پس از اعلام ورشکستگی شرکت سرمایهگذاری تری اروز کپیتال (Three Arrows Capital) مشکلات نقدینگی به سایر شرکتهای وامدهی کریپتویی ازقبیل سلسیوس نتورک (Celsius Network)، بابل فایننس (Babel Finance)، بلاکفای (BlockFi) و کارگزاری ویجر دیجیتال (Voyager Digital) سرایت کرد. موج انحلال و لیکوییدشدن این شرکتها ترسی مسری را به جان بازار ارز دیجیتال انداخت. مشکلات نقدینگی نهتنها ضربه مهلکی برای توسعه دیفای (DeFi) است، بلکه در حوزه توکنهای بی همتا (NFT) هم به همان اندازه اهمیت دارد. در این مقاله به مشکلات و راهکار نقدینگی NFTها میپردازیم، زیرا توکنهای یکتا با توجه به کاربرد گسترده و متنوعشان دروازه اصلی وب ۳ (Web۳) هستند. با میهن بلاکچین همراه باشید.
مشکلات نقدینگی NFT چیست؟
با وجود اینکه توکنهای غیرمثلی در سال ۲۰۲۱ و اوایل ۲۰۲۲ رونق زیادی پیدا کردند، اما میزان تراکنش NFTها در مقایسه با حوزه DeFi بسیار پایین بود. ۱۵ مارکتپلیس برتر NFT اکثریت مطلق سهم بازار را در دست گرفتند ولی با این حال هم مجموع حجم معاملات آنها کمتر از ۲% از صرافیهای کریپتویی غیرمتمرکز بود. البته باید از مقایسه با صرافیهای متمرکز بگذریم، زیرا این صرافیها حجم عظیم معاملات ۱۴ تریلیون دلاری را در سال ۲۰۲۱ گزارش کردند.
در حال حاضر نوسان بازار NFT تا حد زیادی ناشی از تمرکزگرایی نهنگها است و همین موضوع مشکل نقدینگی توکنهای بیهمتا را بیشتر میکند. در اکثر مارکتپلیسهای NFT مبتنی بر اتریوم، ۰.۰۶% از نهنگها دارای توکنهای بیهمتا به ارزش ۵.۷ میلیارد دلار هستند. به عبارت دیگر از کل ارزش بازار جهانی ۲۲.۲ میلیارد دلاری NFTها، ۲۵.۷% در سلطه نهنگها است. این آمار مربوط به ۶ جولای ۲۰۲۲ (۱۵ تیرماه ۱۴۰۱) است.
چرا نقدینگی NFTها کافی نیست؟
دلیل تمایز توکنهای غیرمثلی (NFT) از توکنهای مثلی، منحصربهفرد بودن توکن از لحاظ کمیابی و نوع کاربرد است. سرمایهگذاران توکنهای مثلی میتوانند به راحتی توکنهایی مانند اتریوم (ETH) یا سولانا (SOL) را از طریق صرافیهای غیرمتمرکز (DEX) یا بازارسازهای خودکار (AMM) معامله کنند؛ اما استخرهای فروش NFTها بسیار کوچکتر است و به همین دلیل توکنهای غیرمثلی حجم معاملات کمتری دارند.
علیرغم اینکه طیف گستردهای از کاربران میدانند که NFT یعنی جابهجایی یک دارایی فیزیکی درون زنجیره ولی هنوز برای افراد زیادی مفهوم جدیدی است. بهعلاوه، فقدان دادههای تاریخی و روش آنالیز ارزشگذاری قابلقبول برای اکثریت کاربران موجب سخت شدن قیمتگذاری و عدم تمایل به سرمایهگذاری میشود. حتی گاهی NFTهای یک مجموعه به دلیل ویژگیهای کمیاب یا نظرات ذهنی متفاوت افراد با قیمتهای مختلفی ارزشگذاری میشوند. به همین دلیل نقدینگی حوزه NFT پایین و کارایی سرمایه نامطلوب است.
برخی از NFTها مشابه با داراییهای غیرنقدشونده مانند املاک و مستغلات قیمتهای بالایی دارند. به طور مثال توکنهای غیرمثلی بلوچیپ (Blue chip) حتی در بحبوحه بازار نزولی با قیمت ۱۱ هزار دلار تا ۱۲۰ هزار دلار ایالات متحده لیست شدند. قیمت بالای این توکنها موجب عدم تمایل سرمایهگذاران و در نهایت منجر به تقسیمپذیری NFTها میشود.
بسیاری از سرمایهگذاران NFT متکی به استراتژی دستهای الماسی (Diamond Hand) هستند. در استراتژی دستهای الماسی سرمایهگذاران حتی با وجود نوسانهای بازار حاضر نیستند داراییهای NFT خود را در ازای نقدینگی فوری بفروشند. به همین خاطر توسعه مالی NFT، موضوع مهمی در حل مشکلات نقدینگی NFT است.
راهحلهای مقیاسپذیری نقدینگی NFT
با توجه به مشکلاتی که برای نقدینگی NFTها وجود دارد راهکارهایی طبق نمودار بالا برای این چالش درنظرگرفته شده که در ادامه به بررسی آنها میپردازیم:
گروه A: معاملات NFT و پروتکلهای ارزش افزوده
بازار تلاش میکند با تبلیغ برنامههای غیرمتمرکز (DApps)، پروتکلهای زیرساختی و روشهای کمهزینهتر معاملات همتا به همتای NFTها را تسهیل کند. این روشها عبارتند از:
- تجمیعکنندههای بازار توکنهای یکتا
- ابزارهای کشف قیمت
- پروتکلهای معاملاتی غیرمتمرکز توکنهای غیرمثلی
- تقسیمپذیری NFT
۱) تجمیعکننده مارکتپلیس NFT
در میان راهحلهای موجود استفاده از تجمیعکننده بازار NFT، بهترین راهکار برای نقدینگی NFTها است. یک پلتفرم تجمیعکننده، لیست NFTها را از تمام مارکتپلیسها یکجا جمع میکند. دراینصورت، یک لیست کامل و بینظیر در اختیار سرمایهگذاران NFT قرار میگیرد. بهعلاوه از آنجایی که در این پلتفرمها امکان خرید عمده وجود دارد، خریداران میتوانند تا حدود ۴۰% در کارمزد گس صرفهجویی کنند. درحالحاضر، سه برند تجمیعکننده برتر بازار عبارتند از Gem (در حال حاضر تحت مالکیت اپن سی است)، Genie (یونی سواپ لبز آن را خرید) و پلتفرم تجمیعکننده Flip.
خرید تجمیعکنندههای Gem و Genie توسط اوپن سی و یونی سواپ لبز حاکی از آنست که تجمیعکنندهها برای مارکتپلیسهای فردی و استخرهای دیفای در حکم یک ابزار موثر برای جذب ترافیک کاربر هستند. بهعلاوه به دلیل امکان خرید عمده، کارمزد گس و سایر موانع خرید هم کمتر میشود. علیرغم هیاهوی زیادی که پیرامون تجمیعکنندههای NFT شکل گرفت، اما اساسا به سایت سفارش غذای دلیوروو (Deliveroo) یا سایت رزرواسیون هتل و اقامتگاه بوکینگ دات کام (Booking.com) در وب 2 شبیه هستند؛ زیرا فقط اطلاعاتی مانند لیست و قیمت NFT را جمعآوری میکنند و هیچ نقدینگی به بازار تزریق نمیکنند.
۲) ابزار کشف قیمت
این ابزارها برای حل مشکل قیمتگذاری و گمانهزنی NFTها به وجود آمدند و درواقع به کاربر در تصمیمگیری برای سرمایهگذاری کمک میکنند. همچنین کشف قیمت، پایهای است برای توسعه مالی NFT. برخلاف توکنهای مثلی که قیمت بازار آنها به سادگی همگامسازی میشود، قیمتگذاری NFTها پیچیدگیهای خاص خودش را دارد. با توجه به ویژگی همتا به همتا بودن معاملات ممکن است قیمت پیشنهادی، قیمت درخواستی و قیمت واقعی یک NFT یکسان نباشد. در حالحاضر، چند روش برای کشف قیمت توکنهای بیهمتا وجود دارد:
الف) مزایده (Auction):
استفاده از مزایده بیشتر مناسب NFTهایی است که ارزش بالایی دارند، درست مانند اتفاقی که در دنیای فیزیکی سنتی رخ میدهد. در مدلهای سنتی دو نوع مزایده داریم؛ مزایده انگلیسی با مدل قیمتگذاری صعودی و مزایده هلندی که از روش قیمت نزولی استفاده میکند. مزایده NFTها شبیه به مزایده هلندی است. هنرمندان و صاحبان آثار NFT پیش از برگزاری مزایده به مجموعهداران اطلاع میدهند و قیمتهای پیشنهادی آنها را دریافت میکنند. پس از تعیین یک سقف قیمت، مزایده از همان قیمت سقف NFT شروع میشود. در هر دوره از پیشتعیین شده قیمت %X کاهش پیدا میکند تا زمانی که همه مجموعههای NFT با قمیت پیشنهادی فروخته شوند.
مزایده NFT به نفع صادر کننده آن است، اما کارایی سرمایه بازار قربانی نتیجه قیمتگذاری دقیق است؛ زیرا سرمایه پیشنهاد دهندگان قفل میشود و مجموع این سرمایهها بسیار فراتر از ارزش پیشنهادی آن NFT است.
ب) اوراکل توکن غیرمثلی (NFT Oracle)
اوراکلهای NFT مانند چین لینک (Chain Link) میتوانند قیمتهای کف مجموعههای NFT را از بلاکچین بازیابی کنند و قیمت میانگین وزنی زمانی (TWAP) آنها را تخمین بزنند. به این ترتیب از طریق تعیین میانگین قیمتها، محدوده مرجع قیمت در اختیار سرمایهگذاران قرار میگیرد. بههرحال، در این روش یک محدودیت وجود دارد. محاسبه دقیق TWAP نیازمند تعداد زیاد تراکنشها است و به همین خاطر احتمال حملات اوراکل و دستکاری بازار وجود دارد.
ج) الگوریتمهای مبتنی بر یادگیری ماشین
این الگوریتمها برای مجموعههایی از NFT که دارای نقاط داده فراوانی (مانند آمار و ویژگیهای کمیاب) هستند، به خوبی عمل میکند؛ زیرا به طور کلی استفاده از تحلیل کمی برای پیشبینی قیمت روش موثری است.
- به طور مثال NFT Bank یک موسسه مدیریت دارایی NFT است که تقریبا برای ۱۹۰۰ پروژه NFT کشف قیمت انجام میدهد. این شرکت از مدل یادگیری ماشینی و دادههایی ازقبیل متادیتای NFT، تاریخچه فروش، ارزش ویژگیها، طبقهبندی، زمان فروش و سایر موارد استفاده میکند.
- شرکت Upshot نمونه دیگری است که الگوریتمهای تخصصی یادگیری ماشینی را توسعه داده است و برای تعیین قیمت قابل قبول از دادههای تاریخی فروش، دادههای بازار ثانویه و متادیتای NFT استفاده میکند. این شرکت با استفاده از الگوریتمها در هر ساعت بیش از ۲۷۰ هزار آیتم NFT از جمله آیتمهای آرت بلاکس (Art Blocks)، بورد ایپ (Bored Apes) و کریپتو پانکس (CryptoPunks) را قیمتگذاری میکند.
از آنجایی که الگوریتمهای مبتنی بر یادگیری ماشین برای رسیدن به نتایج دقیق نیازمند نقاط داده زیادی هستند، برای قیمتگذاری NFTهایی بهتر است که از نظر دادههای تاریخی فروش، آمار و ویژگیهای کمیاب کامل باشند و نوسان آنها کم باشد. ممکن است سرمایهگذاران استفاده از الگوریتهای مبتنی بر ML را برای پروژههای NFT جدید نادرست بدانند، زیرا NFTهای تازه مینت شده فاقد ویژگیهای کافی برای مقایسه هستند.
د) ارزیابی مبتنی بر همتایی توکن
این نوع ارزیابی شامل دو مکانیسم رایگیری یا پیشنهاد دستی و تحلیل و پیشبینی رفتار میشود. محاسبه نتایج کمی برای گروهی از NFTها مانند هنرهای دیجیتال که عمدتا از نظر ذهنی و طبق احساسات قیمتگذاری میشوند کار دشواری است. بنابراین برای چنین داراییهایی قضاوت جمعی، ارزیابی بهتر و قابل اعتمادتری است.
در این خصوص، شرکت Upshot از یک پروتکل ارزیابی NFT استفاده میکند. در این پروتکل مجموعهای از دادهها ارائه شده و کاربران در ازای ارائه بازخورد و توصیه صادقانه برای پروژههای NFT پاداش دریافت میکنند. توسعهدهندگان با استفاده از این API میتوانند دادههای خود را در پروژههای مختلف ادغام کنند.
۳) پروتکلهای معاملاتی غیرمتمرکز NFT
مارکتپلیس NFT اوپن سی (OpenSea) در اواسط ماه ژوئن به پروتکل سی پورت (Seaport Protocol) مهاجرت میکند. SeaPort یک پروتکل مارکتپلیس وب ۳ با منبع باز است و برای معاملات ایمن و کارآمد NFT طراحی شده است. OpenSea به چند دلیل جلوتر از همتایان دیفای متمرکز است؛ با راهاندازی این پروتکل کارمزد گس حدود ۳۵ درصد کمتر است، تراکنشهای آنچین را به طور شفاف اعلام میکند و به سایر توسعهدهندگان هم اجازه فورک میدهد.
با استفاده از پروتکلهای معاملاتی غیرمتمرکز، توسعهدهندگان شرایط بهتری برای ایجاد بازارهای NFT خودشان دارند و دادههای تراکنش را به زنجیره منتقل میکنند. از این رو، بسیاری از مشکلات پلتفرمهای ابزاری NFT موجود برطرف میشود. توسعهدهندگان میتوانند مارکتپلیسهای خودشان را روی Seaport Protocol بسازند، ارزش را از خارج از پایگاه کاربری موجود خود بیابند و سپس برای اجرا به سایر مارکتپلیسها یا تجمیعکنندهها بروند.
البته با توجه به جدید بودن این پروتکل، هنوز مشخص نیست که آیا میتواند اثر شبکه نقدینگی را در میان پلتفرمهای ابزاری NFT ایجاد کند یا خیر. با این حال توسعه فضای پروتکلهای معاملاتی NFT بدون مجوز، یکی از اهداف اصلی در این حوزه است.
۴) تقسیمپذیری NFT
اصطلاح تقسیمپذیری توکنهای بیهمتا (NFT Fractionalization) یعنی یک NFT به چند قطعه تقسیم شود و به صورت جداگانه در مارکتپلیس معامله شود. در این فرایند یک قرارداد هوشمند توکنهای ERC-721 را به تعدادی F-NFT یا توکنهای مثلی ERC-20 تقسیم میکند. از آنجایی که توکنهای ERC-20 در سیستمهای دیفای قابل استفاده هستند و از طریق ییلد فارمینگ (Yield Farming) در بازارسازهای خودکار (AMM) ارزشگذاری میشوند، روش مناسبی برای کشف قیمت و نقدینگی است. به علاوه از آنجایی که سرمایهگذاران عادی هم میتوانند روی NFTهای گران قیمت سرمایهگذاری کنند، تمرکززدایی و دموکراسی هم بیشتر میشود.
- یکی از برجستهترین پروژههای این حوزه پروتکل غیرمتمرکز فرکشنال دات آرت (Fractional.Art) است. در این پروتکل حاکمیت و مالکیت جمعی یک یا چند NFT امکانپذیر است. کاربر میتواند با اتصال یک کیفپول وب ۳ به Fractional.art یک یا چند جزء از توکن غیرمثلی تقسیم شده را در قالب توکنهای ERC-20 بخرد. دارندگان این نوع توکنها میتوانند در رایگیری کف قیمت NFT شرکت کنند. همچنین، طرح مزایده ۷ روزه این پلتفرم زمانی فعال میشود یک سرمایهگذار بخواهد تمام بخشهای یک NFT را بخرد.
- پلتفرم پارتیبید (PartyBid) یک سازمان نرمافزاری غیرمتمرکز است و توسط PartyDAO توسعه یافته است. PartyBid یک پلتفرم مزایده NFT دارد که از توکنهای بیهمتا در چندین مارکتپلیس ازجمله OpenSea پشتیبانی میکند. هر کاربر میتواند یک تیم (Party) ایجاد کند یا به تیمهای دیگر ملحق شود. هر تیم بعد از تامین حداقل اتر (ETH) موردنیاز میتواند برای خرید بخشی از NFT پیشنهاد دهد. پروسه از طریق قرارداد PartyBid’s MarketWrapper انجام میشود. این قرارداد یک رابط عمومی برای جمعآوری تمام پیشنهادات NFT است. پلتفرم PartyBid با توجه به Fractional.Art ساخته شده تا بعد از مزایده موفق NFTها آنها را تقسیمبندی کند. پیشنهادهای موفق باید ۲.۵ اتر (ETH) و ۲.۵% از ارزش توکن را به عنوان کارمزد پرداخت کنند. هزینه کارمزدها به خزانه PartyDAO واریز میشود.
گروه B: درآمد غیرفعال برای سرمایهگذاران NFT با استراتژی دستهای الماسی (Diamond Hand)
همانطور که در ابتدا اشاره شد یکی از مشکلات نقدینگی NFT ها این است که سرمایهگذاران، نگهداری دارایی NFTهایشان را ترجیح میدهند. در حقیقت، سرمایهگذاران NFT تمایلی به محقق کردن سود ندارند. برای رفع مشکلات نقدینگی NFT حاصل از این الگوی رفتاری، ۳ راهکار مهم با الهام از دنیای مالی سنتی پیشنهاد میشود
- وامهای با پشتوانه NFT و موقعیت بدهی وثیقهدار (CDP)
- استخرهای نقدینگی NFT
- وامدهی و استقراض NFT
این راهکارها علاوه بر ایجاد درآمد غیرفعال و بهبود کارآیی سرمایه برای سرمایهگذاران NFT موجب تزریق نقدینگی به بازار میشوند. بسیاری از پلتفرمهای متعلق به این گروه از راهکارهای گروه A نیز استفاده میکنند.
۱) وامهای با پشتوانه NFT / موقعیت بدهی وثیقهدار (CDP)
ضریب بدهی در بازارهای جهانی هنرهای زیبا حدود ۳۵% (۲۴ میلیارد دلار به ۶۵ میلیارد دلار) و ضریب بدهی در بازار NFTها از اول ماه مه ۲۰۲۲ فقط ۰.۵% (تقریبا ۲۵۰ میلیون دلار به ۳۷ میلیون دلار) بوده است. این مقایسه حاکی از آن است که با افزایش حجم کل بازار، باید انتظار افزایش نقدینگی NFTها را داشت.
صادرکنندگان وام دو دسته هستند؛ همتا به همتا (P2P) و همتا به پروتکل (P2Protocol). اکثر وامها از طریق پلتفرمهای وامدهی همتا به همتا مانند پلتفرم NFTFi و Arcade صادر میشوند. سایر موارد از طریق تامینکنندگان وام همتا به استخر (P2Pool) ازقبیل BendDAO، DropsDAO، PineDAO، Goblin Sax و … صادر میشوند. درحالحاضر، حجم وام مجموع بازار برای وامهای با پشتوانه NFT بیش از ۲۵۰ میلیون دلار است. در صورتی که نوسان بازار بیشتر باشد، وامدهندگان NFT میتوانند بازده بالاتری نسبت به وامهای سنتی با پشتوانه کریپتو دریافت کنند.
الف) پلتفرمهای وامدهی با پشتوانه NFT همتا به همتا
پلتفرمهای NFTFi و Arcade از بزرگترین پلتفرمهای وامدهی NFT هستند. با توجه به نوسانها و عدم قطعیت آیتمهای NFT، فقط از توکنهای یکتای بلوچیپ (Blue chip) در این دو پلتفرم P2P پشتیبانی میشود.
- پلتفرم NFTFi روی پروتکل وامدهی NFT متااستریت (MetaStreet) ساخته شده است. دارندگان NFT میتوانند در ازای وثیقهگذاری توکنهای غیرمثلی خود، رپداتر (WETH) یا توکن دای (DAI) را قرض بگیرند. وامدهندگان نیز در ازای ارائه وام، سود دریافت میکنند. نرخ درصدی سالانه (APR) وامهای ۹۰ روزه پلتفرم NFTFi بیش از ۱۰۰۰% است، درحالیکه میانگین وامهای طولانی مدت تقریبا ۹۰% است. این شرکت از زمان آغاز به کار خود در ماه مه ۲۰۲۰ تا جولای ۲۰۲۲ تعداد ۱۳٬۳۶۳ وام را به ارزش ۲۱۷ میلیون دلار مدیریت کرده است. بهره وام این پلتفرم برابر ۵% است. رپد کریپتوپانک (Wrapped crypto Punks) و توکنهای بیهمتا بورد ایپ یات کلاب (BAYC) از جمله NFTهای وثیقهای در پلتفرم NFTFi هستند.
پلتفرم وامدهی Arcade روی پروتکل Pawn ساخته شده و از زمان آغاز به کار در سال ۲۰۲۲، حدود ۲۰ میلیون دلار وام پرداخت کرده است. کاربران میتوانند در ازای وثیقه گذاشتن داراییهای NFT، رپد اتریوم (wETH)، دای (DAI) و یواسدیسی (USDC) بگیرند. پلتفرم Arcade بر خلاف پلترم وامدهی NFTFi هنگام دریافت وام ۲% از اصل وام را دریافت میکند.
این دو پلتفرم وامدهی همتا به همتا هیچگونه ریسکی را متعهد نمیشوند و از قیمتگذاری الگوریتمی استفاده نمیکنند. بههرحال، به دلیل شرایط تطابق وامها، مقیاسپذیری کمتر میشود و وامگیرندهها باید منتظر پیشنهاد طرف مقابل بمانند.
ب) وامهای با پشتوانه NFT همتا به پروتکل
حجم بازار وامدهی همتا به پروتکل هنوز کوچک (۳۰ تا ۵۰ میلیون دلار) است. مهمترین پلتفرمهای این بخش عبارتنداز BenDAO Drops ،Pine ،Goblin Sax ،JPEG’d و Defrag. برخی پلتفرمهای وامدهی مانند BendDAO برای تشویق صاحبان NFT به تامین نقدینگی استخرها از قراردادهای Vote escrow استفاده میکنند. به این ترتیب در ازای قفل سرمایه در زمان مشخص، پاداش توکنها بیشتر میشود. پلتفرمهای وامدهی P2Protocol همانند استخرهای نقدینگی دیفای (DeFi) به منظور افزایش نرخ بهره وامدهندگان، توکنهای حاکمیتی را منتشر میکنند.
برای حل مشکل سرعت کند تطابق وامها در مارکتپلیسهای وامدهی P2P، پروژههای وامدهی همتا به پروتکل از نقدینگی آنی استفاده میکنند. اما عیب کار اینجاست که اتوماتیک کردن شرایط وام نیازمند دادههای کافی مانند قیمت واقعی و شناسایی ویژگیهای کمیابی است. بنابراین شرایط وامدهی فقط به NFTهایی که دارای ویژگیهای کمی هستند و از قبل نقد شدهاند، محدود میشود.
وامدهندگان وامهای با پشتوانه NFT با وجود وثیقهگذاری بیش از حد (حداقل ۵۰%) نسبت به وامدهندگان سنتی با پشتوانه کریپتو متحمل ریسکهای بیشتری میشوند؛ زیرا هنگامی که ارزش NFT کمتر از مبلغ وام باشد، وامگیرندگان از بازپرداخت وام خودداری میکنند. بسیاری از پلتفرمهای وامدهی برای جلوگیری و کاهش چنین خطراتی از ابزارهایی مانند کشف دقیق قیمت، آنالیز ریسک اعتبار و بیمه وام استفاده میکنند. همه این موارد خدمات ارزش افزوده مهمی بهشمار میآیند.
از آنجایی که مارکتپلیس وامدهی NFT هنوز جامع و کامل نیست، ممکن است در آیندهای نزدیک با الهام از تجمیعکنندههای مارکتپلیس NFT، زیرساختها و تجمیعکنندههای وامهای با پشتوانه NFT هم شکل بگیرد. علاوه بر پلتفرم MetaStreet، پلتفرم Spice Finance یک پروژه جدید است که قصد دارد وامهای همتا به پروتکل موجود را روی یک پلتفرم واحد ادغام کند. بهعلاوه، یک ابزار ارزیابی NFT یادگیری ماشینی و سیستم ریسک اعتباری را به عنوان زیربنای پلتفرم وام یکپارچه ایجاد کرده است.
بیشترین ریسک چنین پروژههایی از یکپارچهسازی و ترکیبپذیری در سطح بالا ناشی میشو،د چراکه پروژهها وارث خطرات و ریسکهای برنامههای اجرایی هستند.
2) استخرهای نقدینگی NFT
استخرهای نقدینگی NFT را میتوان به دو دسته استخرهای نقدینگی استیکینگ و استخرهای نقدینگی معاملاتی تقسیم کرد. این طبقهبندی با الهام از استخرهای نقدینگی دیفای است. تنها تفاوت اصلی این است که کاربر میتواند NFTهایی که ویژگی و کف قیمت مشابه دارند را به یک استخر نقدینگی واریز کند و در عوض توکنهای همتا مانند توکنهای ERC-20 را ضرب کند. توکنهای همتا در حکم نماینده دارایی کاربر هستند و کاربر میتواند آنها را با داراییهای موجود در استخر سواپ کند.
سرعت تامین نقدینگی در استخرها بیشتر است، چراکه تامین کنندههای نقدینگی میتوانند به راحتی در ازای واریز NFT توکنهای همتای متناظر ضرب کنند و از طریق بازارسازهای خودکار دیفای آنها را مبادله کنند (مثلا تامینکننده نقدینگی پلتفرم NFTX میتواند از سوشی سواپ استفاده کند). علاوه بر استخر نقدینگی NFTX، پلتفرم NFT20 هم استخر نقدینگی توکنهای یکتا است. از آنجایی که معمولا در استخرهای نقدینگی ضرب توکنهای مثلی انجام میشود، اغلب شامل پروتکلهای تقسیمپذیری NFT هم میشوند.
در صورت قیمتگذاری اشتباه، کاربران NFT هم میتوانند همانند دیفای با استفاده از آربیتراژ پروسه کشف قیمت را تسهیل کنند. بهعلاوه، ارائه دهندگان نقدینگی معمولا توکنهای تامین نقدینگی را با هدف افزایش پاداش استیک میکنند. با توجه به نوسان و گمانهزنیهای بیشتر در حوزه NFTها، ممکن است ریسک اسلیپیج (Slippage) هم برای پلتفرمها و هم برای سرمایهگذاران یک چالش باشد.
3) اجاره NFT
اجاره NFT روش دیگری برای کسب درآمدغیر فعال از توکنهای غیرمثلی است. استاندارد ERC-4907 دابل پروتکل (Double Protocol) سیامین استاندارد رسمی ERC روی شبکه اتریوم است. استاندارد ERC-4907 رویکرد نوآورانهای دارد و با اضافهکردن ویژگی «انقضا»، امکان انقضای خودکار کاربر را به وجود میآورد. پروژههای مبتنی بر ERC-4907 میتوانند به راحتی پس از اتمام دوره اجاره، حق استفاده کاربر را به طور خودکار قطع کنند. این مکانیزم موجب توسعه مبحث اجاره NFT و ایجاد مشتقات بیشتر در این حوزه میشود.
اجاره NFT در موارد مختلف ازقبیل بازی، هنر، تصاویر نمایه (PFP)، NFT عضویت و سایر موارد قابل اجرا است. بهطورمثال ممکن است نمایشگاههای هنری، برندها یا رویدادها، NFTهای هنری دیجیتال خاص را که با برنامههای آنها مطابقت دارد اجاره دهند یا اگر کسی بخواهد قبل از یک تعهد بلندمدت برای مدتی به یک انجمن ملحق شود، میتواند یک NFT عضویت را اجاره کند.
بیشترین کاربرد اجاره NFTها با توجه به اندازه متاورس، حوزه گیمینگ است. شاید در آینده قیمت زمینهای مجازی افزایش پیدا کند زیرا بسیاری از مالکان با این امید که برندها و کاربران بیشتری جذب بازیها میشوند، روی حجم زیادی از زمینها سرمایهگذاری کردهاند تا با اجاره زمینها برای کاربردهای متنوع درآمد غیرفعال بیشتری داشته باشند. بهعلاوه بازیکنان برای بازی یا کسب امتیاز به داراییهای درون بازی مانند حیوانات خانگی، شخصیتها و سایر آیتمها نیاز دارند. درصورتی که یک بازیکن تمایلی به خرید NFT بازی نداشته باشد یا قادر به خرید نباشد، میتواند به راحتی NFT بازی را اجاره کند. در این صورت نقدینگی NFT هم بیشتر میشود.
سایر راهحلهای نقدینگی NFT چیست؟
به نظر میرسد در خصوص افزایش نقدینگی NFT، جوامع پلتفرم نقش موثری دارند. البته جوامعی که کاربران آن با ارزشها و سلایق پروژه NFT همسو باشند. در اغلب موارد بازاریابی عمودی و برحسب تقاضای جامعه انجام میشود. چنین مارکتپلیسهایی برای پروژههایی مناسب است که میخواهند از اعتبار و کاربرد توکن در میان اعضای جامعه استفاده کنند. در مقابل، صاحبان پروژه هم حس تعلق و مالکیت دارند، زیرا در رایگیری طراحی بازار برای ارائه تجربه کاربری خاص مشارکت میکنند.
سازمانهای خودگردان مستقل (DAO) برای توسعه چنین مارکتپلیسهایی یک مکان ارگانیک و ایدهآل هستند. بهعلاوه، بازارهای NFT متمرکز هم در حال بررسی ویژگیهای جامعه هستند. به طور مثال نسخه بتای مارکتپلیس NFT کوین بیس (Coinbase) بر ایجاد یک جامعه اجتماعی برای خریداران و فروشندگان تمرکز دارد.
جمعبندی
بعد از بحرانهای نقدینگی اخیر در پلتفرمهای وامدهی، حساسیت نقدینگی پلتفرمها بیشتر شد. تمام راهکارهای نقدینگی NFT که به آنها اشاره کردیم احتمالا مسئله نقدینگی را با توجه به اندازه فعلی بازار حل میکنند. اما به هر حال، راهکارهای بلندمدت تامین نقدینگی توکنهای بیهمتا باید از صنایع مختلف NFT سرچشمه بگیرد. NFTها یک سفر هیجانانگیز به سمت آینده هستند. تمام کسبوکارها و افراد مشهور در همه زمینهها از ورزش گرفته تا برندهای مد، سرویسهای پخش موسیقی و آموزش با پروژههای متاورسی و فناوریهای بلاکچین همکاری میکنند. بنابراین، به نظر میرسد بهترین و موثرترین راه برای افزایش نقدینگی NFT