فرض کنید یک بانک بخواهد خدمات مرتبط با ارزهای دیجیتال از خرید و فروش بیتکوین گرفته تا انتقال استیبلکوینها را به مشتریان خود ارائه دهد. در گذشته، بانک باید تمام امکانات لازم از زیرساخت بلاکچین گرفته تا کیف پول ارز دیجیتال و سازوکارهای امنیتی را خودش از صفر طراحی و پیادهسازی میکرد. این فرآیند پیچیده، پرهزینه و زمانبر بود و به چنیدن تیم تخصصی نیاز داشت. اما امروز بانکها و شرکتهای مالی بهلطف ارائهدهندگان کریپتو بهعنوان سرویس (Crypto-as-a-Service) میتوانند تنها با اتصال به چند API ساده، بدون اینکه درگیر جزئیات شوند، خدمات کریپتویی خود را ظرف چند روز فعال کنند.
سرویسهای CaaS با ارائه مجموعه کاملی از نرمافزارها و زیرساختهای ازپیشآماده به بانکها، فینتکها و شرکتها کمک میکنند تا به جای نگرانی در مورد پیچیدگیهای بلاکچین، روی مشتران خود متمرکز بمانند و هزینه و زمان کمتری را صرف راهاندازی خدمات کریپتویی خود کنند. اگر علاقهمند هستید بدانید کریپتو به عنوان سرویس (CaaS) چیست، مزایای استفاده از این راهکارها چیست و چه کاربردهایی دارند، با این مطلب از میهن بلاکچین همراه باشید.
نکات کلیدی کریپتو به عنوان سرویس (CaaS) راهکاری شبیه به مدل نرافزار بهعنوان سرویس (SaaS) است که به بانکها و شرکتها اجازه میدهد با استفاده از API و پلتفرمهای ازپیش آماده، خدمات کریپتویی خود را راهاندازی کنند.
بهلطف سرویسهای CaaS زمان راهاندازی خدمات مربوط به داراییهای دیجیتال از سالها به چند روز یا حداکثر چند هفته کاهش یافته است.
بانکها، فینتکها، نئوبانکها و شرکتهای پردازش پرداخت میتوانند از خدمات ارائهدهندگان «کریپتو بهعنوان سرویس» برای راهاندازی پلتفرمهای رمزارزی خود استفاده کنند.
کریپتو به عنوان سرویس (CaaS) چیست؟

کریپتو بهعنوان سرویس (Crypto-as-a-Service یا CaaS) یک راهکار زیرساختی مبتنی بر ابر است به کسبوکارها، فینتکها و توسعهدهندگان اجازه میدهد بدون اینکه درگیر ساخت و نگهداری فناوریهای زیربنایی شوند، خدمات کریپتویی را مستقیماً در محصولات خود ادغام کنند. در واقع، ارائهدهندگان کریپتو بهعنوان سرویس، تمام ابزارهای لازم از کیفپول ارز دیجیتال و موتورهای معاملاتی گرفته تا درگاه پرداخت، زیرساختهای نگهداری و ذخیرهسازی دارایی و حتی ابزارهای انطباق با قوانین را بهصورت آماده ارائه میکنند. این خدمات معمولاً از طریق API یا پلتفرمهای وایتلیبل (White-label platforms) ارائه میشوند تا شرکتها بتوانند خدمات مرتبط با داراییهای دیجیتال را با برند خودشان به مشتریان عرضه کنند.
درست مانند سایر مدلهای “as-a-Service” ازجمله نرمافزار بهعنوان سرویس (SaaS) یا بلاکچین بهعنوان سرویس (BaaS) این ساختار به تمام کسبوکارها از استارتآپها گرفته تا شرکتهای بزرگ کمک میکند تا در کوتاهترین زمان و با کمترین هزینه وارد عرصه ارزهای دیجیتال شوند.
در سپتامبر ۲۰۲۵، بخش نهادی کوینبیس (Coinbase Institutional) بخش کریپتو بهعنوان سرویس را یکی از حوزههای استراتژیک و روبهرشد شرکت معرفی کرد.
شرکت پانترا کپیتال (Pantera Capital) هم از سال ۲۰۱۳ با سرمایهگذاریهای هدفمند در زیرساختها، ابزارها و فناوریهایی که به گسترش CaaS کمک میکنند، نقش مهمی را در رشد این حوزه ایفا کرده است. آنها با تقویت پشتصحنه سیستمهایی مانند خزانهداری دیجیتال، متولیان حضانتی و کیفپولها، بهنوعی موتور محرک لایههای خدماتی CaaS شدهاند و به تسریع رشد این صنعت کمک کردهاند.
مزایای کریپتو بهعنوان سرویس چیست؟
مدلهای کریپتو بهعنوان سرویس، مجموعهای از مزایا و امکانات کاربردی را در اختیار کسبوکارها قرار میدهند تا بتوانند بدون پیچیدگیهای فنی، خدمات مرتبط با ارزهای دیجیتال را سریعتر و ارزانتر در سیستمهای خود ادغام کنند. مهمترین مزایای این مدل عبارتند از:
۱. راهاندازی سریع و آسان: با استفاده از راهکارهای CaaS دیگر نیازی به توسعه زیرساختها و خدمات از صفر نیست. شرکتها میتوانند امکانات کریپتویی مانند کیفپول یا پرداخت با ارزهای دیجیتال را ظرف چند روز فعال کنند.
۲. مدلهای پرداخت منعطف: کسبوکارها میتوانند هزینه استفاده از ابزارها و خدمات CaaS را بهصورت اشتراک ماهانه یا براساس میزان استفادهشان پرداخت کنند تا هزینهها با درآمدشان همسو شود. این مدل، نیاز به سرمایهگذاری سنگین اولیه را از بین میبرد.
۳. حذف پیچیدگیهای بلاکچین: شرکتها میتوانند مدیریت فنی و زیرساختی بلاکچین را برونسپاری کنند و درعین حال از یک بکاند قوی و سطح سازمانی بهرهمند شوند. این سیستمها تقریباً همیشه در دسترس هستند، بهصورت لحظهای تحت نظارت قرار دارند و در صورت بروز خطا، بهطور خودکار بازیابی میشوند.
۴. ابزارهای مخصوص توسعهدهندگان: توسعهدهندگان با استفاده از رابطها (API) و کیتهای توسعه نرمافزار (SDK) ارائهشده توسط CaaSها میتوانند کارهایی مانند ساخت کیف پول، مدیریت کلیدها، تسویهحسابهای آنچین، اجرای قراردادهای هوشمند و ساخت محیطهای آزمایشی را بهراحتی انجام دهند.
۵. برندسازی و طراحی اختصاصی: پلتفرمهای CaaS با ارائه نسخههای وایت لیبل و رابطهای کاربری ساده به تیمهای غیرفنی اجازه میدهند ظاهر و ساختار خدمات خود را مطابق با برندشان تنظیم کنند. آنها میتوانند نوع داراییهای پشتیبانیشده، شیوه ورود کاربران و مدلهای کارمزدی را به دلخواه تنظیم کنند.
۶. خدمات جانبی ارزشافزا: برخی پلتفرمهای CaaS معمولاً یکسری خدمات جانبی مانند ابزارهای شناسایی تقلب، گزارشدهی خودکار مالیاتی، مدیریت خزانه چندامضایی و پلهای میانزنجیرهای برای انتقال دارایی بین شبکههای مختلف را نیز در بستههای خود ارائه میدهند.
این ویژگیها کمک میکنند تا ارزهای دیجیتال از یک فناوری پیچیده و تخصصی به یک منبع درآمد پایدار در دل کسبوکارها تبدیل شوند؛ درحالیکه شرکت میتواند روی فعالیت اصلی خودش متمرکز بماند.
کاربردهای پلتفرمهای کریپتو بهعنوان سرویس چیست؟

جهان با سرعت بهسوی اقتصاد کریپتومحور حرکت میکند و تعامل افراد و شرکتها با داراییهای دیجیتال روزبهروز بیشتر میشود. این تغییر نتیجه آشنایی کاربران با کیفپولهای بلاکچینی، اپلیکیشنهای غیرمتمرکز (dApps) و تراکنشهای درونزنجیرهای است. بهعلاوه، بهلطف رابطهای کاربری سادهتر، منابع آموزشی بهتر و واقعیشدن کاربردهای بلاکچین در زندگی روزمره سرعت این تغییر هر روز بیشتر میشود.
بااینوجود، برای اینکه ارزهای دیجیتال بهمعنای واقعی به جریان اصلی اقتصاد تبدیل شوند و به پذیرش گسترده برسند، باید یک پل ارتباطی شکاف میان دنیای مالی سنتی (TradFi) و امور مالی غیرمتمرکز (DeFi) را پر کند. مؤسسات مالی تمایل دارند از مزایای کریپتو مانند سرعت بالا، قابلیت برنامهریزی و دسترسی جهانی بهرهمند شوند؛ اما ترجیح میدهند مدیریت پیچیدگیهای فنی، امنیتی، زیرساختی و تامین نقدینگی آن را به واسطههای قابلاعتماد بسپارند. این همگرایی، زمینه ورود میلیاردها کاربر جدید به دنیای بلاکچین را فراهم میکند. یکی از بهترین راهکارها برای تحقق این هدف استفاده از پلتفرمهای کریپتو بهعنوان سرویس است.
بانکها
بانکها نخستین گروهی هستند که بهصورت جدی از راهکارهای کریپتو بهعنوان سرویس استفاده میکنند. بسیاری از آنها برای ارائه خدماتی نظیر نگهداری امن داراییها در سطح سازمانی، ذخیرهسازی بیمهشده و معاملات اسپات رمزارزهایی مانند بیتکوین و اتریوم با متولیان کریپتویی تحت نظارت قانونی مانند کوینبیس کاستودی (Coinbase Custody)، انکوریج دیجیتال (Anchorage Digital) و بیتگو (BitGo) همکاری میکنند. خدماتی همچون نگهداری حضانتی داراییها، اجرای معاملات و استقراض و وامدهی ارزهای دیجیتال، نخستین گامهای ادغام کریپتو در بانکداری محسوب میشوند و به بانکها کمک میکند مشتریان خود را در کنار سیستمهای سنتی، وارد دنیای رمزارزها کنند.
اما این تازه شروع کار است. بانکها میتوانند با استفاده از پروتکلهای دیفای، از داراییهای بلااستفاده خود یا سپردههای مشتریان، سودبهمراتب بالاتری بهدست بیاورند. بهطور مثال، میتوانند استیبلکوینها را در بازارهای وامدهی غیرمتمرکز مانند مورفو (Morpho)، آوه (Aave) یا کامپاند (Compound) سپردهگذاری کنند یا از طریق مشارکت در استخرهای نقدینگی بازارسازهای خودکار (AMMs) مانند یونیسواپ (Uniswap) سود شفاف و آنی بهدست بیاورند. سود حاصل از این پلتفرمها معمولا از محصولات با درآمد ثابت سنتی بیشتر است.
یکی دیگر از فرصتهای بزرگ در این مسیر، توکنیزهکردن داراییهای دنیای واقعی (RWA) نهفته است. بانکها میتوانند اوراق بهادار سنتی مانند اوراق خزانهداری آمریکا، اوراق قرضه شرکتی، اعتبارات خصوصی یا حتی صندوقهای املاک و مستغلات را به صورت توکن روی بلاکچینهایی مانند اتریوم، پالیگان یا بیس ایجاد و عرضه کنند. سپس این داراییهای توکنیزهشده را میتوان در پروتکلهای دیفای مانند مورفو (برای وامدهی)، پندل (تقسیم سود) یا سنترفیوژ (اعتبارات خصوصی) بهصورت همتابههمتا معامله کرد، در حالی که الزامات قانونی همچون احراز هویت (KYC) و قوانین ضد پولشویی (AML) از طریق کیفپولهای تأییدشده یا خزانههای نهادی رعایت میشود. همچنین، بانکها میتوانند از داراییهای توکنیزهشده بهعنوان وثیقه باکیفیت در بازارهای وامدهی دیفای استفاده کنند.
از سوی دیگر، بانکها میتوانند ازطریق کیفپولهای داخلی یا حسابهای فرعی حضانتی، دسترسی مستقیم به استیبل کوینها را برای مشتریان خود فراهم کنند. بهاین ترتیب، کاربران میتوانند تتر (USDT)، یواسدی کوین (USDC) یا دلارهای دیجیتال بیمهشده توسط شرکت بیمه سپرده فدرال ایالات متحده (FDIC) را مستقیماً در اپلیکیشن بانکی خود نگه دارند و بدون خروج از اکوسیستم بانک، از آنها برای پرداختها، حوالهها یا حتی فعالیتهای ییلد فارمینگ استفاده کنند. این مدل که بهاصطلاح «باغ محصور (Walled Garden)» نامیده میشود، شبیه به رویکرد نئوبانکها است؛ اما با این تفاوت که اعتماد و نظارت کامل قانونی وجود دارد.
احتمالا در آینده، بانکهای بزرگ کنسرسیومهایی را برای صدور استیبلکوینهای اختصاصی خود تشکیل دهند. این توکنها با نسبت ۱:۱ با ذخایر واقعی پشتیبانی میشوند، بهصورت آنی روی زنجیرههای عمومی تسویه میشوند و در عینحال از مقررات قانونی پیروی میکنند؛ بهاین ترتیب پلی میان نظام مالی سنتی و دنیای پول برنامهپذیر ایجاد میشود.
بنابراین، بانکهایی که بلاکچین را بهعنوان زیرساخت اصلی خود بپذیرند، میتوانند در نسل بعدی اقتصاد دیجیتال، ارزش تریلیون دلاری را از آنِ خود کند.
فینتکها و نئوبانکها
فینتکها و نئوبانکها (Neobanks) با سرعت زیادی در حال ادغام ارزهای دیجیتال در خدمات اصلی خود هستند. بسیاری از آنها از طریق همکاری با پلتفرمهای معتبری مانند رابینهود (Robinhood)، رولوت (Revolut) و Webull بستر یکپارچهای را برای نگهداری امن داراییهای دیجیتال و معاملات کاربران خود مهیا کردهاند. علاوهبر این، دسترسی به نسخههای توکنیزهشده سهام سنتی را نیز فراهم کردهاند تا کاربران بتوانند بهصورت یکپارچه در بازارهای مالی متعارف و مبتنی بر بلاکچین فعالیت کنند.
اما فینتکها فقط به همکاری با دیگران بسنده نکردهاند؛ بسیاری از آنها با کمک رهبران حوزه توسعه بلاکچین مانند آلکمی (Alchemy) در حال ایجاد زیرساختهای بلاکچینی اختصاصی خود هستند.آلکمی با ارائه خدماتی مانند زیرساخت نود مقیاسپذیر، APIهای بهبودیافته و ابزارهای توسعهدهنده، ساخت شبکههای سفارشی لایه ۱ و لایه ۲ را آسان میکند. فینتکها با استفاده از این امکانات میتوانند بلاکچینهای اختصاصی خود را برای کاربردهایی مانند پرداختهای سریع، تایید هویت غیرمتمرکز و توکنیزهکردن داراییهای واقعی طراحی کنند. همه اینها در حالی است که الزامات قانونی رعایت میشود و هزینه راهاندازی شبکه نیز به حداقل میرسد.
گام بعدی فینتکها در مسیر ورود عمیقتر به دنیای کریپتوکارنسی، انتشار استیبلکوین اختصاصی است. آنها با استفاده از پروتکل غیرمتمرکز M^0 میتوانند استیبلکوینهای دارای پشتوانه باکیفیت مانند اوراق خزانهداری آمریکا را مینت کنند. این مدل به فینتکها اجازه میدهد تا کوینهای خود را بر اساس تقاضا صادر کنند، روی اقتصاد توکن ازجمله نحوه محاسبه سود و مکانیسم بازخرید توکنها کنترل کامل داشته باشند و از طریق ذخایر شفاف روی بلاکچین با قوانین مالی هماهنگ باقی بمانند. همچنین، میتوانند از طریق مشارکت در سازمانهای مستقل غیرمتمرکز (DAO) در حاکمیت مشترک نقش فعال داشته باشند.
علاوهبراین به استخرهای نقدینگی گستردهتر در صرافیهای بزرگ و پروتکلهای دیفای دسترسی پیدا میکنند که باعث کاهش پراکندگی نقدینگی و درنتیجه افزایش پذیرش کاربران میشود. فینتکها با استفاده از راهکارهای کریپتو بهعنوان سرویس نهتنها منابع درآمد جدیدی ایجاد میکنند؛ بلکه جایگاه خود را بهعنوان پیشگامان پولبرنامهپذیر تثبیت میکنند و با ارائه خدمات مالی خلاقانه، وفاداری مشتریان را در بازار رقابتی اقتصاد دیجیتال افزایش میدهند.
شرکتهای پردازش پرداخت
شرکتهای پرداخت در حال ساخت مدلهایی موسوم به «ساندویچهای استیبلکوینی (stablecoin sandwiches)» هستند؛ یک ساختار چندلایه فرامرزی که از یک طرف پولهای فیات مانند دلار دریافت میشود و از طرف دیگر نقدینگی فوری و کمهزینه را در کشور مقصد تحویل میدهد. این مدل باعث کاهش کارمزدهای تبدیل ارز و حذف واسطهها میشود و تاخیر در تسویه حساب را بهحداقل میرساند. عناصر این ساختار به شرح زیر است:
- لایه بالایی یا ورود پول (Onramp): فرض کنید شخصی در ایالات متحده دلار خود را به یک شرکت پرداخت مانند استرایپ (Stripe)، سرکل (Circle)، ریپل (Ripple) یا حتی نئوبانکی مانند مرکوری (Mercury) ارسال میکند.
- لایه میانی یا مینت (Minting): پول دریافتی بلافاصله با نسبت ۱:۱ به یک استیبلکوین تحت نظارت قانونی، معمولاً USDC شرکت سرکل، USDP شرکت پکسوس یا دلار دیجیتالی صادرشده توسط بانکها تبدیل میشود.
- لایه پایینی یا خروج پول (Offramp): استیبلکوین ایجادشده به یک استیبلکوین محلی در کشور مقصد مانند aARS (وابسته به پزوی آرژانتین)، BRLA (برزیل) یا MXNA (مکزیک) یا حتی نمونههای آزمایشی ارز دیجیتال بانک مرکزی (CBDC) تبدیل میشود.
- تسویه نهایی (Settlement): در نهایت، وجه به حساب بانکی محلی، کیفپول موبایلی یا حساب پذیرنده واریز میشود. این روش تقریبا آنی و با هزینهای کمتر از ۰.۱٪ از کل مبلغ انجام میشود، در حالیکه انتقال پول از طریق سیستم سنتی سوئیفت (SWIFT) بین ۳ تا ۷٪ هزینه دارد و روزها زمان میبرد.
حتی وسترن یونیون (Western Union) غول قدیمی انتقال پول که سالانه بیش از ۳۰۰ میلیارد دلار را پردازش میکند، اخیرا به ادغام استیبلکوینها در اکوسیستم خود روی آورده است. مدیرعامل این شرکت، دِوین مکگراناهان (Devin McGranahan)، در جولای ۲۰۲۵ اعلام کرد:
«وسترن یونیون تا پیش از تصویب قانون جینیس (Genius Act) نسبت به رمزارزها رویکرد محتاطی داشت؛ زیرا نگران نوسان قیمت و مقررات نامشخص بودیم. تصویب این قانون باعث تغییر رویه ما شد.»
او در جلسه گزارش درآمد سهماهه سوم سال ۲۰۲۵ گفت:
«با مشخصتر شدن قوانین، فرصتهای واقعی برای ادغام داراییهای دیجیتال در کسبوکار ما ایجاد شده است. اکنون در حال آزمایش استفاده از استیبلکوینها برای تسویه حسابهای خزانهداری و پرداخت به مشتریان هستیم تا بهواسطه بلاکچین از مشکلات بانکداری سنتی و واسطهها رها شویم.»
در همین حال، پلتفرم انتقال وجه همتابههمتای بانکی زل (Zelle) که توسط کنسرسیومی از بانکهای بزرگ آمریکا مانند جیپیمورگان (JPMorgan)، بنکآوآمریکا (Bank of America)، ولزفارگو (Wells Fargo) پشتیبانی میشود، در اکتبر ۲۰۲۵ پروژهای را برای استفاده از استیبل کوینها در نقلوانتقالهای فرامرزی معرفی کرد. زل سالانه بیش از ۱ تریلیون دلار را بدون دریافت کارمزد، در داخل آمریکا جابهجا میکند و بیش از ۱۵۰ میلیون کاربر و ۲۳۰۰ مؤسسه مالی از خدمات آن استفاده میکنند. اکنون زل با معرفی این طرح قصد دارد تا همان سرعت و اطمینان انتقال داخلی را از طریق استیبل کوینها در سطح جهانی فراهم کند.
بانکها، فینتکها و شرکتهای پرداخت با بهرهگیری از راهکارهای کریپتو بهعنوان سرویس (CaaS) میتوانند دامنه خدمات جهانی خود را گسترش دهند، روابط تجاری را عمیقتر کنند و مدلهای پرداخت سریعتر و ارزانتری را به کاربران ارائه دهند.
جمعبندی
کریپتو بهعنوان سرویس (Caas) مدلی است که به شرکتها و مؤسسات مالی اجازه میدهد بدون درگیر شدن با پیچیدگیهای فنی بلاکچین، خدمات مرتبط با ارزهای دیجیتال را در محصولات خود ادغام کنند. هدف اصلی راهکارهای CaaS پنهان کردن پیچیدگیهای دنیای کریپتو از دید کاربر نهایی است. همانطور که هیچکس هنگام تماشای فیلم در نتفلیکس به زیرساخت ابری آن فکر نمیکند، در آینده نیز مردم بدون اینکه متوجه باشند از بلاکچین برای پرداختهای برونمرزی، سرمایهگذاری، مدیریت داراییهای دیجیتال و حتی خرید داراییهای توکنیزه استفاده خواهند کرد. بنابراین، برندگان این تحول شرکتهایی هستند که از همین امروز با بهرهگیری از خدمات CaaSها، بلاکچین را بهعنوان زیرساخت اصلی کسبوکارشان در نظر بگیرند.












