متوسط NFT

راهنمایی برای راه اندازی موفق یک پروژه NFT

تا به امروز پروژه‌های زیادی در حوزه توکن‌های بی‌همتا عرضه و مینت (تولید) شده‌اند. بسیاری از طرح‌های مورد استفاده در راه اندازی پروژه NFT از مشکلات عدیده‌ای برخوردار هستند و کاربران حرفه‌ای و سوءاستفاده‌کنندگانی که تحت عنوان سو استفاده‌گر آنها را می‌شناسیم به شکار کردن آثار کمیاب این مجموعه‌ها پرداخته‌اند. در این مقاله شیوه مقابله با این افراد و راهکار صحیح طراحی راه اندازی پروژه‌های توکن بی‌همتا را مرور می‌کنیم.

در مطلبی که در ادامه خواهید خواند با راه‌ اندازی پروژه NFT و نکات مرتبط به آن آشنا خواهیم شد. با ما همراه باشید.

راه اندازی پروژه NFT و مشکلات پیش روی آن

راه اندازی پروژه NFT

بلاک چین‌ها روند جذب سرمایه برای پروژه‌های نرم افزاری متن باز را متحول کرده‌اند اما همه اجزای فعال در این بستر از ابتدا به درستی کار نمی‌کردند. رویدادهای عرضه اولیه کوین یا ICO‌هایی که در سال‌های ۲۰۱۶ تا ۲۰۱۸ به وقوع پیوستند، در واقع مکانیزم‌های معیوبی بودند که به بنیانگذاران این امکان را می‌دادند تا پیش از عرضه محصول، پول زیادی را به دست بیاورند.

از آن زمان تا به امروز درس‌های زیادی را فراگرفته‌ایم و امروزه شاهد ارائه محصول کاربردی، پیش از تولید و توزیع توکن مرتبط با پروژه برای ایجاد انگیزه در استفاده از پروژه و مشارکت افراد در حاکمیت غیرمتمرکز آن هستیم.

توکن‌های بی‌همتا (NFT‌ها) ثابت کرده‌اند که یکی دیگر از محصولات مهم بازار رمزارز‌ها هستند اما آنها نیز با مشکلات رو به رشد پیش روی خود مواجه هستند. آغاز موجودیت هر NFT از یک رویداد راه اندازی پروژه NFT (که گاهی تحت عنوان مینت یا دراپ نیز نامیده می‌شود) سرچشمه می‌گیرد. در طول رویداد عرضه NFT لازم است تا در ابتدا یک کلکسیون جدید ساخته شده و بین خریداران توزیع شود، این خریداران در ادامه تصمیم می‌گیرند تا این آثار را نگهداری کنند و یا آنها را در بازارهای ثانویه به فروش برسانند.

درست همانند روند فروش هر یک اقلامی که برای اولین بار این فرایند را طی می‌کنند، رویداد راه اندازی پروژه NFT نیز با چالش قیمت‌گذاری چیزی که پیش از این هیچوقت قیمتی نداشته روبه‌رو است. برخلاف سایر روندهای فروش اقلام، رویداد عرضه NFT با مشکل دیگری نیز مواجه است و آن، جذب افراد به شرکت کردن در خرید محصولی است که در بستری ناآشنا تحت عنوان یک بلاک چین عمومی به فروش می‌رسد. بلاک چین‌ها از خصوصیت‌های منحصر به فردی برخوردار هستند اما آموزش دادن به افراد برای آشنا شدن با این محیط کار دشواری بوده و منجر به منصرف شدن آنها می‌شود. در نتیجه این اتفاقات، لازم است تا توسعه‌دهندگان دست به طراحی مکانیزم‌هایی بزنند که برای بهره‌برداری از این حیطه، کارآمد و قدرتمند باشند.

در این مقاله با مثال‌هایی از دنیای واقعی در مورد راه‌اندازی و عرضه پروژه‌هایی که به کاربران خود آسیب رسانده‌اند توضیحاتمان را آغاز می‌کنیم و در ادامه تلاش می‌کنیم تا اهداف یک رویداد عرضه پروژه NFT خوب را به شما آموزش دهیم. در ادامه، ایده کلی راه‌اندازی پروژه‌ها را به گام‌های جداگانه‌ای تجزیه کرده و مورد بررسی قرار می‌دهیم. در پایان، پیاده‌سازی مکانیزمی که به عقیده ما به خوبی برای کاربران طراحی و عرضه شده است را به شما معرفی می‌کنیم.

مثال‌هایی از آسیب‌رسانی به کاربران

به مرور زمان متوجه شدیم که برخی از الگوهای طراحی شده برای رویداد راه اندازی پروژه NFT به صورت مداوم به نتایج ناخوشایندی برای کاربران منتهی می‌شوند.

توزیع منصفانه آسیب‌پذیر

هنگامی که یک کلکسیون یا مجموعه جدید عرضه می‌شود، کاربران می‌توانند با قرارداد هوشمند مربوط به این مجموعه در تعامل باشند تا یک توکن بی‌همتا با مجموعه‌ای تصادفی (random) از خصوصیت‌ها را مینت و یا تولید کنند. این خصوصیت‌ها به منظور ایجاد تفاوت در میزان کمیاب بودن اثر نهایی طراحی شده‌اند و موجب ارزشمندتر و نایاب‌تر شدن برخی از ترکیب‌های موجود برگرفته از این ویژگی‌ها می‌شوند. به عنوان مثال می‌توان به CryptoPunks اشاره کرد که تنها ۹ عدد از مجموعه ۱۰٫۰۰۰ عددی آن از خصوصیت فوق‌العاده نادر «موجودات فضایی» برخوردار هستند و ارزان‌ترین آنها در حال حاضر با قیمت ۳۵٫۰۰۰ ETH در بازار لیست شده است.

افراد مختلف به دلایل گوناگونی در پروسه مینت کردن NFT مشارکت می‌کنند و این در حالیست که برخی از آنها تنها به دلیل هیجان موجود در عدم آگاهی نسبت به میزان کمیاب بودن اثر دریافتی این کار را انجام می‌دهند. از این نظر می‌توان گفت که مینت کردن توکن‌های بی‌همتا صرفا ادامه مسیر محبوب شیوه گاچا (gacha) در فضای اقتصاد آنالوگ (مثل بوستر پک‌های بازی‌های کارتی) و دیجیتال (مثل جعبه‌های غنایم به دست آمده در بازی‌های ویدئویی) است که مدت زیادی است در میان جوامع در جریان هستند.

افرادی که در گاچا گیم‌ها مشارکت می‌کنند معمولا فرضیه مهمی را در ذهن می‌پرورانند: این افراد از توزیع تصادفی آیتم‌ها بهره می‌برند و شانس حقیقی (هرچند اندک) این را دارند که دراپ بسیار کمیابی را به دست بیاورند.

متاسفانه، مینت کردن توکن‌های بی‌همتا در گذشته معمولا قادر نبود تا این ایده را برآورده کند و در راستای ایجاد روند تصادفی حقیقی با شکست مواجه می‌شد. این روند در عمل به فعالان باانگیزه و باتجربه فنی اجازه می‌دهد تا کمیاب‌ترین آیتم‌های کلکسیون را از طریق مینت کردن به دست بیاورند و امکان دسترسی مشارکت‌کنندگان به آنها را از بین ببرند.

با توجه به این الگو، در ادامه دو مورد است روندهای مینت NFT که دقیقا به همین صورت عمل کرده‌اند را برای شما مثال می‌زنیم. هر دوی این موارد به فرایند دو مرحله‌ای پیش رو متکی بودند:

۱- فرد بهره‌بردار با استفاده از فراداده یا متادیتای کلکسیون مورد نظر این امکان را پیدا می‌کند تا به فراوانی نسبی همه خصوصیت‌های موجود در آثار NFT و میزان کمیاب بودن آنها دسترسی داشته باشد. سپس با استفاده از این امتیاز، می‌تواند باارزش‌ترین توکن‌های بی‌همتای مجموعه مورد نظر را بیابند.

۲- فرد بهره‌بردار در ادامه این روند با از بین بردن الگوریتم تصادفی قرارداد تولید، در راستای مینت کردن خصوصیت‌های کمیاب اقدام می‌کند و باارزش‌ترین آثار NFT مورد نظر خود را به دست می‌آورد.

مشتقات پروژه Loot و بهره‌برداری از فراداده درون زنجیره‌ای

اخیرا پروژه‌ای تحت عنوان Loot‌، طوفان بزرگی را در دنیای NFT به پا کرد. این پروژه به ظاهر ساده شامل ۸۰۰۰ کیف غنایم می‌شد و درون این کیف‌ها آیتم‌هایی از قبیل البسه و زره‌های بخش‌های مختلف بدن مثل سینه، پا، دست، سر، گردن، مچ دست، حلقه‌های گوناگون و سلاح‌هایی با میزان فراوانی و کمیابی مختلف وجود داشت.

خصوصیت‌های هر یک از این آیتم‌ها به صورت مستقیم در درون قرارداد هوشمند درج شده بود و مینت‌کنندگان کیف غنایم شبه تصادفی را با استفاده از شناسه یا ID کیف به عنوان هش مربوطه دریافت می‌کردند. با توجه به اینکه این داده‌ها تا زمانی که اتریوم وجود دارد به صورت دائمی در بستر این بلاک چین ذخیره می‌شوند، ذخیره‌سازی فراداده پروژه لوت به فاش شدن روند شبهه تصادفی آن برای افرادی که قصد بهره‌برداری از آن را داشتند، منجر شد. در ادامه، این افراد به سرعت فراداده توابع مربوط به ایجاد روند توزیع تصادفی این ۸۰۰۰ کیف را به صورت بومی شبیه‌سازی کردند و تصویر کلی (و میزان کمیاب بودن مشتق شده از این آثار) را به دست آوردند. با در دست داشتن این اطلاعات، تنها کافی بود تا از آخرین نقطه ضعف قرارداد مربوطه بهره‌برداری کنند: قابلیت مینت کردن شناسه‌های مطلوب خود و به دست آوردن نایاب‌ترین کیف‌ها.

با وجود میزان سادگی روند بهره‌برداری از این پروژه، دلیلی وجود دارد تا باور کنیم که هیچ بهره‌برداری خاصی از فرایند مینت کردن آثار Loot اصلی صورت نگرفته است:

اگر میزان کمیاب بودن هر یک از کیف‌های غنایم را تا انتهای فرایند مینت کردن مورد بررسی قرار دهیم، آیتم‌های کمیاب به خوبی در بین مینت‌کنندگان توزیع شده‌اند. این بدین معناست که هیچ تلاشی در راستای بهره‌برداری از روند توزیع صورت نگرفته است.

دو دلیل بالقوه برای توضیح اینکه چرا پروژه لوت مورد بهره‌برداری قرار نگرفته است وجود دارد:

۱- قرارداد مورد استفاده در این پروژه کاملا نوین بود و افراد از آمادگی و زمان لازم برای کشف شیوه‌های بهره‌برداری از آن آماده نبودند.

۲- میزان ارزش‌گذاری (EV) پروژه Loot واضح نبوده و ارزش کلکسیون عرضه شده تنها در مرحله ورود به بازار ثانویه در طول روز‌های بعد از توزیع مشخص شده است. مهر تاییدی که بر این فرضیه زده می‌شود نیز گواه به فروش رسیدن این مجموعه در مدت زمان ۲.۵ ساعته در ابتدا است.

با این حال، با افزایش قیمت آثار Loot‌، طیف گسترده‌ای از مشتقاتی مثل More Loot و Extension Loot از راه رسیدند و اکثر آنها فورک ساده‌ای از قرارداد اصلی لوت هستند. این کلکسیون‌های جدید نیز نقات ضعف پروژه Loot را داشتند اما در هنگام راه اندازی پروژه NFT این مشتقات، ارزش بازار در سطح بالاتری قرار داشت و افراد بیشتری به آن جذب شده بودند. این در حقیقت تمام میزان تفاوت موجود در عدالت توزیع (یا عدم وجود این عدالت) حاصل شده از بهره‌برداری‌ها را برای ما توضیح می‌دهد.

پروژه More Loot

با مقایسه روند توزیع آیتم‌های کمیاب در مقیاس با زمان مینت کردن در بین More Loot و پروزه Loot اصلی، شواهد رخ دادن سو استفاده در فرایند مینت این پروژه‌ واضح‌تر می‌شود. تنها پس از طی شدن روند مینت در طول چند بلاک‌، تمامی توکن‌های NFT کمیاب مینت شده بودند و چیزی برای مینت‌کنندگان آتی باقی نماند. آن‌ها از این موضوع که کاربران حرفه‌ای بهره‌برداری کاملی از روند عرضه پروژه NFT لوت داشتند، بی‌خبر بودند.

در تصویر زیر، خط قرمز زمان انتشار عمومی نمرده‌دهی کمیزان کمیاب بودن آثار پروژه توسط کاربری به نام Anish در توییتر را نشان می دهد. این رویداد موجب آغاز مسابقه‌ای برای دریافت کیف‌های کمیاب باقی مانده شد.

علاوه بر این، با توجه به اینکه More Loot از شیوه عرضه پروژه NFT تورمی استفاده می‌کرد، انتظار می‌رود که بهره‌برداران از پیش میزان کمیاب بودن کیف‌های آتی را محاسبه کنند و برای مینت کردن آنها رقابت کنند.

Extension Loot

شبیه به More Loot‌، در صورت بررسی نمودار راه اندازی پروژه NFT مشتقات Extention Loot با یک رویداد جالب روبرو می‌شویم؛ یک آدرس واحد برای مینت کردن پنج عدد از مجموعه ۱۰ عددی نایاب‌ترین توکن‌ها (تمامی مینت‌های آن آدرس با رنگ قرمز مشخص شده‌اند) مورد استفاده قرار گرفته است. این مینت‌ها با توزیع بین آقار عادی‌تر از دیدها پنهان شده‌اند. بهره‌بردار در ابتدا عمل خود را بین چند مینت عادی پنهان و سپس مجموعه نایاب را پشت سر هم مینت کرده است.

Meebits و بهره‌برداری از فراداده خارج از زنجیره

راه اندازی پروژه توکن بی‌همتا‌ی Meebits یکی از رویدادهایی بود که بسیاری از افراد منتظر آن بودند و متشکل از مینت کردن ۲۰٫۰۰۰ کاراکتر سه بعدی منحصر به فردی بود که توسط Larva Labs‌، سازنده CryptoPunks‌، عرضه شد.

Larva Labs اطلاع داشت که کاربران باهوش می‌توانند با استفاده از فراداده کلکسیون‌های ارائه شده میزان کمیاب بودن آثار موجود در راه اندازی پروژه NFT را محاسبه کرده و توکن‌های بی‌همتای کمیاب را شکار کنند. از همین رو و برای مقابله با این اتفاق، وب‌سایت خود را به گونه‌ای طراحی کردند تا به خریداران اجازه دهد تنها بعد از مینت کردن هر اثر به فراداده هر یک از آثار Meebit دسترسی داشته باشند.

با وجود اینکه این وب‌سایت به صراحت Meebit‌های مینت نشده را پنهان می‌کرد، اشخاصی نیز از طرف دیگر در حال بررسی کردن کد منبع این سایت بودند تا روند خروج متادیتا از IPFS توسط Larva Labs را ببیند. آنها قادر بودند تا با استفاده از این اطلاعات به IPFS نفوذ کرده و فراداده Meebit‌های مینت نشده را در هر حالتی استخراج کنند و مطلوب‌ترین آثار را شناسایی کنند.

با وجود تمام این تفاسیر، Larva Labs تسلیم نشد و در مقابل بهره‌برداران ایستادگی کرد: برخلاف پروژه Loot‌، هیچ کدام از کاربران قادر نبودند تا شناسه مشخصی از یک Meebit را مینت کنند. در عوض، تابع تصادفی مورد استفاده در بستر داخلی زنجیره که به عنوان تابع هش مورد استفاده قرار می‌گرفت (که در تئوری هنوز قابل بهره‌برداری توسط ماینر‌ها بود) ساخت Meebit کمیاب را برای چنین کاربرانی دشوارتر می‌کرد.

با این حال، یک بهره‌بردار یا بهتر است بگوییم یک سو استفاده‌گر به خوبی می‌دانست که چگونه از یک موقعیت بد بهترین استفاده را کند. این افراد قراردادی را نوشتند تا بتوانند آثار Meebit را خریداری کنند، شناسه یا ID آن را ببینند و سپس آن را «بازنویسی» کنند. به صورت دقیق‌تر می‌توان گفت که یک قرارداد Meebit، مبتنی بر یک توکن ERC721 بود که از تابع mint() استفاده می‌کرد. وظیفه این تابع ارجاع دادن شناسه یک Meebit تصادفی بود. قرارداد نوشته شده توسط این بهره‌برداران تابع مینت را فراخوانی می‌کرد و شناسه Meebit بازگردانده شده را در مقایسه با لیست میزان کمیابی آن چک می‌کرد و اگر اثر بازگردانده شده از امتیاز کمیاب بودن مورد نظر برخوردار نبود، تراکنش (کد نمونه) بازگردانده می‌شد. این افراد با استفاده از این حقه تنها به میزان ۰.۰۳ اتر برای چک کردن هر یک از شناسه‌ها پرداخت می‌کردند و نیازی نبود تا مقدار تقریبی ۲.۵ اتر را برای خریداری هر یک از آثار Meebit پرداخت کنند.

با وجود اینکه این مهاجمان تراکنش‌های شکست خورده بسیاری را پشت سر گذاشتند و گس فی زیادی را متحمل شدند، در نهایت توانستند مبلغی معادل با میزان تقریبی ۴۰۰ اتر سود را به خود اختصاص دهند. در حال حاضر، همین بهره‌برداران می‌توانند تراکنش‌های این چنینی خود را از طریق بسته‌ها یا باندل‌های فلش‌بات (Flashbot) ارسال کنند و فقط هزینه ماینر را در صورت یافتن شناسه‌های مورد نظر پرداخت کنند و عملیات بازگردانی را به صورت رایگان طی کنند.

راه اندازی پروژه NFT میبیتز

مزایده گس در راه اندازی پروژه NFT

در ماه سپتامبر (شهریور و مهر ماه ۱۴۰۰)، میزان هزینه پایه (base fee) به ازای هر گس در شبکه اتریوم از محدوده ۱٫۲۵۰ gwei در طول هفت بازه زمانی منحصر به فرد فراتر رفت. این هفت بازه به طرز نگران‌کننده‌ای مطابق با زمان راه اندازی پروژه‌های NFT ای بود که جامعه کاربری به شدت منتظر راه اندازی آنان بود.

مزایده گس

اکثر این روندهای راه اندازی پروژه NFT مکانیزم قیمت ثابتی را با الگوی «اجرا به ترتیب ورود» (FCFS) را دنبال می‌کردند. با توجه به قیمت‌های پایین و تقاضای بسیار بالا، رقابت بر سر دست یافتن به چنین توکن‌های بی‌همتایی ار قالب فروش قراردادی خارج شد و به یک مزایده گس در ممپول تبدیل شد.

به عنوان نمونه‌ای از راه اندازی پروژه NFT از این قبیل به دراپ توکن بی‌همتا‌ی The Sevens می‌توان اشاره کرد که بسیار مورد انتظار فعالان این حوزه و متشکل از ۷۰۰۰ تصویر پروفایل کاراکتر‌های پادآرمان‌شهری قابل ذخیره بود. قیمت پایه این آثار از ۰.۰۷ اتر به ازای هر NFT آغاز می‌شد و مشارکت‌کنندگان مشتاق برای مینت کردن آنها با عجله به سراغ قراردادهای هوشمند رفتند. تنها در مدت زمان ۶ دقیقه، گس فی مورد نظر، قله ۱۲٫۲۴۶ gwei را درنوردید. در طول این روند مشارکت‌کنندگان به صورت میانگین به میزان تقریبی ۱.۴۹ ETH به ازای هر NFT پرداخت کردند و بالاترین میزان گس پرداخت شده نیز به میزان بیشتر از ۲.۴۴ اتر برای مینت کردن از طریق قرارداد بود.

گس فی در زمان راه اندازی پروژه NFT

مشکل مربوط به مزایده گس تنها مربوط به چالش موجود برای استفاده از آنها نبود بلکه با «سوءاستفاده» از ممپول عمومی در این مسیر، اثرات بیرونی منفی زیادی نیز برای همه کاربران اتریوم ایجاد می‌شد. در طی این رویداد بسیاری از کاربران مجبور به پرداخت مبالغ مختلفی برای مینت کردن یک NFT یکسان می‌شدند و این امر به شکست خوردن و لغو شدن هزاران تراکنش به دلیل عدم وجود مبلغ کافی برای مزایده منجر می‌شد و به کاربران آسیب می‌رساند.

مهارت بالای مورد استفاده بهره‌برداران

همانطور که پیش از این نیز مشاهده کردیم، اتریوم جنگل تاریکی است که فعالان حرفه‌ای و متخاصم همیشه در کمین فرصت‌های موجود در آن هستند. مینت کردن آثار حاصل از راه اندازی پروژه NFT به ویژه تولید آثار کمیاب این کلکسیون‌ها، فرصتی است که خریداران انتظار آن را می‌کشند تا سود قابل توجه به دست آمده از مینتینگ را در بازارهای ثانویه کسب کنند. این فرصت‌های سودآور زمینه‌ای را برای فعالانی که از مهارت فنی برخوردارند فراهم می‌کند تا مشارکت‌کنندگان عادی را از سر راه کنار بزنند.

این مشارکت‌کنندگان به صورت مستقیم با قراردادهای مینت کردن و از طریق استفاده از استراتژی‌های اتوماسیون‌سازی و کاربرد ربات‌ها در تعامل هستند. این استراتژی‌ها اغلب به دور زدن فرانت‌اند‌ها و حتی میم‌پول‌ها منجر می‌شوند.

راه اندازی پروژه NFT تحت عنوان TIMEPieces نمونه بارزی از این موضوع بود. اپراتور‌های پیشرفته رباتی در حال بررسی کردن کد منبع فرانت‌اند nft.time.com پیش از تکمیل روند مینت بودند. این ربات‌ها می‌توانستند از این طریق قراردادهای منیتینگ ثبت شده را در شبکه اصلی پیدا کنند و از ساعت‌ها قبل از آغاز روند مینت ربات‌هایی را برای دستکاری آن بسازند. در نتیجه این امر این ربات‌ها از مزیت‌های قابل توجهی در طول فرایند مینت برخوردار بودند و در کمتر از ۳ دقیقه به صورت کامل فروخته شدند. هنگامی که مشارکت‌کنندگان عادی کیف پول‌های خود را به این شبکه متصل کرده و تراکنش‌ها را ثبت نمودند دیگر بسیار دیر شده بود.

علاوه بر این، برخی از مشارکت‌کنندگان نیز از فلش‌بات‌ها برای پشت سر گذاشتن ماجرای مزایده موجود در ممپول و ارسال تراکنش‌های مستقیم به ماینر استفاده کردند. هنگامی که قرارداد TIMEPieces آدرس مشارکت‌کنندگان را به مینت کردن تعداد حداکثری ۱۰ توکن بی‌همتا محدود کرد، اپراتور ربات 0x35…ce5 برنامه‌ریزی از پیش تعیین شده خود را اجرا کرد و منابع مالی موجود را در پنج کیف پول مختلف تقسیم کرد و تنها با یک باندل فلش‌بات توانست ۵۰ اثر NFT را شکار کند. این اپراتور ربات توانست حتی پس از پرداخت ۲۰ اتر به عنوان دستمزد ماینر‌ها (میانگین گس هر اثر معادل با ۰.۵ اتر) نیز به سود ۱۲۰ اتری حاصل از عرضه آثار در بازار ثانویه دست پیدا کند.

باندل فلش‌بات

لازم به ذکر است با توجه به اینکه مشارکت‌کنندگان از فلش‌بات استفاده می‌کردند (که تراکنش‌های شکست خورده را با هزینه صفر بازگردانی می‌کرد)، آسیبی از تراکنش‌های شکست خورده‌ای که در مثال قبل نیز توضیح دادیم به آنها وارد نشد. این درست در تقابل با ۱۰٫۹۶۲ مشارکت‌کننده عادی بود که در مجموع به میزان ۲۵۲.۶۲ اتر (تقریبا ۸۰۰٫۰۰۰ دلار) در روند پرداخت گس فی از دست دادند. این رویداد از ۱۲٫۷۴۳ تراکنش بازگردانده شده در ۱۰۰ بلاک و در طول تلاش‌های شکست خورده این افراد حاصل می‌شد.

ناکارآمد بودن گس

ارائه یک مکانیزم کارآمد ایده‌آل برای اینکه کاربران بتوانند NFT مینت کنند کار آسانی است. این مکانیزم مراحل و پیاده‌سازی ساده‌ای را شامل می‌شود. یکی از رایج‌ترین مشکلاتی که در هنگام راه اندازی پروژه NFT با آن مواجه هستیم این است که پیاده‌سازی راهکار‌های جایگزین برای مدل توزیع FCFS به پیچیدگی بالا و افزایش تعداد تراکنش‌های درون زنجیره‌ای هر کاربر منجر می‌شود.

به عنوان نمونه به مزایده Jay Pegs Mart $DONA در Miso می‌توان اشاره کرد. در طول این روند از راهکار توزیع دسته‌ای توکن‌های بی‌همتا استفاده شد و همه دیدند که در عمل تا چه حد می‌توان فرایند تولید فراداده را با عدالت تمام پیش برد. با این حال، تمام این ماجرا به افزایش گس و کم شدن میزان صرفه‌جویی در تعداد تراکنش‌ها منجر شد.

برای مشارکت کردن در روند مینتینگ لازم بود تا کاربران در طول هشت روز به تعداد حداقل چهار تراکنش درون زنجیره‌ای را به انجام برسانند:

۱- برای شروع، کابران میزان اتر مشخصی را به مجموعه دسته‌ای مزایده Miso اختصاص می‌دادند و حتی از تعداد $DONA دریافتی خود در این معاوضه مطلع نمی‌شدند (که به قیمت مشخص پایانی این توکن بستگی داشت).

۲- پس از اینکه مزایده به پایان می‌رسید، کاربران باید توکن‌های $DONA خود را دریافت می‌کردند.

۳- در این مرحله مشخص می‌شد که کاربران تعداد ناکافی، مناسب و یا زیادی از این توکن‌ها را برای مینت کردن NFT دارند. بر اساس داده‌های به دست آمده از ۱۳۶۳ مینت‌کننده‌ای که در این روند مشارکت کردند، ۲۷۳ نفر از آنها تعداد توکن ناکافی، صفر نفر از آنها تعداد توکن کافی و ۱۰۹۰ نفر از آنها بیش از اندازه توکن برای تولید اثر مورد نظر را داشتند.

  • کاربرانی که توکن کمی داشتند باید برای به دست آوردن توکن مورد نیاز به سوشی‌سواپ مراجعه می‌کردند.
  • کاربرانی که توکن بیش از اندازه داشتند، می‌توانستند $DONA اضافه خود را در سوشی‌سواپ به فروش برسانند.

۴- به محض اینکه هر کاربر از تعداد توکن مناسبی برخوردار بود، می‌توانست به قرارداد هوشمند مربوط به NFT اجازه دهد تا در ازای سوزاندن $DONA توکن بی‌همتای مورد نظر را مینت کند.

۵- در پایان نیز فراداده به صورت دسته‌ای به NFT‌ها اختصاص داده می‌شد و راهی برای آشکارسازی ماهیت NFT به صورت یک طرفه وجود نداشت.

با وجود اینکه این مکانیزم کاملا عادلانه پیاده‌سازی می‌شد اما مشارکت کاربران را دشوار می‌کرد و به عدم صرفه‌جویی موثر گس منجر می‌شد.

مینتینگ اختصاصی

یکی از راه‌هایی که کلکسیونرهای توکن بی‌همتا و علاقه‌مندان به این حوزه می‌توانند به کمک آن ارزش یک مجموعه را ارزیابی کنند به واسطه قدرت جامعه فعال در راه اندازی پروژه NFT مشخص می‌شود. معمولا این امر محاسبه میزان انباشت آثار در بین هولدرها را در بر دارد. کلکسیون‌های ایده‌آل و مناسب از میزان پراکندگی بالا و غلظت انباشت کمی برخوردار هستند و به نفع مشارکت‌کنندگان عادی در مقایسه با نهنگ‌های موجود در بازار عمل می‌کنند.

از بین مینت‌های اخیری که برای راه اندازی پروژه NFT صورت گرفتند، شیوه جدیدی برای معرفی راهکار مینتینگ دسته‌ای پدیدار شد و در طول آن کاربران می‌توانند بیش از یک توکن را به صورت همزمان و با یک تراکنش مینت کنند. به همین واسطه، نهنگ‌های مینت کننده تشویق می‌شوند تا با میزان گس پایین‌تری برای مینت کردن تعداد زیادی توکن بی‌همتا اقدام کنند.

یکی از نمونه‌های این روند به صورت کاربردی و عملی، دراپ پروژه Stoner Cats بود. راه اندازی پروژه NFT این مجموعه شامل دارایی‌های قابل ذخیره‌ای بود که برای حمایت از روند ساخت فیلم‌های کوتاه انیمیشنی Mila Kunis و دوستانش صورت گرفتند و مینت کردن ۲۰ NFT در آن واحد را امکان‌پذیر می‌ساخت. با توجه به این سطح کارایی، ۸۹ درصد از این آثار با استفاده از تابع مینت دسته‌ای ساخته شدند و نزدیک به ۳۱ عدد از توکن‌های بی‌همتا‌ی Stoner Cats در دسته‌های ۲۰ تایی مینت شدند.

راه اندازی پروژه NFT Stoner cats

علاوه بر این، تمام NFT‌هایی که با قیمت ثابت به فروش می‌رسند، به صراحت از مشارکت افراد در سطحی پایین‌تر از قیمت تعیین شده جلوگیری می‌کنند. این امر به کاهش میزان عدالت در روند توزیع منجر شده و به نفع افرادی که ثروت بیشتری دارند عمل می‌کند، به ویژه با توجه به اینکه مینتینگ تا چه حد می‌تواند گران قیمت تمام شود.

اپراتور‌های معتمد

فارق از اینکه روند راه اندازی پروژه NFT به صورت متمرکز برای جلوگیری از نبرد در فضای گس فی صورت می‌گیرد و یا اینکه به کمک چین لینک برای افزایش میزان عدالت پیاده‌سازی می‌شود، مبادلات رایج در این میان به ما نشان می‌دهند که همواره به وجود فضای اعتماد از جانب شخص ثالث نیاز داریم. هرچقدر زیرساخت مینت NFT بیشتر به منابع خارج از بلاک چین متکی باشد، کاربران نیز باید اعتماد بیشتری به موجودیت‌های متمرکز بیرون زنجیره‌ای داشته باشند.

اهداف راه اندازی پروژه NFT خوب

با بررسی هر یک از مثال‌های راه اندازی پروژه NFT که تا به اینجا مطرح کردیم و تحلیل مشکلاتی که مردم در عمل با آنها مواجه بودند، می‌توانیم شش عدد از ویژگی‌های مطلوب راه‌اندازی یک پروژه NFT را لیست کنیم. لیست پیش رو به هیچ عنوان کامل نیست و ادعایی نیز در این راستا نداریم اما این سرآغازی برای گفتگو در فضای عرضه توکن‌های بی‌همتا است.

عدالت غیرقابل بهره‌برداری: راه اندازی پروژه NFT باید از قابلیت تصادفی بودن حقیقی برخوردار باشد تا از عدم توانایی غارت آثار کمیاب توسط برخی از کاربران اطمینان حاصل شود حتی اگر این ماجرا به قیمت کاهش تعداد کاربران حرفه‌ای تمام شود.

عدم وجود شرایط رقابتی: هنگامی که یک NFT (یا هر کالایی در واقعیت) با قیمتی پایین‌تر از ارزش منصفانه آن در بازار به فروش گذاشته می‌شود به چیزی که ویتالیک بوترین (Vitalik Buterin) آن را «حراج به شیوه دیگر – auction by other means» می‌نامد، مبدل می‌شود. در عمل، خریداران تلاش می‌کنند تا تراکنش خود را به صورت رقابتی و با سرعت هرچه تمام‌تر حتی با رشوه دادن به ماینر‌ها برای ترغیب بیشترشان به انجام برسانند. هر یک از «حراج‌هایی که به شیوه متفاوت» صورت می‌گیرند به نفع افرادی هستند که دانش عمیق‌تری در مورد بلاک چین و دسترسی به ابزار تقویت‌کننده‌ای مثل ربات‌ها، ابزار خصوصی وابسته مثل فلش‌بات‌ها و یا Eden و یا دسترسی مستقیم به ماینر‌ها دارند.

موقعیت زمانی و مکانی مختلف: معمولا راه‌اندازی پروژه‌هایی که مبتنی بر الگوی FCFS هستند در اوج بلاک مشخصی اعلام می‌شوند و در مدت زمان کوتاهی به فروش می‌رسند. مهم نیست که چه اوجی برای بلاک در نظر گرفته می‌شود و همواره به ضرر افرادی است که در موقعیت جغرافیای متفاوت و بازه زمانی خواب و یا ساعت کاری در حال زندگی کردن هستند. بنابراین راه اندازی پروژه NFT نباید از بازه زمانی کوتاهی برخوردار باشد تا افراد بتوانند بدون تغییر روند زندگی خود در آن مشارکت کنند.

صرفه‌جویی در گس: تراکنش‌های درون زنجیره‌ای (به ویژه بر روی بستر اتریوم) گران قیمت هستند و بنابر همین موضوع نیز یک راه‌اندازی موفقیت آمیز نیازمند کم کردن لزوم تعداد تراکنش‌های مورد نیازی است که کاربران باید به انجام برسانند.

فراگیر بودن و مقاومت در برابر حملات سیبل (Sybil): معمولا این به نفع خالق توکن‌های بی‌همتاست تا از آزاد بودن عرضه پروژه NFT برای طیف گسترده‌ای از هولدرها اطمینان حاصل کند، حتی اگر باعث شود که در ابتدا قیمت بازار کمی پایین بیاید. دلیل این امر در این نقطه است که یک اکوسیستم فعال چیزی است که در نهایت به افزایش ارزش کل کلکسیون در بازار ثانویه منجر می‌شود.

عدم وجود نیاز به فضای اعتماد: با توجه به تمام چیز‌هایی که تا به اینجا گفته شد، مکانیزم عرضه و راه اندازی پروژه NFT باید برای حفظ ویژگی‌های زیرساختی بلاک چین به خوبی کار کند. این بدان معناست که روند عرضه بدون اینکه به حضانت و یا نیاز به پیش فرض‌های اعتماد نسبت به اپراتور وابسته باشد، باید از مزایای بیان شده برخوردار باشد.

ناشناخته بودن عذر موجهی برای طراحی بد نیست

اکثر راه‌اندازی‌ها و عرضه پروژه NFT در یک یا چند عدد از زمینه‌هایی که مطرح کردیم به صورت تئوری نقطه ضعف دارند. در عمل اما ممکن است میزان تقاضای کافی برای نشان داده شدن این نقاط ضعف وجود نداشته باشد. این یکی از نمونه‌های امنیت به واسطه ناشناخته بودن است.

به عنوان مثال، اگر یک کلکسیون جدید ارزش بازار پایینی داشته باشد، ممکن است هیچ رقابتی برای ایجاد فضای نبرد مزایده‌ای در ممپول صورت نگیرد. در این صورت، نیازی به خرید فضای بلاک اولیت‌دار و انگیزه‌ای برای کاربران غارتگر در راستای بهره‌برداری از پروژه وجود ندارد. به صورت مشابه اگر یک کلکسیون جدید از میزان تقاضای بالایی برخوردار باشد نیز ممکن است تا حدی آثار ارائه شده در راه اندازی پروژه NFT سریع فروخته شوند که فرصتی برای نوشتن نرم افزار دلخواه مربوط به آن و یا بهره‌برداری و سوءاستفاده از روند توزیع عادلانه آن وجود نداشته باشد.

با وجود اینکه امنیت ناشی از تقاضای خیلی کم و یا بیش از اندازه موضوع حائز اهمیتی حساب می‌شود، ما معتقدیم که همیشه باید در مسیر راه‌اندازی و عرضه پروژه NFT به گونه‌ای عمل کرد که طراحی ما در تمامی شرایط بازار عملکرد قدرتمندی از خود نشان دهد. لازم به ذکر است که نباید به فروش سریع کلکسیون‌ها برای حفاظت آنها در برابر بهره‌برداری تکیه کنیم.

مراحل راه اندازی پروژه NFT

اکنون از ارکان مطلوب برای راه اندازی پروژه NFT موفق اطلاع داریم اما هنوز مسیر دستیابی به این نکات را نمی‌دانیم. یکی از راه‌ها این است که به آرامی و آهسته پیش برویم تا مسیر (یا همانطور که در ادامه می‌بینیم، مسیر‌ها) با پرده‌برداری از اتفاقات پیش رو برای ما نمایان شود.

هر یک از رویدادهای راه اندازی پروژه NFT در بطن خود از چهار مرحله تشکیل شده است:

۱- مناقصه: هنگامی که روند فروش آغاز می‌شود، کاربران پیشنهادات خود را به اپراتور (که می‌تواند یک قرارداد هوشمند باشد) ارسال می‌کنند.

۲- تسویه: اپراتور پیشنهادات جمع‌آوری شده را با ذخایر عرضه باقی مانده تطبیق می‌دهد و قیمت تسویه حساب را تخمین می‌زند. در ادامه پیشنهادات برنده شده انتخاب می‌شوند.

۳- توزیع: در این مرحله برندگان مناقصه می‌توانند توکن‌های بی‌همتا‌ی مینت شده جدید خود را به دست بیاورند (و یا آنها را از اپراتور دریافت کنند).

۴- افشای فراداده: اپراتور خصوصیت‌های هر NFT را به نمایش می‌گذارد.

به عنوان مثال می‌توان پروژه Loot را مورد بررسی قرار داد. پروژه لوت فروش خود را بر روی بلاک شماره ۱۳٫۱۰۸٫۸۷۷ با الگوی FCFS آغاز کرد. خالق این مجموعه قیمت فروش آثار را در قرارداد هوشمند به میزان صفر تعریف کرد اما باز هم کاربران باید با استفاده از گس در مناقصه شرکت می‌کردند. در هر بلاک‌، ماینر‌ها پیشنهادات جدید را با ذخایر عرضه باقی مانده تطبیق دادند و تصمیم گرفتند که چه کسی برنده شده و چه کسی از چرخه حذف شده است. هنگامی که یک پیشنهاد به مرحله موفقیت می‌رسید، کاربر مورد نظر آیتم دریافتی را از طریق همان تراکنش به دست می‌آورد.

اکثر کاربران پس از دریافت اقلام دریافتی خود متوجه خصوصیت‌های آنها شدند. با این وجود در عمل، یک کاربر حرفه‌ای می‌توانست خصوصیت‌های NFT مربوط به خود را پیش از مینت شدن از قرارداد هوشمند بخواند و کمیاب‌ترین آیتم‌ها را شکار کند. این امر نشان می‌دهد که فارغ از متوالی بودن و یا اجرا شدن مراحل این روند، فراداده باید پس از خرید و تسویه نهایی آشکار شود.

در ادامه، گزینه‌های پیش روی توسعه‌دهندگان NFT در هر یک از چهار مرحله قبل را مورد بررسی قرار می‌دهیم. ما در مورد تاثیر هر انتخاب بر روی ویژگی‌های مطلوب بحث می‌کنیم و طراحی خوب را از بد تفکیک می‌کنیم.

فاز ۱ در راه اندازی پروژه NFT: مناقصه

در این فاز، اپراتور پیشنهادات کاربران (به عنوان مثال به پیشنهادات خرید می‌توان اشاره کرد) را جمع‌آوری می‌کند.

تسویه مداوم در تقابل با تسویه متوالی

پیش از هر گام دیگری، اپراتور تصمیم می‌گیرد که آیا می‌خواهد مناقصه و تسویه به صورت مداوم در یک فاز اتفاق بیافتند و یا در دو فاز غیرهمپوشانی شده شکل بگیرند.

هر یک از فروش‌های مبتنی بر الگوی FCFS که تا به امروز اکثرا در قالب راه اندازی پروژه NFT بوده‌اند نمونه‌ای از تسویه مداوم هستند. در هر بلاک‌، ماینر‌ها پیشنهادات را بررسی کرده و پس از تطبیق دادن پیشنهادات با ذخایر عرضه باقی مانده آنها را تسویه می‌کنند. این مکانیزم چندین مشکل دارد: اگر اپراتور میزان قیمت تسویه توکن بی‌همتا را بیشتر از اندازه معقول حدس بزند، اقلام موجود بسیار گران قیمت خواهند بود و ممکن است به فروش نرسند.

اگر اپراتور قیمت تسویه را پایین‌تر از قیمت تسویه NFT در نظر بگیرد، اقلام موجود بسیار ارزان قیمت خواهند بود و کاربران به رقابت با یکدیگر با استفاده از سرعت بالا (برای مشارکت‌کنندگانی که دسترسی مستقیم به فضای بلاک دارند) و یا قیمت گس (برای افرادی که مبلغ بیشتری را در ازای تراکنش به ماینر پرداخت می‌کنند) می‌پردازند. همانطور که پیش از این نیز در این مورد صحبت کردیم، این امر به از دست رفتن مبالغ گزافی که از تراکنش‌های شکست خورده حاصل می‌شوند منجر شده و شدیدا به نفع مشارکت‌کنندگان حرفه‌ای است.

اگر مجبور بودید می‌توانید با مسیریابی تمامی تراکنش‌های کاربران با استفاده از Flashbots RPC و اجازه دادن به جریان داشتن روند مزایده در محیطی که تراکنش‌های ناموفق هزینه‌ای ندارند، از متضرر شدن اجتناب کنید.

هنگامی که از دومین گزینه استفاده می‌کنید، مناقصه و تسویه در دو فاز غیرهمپوشانی شده صورت می‌گیرند. در عمل، اپراتور در ابتدا تمامی پیشنهادات را جمع‌آوری می‌کند و سپس آنها را با ذخایر عرضه موجود تطبیق می‌دهد و بازار را با قیمت منصفانه‌ای می‌بندد. این رویکرد از مکانیزم‌هایی مثل مزایده دسته‌ای و یا قرعه‌کشی بهره می‌برد. یکی از مثال‌های این سبک از مزایده، Jay Pegs Auto Mart نام دارد که به کاربران خود یک هفته فرصت داد تا پیشنهادات خود را پیش از پاکسازی بازار به ثبت برسانند.

این رویکرد متوالی مزایای بسیاری دارد که با اهداف بیان شده ما مطابقت دارند:

۱- عدم وجود شرایط رقابتی و مسابقه‌ای: کاربران زمان زیادی دارند تا پیشنهادات خود را ارائه کنند و نتیجه این امر نیز بر اساس میزان تمایل کاربران برای پرداخت مشخص می‌شود و نه بر اساس میزان سرعت و مهارت آنها.

۲- محدودیت‌های زمانی و جغرافیایی: این رویکر به افرادی که در نواحی زمانی و مکانی متفاوت زندگی می‌کنند نیز احترام می‌گذارد.

علاوه بر این، با توجه به اینکه هیچ بستری برای مزایده گس نیز وجود ندارد، اثرات جانبی منفی برای سایر کاربران شبکه نیز به وجود نمی‌آید.

این رویکرد نیز نقاط ضعف مربوط به خود را دارد مثل نیاز به تراکنش‌های درون زنجیره‌ای بیشتر (بسته به نوع طراحی مزایده) و یا کاهش میزان سرگرمی برای مشارکت‌کنندگانی که حالا باید بیشتر انتظار بکشند. توصیه می‌کنیم برای کمتر شدن مشکل دوم، اجازه ندهید مدت زمان مناقصه بیش از اندازه (مثلا بیشتر از ۴۸ ساعت) طول بکشد.

مناقصه درون زنجیره‌ای در تقابل با مناقصه بیرون زنجیره

پس از مشخص شدن تسویه مداوم و یا متوالی، انتخاب بعدی به ثبت کردن پیشنهاد کاربران در درون زنجیره و یا بیرون از آن برمی‌گردد.

همانطور که در ادامه نیز با هم مشاهده می‌کنیم، راه اندازی پروژه NFT در حال حاضر در اکثر موارد به صورت درون زنجیره‌ای شکل می‌گیرد زیرا اجازه دادن به ماینر‌ها برای تسویه کردن پیشهادات برنده شده و لغو سایر پیشنهادات کار بسیار آسانی است. اگر فرض کنیم که خود شبکه سانسور نشده است، تضمین قدرتمندی نیز وجود خواهد داشت که هیچ یک از پیشنهادات معتبر، قابل حذف شدن از چرخه فروش نیستند.

با این حال، جمع‌آوری کردن پیشنهادات به صورت بیرون زنجیره‌ای نیز امکان‌پذیر است. در طول این روند، کاربران پیامی را امضا می‌کنند که اطلاعاتی مثل آدرس دارایی‌های درون زنجیره‌ای آنها، تعداد توکن‌ها و یا بلیت‌هایی که قصد خریدشان را دارند، حداکثر میزان قیمت آنها و غیره به همراه کلید خصوصی آنها را شامل می‌شود. آنها این پیام را بدون اجرای آن بر روی زنجیره برای اپراتور ارسال می‌کنند و با استفاده از امضای خود اعتبار آن را تایید می‌کنند.

در ادامه، اپراتور می‌تواند با استفاده از این پیشنهادات بازار بیرون زنجیره را تسویه کند و یا پیشنهادات برنده شده را در قالب یک باندل به قرارداد هوشمند بدهد تا به صورت درون زنجیره‌ای به اجرا دربیاید. در صورت انتخاب هر کدام از این رویکردها، سطح مشخصی از اعتماد مورد نیاز است تا اپراتور پیشنهاد صحیحی را در روند اجرا قرار دهد.

این رویکرد آخر، مجموعه پیشنهادات بیرون از زنجیره را با استفاده از شیوه‌های کاربردی، به صرفه از نظر گس و انعطاف‌پذیر با منتخبان برنده پیشنهادات درون زنجیره‌ای ترکیب می‌کند. تنها چیزی که لازم است تا کاربران به آن اعتماد کنند، احتمال ضعیف حذف پیشنهادات توسط اپراتور در هنگام ارائه آنها به فضای داخل زنجیره است.

چه کسی اجازه شرکت کردن در مناقصه را دارد

سومین تصمیمی که نیاز به اتخاذ آن داریم این است که چه کسی اجازه مشارکت کردن در مناقصه و به چه میزان را دارد. همانطور که در بخش اهداف فراگیر بودن و مقابله با حملات سیبل نیز مطرح کردیم، ممکن است پروژه‌ها بخواهند تا از متنوع بودن و مشارکت طیف گسترده‌ای از کاربران در پروژه‌های خود اطمینان حاصل کنند. از این نقطه نظر، ممکن است در طول راه اندازی پروژه NFT خود تعداد اقلام موجود را به شاخصه‌های مشخصی محدود کنند و یا آیتم‌هایی را برای هولدر‌های موجود در جوامع توکن بی‌همتا رزرو کنند و کنار بگذارند.

هنگامی که مناقصه در بیرون از زنجیره شکل می‌گیرد، اجرای قوانین KYC از این دست بسیار آسان است. به راحتی می‌توانید از کاربر مشارکت‌کننده بخواهید تا اطلاعات خاصی را پیش از ارسال امضای خود برای سرور به شما ارائه کند. KYC درون زنجیره‌ای بسیار پیچیده‌تر است اما پیشرفت‌هایی نیز توسط پیشگامانی مثل شرکت حفظ حریم خصوصی Gitcoin در راستای گواه اثبات شخصیت (PoP) حاصل شده است.

حتی اگر یک پروژه به هیچ شکلی از KYC نیاز نداشته باشد، هنوز هم می‌توانند توان خرید و یکسان بودن آن را در مقیاس یک دلار برای کاربران کوچک و بزرگ به صورت یکسان و تعداد توکن قابل خرید را اندازه‌گیری کنند. این اصل معمولا هنگامی نقض می‌شود که قراردادها به کاربران اجازه می‌دهند تا بسیاری از توکن‌های بی‌همتا را در یک تراکنش واحد خریداری و یا دریافت کنند زیرا نهنگ‌ها هزینه گس را در طی خرید توکن‌های بیشتر جبران می‌کنند و میزان هزینه کمتری در ازای هر توکن در قیاس با کاربران کوچک پرداخت می‌کنند. برای مرتفع کردن این مشکل، محدود کردن تعداد توکن‌های به ازای هر آدرس یا در هر تراکنش می‌تواند ایده خوبی باشد.

هزینه مناقصه

در ادامه، اپراتور باید تصمیم بگیرد که چه زمانی کاربر باید در ازای توکن دریافتی هزینه پرداخت کند. این هزینه متشکل از فی مختص مشارکت در مناقصه است و یا شامل هزینه پس از تسویه بازار می‌شود؟

در بخش دوم، کاربر صرفا توکن مورد نظر را در مرحله مناقصه رزرو می‌کند، سپس بازار تسویه شده و در ادامه، روند خرید در مدت زمان مشخصی تکمیل می‌شود. یکی از پروژه‌هایی که از این شیوه در کنار مناقصه بیرون زنجیره‌ای استفاده می‌کرد Parallel نام داشت. با وجود اینکه این شیوه در بازار خلوت‌تر کاربرد درستی داشت، اما هنگامی که میزان تقاضا بسیار بالا باشد این مدل می‌تواند به مسابقه و رقابتی تبدیل شود که کاربران می‌توانند به هر تعداد که بخواهند توکن رزرو کنند.

برای رفع کردن مشکل حاصل شده از شرایط رقابتی، هزینه‌ای را باید به خود مناقصه اختصاص داد. بهترین راه حل در این بخش این است که به کاربران اجازه دهیم تا پیشنهادات خود را تنها پس از قفل کردن منابع مالی در قرارداد هوشمند از آدرس یکسان به ثبت برسانند. سپس اپراتور تصمیم می‌گیرد تا منابع مالی را در صورت عدم کسب موفقیت توسط پیشنهاد ارائه شده پس بدهد (این در حقیقت شبیه‌سازی سفارش محدود در یک صرافی است) و یا اینکه منابع مالی را نگه دارد (شبیه‌سازی بلیت قرعه‌کشی که به بار نشسته‌اند).

جزئیات مناقصه

در نهایت لازم است تا فرد عرضه‌کننده در راه اندازی پروژه NFT تصمیم بگیرد که می‌خواهد کاربران تا چه حدی جزئیات مربوطه را با پیشنهاد خود توصیف کنند. هنگامی که با پیشنهادات شکست خورده مواجه هستیم (به دلیل بیشتر بودن میزان تقاضا نسبت به عرضه)، لازم است تا فرد عرضه‌کننده مفهوم برنده و یا بازنده بودن را توصیف کند. در این بخش سه گزینه قابل اجرا وجود دارد:

مزایده دسته‌ای «احمقانه»: افراد بدون انجام هیچ دستور‌العمل اضافه‌ای مقداری ETH را به مزایده اختصاص می‌دهند. در فاز تسویه، تعداد آیتم‌ها بر اساس تعداد اتر تخصیص داده شده کلی تقسیم می‌شود و همه افراد توکن‌های کسری مربوط را در قالب توکن ERC-20 که بعدا قابل تبدیل به توکن‌های بی‌همتا‌ی ERC-721 هستند را دریافت می‌کنند. Jay Pegs Auto Mart از این رویکرد استفاده کرد و از مزیت عدم شکست خوردن پیشنهادها برخوردار بود. با این وجود، این رویکرد نقصی مثل نیازمند بودن به سه تراکنش درون زنجیره‌ای اضافی را دارد. دو مورد از این تراکنش‌ها برای خرید و فروش توکن‌ها در راستای دسترسی به میزان کاربردی (به عنوان مثال یک ERC-20 کامل) بوده و یکی از آنها نیز برای بازخرید توکن بی‌همتا است. از همه مهمتر این است که این رویکرد به خریداران اجازه نمی‌دهد تا قیمت مشخصی برای خرید تعداد معینی از توکن‌ها را تعریف کنند. این در واقع خصوصیتی است که در هر بازاری انتظار آن را باید داشته باشیم.

مزایده دسته‌ای «هوشمندانه»: این یکی از رویکردهای مشابه اما بهینه‌تری است که سال‌ها قبل توسط SpankChain و در رویداد عرضه اولیه توکن (ICO) آنها مورد استفاده قرار گرفت. برخلاف Jay Peg‌، پروژه SpankChain پیشنهادهایی که به مشخص کردن کمیت توکن‌ها و قیمت هر توکن منجر می‌شد را جمع‌آوری می‌کرد. پس از پایان یافتن فاز مناقصه، قیمت مشخصی به صورت بیرون زنجیره‌ای تعیین شد و به همراه پیشنهادات برنده شده در قرارداد هوشمند درج شد. این امر به افراد اجازه می‌داد تا در صورت برنده شدن، توکن SPANK خود را برداشت کرده و در غیر این صورت پول خود که در قالب توکن ETH بود را پس بگیرند. مشکل این رویکرد این بود که محاسبات مربوط به تطبیق پیشنهادات مناقصه تا حدی بزرگ و گسترده بود که تنها به صورت بیرون زنجیره‌ای قابل انجام بود و نیازمند اعتماد به اپراتور بود.

قرعه‌کشی: در پایان ممکن است عرضه و راه اندازی پروژه NFT در قالب قرعه‌کشی و یا لاتاری باشد که کاربران بتوانند در طول این روند پیشنهاداتی را از طریق خریداری بلیت و یا رزرو کردن جایگاه خود ارائه کنند. سپس برندگان به صورت تصادفی از استخر بلیت مشارکت‌کنندگان انتخاب می‌شوند. از این طریق کاربران یا یک بلیت کامل را دریافت می‌کنند و یا هیچ چیزی به آنها تعلق نمی‌گیرد و سه تراکنش اضافه‌ای که Jay Peg’s $DONA نیاز داشت را از چرخه حذف می‌کنیم. این روند شامل افرادی که پول زیادی ندارند و قادر به پرداخت مبلغ مورد نیاز برای یک NFT کامل نیستند نیز می‌شود. با این وجود، این فرایند قابلیت تصادفی را در فروش به ما نشان می‌دهد که ممکن است برخی از کاربران بپسندند و سایرین از آن خوششان نیاید.

فاز ۲ راه اندازی پروژه NFT: تسویه

در این فاز، اپراتور (یا شخصی از طرف او) پیشنهادات را با ذخایر عرضه موجود تطبیق می‌دهد و تصمیم می‌گیرد که چه کسی حق خرید آیتم‌ها را داشته و چه کسی این حق را ندارد.

تسویه درون زنجیره‌ای در تقابل با تسویه بیرون زنجیره‌ای

آخرین نقطه حائز اهمیت در این بخش این است که چه کسی برندگان را از بین همه پیشنهادها انتخاب می‌کند. در الگوی FCFS این کار توسط ماینر‌ها انجام می‌شود و همانطور که بررسی کردیم متوجه شدیم که این امر دارای مشکلات عدیده‌ای است.

در مکانیزم راه اندازی پروژه NFT مربوط به Jay Peg، پیچیدگی محاسبات تا حدی پایین هستند که می‌توان آن را به صورت درون زنجیره‌ای و در محیطی بدون نیاز به فضای اعتماد به انجام رساند.

در مدل SpankChain‌، برندگان به صورت کامل از فضای بیرون از زنجیره انتخاب می‌شوند. با وجود اینکه مشارکت‌کنندگان در این نوع مناقصه نمی‌توانند از حد قیمتی مورد انتظار خود تجاوز کنند (و قرارداد هوشمند از این موضوع اطمینان حاصل می‌کند)، باز هم لازم است تا در زمینه عدم سوق دادن آنها به پر کردن محدوده بیشترین حد قیمتی خود به اپراتور اعتماد کنند و این عمل مشابه حمله ساندویچی در صرافی‌های غیرمتمرکز است.

رویکرد قرعه‌کشی آسان‌ترین رویکرد برای تسویه است زیرا تمام چیزی که نیاز داریم یک عدد واحد تصادفی (مثل VFR چین لینک) است. با این وجود، نیاز به قابلیت تصادفی نیز به وجود پیش فرض اعتماد دیگری منجر می‌شود: کسی که این تابع تصادفی را ایجاد می‌کند می‌تواند پیشنهادهای خود را در اولویت نسبت به سایرین قرار دهد. در نقطه مقابل، این امر در شرایطی که پیشنهادهای برنده، بالاترین پیشنهادها هستند قابل اجرا نیست.

فاز ۳ راه اندازی پروژه NFT: توزیع

پس از اینکه بازار تخلیه و تسویه شد، اپراتور باید توکن‌ها را مینت کند و به کاربر برساند و در صورت استفاده از مدل‌های مرتبط، پیشنهادات بازنده را بازگرداند. این مرحله به کلی به صرفه‌جویی در گس و جلوگیری از به وجود آمدن شرایط مسابقه‌ای متکی است.

ارسال فوری در مقابل ارسال با فاصله

اگر اپراتور بخواهد از دریافت همزمان توکن‌ها توسط کاربر و به تبع آن از افزایش گس فی جلوگیری نماید، می‌تواند با استفاده از همان قابلیت تولید اعداد تصادفی یکسان در فرایند پاکسازی، فرایند تسویه مجدد را برای اجازه دادن به افراد در راستای دستیابی دسته‌ای به توکن‌ها استفاده کند. این امر به حل کردن مشکلات عملی جمعی منجر می‌شود زیرا بهتر است تا کاربران به صورت همزمان توکن‌های خود را دریافت نکنند. با وجود تمام این تفاسیر، در هر صورت کنجکاوی موجود برای کسب اطلاعاتی در مورد فراداده و قرار گرفتن در صف اولین نفراتی که اثر خود را در بازار ثانویه به فروش می‌رسانند موجب ایجاد فضای رقابتی می‌شود. با در نظر داشتن این موضوع، ارسال با فاصله نیز موجب افزایش میزان زمان انتظار کاربران می‌شود.

دریافت توکن توسط کاربر در تقابل با دریافت آن از اپراتور

تنها نکته بااهمیتی که در مورد توزیع می‌توان گفت این است که آیا کاربران باید توکن خود را دریافت کنند و یا اپراتور باید از قابلیت ارسال توکن‌ها در مقاطع زمانی مختلف برای کاربران برخوردار باشد. مورد دوم در حقیقت ایجاد تغییری در استقرار مقطعی است اما با توجه به مزایای افزوده شده دیگر نیازی نیست تا کاربران کاری انجام دهند. راه اندازی پروژه NFT که تحت عنوان Parallel مطرح کردیم از این متد به خوبی استفاده کرده است و به سادگی از کاربران خواست تا در هنگام پرداخت هزینه توکن بی‌همتا‌ی خود «هزینه تحویل» را نیز پرداخت کنند.

فاز ۴ راه اندازی پروژه NFT: افشای متادیتا

در مرحله پایانی و هنگامی که یک توکن بی‌همتا توزیع می‌شود، فراداده مربوط به آن را نیز می‌توان آشکار کرد. از بین مراحل چهارگانه راه اندازی پروژه NFT باید توجه داشته باشیم که این مرحله را در پایان به انجام برسانیم. حتی نباید این مرحله را به صورت همزمان با سایر گام‌ها (مثل پرداخت دسته‌ای، توزیع و افشای فراداده در تراکنش واحد مثل عملکرد Meebits) انجام داد. حداقل باید میزان فاصله یک بلاک بین پرداخت و افشای متادیتا وجود داشته باشد تا امکان برگشت زدن تراکنش (reroll) وجود نداشته باشد. لازم به ذکر است که، برای تقابل با بازآرایی دفتر کل (re-org) و ارسال درخواست آن توسط بهره‌برداران می‌توان این فاصله را تا چند بلاک افزایش داد.

زمان آشکارسازی فراداده

اکنون ما می‌دانیم که مینت کردن NFT و افشای متادیتا‌ی آن نباید به صورت همزمان و در یک تراکنش انجام شود اما این سوال پیش می‌آید که چه زمانی باید این اطلاعات را منتشر کرد. این سوال ارتباطی به عدالت موجود در پروژه ندارد اما به تجربه کاربری و صرفه‌جویی در گس نیز نقشی اساسی در این زمینه دارند. سه راهکار در این رابطه پیش روی ما قرار دارد:

آشکارسازی کل مجموعه: در طول افشای کلی داده‌های مربوط به آثار کلکسیون، اپراتور پیش از افشای فراداده تا زمان مینت شدن کلیه توکن‌های بی‌همتا صبر می‌کند. این رویکرد تا حد زیادی در هزینه گس صرفه‌جویی می‌کند و تنها به یک عدد تصادفی واحد احتیاج دارد که برای بُر زدن متادیتا مربوط به شناسه بلیت مورد استفاده قرار می‌گیرد و نیاز به اقدامی از سوی کاربران نیست.

با این حال، این رویکرد نقص قابل توجهی نیز دارد. لازم است تا کاربران تا زمان مینت شدن تمامی توکن‌های بی‌همتای ارائه شده در راه اندازی پروژه NFT صبر کنند تا فراداده توکن‌های خود را ببینند. اگر محدوده زمانی برای افشای این اطلاعات (به عنوان مثال ۲۴ ساعت) تعیین کنیم نیز ممکن است برخی از کاربران نتوانند در زمان معین شده مینت کنند. این امر به عدم فروش آثار کلکسیون منجر می‌شود.

آشکارسازی در ازای تولید هر NFT: برای بهبود بخشیدن UX آشکارسازی فراداده کلکسیون کامل، اپراتور می‌تواند به کاربران اجازه دهد تا به شکل NFT به NFT، از جزییات توکن خود باخبر شوند. این امری است که به مشارکت بیشتر منجر می‌شود زیرا کاربران می‌توانند آیتم دریافتی خود را پس از دریافت کردن باز کنند و مورد استفاده قرار دهند. علاوه بر این، آیتم‌های باز نشده نیز قابل معامله در بازارهای ثانویه هستند (همانند تجربه بازی‌های کارتی محبوبی مثل MTG).

لازم به ذکر است که این راهکار موجب انجام تراکنش‌های بیشتر درون زنجیره‌ای توسط کاربران می‌شود. به عنوان مثال به فراخوانی VRF چین لینک و اختصاص یک عدد تصادفی به توکن بی‌همتای کاربران می‌توان اشاره کرد. این امری غیرقابل اجتناب حتی برای کاربرانی است که عجله‌ای برای افشای متادیتا و یا علاقه‌ای به معامله کردن آیتم‌های باز نشده ندارند.

آشکارسازی دسته‌ای: ما مفهوم آشکار‌سازی دسته‌ای را به عنوان یک زمینه واسط برای راه اندازی پروژه NFT پیشنهاد می‌کنیم. در این روش، کاربران مدت زمان نامحدودی را برای مینت کردن در اختیار دارند اما می‌توانند در صورت تمایل محتوای آیتم‌های خود را در بلاک بعدی آشکار کنند. هر یک از اعداد جدید تصادفی که درخواست می‌شوند به صورت خودکار فراداده تمامی آیتم‌هایی که مینت شده‌اند و یا در انتظار واگذاری هستند را با هزینه ثابت و یکسان نشان می‌دهد.

در نتیجه، کاربرانی که اولیت زمانی بالایی در دستور کاری خود دارند می‌توانند هزینه تراکنش اضافه درون زنجیره‌ای را پرداخت کرده و این امر موجب منفعت بردن تمامی کاربران می‌شود. اگر هیچ کاربری تقاضای آشکارسازی متادیتا را نداشته باشد، اپراتور می‌تواند طبق برنامه معینی مثلا هر یک ساعت این کار را انجام دهد.

منبع ایجاد اعداد تصادفی

پس از تصمیم‌گیری در مورد زمان افشای فراداده، سوال پیش روی ما این است که از کجا باید به قابلیت ایجاد اعداد تصادفی حقیقی دست پیدا کنیم. دو مورد از منابع مورد پیشنهاد ما استفاده از VRF چین لینک و یا طرح commit-reveal است.

با استفاده از VRF چین لینک می توانید به یک منبع قابل تایید تصادفی در داخل زنجیره و بر حسب میزان تقاضا دسترسی داشته باشید. با استفاده از هر کدام از مکانیزم‌های آشکارسازی می‌توانید چین لینک را فراخوانی کنید تا درخواست قابلیت تصادفی خود را ثبت کنید و به محض رسیدگی به درخواستتان، از عدد تولید شده تصادفی به عنوان ورودی محاسبه فراداده خود استفاده کنید. از این طریق می‌توان از تصادفی بودن این روند برای هر یک از توکن‌های بی‌همتای عرضه شده در فرایند راه اندازی پروژه NFT اطمینان حاصل کرد.

راهکار commit-reveal نیز به اپراتور این امکان را می‌دهد تا یک عدد تصادفی (برای آشکارسازی کلی) یا چند عدد تصادفی (برای آشکارسازی به شکل NFT به NFT) پیش از آغاز فروش ایجاد کرده و آن‌ها را هش کند. پس از مینت شدن یک توکن بی‌همتا، اپراتور می‌تواند این اعداد را افشا کند تا به همه افراد این اجازه را بدهد تا از طریق هش‌، صحت این مشخصات را تایید کنند. در این حالت نیز همچنان به وجود فضای اعتماد نسبت به اپراتور نیاز داریم تا اطلاعات خود در مورد اعداد تصادفی را برای مینت کردن بهترین آثار درون کلکسیون برای خود به کار نبرد. برای به حداقل رساندن نیاز به فضای اعتماد، توصیه می‌کنیم که برخی از فرایندهای تصادفی‌سازی مستقل در روند مینتینگ انجام شوند.

علاوه بر این، در رابطه با متادیتا بیرون از زنجیره و به جای اختصاص دادن یک عدد تصادفی، اپراتور می‌تواند یک هش از ابرداده کامل (شناسه خصوصیت‌های تمامی توکن‌های بی‌همتا) را ایجاد کند. از این رو می‌توان از تعیین شدن اطلاعات از پیش، و از عدم تغییر آن در طول روند مینتینگ و یا بعد از آن اطمینان حاصل کرد. با این حال، تصادفی‌سازی مستقل در روند مینتینگ لازم است تا از بهره‌برداری اپراتورها از دانشی که در مورد ترتیب و خصوصیت‌ها در اختیار دارند جلوگیری کنیم.

سخن پایانی

در این مقاله مثال‌های حقیقی ارائه شدند تا از راه اندازی پروژه NFT با طراحی ضعیف دوری کنیم. تعیین هدف و زمان‌گذاری مراحل مورد نیاز برای عرضه پروژه توکن بی‌همتا به ما اجازه می‌دهد تا بتوانیم بسیاری از طرح‌ها را تحلیل و پیاده‌سازی کنیم. تمامی طرح‌های مورد استفاده، عملکرد بهتری نسبت به الگوهایی با قیمت ثابت، FCFS و فروش‌های ادغام شده در شبکه امروزی دارند. رعایت کردن اصولی که در این مقاله مطرح کردیم به حفظ عدالت بین مشارکت‌کنندگان و برخوردار شدن همه افراد از شانس فعالیت در فضای NFT منجر می‌شود.

آیا تاکنون در دراپ پروژه‌های NFTشرکت کرده‌اید؟ این طرح‌ها چه ایراداتی از نظر شما داشته‌اند؟ دیدگاه‌های خود را با ما در میان بگذارید.

منبع
Paradigm

نوشته های مشابه

اشتراک
اطلاع از
1 دیدگاه
جدید ترین
قدیمی ترین محبوب ترین
Inline Feedbacks
View all comments
دکمه بازگشت به بالا