبل یک پلتفرم با آن احراز هویت کار کند، مشکلی پیش نخواهد آمد.
۶. کاربرد بینالمللی. زمانی که احراز هویت را انجام دهید، میتوانید با استفاده از میررتیبل مربوط به آن در هر بنیانگذاری در هر کشوری سرمایهگذاری کنید. بنیانگذار میتواند با استفاده از یک صرافی محلی، ارزهای دریافت شده را به ارز موردنظر خود تبدیل کند. توجه داشته باشید که این مورد فقط جریان وجوه را کنترل میکند. درمورد استیبل کوینها، با گذر زمان شاید در بخش برونزنجیرهای مسائل قانونی دیگری پیش بیاید. اما هرچه پذیرش از سمت حوزههای قضایی بیشتر باشد (مانند قانون دائو در وایومینگ)، سازگاری بین این حوزهها نیز بیشتر خواهد شد.
۷. مدیریت محدودیتها و قفلهای انتقالات. بنیانگذار میتواند از طریق رابط پلتفرم، قرارداد هوشمند میررتیبل را پیکربندی کند تا انواعی از محدودیتها در سهام انعکاسی درونزنجیرهای اعمال شوند. برای مثال، میتواند اجازه انتقال دارایی بین واحدهای مشخص را بدهد یا ندهد، تحت شرایط مشخصی اجازه انتقال بدهد و یا تنها اجازه انتقال داراییهای تحت مالکیت را بدهد.
۸. مدیریت سازمانها و افراد. سرویس نام اتریومی که شما از آن ارز ارسال میکنید، از کیف پول واحدی برداشت میکند که سرمایهگذاری را از آن انجام میدهید. یعنی اگر ۲ کیف پول داشته باشید، که آدرس یکی myname.eth و دیگری myfund.eth باشد، نیاز نیست به یاد داشته باشید که از کدام کیف پول سرمایهگذاری کردهاید و آیا این سرمایهگذاری یک سرمایهگذاری صندوقی بوده است یا یک سرمایهگذاری شخصی.
۹. شواهد اجتماعی. اگر برای شما مهم باشد، میتوانید با نگاه کردن به آدرسهای ENS افراد که از آنها سرمایه ارسال کردهاند بفهمید که آیا این افراد واقعا سرمایهگذاری کردهاند یا خیر. بنیانگذار نیز میتواند سرمایهگذاری افراد را اثبات کند و این کمککننده است.
۱۰. اقدامات و ددلاینهای قابل مشاهده. میتوانید در یک بلاک اکسپلورر مانند اتراسکن، ددلاین پایان دور تامین سرمایه را در میررتیبل ببینید. همچنین در صورتی که به اقداماتی در رابطه با سهام انعکاسی خود، مانند رای سهامداری، نیاز دارید، میتوانید از پینگهایی را از میررتیبل در کیف خود دریافت کنید.
۱۱. وضعیت و مقدار دقیق سهمها. شما میتوانید ببینید که در یک دور تامین سرمایه دقیق چقدر سهم خریدهاید، در دور جدید چه چیزهایی و در چه زمانی ارائه میشوند.
۱۲. ثبت سوابق. بلاک چین تاریخ سرمایهگذاری شما، سازمانی که از آن سرمایهگذاری کردهاید، دارایی یا استیبل کوین ارسالشده، گیرنده دارایی و اطلاعات دیگر را ثبت می کند. شما میتوانید از این اطلاعات درونزنجیرهای برای به دست آوردن فرادادههایی مانند قیمت یک دارایی در یک زمان و تاریخ دقیق استفاده کنید.
۱۳. ارزشگذاری آنی. بدون نیاز به هیج ایمیلی، با یک لوپ بر روی کیف پول دیجیتال خود میتوانید فورا ارزش سهام خود را محاسبه کنید.
۱۴. بهروزرسانیهای قرارداد. در صورت ظهور شرایط جدید، برای بهروزرسانی میررتیبل میتوانید روی بنیانگذار حساب کنید. برای مثال، در صورت ارائه سهام جدید یا تغییرات قیمت، این اطلاعات به رابط پلتفرم وارد میشوند و به میررتیبل درونزنجیرهای همگامسازی میشوند. در نتیجه تمام کیف پولهای سرمایهگذاران، اطلاعات بهروز قیمت و تعداد سهام را برای سهام انعکاسی مربوطه، مشاهده میکنند و میتوانند میزان مالکیت بهروز خود را ارزیابی و به صورت درصدی محاسبه کنند.
۱۵. تاریخچه قرارداد. نسخههای پیشین یک قرارداد و جزئیات قرارداد نیز در یک بلاک اکسپلورر مانند اتراسکن قابلمشاهده هستند. در نتیجه میتوانید ببین که بنیانگذاران چه زمانی قیمت را بهروز کرده و یا تغییراتی بر شرایط اعمال کردهاند.
۱۶. اتوماسیون قرارداد. پیچیدگیهای مختلف مانند شرایط قفل، صفهای تسویه، ترتیب پرداختها و غیره را نیز میتوان در میررتیبل کدگذاری کرد.
۱۷. سازگاری قانونی. بر خلاف اکثر توکنهای اوراق بهادار (security tokens)، میررتیبلها نیازی به تغییرات قانونی ندارند زیرا بر بستر پلتفرمهای جدول سهام سازگار وب ۲ شکل گرفتهاند. مشابه رابطه یک API اتریوم با یک پلتفرم است.
به مزایای اصلی میررتیبلها اشاره شد اما تهیه لیست کاملی از مزایای آن برای بنیانگذار، کارکنان، سهامداران و پلتفرمها، به عهده خواننده گذاشتهشده است.
ضمیمه ۱: سوالات پرتکرار
در حال حاضر چه تیمهایی بر روی این فناوری کار میکنند؟
مفهوم میررتیبل و ویژگیهای آن، یک فناوری جدید است اما چندین استارتآپ و پروژههای وب ۳ مانند The LAO، Syndicate Protocol، Sign And Wire، PartyRound، Fairmint و EthSign، با این مفهوم مرتبط هستند. و البته اکثر شرکتهای وب ۲، بهویژه AngelList، Carta، Clerky و LTSE Equity و حتی صرافیهای بزرگ مانند کوین بیس نیز تحتالشعاع این مسئله قرار میگیرند.
چرا این فناوری تنها بر روی یک پلتفرم برونزنجیرهای مانند کارتا یا انجللیست متمرکز نمیشود؟
پاسخ کوتاه: بهدلیل پیچیدگیهای قانونی بینالمللی، یک شرکت به تنهایی نمیتواند تمام جدولهای سهام دنیا را مدیریت کند. البته نبود یکپارچگی درونزنجیرهای یعنی سهام انعکاسی را بعدا نمیتوان در قراردادهای هوشمند استفاده کرد و یا برای چیزهای دیگر در بلاک چین اتریوم برنامهریزی کرد.
پاسخ طولانی: بهترین تشبیه، صرافیهای ارز دیجیتال هستند. صرافیهای بزرگی مانند کوین بیس، بایننس، و کراکن وجود دارند. اما صرافیهای کوچک زیادی نیز در دنیا وجود دارد. هر صرافی یک رابط بین ارز فیات و ارز دیجیتال و یک رابط بین سیستم قانونی کشور خود و سیستمهای بلاک چین ایجاد میکند.
به طور مشابه، اگر جدولهای سهام تمام دنیا را درنظر بگیریم، در هر حوزه قضایی یک سازمان نمیتواند برنده کل بازار جهانی باشد. شرکتهای بسیار زیادی در کل دنیا وجود دارند، از جمله Carta، AngelList، LTSE Equity، Clerky، Shareworks، Pulley، Stripe Atlas در ایالات متحده، Vestd در بریتانیا، Ledgy در اروپا، Toppeq، Qapita و MyStartupEquity در هند.
این نشان میدهد که چرا یک سازمان نمیتواند به تنهایی برنده بازار جهانی بود و تمام جدولهای سهام دنیا را مدیریت کند. چنین سازمانی باید با مراجع قضایی بسیار زیادی سر و کله بزند. اما مثلا یک شرکت میتواند با استفاده از میررتیبلها به طور منطقی بر پیچیدگیهای قوانین شرکتی هند و مدیریت درونزنجیرهای جدولهای سهام هند تمرکز کند.
رویکرد جایگزین میتواند این باشد که از تمام تیمهای جهان بخواهید با یک ابزار مانند Stripe Atlas از راه دور همکاری کنند تا بر اساس Delaware C-corp (مالیاتبندی در ایالت دلاور آمریکا) استاندارسازی شوند و سپس این را از طریق یکی از ابزارهای ایالات متحده اجرا کنید. اما این روش مشکل را بهطور کامل حل نمیکند زیرا بنيانگذاران در حال دورشدن از شهر دلاور و رفتن به مکانهایی مانند وایومینگ (Wyoming) هستند، به وطر کلی شرایط پیچیدهتر شده و بنیانگذاران خارجی که از راه دور یک شرکت آمریکایی را مدیریت میکنند، برای تطبیق محلی نیاز به داشتن نوعی والد و منبع دارند که در این صورت باز هم مسئله قانونی حکومت محلی پیش میآید.
همچنین، تعداد جدولهای سهام نیز به شدت افزایش خواهد یافت زیرا فرهنگ استارتآپ جهانی شده است و هر کسی از طریق شرکت شخصی به یک «بیزنسمن یا فرد اهل کسب و کار» تبدیل میشود. پس به طور خلاصه، با توجه به افزایش تعداد استارتاپها، مراجع قضایی، پیچیدگی و سرمایهگذاران، مدیریت جدولهای سهام را نمیتواند بر یک پلتفرم متمرکز کرد.
اگر یک نفر کلید خصوصی ENS خود را گم کند چه اتفاقی میافتد؟ آیا سهامشان از دست میرود؟
فناوریهای مختلف جدیدی مانند بازیابی رمزعبور اجتماعی وجود دارند که محبوبیت آنها در حال افزایش است و احتمال از دست رفتن رمزعبور را کاهش میدهند. میررتیبل دارای همگامسازی دو جهته و یک مدیر قرارداد است که در واقع خود شرکت است. اگر نیاز باشد، هر شرکت میتواند سهام انعکاسی را که به صورت درونزنجیرهای به یک آدرس ENS از دست رفته ارائه شدهاند، باطل کرده و آنها را دوباره به یک آدرس ENS جدید ارائه کند و سوابق برونزنجیرهای را نیز با توجه به آن بهروز کند.
چرا این فناوری کاملا درونزنجیرهای نیست؟
برای ایجاد انگیزه، باید مفهوم اصل و انعکاس را معرفی کرد. روزنامههای اواسط دهه ۹۰ میلادی را در نظر بگیرید. در آن زمان، روزنامههای فیزیکی، اصل و یک وبسایت کوچک، انعکاس بود. تنها تعداد کمی از مقالهها در وبسایت قرار میگرفت. بهتدریج و با گذشت زمان، وبسایت روزنامهها مهمتر و اصلیتر شدند. و کم کم برخی مطالب جدید مانند نمودارهای تعاملی یا مطالب تلفیقی با رسانههای اجتماعی، فقط به صورت آنلاین ارائه شدند. امروزه میتوان گفت که روزنامه آنلاین، اصل و روزنامه فیزیکی، که درواقع یک پرینت از وبسایت روزنامه در یک زمان مشخص است، انعکاس است. اما تغییر و جابجایی مفهوم اصل و انعکاس یک شبه صورت نگرفته و تدریجی بوده است. زمان کافی برای امکانسنجی فناوری و تکامل پیشینه اجتماعی وجود داشته است. برای میررتیبل نیز این فرصت وجود دارد.
واقعا چرا این فناوری کاملا درونزنجیرهای نمیشود؟ چرا به جای سهام از توکنها و به جای شرکتها از سازمانهای غیرمتمرکز خودگردان یا دائوها (DAOs) استفاده نمیشود تا بهطور کامل از سیستم قدیمی خارج شود؟
قطعا این یک رویکرد منطقی است. فناوریهای کاملا درونزنجیرهای نیز عالی هستند. اگر این فناوریها نبودند، این پیشرفتها حاصل نمیشد.
اما درباره اهمیت استیبل کوینها فکر کنید. استیبل کوینها یک پل بسیار محبوب بین ارز فیات برونزنجیرهای و فضای درونزنجیرهای هستند. حجم تراکنش روزانه استیبل کوینها به میلیاردها دلار میرسد.
همچنین، درباره اهمیت صرافیهایی مانند کوین بیس فکر کنید. صرافیها یک پل بسیار محبوب بین سیستم بانکداری قدیمی و اقتصاد ارز دیجیتال هستند. در حال حاضر ارزش جمعی صرافیهای کوین بیس، کراکن، FTX و بایننس، بهراحتی بیش از ۱۰۰ میلیارد دلار است.
پلهای بین فیات و ارز دیجیتال دستکم گرفته میشود زیرا مردم یا ۱۰۰ درصد بهدنبال فیات هستند و یا ۱۰۰ درصد بهدنبال ارز دیجیتال. اما تمام ارزش در این پلها است. شما باید رویکرد درست را در پیش بگیرید؛ بلاک چین سازمانی، توکن اوراق بهادار و دائوی اولیه فناوریهای ترکیبی بودند که موثر واقع نشدند زیرا بسیار به سمت فیات بودند (اول تصویب قانونی) و یا بسیار به سمت ارز دیجیتال (غیرمتمرکزسازی و اتوماسیون همهچیز).
این فناوری چه تفاوتی با توکن اوراق بهادار دارد؟ آیا نیاز به تغییرات قانونی دارد؟
پاسخ کوتاه: بر خلاف توکنهای اوراق بهادار، میررتیبل نیازی به هیچگونه تغییرات قانونی در مراجع قضایی ندارد. یک پلتفرم قانونی برونزنجیرهای مانند کارتا، تمام مدارک و امضاهای ضروری برای بهروزرسانی جدول سهام برونزنجیرهای را ایجاد میکند و شما فقط اینها را به درونزنجیره منعکس میکنید. از آنجایی که معرفی میررتیبل درونزنجیرهای یک ویژگی برای راحتی بیشتر کاربران پلتفرمی مثل کارتا محسوب میشود، نباید برای قانونگذاران مهم باشد. درواقع شبیه اضافه کردن یک API اتریوم یا یک کلاینت موبایل است. فرایند تطبیقات قانونی همچنان بدون تغییر باقی میماند.
پاسخ طولانی: رویکردهای بسیار مختلفی برای توکنهای اوراق بهادار که در اواسط دهه ۲۰۱۰ میلادی شروع به کار کردند، وجود داشت اما اکثر هدف آنها «تغییر سیستم قانونی» بود. این رویکردها در مکانهایی مثل وایومینگ، السالوادور و میامی موثر بودند اما سالهای بسیار زیادی طول کشید تا پس از پذیرش و محبوبیت فناوریهای درونزنجیرهای، دنیای برونزنجیرهای به این رویکردها پاسخ دهد. و چنین اصلاحات پیشرو فناوری همچنان جزو سیستمهای اصلی نیستند. در حال رشد هستند اما در سطوح محلی و بینالمللی، در سطح ایالتهای ایالات متحده و شهرها و کشورهای کوچک مثل السالوادور.
در نتیجه، هنر این است که در وهله اول ببینیم چگونه میتوانیم بدون اعمال تغییرات به سیستم قانونی، به محبوبیت و پذیرش بیشتر برسیم و سپس بهتدریج به سراغ سیستمهای قانونی در صد کشور و هزار شهر برویم و با نمودارها پذیرش و محبوبیت به دست آمده را نشان دهیم. و نهایتا یک شهر یا کشور ترغیب میشود، تصمیم میگیرد ریسک کند و تغییر میکند. آنگاه مزایا تغییر این شهر یا کشور را نشان میدهیم، اقتصاد ارزهای دیجیتال محبوبتر میشود و میتوان از این سوابق در حوزههای قضایی بیشتر استفاده کرد.
انگیزه رویکرد میررتیبل همین است. سیستم قانونی موجود در هر کشور را همانگونه که هست میپذیرد و برای تطبیقات برونزنجیرهای روی پلتفرمهایی مانند کارتا، کلرکی و انجللیست حساب میکند. ترکیب تلاشهای این پلتفرمهاحدر سراسر جهان، پیشرفتهای کارایی عملیاتی عظیم میررتیبلها را نشان خواهد داد. باید زمان موردنیاز برای ارزشیابی پورتفولیوها یا سبدهای سهام، هزار برابر و زمان انجام احراز هویت، ۱۰ برابر کاهش یابد. این کار شبیه دیجیتالی کردن فرایندی است که قبلا به صورت کاغذبازی بوده است. و با این نمودارهای پذیرش و محبوبیت، میتوانیم ثابت کنیم که چرا ارزش سهامی که کاملا درونزنجیرهای هستند، باید قانونگذاری شوند.
به طور خلاصه؛ برخلاف توکنهای اوراق بهادار، میتوانیم میررتیبلها را بدون تغییرات قانونی اجرا کنیم. در این صورت همچنان مطابق با قوانین باقی میمانیم، پیشرفتهای کارایی را پیادهسازی کرده و سپس اقدام به تغییر قانون میکنیم.
احراز هویت درونزنجیرهای میررتیبلها چگونه انجام میشود؟
پاسخ کوتاه: احراز هویت درونزنجیرهای را میتوان با سوابق سفارشی ENS و یک API احراز هویت مانند جومیو، انجام داد.
پاسخ طولانی: اول باید سرویس نام اتریوم یا ENS را درک کنید. همانطور که میتوان از یک آدرس ENS مثل brantly.eth دید، ENS درواقع ویژگیهای نامهای دامنه را با پروفایلهای شبکههای اجتماعی متن باز ادغام میکند. ویژگی خاصی که برای احراز هویت درونزنجیرهای استفاده خواهد شد، سوابق سفارشی ENS است که به هر سایتی اجازه ميدهد برای افراد فیلدهای سفارشی تعریف کند. با استفاده از این ویژگی، اطلاعات احراز هویت درونزنجیرهای ثبت خواهد شد. در تصویر متحرک زیر میتوانید شیوه کار این ویژگی را مشاهده کنید.

این فرایند قبلا به صورت کلی در ویژگی پنجم میررتیبلها معرفی شد اما در این بخش شیوه کار احراز هویت برای میرتیبلها با جزئیات توضیح داده شده است.
- سرمایهگذار با نام ENS خود وارد پلتفرمی مثل کارتا میشود. یعنی مثلا به عنوان alice.eth وارد پلتفرم میشود
- کارتا از سمایهگذار میخواهد با استفاده از یک API مانند جومیو، احراز هویت را تکمیل کند
- نکته اصلی اینجاست. جومیو (یا کارتا از طرف جومیو) با استفاده از سوابق سفارشی ENS، یک تاییدیهAPI به بلاک چین اتریوم مینویسد. محتوای این تاییدیه می تواند متفاوت باشد اما ۳ فیلد اصلی چیزی شبیه تصویر زیر است:

- حالا هر کسی که در یک بلاک اکسپلورر به سابقه ENS آدرس alice.eth نگاه کند، خواهد دید که جومیو تایید میکند اولا alice.eth یک سرمایهگذار معتبر است، دوما این سرمایهگذار از فلان تاریخ (مثلا ۱۲ نوامبر ۲۰۲۱) معتبر است و سوما اگر کسی به صحت این دادهها شک داشته باشد، جومیو یک هش درونزنجیرهای نوشته است که اگر آن را در API سایت Jumio.com قرار دهید، سایت تایید میکند که جومیو این دادهها را نوشته است.
- و هر میررتیبل آنلاین از پلتفرمهایی دیگری مثل انجللیست یا کلکرکی میتواند این احراز هویت جومیو را بپذیرد تا سرمایهگذار نیازی به انجام مجدد احراز هویت نداشته باشد
این فرایند میتواند انواع مختفی داشته باشد:
- میتوان به jumio.eth امکان امضای سابقه سفارشی ENS را داد و از هرگونه مرحله تایید برونزنجیرهای اجتناب کرد
- شاید تاریخ اعتبار را به صورت یک مهر زمانی ISO 8601 نشانداده دهید نه به صورت ردیفی
- ممکن اس پس از انقضای اعتبار نیاز باشد تا آن را مجددا تایید کنید، مثلا سالی یک بار
- میتوانید در سیستم تولید بیش از ۳ فیلد داشته باشید. یا می توانید برای صرفهجویی در فضای بلاک، این فیلدها را بسیار فشرده کنید
- اگر تاییدیه را کارتا از طرف جومیو بنویسد، کمی پیچیدهتر میشود و گاها هم carta.eth و هم jumio.eth باید آن را امضا کنند.
نکته مهم این است که وقتی احراز هویت را یکبار انجام می دهید، آن احراز هویت با موافقت شما در یک سابقه ENS درونزنجیرهای وارد ميشود و میتوانید برای ورود به جاهای دیگر از آن استفاده کنید. این ویژگی، مشکل احراز هویت بینالمللی برای سرمایهگذاران فرشته را حل مي کند. با یک بار احراز هویت، در هر جایی سرمایهگذاری کنید.
آیا واقعا میتوان یک تراکنش درونزنجیرهای را معادل یک امضای برونزنجیرهای در نظر گرفت؟
درباره این مسئله دو سناریو وجود دارد. بدترین حالت این است که تجربه کاربری (UX) پلتفرم شما را مجاب میکند تا همزمان با ارسال USDC، بر روی یک داکیوساین تعبیهشده کلیک کنید. که کار بسیار سختی نیست، یکم ناشیانه است.
اما در حالت ایدهآل، از نظر منطقی، فنی و قانونی، ارسال از yourname.eth (نام شما) دقیقا معادل کلیککردن بر روی یک داکیوساین ارسالشده به آدرس you@yourname.com (ایملی با نام شما) در نظر گرفته میشود. چرا؟ زیرا میتوانید به شیوه زیر یک معادلسازی دوطرفه بین نام ENS و آدرس ایمیل انجام دهید:
الف) نشان دهید که نام ENS، یک آدرس ایمیل را کنترل میکند. می توانید در سابقه ENS، یک آدرس ایمیل قرار دهید. در عکس زیر، نمونهای با نام brantly.eth نشان داده شده است.

ب) نشان دهید که آدرس ایمیل، یک نام ENS را کنترل میکند. مشابه شیوه کار تایید مخاطب DNS، میتوانید ایمیلی به یک آدرس ایمیل مشخص ارسال کنید و این ایمیل دارای لینکی باشد که فردی که دارای رمزعبور آن ایمیل است بتواند کنترل نام ENS را تایید کند. در عکس زیر، مثالی با آدرس dnsimple.com نشان داده شده است.

طبق یک منطق ریاضی معروف، اگر نشاندهید که x → y و y → x، پس نشان دادهاید که x ↔ y. یعنی اگر فردی که نام ENS را کنترل میکند بتواند آدرس ایمیل را در ENS خود قرار دهد و اگر فردی که ایمیل را کنترل میکند با کلیک بر روی لینک بتواند کنترل نام ENS را تایید کند، پس میتوان نتیجه گرفت که یک سازمان هم کلیدهای خصوصی (private keys) نام ENS و هم رمز عبور ایمیل را دراخیتار دارد.
پس اگر کلیک بر روی یک لینک ارسالشده به ایمیل به عنوان یک الزام قانونی به امضای الکترونیک در نظر گرفته میشود، پس ارسال یک پیام امضاشده به صورت دیجیتالی از یک ENS بههمراه داراییها نیز باید اینگونه محسوب شود. در صورت تمایل میتوانید به صورت خارج از باند (out of band) یک امضای دیجیتال جداگانه انجام دهید. درواقع امضای دیجیتال بر بستر اتریوم، بسیار دقیقتر و سختگیرانهتر از فرایند الزام قانونی به امضای الکترونیک است زیرا کنترل کلیدها خصوصی، کنترل حقیقی سرمایه کیف پولی است که ENS موردنظر در آن قرار دارد و اینگونه نیست که با کنترل یک آدرس ایمیل، به صورت غیرمستقیم کنترل شود.
مطالب بالا، دلایل منطقی و فنی معادلگیری بودند.
پس حریم خصوصی چه میشود؟ آیا میررتیبلها، جدولهای سهام را در معرض عموم قرار نمیدهند؟
اگر بنیانگذاران بخواهند جدولهای سهام خود را خصوصی نگه دارند، سادهترین روش این است که پلتفرم به جای یک آدرس ENS قابل رویت مثل company.eth، برای هر سرمایهگذار N عدد کیف پول اتریوم تک منظوره ایجاد کند.
هریک از این N عدد کیف پول اتریوم به یک سرمایهگذار داده میشود تا به آن USDC انتقال دهند. اگر بخواهند حریم خصوصی بیشتری داشته باشند، سرمایهگذار نیز میتواند بسته به هدف خود یک کیف پول اتریوم تک منظوره ایجاد کرده و یا از پلتفرمی مانند TornadoCash استفاده کند. اکثر تراکنشهای ارز دیجیتال، از جمله فروشهای توکن، درونزنجیرهای هستند و راهحلهای اینچنینی برای حفظ حریم خصوصی در طول سالها اثبات شده است.
روش پیچیدهتر این است که پلتفرم با کلیدهای مشاهده (viewing keys) اجازه دسترسی به میررتیبل را بدهد. یعنی جدول سهام درونزنجیرهای برای کسی قابل مشاهده باشد که کلید مشاهده صحیح را دارد. و میتوانید برای جدول سهام دقیقتر، جدول سهام کلی و خلاصهوار و غیره، کلیدهای مشاهده مختلف ایجاد کنید. حتی میتوانید از روش دانش صفر (zero knowledge) استفاده کنید. در اکثر مواقع استفاده از کلید مشاهده پاسخگو خواهد بود.
اما، آیا واقع نیازی به خصوصی نگهداشتن جدولهای سهام دارید؟ اکثر شرکتها، در اطلاعیههای تامین سرمایه، تمام سرمایهگذاران فرشته را اعلام میکنند. بیشتر بنیانگذاران میخواهند برای ارائه شواهد اجتماعی بیشتر، سرمایهگذاران فرشته خود را تبلیغ کنند. اکثر سرمایهگذاران نیز دوست دارند توسط یک منبع قانونی تبلیغ شوند و سوابق خود را به آن ربط دهند. سازمانهای زیادی از جمله Crunchbase و CB Insights، بخشی از جدولهای سهام خود را منتشر کرده و اعلام میکنند که مثلا یک صندوق سرمایهگذاری، ۳۰ میلیون دلار و سرمایهگذاران فرشته، ۵ میلیون دلار سرمایهگذاری کردند. نهایتاً، هنگام ارائه گزارش S-1s به کمیسیون بورس و اوراق بهادار آمریکا (SEC)، تعداد و شرایط دقیق سهام فاش میشود.
در نتیجه، وجود جدولهای سرمایه کاملا خصوصی شاید چندان مهم نباشد زیرا جدول سهام در هر صورت آشکار خواهد شد. بیشتر افراد برای صرفهجویی در زمان که بهوسیله اتوماسیون کامل سیستم سابقه فراهم میشود مبادله خصوصی را انتخاب خواهند کرد، مخصوصا اگر بتوانند از راهحل کیف پولهای تک منظوره استفاده کنند.
آیا میررتیبلها برای کارکنان مفید خواهند بود؟ آیا جدولهای سهام علنی (با اندکی حریم خصوصی) نگرش کارکنان را نسبت به دستمزدشان تغییر خواهد داد؟
طبق شرایط، مشکلات زیادی در فرایند فعلی کسب درآمد از سهام بهعنوان کارمند یک استارتآپ وجود دارد. ابزارهای مختلفی برای طرح استراتژیهای تمرینی ارائه شده است، اما درونزنجیرهای کردن جدول سهام بهسادگی میتواند ارزش پیشنهادی را برای کارمندان شفافتر کند. در حال حاضر، اغلب کارمندان از سهام معمولی، درصد مالکیت خود، شرایط اولویت تسویه و غیره، آگاه نیستند. دلیل مشخصی برای علنیسازی جدولهای سهام وجود دارد. پلتفرمهای Buffer.com و Gumroad، جلسههای هیئت مدیره خود را به صورت علنی برگزار می کنند. این روش میتواند در آینده بسیار محبوب شود.
با این حال اگر بخواهید از حریم خصوصی مالی کارکنان را حفظ کنید، میتوانید جوایز سهام را با نام های مستعار ارائه کنید. همانطور که در سوال قبل اشاره شد، کلیدهای مشاهده و روش دانش صفر میتوانند در این مورد نیز کمککننده باشند.
بهروزرسانی جدولهای سهام و مدارک مربوط در دورهای تامین سرمایه جدید چگونه انجام میشود؟ آیا بلاک چینها تغییر ناپذیر نیستند؟
پاسخ کوتاه: پیماننامههای اجتماعی اکثر قراردادهای هوشمند اتریوم تقریبا با اسناد شرکتی برابری میکنند. از این جهت که کاملا تغییرناپذیر نیستند اما به راحتی قابلتغییر هم نیستند و اعمال تغییر در آنها شدیدا به چشم میآید. پس زمانی که یک دور تامین سرمایه جدید برگزار میشود، بنیانگذار پارامترهای میررتیبل مانند قیمت سهام را بهروزرسانی میکند. و تمام دارندگان سهام انعکاسی رقم جدید برای ارزش سرمایههای خود دریافت میکنند.
پاسخ طولانی: بحثهای زیادی درباره تغییرناپذیربودن بلاک چینها مطرح میشود. در گذشته، بیت کوین دچار یک باگ تورم (inflation) شده بود که به یک سافت فورک اضطراری نیاز داشت. اتریوم نیز درسال ۲۰۱۶ دچار هک دائو معروف شده بود. اما بهمدت سالها، هم بیت کوین و هم اتریوم اساسا تغییرناپذیر بودهاند. به این معنی که هیچ سافت فورکی از طرف هیچ توسعهدهندهای برای بازگرداندن وجود اجرا نشده است. برای مثال Parity نتوانست حمایت اجتماعی کافی را به دست آورد و با اجرای یک هارد فورک، اتریومهایی که اکنون ارزش آنها به میلیاردها دلار میرسید، برگرداند.
فرض کنید که خود اتریوم برای اهداف ما کاملا تغییرناپذیر باشد. میتوانیم قراردادهایی هوشمندی مانند آگور (Augur) v2 به آن اضافه کنیم که کلیدهای ادمین (کلیدهای خصوصی کنترل قرارداد هوشمند) ندارند. این تغییرناپذیری، با تغییرناپذیری قراردادهای هوشمندی که بر بستر اتریوم ساخته شدهاند و دارای کلیدهای ادمین هستند، متفاوت است. بحثهایی در این باره مطرح میشود که آیا قراردادهای دیفای باید دارای کلیدهای ادمین باشند یا خیر، و اگر بله، برای چه مدتی؟ با این حال، وجود کلیدهای ادمین برای نگهدارندگان قراردادهای هوشمند میررتیبل یک ویژگی است، نه یک باگ. زیرا جدول سهام برونزنجیرهای هنوز استاندارد است و اگر میررتیبل از همگامسازی خارج شود با استفاده از کلیدهای ادمین میتوان مشکل را رفع کرد.
اهمیت افزایش مقیاسپذیری بکاند سرمایهگذاری فرشته چیست؟
اهمیت آن در تمرکززدایی تولید ثروت است. چرا افراد ۱۰۰ میلیون دلار در شرکتهای فناوری آمریکایی سرمایهگذاری میکنند؟ یکی از دلایل این است که انجام ۱۰ هزار سرمایهگذاری ۱۰,۰۰۰ دلاری در پروژههای مختلف دنیا و در عین حال انطباق قانونی داشتن، از لحاظ عملی سخت است. ۵۰۰ استارتاپ مختلف، وای کامبینیتر (YC) و انجللیست به حل این مشکل کمک کردهاند، اما با درونزنجیرهای کردن میتوان بیشتر پیشرفت کرد. خودکاریسازی بکاند به کمک میررتیبلها، کمک فراوانی به پیشرفت دنیای در حال توسعه خواهد کرد.
چرا از لحاظ قانونی مشکلی پیش نخواهد آمد؟
این فناوری به عنوان سهام انعکاسی یا میررشیرها در یک میررتیبل آغاز به کار خواهد کرد. هیچ دارایی دیجیتال جدیدی ارائه نخواهد شد، تنها یک جدول سهام برونزنجیرهای به صورت درونزنجیرهای منعکس خواهد شد.
پلتفرمهایی مثل داکیوساین، هلوساین، کلرکی و غیره، تمام تلاش خود را به کار گرفتهاند تا مطئن شوند که امضاهای الکترونیکی و جدولهای سهامشان قانونی است. در نتیجه، جدول سهام اصلی و مدارک هنوز مدتی در سیستم وب۲ سابقه شما خواهد ماند. همانطور که جدولهای سهام آنلاین بهطور قانونی شناخته شدند، نهایتا شاید برای شناختهشدن جدولهای سهام درونزنجیرهای به صورت قانونی نیز، به اتفاقی مثل قانون دائو وایومینگ نیاز باشد.
چرا از لحاظ اجتماعی موثر خواهد بود؟
کاربران اولیه وب ۳ معمولا در دو دسته قرار میگیرند؛ کاربران پیشرفته پول و کاربران فرعی. کاربران پیشرفته پول، بنیانگذاران و سرمایهگذاران هستند. این کاربران برای حل مسائلی مانند «چگونه در یک هفته به ۱۰۰ فرد در ۱۰۰ کشور مختلف، ۱۰,۰۰۰ دلار ارسال کنیم؟» تلاش میکنند. فرعیها، کاربران بدون حساب بانکی، کاربران خارج از پلتفرمها و کاربران بینالمللی هستند. این کابران به حل مشکلاتی از قبیل «چگونه یک حساب بانکی باز کنیم و جزو سیستم مالی جهانی باشیم؟» فکر میکنند.
هر دو گروه کاربران، با روشهای متفاوتی سیستم مالی را تحت فشار قرار میدهند. اتوماسیون بکاند که در این مقاله به آن اشاره شده است، این امکان را به کاربران پیشرفته پول میدهد که به صورت مستقیم سرمایهگذاری در افراد باهوش در کشورهایی که قبلتر جزو دسته فرعی محسوب ميشدند، سرمایهگذاری کنند و از این طریق، باعث ترکیب این دو دسته کاربر میشود.
درباره کمیسیون بورس و اوراق بهادار آمریکا چه باید کرد؟ آیا توکنها سهام هستند؟!
خیر!
اولا، همانطور که قبلتر گفته شد، بحث ما درباره یک میررتیبل است، یک انعکاس درونزنجیرهای از یک جدول سهام عادی. سهام منعکسشده در این جدول نیز سهام انعکاسی هستند، یعنی انعکاسهای درونزنجیرهای از سهام عادی یک شرکت هستند، نه دارایی دیجیتال. مشابه ارتباط USDC با دلار آمریکا (USD) و ارتباط استیبل کوینهای درونزنجیرهای با ارزهای فیات آنلاین.
دوما، توکنها سهام نیستند. آنها بیشتر شبیه کلیدهای API هستند.
سوما، اینترنت سابقه قانونیسازی و جرمزدایی بسیاری از روشهای انتقال اطلاعات را داشته است و احتمالا این اتفاق برای انتقال ارزش نیز رخ خواهد داد.
چهارم، سهام ارز دیجیتال، یک زیرشاخه طبیعی از ارزهای دیجیتال هستند. با اینکه هنوز برای اطلاعرسانی مطالب بلاک چین از اصطلاحاتی مانند باغ پرتقال و پیاز لاله استفاده می کنیم (اشاره به تشبیه بیت کوین به حباب اقتصادی گل لاله)، شاید نهایتا انتشار سهام درونزنجیره به طور کامل قانونی شوند. بالاخره فناوری استاکچین (stockchain) ظهور خواهد کرد.
زیرا مناطقی مثل وایومینگ، میامی، تگزاس، نیویورک و السالوادور، در حال پذیرش پیشرفتهای فناوری حوزه ارزهای دیجیتال و اثرات آنها هستند. اجرا و مدیریت سادهای که میررتیبلها ایجاد میکنند نیز در حوزههای غیرایدئولوژیک پذیرفته شده و برنده مناظرهها و بحثها خواهد شد. دیگر نیاز نخواهد بود برای بهروزرسانی ارزش سهام، به ۱۰۰ بنیانگذار مختلف ایمیل بزنید.
آیا این فناوری بر روی یک بلاک چین دیگر نیز قابل اجرا است؟
بله. ما در این مقاله تنها بلاک چین اتریوم را در نظر گرفتیم، اما جنبههای مختلفی را میتوان برای آن در نظر گرفت. میتوان به جای اتریوم، این فناوری را در شبکه سولانا و با استفاده از سرویس نام سولانا، USDC-SPL و غیره، اجرا کرد. میتوان آن را در یک بلاک چین لایه ۱ (L1) اجرا کرد. میتوان آن را در یکی از سرویسهای قرارداد هوشمند بیت کوین مانند Rootstock امتحان کرد که یک نسخه فورکشده از ماشین مجازی اتریوم بوده و درنتیجه با قراردادهای هوشمند اتریوم سازگار است. حتی میتوان به جای یک استیبل کوین مانند USDC، بیت کوین یا اتریوم ارسال کرد.
آیا در دورهای تامین سرمایه بعدی، باید قرارداد هوشمند میررتیبل را تغییر داد؟ یا تنها تغییر وضعیت آن کافی است؟
این یه تصمیم اجرایی است. حد در امکان میخواهیم که فقط پارامترهای قرارداد هوشمند میررتیبل مانند قیمت هر سهم و تعداد سهام را بهروزرسانی کنیم. این بهتر از بهروزرسانی خود قرارداد است.
با این حال، همزمان با افزایش میررتیبلها و رشد و پیشروی شرکتها از مراحل ابتدایی تامین سرمایه به ساختارهای سرمایه پیچیدهتر، احتمالا به بهروزرسانی قرارداد هوشمند میررتیبل نیاز خواهید داشت تا بتوانید مواردی مانند ضمانتنامهها و انواع دیگری از اوراقبهادار شرکتی را اضافه کنید.
نهایتا با یک مجموعه پیچیدهای از میررتیبلها مواجه خواهید شد که ماژولهای بسیاری زیادی برای مدیریت بخشهای حقوقی مربوط به تامین مالی فناوریها و خروجیها دارد. زیرا این مجموعه، درونزنجیرهای خواهد بود و افراد کشورهای مختلف میتوانند از آن استفاده کرده و آن را بهبود بخشند. تقریبا تا سال ۲۰۳۰، این مجموعه میررتیبل به یک لایه سازگاری جهانی برای ایالات متحده، بریتانیا، هند و دیگر سیستمهای قانونی تبدیل خواهد شد. همانطور که اسکایپ و سپس واتساپ امکان ارتباط اینترنتی بینالمللی را فراهم کردند.
این فناوری چگونه با رویکرد وب ۳-مقدم کار خواهد کرد؟
ما در این مقاله رویکرد وب ۲-مقدم را شرح دادیم که در ابتدا کار با یک محصول وب ۲ مانند کارتا یا انجللیست آغاز میشود و سپس از طریق یک میررتیبل به بلاک چین ربط داده میشود.
رویکرد وب۳-مقدم میتواند با یک شبکه اجتماعی بر پایه ENS برای سرمایهگذاران فرشته و بنیانگذاران آغازشود که اقدامات اجتماعی اصلی در آن، سرمایهگذاری این دو دسته از افراد در یکدیگر باشد. در چتهای گروهی، تمام افرادی که در یک شرکت مشخص سرمایهگذاری کردهاند میتوانند شرکت کنند. یک شبکه اجتماعی وب۳ این چنینی، میتواند با گروه کوچکی از بنیانگذاران و سرمایهگذاران شروع به کار کند. و اگر بتوان با یک روشی حداقل مبلغ سرمایهگذاری را به ۱۰۰ دلار یا ۱۰۰۰ دلار رساند (کاری که republic.co انجام داده است)، شبکه میتواند بهطور چشمگیری رشد کند. شاید بتوان از طریق تنظیم خودکار ابزارهای ویژه مالی (SPVs) و یا ابزارهای مشابه، این کار را انجام داد.
ضمیمه ۲: تعریف عبارات
سرمایهگذاری فرشته: سرمایهگذار فرشته کسی است که (معمولا در کنار شغل دیگری مانند مدیرعاملی یک شرکت) در استارتآپها سرمایهگذاری میکند. سرمایهگذاری فرشته، سرمایهگذار خطرپذیر (VC) نیست. یک سرمایهگذار خطرپذیر حرفهای معمولا در شرکتی کار میکند که از سرمایهگذاران داخلی سرمایه جمع کرده است. سرمایهگذاران فرشته به صورت انفرادی سریعتر عمل کرده و نسبت به سرمایهگذاران خطرپذیر مبالغ کمتری را سرمایهگذاری میکنند. با این حال، بیشتر مطالب این مقاله را میتوان به سرمایهگذاران خطرپذیر نیز تعمیم داد. اما به احتمال زیاد، این اصلاحات قبل از ورود به نهادهای خطرپذیر رسمی، در ابتدا توسط سرمایهگذاران انفرادی پذیرفته خواهد شد.
جدولهای سهام: جدول سهام یا جدول سرمایه (cap table)، مدرکی است که نشان میدهد که در یک شرکت، چه کسانی دارای چه سهامی هستند. این جدول معمولا یک صفحه اسپردشیت بزرگ است که ردیفهای آن را نام سهامداران و ستونهای آن را سهامها تشکیل میدهند. میتوان گفت که جدول سهام، مهمترین ساختار داده در فناوری است زیرا نشان میدهد که در مواقع تسویه و پرداخت سهام، افراد چقد پول دریافت خواهند کرد و در تصمیمات مهم، رای کدام سهامداران موثرتر خواهد بود. تصویر زیر، نمونهای از یک جدول سهام است:

نرم افزار جدول سهام: علیرغم اهمیت جدولهای سهام، این جدولها در گذشته از طریق بهروزرسانی فایلهای Excel در دفتر موسسه حقوقی شرکت مدیریت میشدند. با اینکه خراکاری در جدول سهام میتوانست باعث از دست رفتن میلیاردها دلار سرمایه شود، فناوری پیشرفتهای برای نگهداری از آنها وجود نداشت. با ظهور پلتفرمهای وب ۲ مانند کارتا که امکان ویرایش آنلاین جدول سهام را فراهم میکند، این مشکل رفع شد. در تصویر زیر، نمونهای از جدول سهام آنلاین را مشاهده میکنید:

قرارداد هوشمند: قرارداد هوشمند کدی است که یک بلاک چین قابل برنامهریزی مانند اتریوم را اجرا میکند. از افزایش و کاهش ارزش یک دارایی دیجیتال گرفته تا اجرای برنامههای کوچکی که میتوانند عملیاتی مثل وامدهی یا داراییهای با ارزش را مدیریت کنند، بوسیله این قراردادها میتوان تمام کارهای قابلانجام روی یک بلاک چین را اجرا کرد.
سرویس نام اتریوم (ENS): ENS یک قرارداد هوشمند پیچیده است که به اسامی قابل فهم توسط انسان را به آدرسهای اتریوم می دهد. اگر با شیوه کار سامانه نام دامنه (DNS) آشنا هستید، میدانید که یک آدرس IP عددی مانند ۱۵۱.۱۰۱.۳.۷ با یک آدرس وب سایت قابل فهم برای انسان مانند balajis.com جایگزین میشود. شیوه کار ENS نیز به همین شکل است و در آن یک آدرس اتریوم طولانی مانند 0x0916C04994849c676ab2667Ce5bbDF7CcC94310a با یک آدرس قابل فهم برای انسان مانند balajis.eth جایگزین میشود. ENS علاوه بر تسهیل پرداختها، باعث ادغام نامهای کاربری، نامهای دامنه، اطلاعات ورود، پروفایلهای اجتماعی میشود.
USDC: ارزهای دیجیتال به پرنوسان بودن معروف هستند. استیبل کوینها روشی برای استفاده از مزایای برنامهریزی ارزهای دیجیتال بههمراه ثبات ارزهای فیات هستند. درواقع استیبل کوینها روشی برای انعکاس درونزنجیرهای دلار یا ارزهای فیات دیگر هستند. USDC یک استیبل کوین محبوب است که با همکاری کوین بیس و سرکل (Circle) در سال ۲۰۱۸ راهاندازی شده است. طراحی این استیبل کوین ساده است: هر دلار آمریکای درونزنجیرهای توسط داراییهای دلاری پشیتیبانی میشود که در حسابهای مجزا از موسسات مالی تحت نظارت ایالات متحده نگهداری میشوند و ارزش آنها حداقل به اندازه ارزش USDCهای در گردش است. در نتیجه با استفاده از USDC میتوان دلار آمریکا را نیز ،همانند ارسال و دریافت آسان بیت کوین و اتریوم، به راحتی ارسال و دریافت کرد. درواقع USDC انعکاسی از یک سیستم موجود است که روزانه تراکنشهایی به ارزش میلیاردها دلار را مدیریت میکند. و ما میتوانیم همانند انعکاس ارزهای برونزنجیرهای به وسیله استیبل کوینها، جدولهای سهام برونزنجیرهای را نیز به وسیله میررتیبلها منعکس کنیم.
جمعبندی
رابط بین ارز فیات و ارز دیجیتال یک فرصت اقتصادی بزرگ ایجاد کرد. در حال حاضر ارزش صرافیهای ارز دیجیتال به صدها میلیارد دلار میرسد و در مسیر رسیدن به یک تریلیون دلار است. رابط بین بخشهای دیگر سیستم فیات و سیستم ارز دیجیتال مربوط نیز چنین فرصتهایی را خلق خواهد کرد. یکی از این حوزهها، رابط بین سهام فیات و سهام ارز دیجیتال است. قدم اول در خلق این رابط، تبدیل جدولهای سهام آنلاین به میررتیبلهای درونزنجیرهای و خودکارسازی بکاند (backend) سرمایهگذاری فرشته با ساخت یک رابط بین وب ۲ و وب ۳ است.
نظر شما در این رابطه چیست؟ آیا بلاکچین میتواند دنیای امور مالی و جذب سرمایه سنتی را دگرگون سازد؟