یکی از دغدغههای فعالان بازارهای سرمایه کاهش قیمت دارایی بعد از خرید است. حالا راهکار چیست؟ آیا باید ارز خریداری شده را با ضرر بفروشیم یا بیتفاوت منتظر افزایش قیمت بمانیم؟ آیا میتوانیم در قیمت پایینتر دوباره خرید کنیم و ضرر را جبران کنیم. راهکار سوم همان استراتژی میانگین کم کردن (Averaging Down) است. در حقیقت سرمایهگذار با توزیع سرمایه و خرید به صورت محلهای در سطوح قیمتی پایینتر متحمل ریسک کمتری میشود. با میهن بلاکچین همراه باشید تا ببینیم چطور و چه زمانی میتوانیم از استراتژی میانگین کم کردن استفاده کنیم.
میانگین کم کردن چیست؟
به عنوان یک استراتژی سرمایهگذاری، میانگین کم کردن (Averaging Down) شامل سرمایهگذاری بیشتر روی یک دارایی میشود که پس از سرمایهگذاری اصلی، قیمت آن دارایی کاهش چشمگیری داشته باشد. این کار متوسط قیمت خرید آن دارایی را کاهش میدهد و ممکن است منجر به ایجاد بازدهی (درآمد) شود. از طرفی این دیدگاه وجود دارد که سرمایهگذار سهم بیشتری از سرمایه خود را در یک معامله از دست بدهد؛ به همین دلیل اختلاف نظر زیادی بین سرمایهگذاران و تریدرها درباره منطق استفاده از میانگین کم کردن وجود دارد.
طرفداران روش میانگین کم کردن آن را به عنوان یک رویکرد مقرونبهصرفه برای کسب ثروت میدانند. این روش اغلب توسط معاملهگران بلندمدت و کسانی که خلاف جهت روند غالب بازار معامله میکنند، پذیرفته میشود.
چگونه از استراتژی میانگین کم کردن استفاده کنیم؟
قطعا برای استفاده از استراتژی کاهش میانگین باید مقداری ارز دیجیتال داشته باشید. فرض کنیم قبلا ۱ واحد بیت کوین را به قیمت ۳۰٬۰۰۰ دلار خریدهاید؛ بنابراین فعلا میانگین قیمت خرید شما ۳۰٬۰۰۰ دلار است. اگر در طول زمانی که این بیت کوین را در اختیار دارید قیمت آن کاهش پیدا کند و معتقد باشید که چشمانداز این ارز دیجیتال مثبت حواهد بود، میتوانید از استراتژی میانگین کم کردن استفاده کنید.
هنگام کاهش میانگین بهتر است مانند استراتژی متوسط هزینه دلاری (DCA) به صورت مرحلهای پیش بروید. در صورتی که قیمت بیت کوین به ۲۵٬۰۰۰ دلار کاهش پیدا کند، ارزش دارایی شما هم کمتر میشود. حالا اگر یک واحد بیت کوین دیگر را با قیمت ۲۵٬۰۰۰ دلار بخرید، میانگین قیمت خرید دو واحد بیت کوین شما به ۲۷٬۵۰۰ دلار میرسد.
استفاده از این استراتژی یک روش مطلوب برای سرمایهگذاری است، زیرا برای بهدستآوردن سود نیازی نیست منتظر افزایش قیمت به قیمت اولین خرید بمانید. مثلا در سناریوی بالا در صورتی که قیمت بیت کوین به ۲۹٬۰۰۰ دلار برسد، شما سود میکنید.
سرمایهگذاری که استراتژی میانگین کم کردن را اتخاذ کرده است، ممکن است تصمیمش را اینگونه توجیه کند که کاهش قیمت یک دارایی معادل تخفیف برای قیمت آن سهم نسبت به قیمت ذاتی یا بنیادیاش است.
آیا استفاده از استراتژی معاملاتی میانگین کم کردن موثر است؟
در حقیقت خرید یا معامله سهام زمانی که قیمت در حال کاهش است، میتواند استراتژی موثری باشد. وارن بافت (Warren Buffet) سرمایهگذار میلیاردری است که بخش عظیمی از ثروتش را از طریق خرید سهام «کم قیمت» بهدستآورده است. او معتقد است که از این استراتژی باید در شرایط مناسب استفاده کرد. به عبارت دیگر اگر سهمی به دلایلی همچون منسوخ شدن، دعاوی قضایی، سوء مدیریت یا موارد مشابه دچار کاهش قیمت شود، قطعا سهم مناسبی برای خرید نیست. استفاده از استراتژی میانگین کم کردن زمانی موثر واقع میشود که اصول بنیادی و فاندامنتال شرکت شرایط مطلوبی داشته باشند، اما سهام شرکت به دلیل برخی معیارها کمتر از ارزش واقعی ارزشگذاری شده باشد.
مزایای میانگین کم کردن
مزیت اصلی میانگین کم کردن این است که سرمایهگذار میتواند میانگین قیمت هولد کردن رمز ارز خود را به میزان قابل توجهی کاهش دهد. با فرض بازگشت روند قیمت، این روش نقطه سر به سری (نقطه خروج از بازار بدون سود و زیان) بهتر و سود دلاری بیشتری را تضمین میکند (نسبت به حالتی که از روش میانگین کم کردن استفاده نشود).
برای مثال یک دارایی فرضی را در نظر بگیرید که قیمت آن ۵۰ دلار است. فردی در این قیمت، تعداد ۱۰۰ عدد از این دارایی را خرید کرده است. سرمایه گذار میتواند از طریق خرید ۱۰۰ سهم اضافی در قیمت ۴۰ دلار (علاوه بر ۱۰۰ سهمی که در قیمت ۵۰ دلار خریده بود)، نقطه سر به سر را به ۴۵ دلار کاهش دهد:
دلار ۵۰۰– = دلار (۵۰ – ۴۵) × سهم ۱۰۰
دلار ۵۰۰ = دلار (۴۰ – ۴۵) × سهم ۱۰۰
دلار ۰ = دلار (۵۰۰–) + دلار ۵۰۰
اگر قیمت دارایی فوق در ۶ ماه بعدی در قیمت ۴۹ دلار معامله شود، سرمایهگذار حالا سود بالقوه ۸۰۰ دلاری بهدست خواهد آورد (علیرغم اینکه سهام هنوز در قیمت زیر نقطه ورود یعنی ۵۰ دلار معامله میشود).
دلار ۱۰۰– = دلار (۵۰ – ۴۹) × سهم ۱۰۰
دلار ۹۰۰ = دلار (۴۰ – ۴۹) × سهم ۱۰۰
دلار ۸۰۰ = دلار (۱۰۰–) + دلار ۹۰۰
اگر قیمت این دارایی به رشد خود ادامه داده و به ۵۵ دلار برسد، سود بالقوه ۲،۰۰۰ دلار خواهد بود. با میانگین کم کردن، سرمایهگذار در واقع از این موقعیت سرمایهگذاری دو بار استفاده کرده است:
دلار ۵۰۰ = دلار (۵۰ – ۵۵) × سهم ۱۰۰
دلار ۱۵۰۰ = دلار (۴۰ – ۵۵) × سهم ۱۰۰
دلار ۲۰۰۰ = دلار ۱۵۰۰ + دلار ۵۰۰
وقتی قیمت دارایی فوق به ۴۰ دلار ریزش میکرد، اگر این سرمایهگذار از میانگین کم کردن استفاده نکرده بود، سود بالقوه پوزیشن فقط ۵۰۰ دلار بود.
معایب میانگین کم کردن
زمانی میانگین کم کردن موثر است که روند قیمتی در نهایت بازگردد؛ چراکه بر بزرگنمایی سود تاثیر دارد. به هر حال، اگر قیمت دارایی به نزول خود ادامه دهد، باعث افزایش ضرر خواهد شد. در مواردی که سهام همچنان به روند نزولی خود ادامه میدهد، یک سرمایهگذار ممکن است از تصمیم خود برای میانگین کم کردن به جای خروج از پوزیشن، منصرف شود.
بنابراین، برای سرمایه گذاران مهم است که به درستی ریسک میانگین کم کردن روی رمز ارزها را برآورد کنند. با این وجود، گفتن این حقیقت از انجام آن سختتر است و حتی برآورد این ریسک حین ریزش بازار و روند نزولی مشکلتر است. برای مثال، همزمان با بحران مالی سال ۲۰۰۸، سهامهایی مانند Fannie Mae، Freddie Mac، AIG و Lehman Brothers، در طی چند ماه، بیشتر حجم بازار خود را از دست دادند. این میتواند حتی برای سرمایهگذاران مجرب سخت باشد که ریسک این سهام را قبل از ریزش آنها، به صورت دقیق برآورد کنند.
یکی دیگر از معایب اصلی میانگین کم کردن این است که ممکن است منجر به وزندهی بیشتر سهم یک دارایی در سبد سرمایه گذاری شما شود.
برای مثال، حالتی را تصور کنید که در اوایل سال ۲۰۰۸ یک سرمایهگذار ۲۵ درصد سبد خود را به سهام بانکهای آمریکا اختصاص داده باشد. اگر سرمایهگذار پس از کاهش چشمگیر سهام بانکها در آن سال، از روش میانگین کم کردن استفاده کرده بود، این سهمها ممکن بود ۳۵ درصد از کل سبد دارایی آن سرمایهگذار را شامل شود. این نسبت نشاندهنده درجه بیشتری از آسیب پذیری نسبت به آن چیزی بود که سرمایه.گذار انتظار داشت.
نکاتی برای استفاده از میانگین کم کردن (Averaging Down)
روش میانگین کم کردن میتواند روشی کارا باشد، در صورتی که نکات زیر مد نظر قرار گرفته شوند. تریدرهای حرفهای بر حسب منطق تصمیم میگیرند. آنها برای در امان ماندن از کاهش قیمت یک سهم، با استفاده از سطوح حد ضرر (Stop Loss) میانگین کم میکنند.
اگر فکر میکنید در سبد سهام میانمدت یا بلندمدت شما فرصتی برای میانگین کم کردن وجود دارد، از این استراتژی برای طیفی از داراییهای خود استفاده کنید تا ریسک شما پراکنده و کمتر شود. کاهش میانگین با مفاهیمی مانند لنگر انداختن (توجه دائمی تریدرها به قیمتها و تغییراتشان) (Anchoring)، اصل زیانگریزی (Loss Aversion) و روش مارتینگل برای کسب سود (Martingle Effect) گره خورده است. در روش مارتینگل سرمایهگذاران در یک معامله ضررده تلاش میکنند بهواسطه دو برابر کردن سرمایه ازدسترفته شرایط را بهبود دهند تا در سود و زیان سربهسر شوند.
روش میانگین کم کردن را برای داراییها و سهامهای ممتاز بهکار ببرید
میانگین کم کردن میتواند به صورت انتخابی برای سهامهای خاصی استفاده شود، نه اینکه به عنوان یک استراتژی جذاب برای هر سهامی در سبد سهام اعمال شود. روش میانگین کم کردن بهتر است برای سهام شرکتهایی که از نظر اقتصادی ممتازند و ریسک ورشکستگیشان کم است، استفاده شود. برای سهامهای بلو چیپ (سهامهای ممتاز) معیارهای مشخصی صدق میکند، مانند سابقه طولانیمدت، مزیت رقابتی قوی، بدهیهای بسیار کم یا فاقد بدهی، کسب و کار پایدار، جریان نقدینگی ثابت و مدیریت صحیح. شرکتهایی که این معیارها را در نظر گرفتهاند، میتوانند برای میانگین کم کردن گزینه مناسبی باشند.
وضعیت بنیادی شرکت را مد نظر قرار دهید
قبل از استفاده از میانگین کم کردن، وضعیت بنیادی شرکت باید کاملا برآورد شود. سرمایهگذار باید اطمینان حاصل کند که آیا ریزش قابل توجه قیمت سهام موقتی است یا نشانهای از مشکل جدی برای سهام است. حداقل این موارد باید مورد ارزیابی قرار گیرند: مزیت رقابتی شرکت، چشم انداز درآمد بلندمدت، پایداری کسب و کار و ساختار سرمایه.
زمانبندی را فراموش نکنید
این استراتژی ممکن است محدود به زمانهای خاصی باشد؛ به ویژه برای مواقعی که میزان ترس و وحشت فاحشی در بازار وجود دارد. به عنوان مثال، در تابستان سال ۲۰۰۲، برخی از سهامهای شرکتهای بزرگ فناوری در قیمتهای پایینتر معامله میشدند. در حالیکه سهام بانکهای آمریکا و بانکهای بینالمللی در نیمه دوم سال ۲۰۰۸ به فروش میرسیدند. راه حل، قضاوت محتاطانه در انتخاب سهمهایی است که موقعیت بهتری در مقابل نوسانات دارند.
استراتژی افزایش میانگین (Averaging Up)
افزایش میانگین سمت دیگر این ماجرا است و یعنی با بالا رفتن قیمت، مقدار دارایی بیشتری میخرید. گاهی افزایش میانگین به این معنی است که با بالا رفتن قیمت، سهم کمتری میخرید. این استراتژی یک استراتژی ریسک گریز است و طبق تجربه و شواهد میتواند در بلندمدت موثر باشد.
برخی معتقدند که افزایش میانگین ریسک کمتری نسبت به کاهش میانگین دارد، زیرا خرید در شرایطی انجام میشود که احساسات بازار مثبت است و همین موجب افزایش مدوام قیمت میشود.
روشهای جایگزین برای استراتژی میانگین کم کردن چیست؟
چند روش جایگزین برای استراتژی کاهش میانگین وجود دارد که به طور خلاصه عبارتند از:
- در تمام معاملات یک سری سطوح برای ورود یا خروج تعیین میشوند. بهتر است در معاملاتی که ضررده هستند بهسرعت در سطوحی که از قبل تعیین کردهاید، خارج شوید. سپس در صورت بهبود شرایط و شروع روند افزایش قیمت مجددا اقدام به خرید کنید.
- خرید ارز دیجیتال را به صورت مرحلهای برنامهریزی کنید. مثلا فرض کنید میخواهید رمزارزی را حدود قیمت ۵۰ دلار بخرید. یک سوم از مبلغ موردنظرتان را در همان حدود قیمت ۵۰ دلار بخرید، یک سوم دیگر را زمانی که قیمت به ۴۰ دلار رسید و بخش سوم را در یک سطح قیمتی پایینتر بخرید. در این صورت میانگین قیمت خرید شما نزدیک یا حتی بهتر از قیمت اولیه موردنظر شما میشود.
- سرمایهگذاری در سهام یا صندوقهای قابل معامله (ETF) نیز گزینههای خوبی هستند، اما پیش از سرمایهگذاری ابتدا باید در مورد سرمایه لازم تصمیم بگیرید و همان مقدار را کنار بگذارید. افرادی که از استراتژی میانگین کم کردن استفاده میکنند، معمولا روی یک سهم یا ارز دیجیتال متمرکز میشوند و بیشاز حد روی آن سرمایهگذاری میکنند. از تخصیص یکباره کل دارایی به یک دارایی خاص اجتناب کنید.
- استراتژی خرید در کف قیمت (Buy the dip) بر اساس این پیشفرض است که قیمت تا مقدار مشخصی کاهش پیدا میکند. این سطح قیمتی همان جایی است که سرمایهگذار اقدام به خرید میکند. استراتژی خرید در کف با استراتژی میانگین کم کردن تفاوت دارد، زیرا اغلب خرید به صورت تصادفی و بدون تحلیل آماری برای رسیدن به میانگین قیمت انجام میشود.
پرسش و پاسخ (FAQ)
- میانگین کم کردن چیست و چگونه انجام میشود؟
میانگین کم کردن یک استراتژی معاملاتی برای جلوگیری و کاهش میزان ضرر در هنگام افت قیمت دارایی است. خریدهای مجدد در قیمتهای پایینتر و بهنوعی تزریق سرمایه به داراییای که به آینده آن خوشبین هستید، میانگین کم کردن است، زیرا میانگین قیمت خرید شما از قیمت خرید اولیه کمتر خواهد شد.
- جایگزین استراتژی میانگین کم کردن چیست؟
سرمایهگذاری در سهام یا صندوقهای قابل معامله و استراتژی خرید در کف قیمت را میتوان بهعنوان جایگزینهای استراتژی میانگین کم کردن در نظر گرفت.
سخن پایانی
استراتژی میانگین کم کردن (Averaging Down) شبیه به استراتژی DCA روشی بری توزیع سرمایه در قیمتهای مختلف و کاهش ریسک است. کاهش میانگین همانطور که اشاره شد خرید به صورت پلکان نزولی در قیمتهای پایینتر است. بالعکس، استراتژی افزایش میانگین (Averaging Up) تقسیم سرمایه برای خرید مرحلهای در روند صعودی است. استفاده از این استراتژیها بیشتر به سرمایهگذاران بلندمدت و هولدرها توصیه میشود. تجربه شما در مورد تقسیم سرمایه برای خرید در بازار رمزارزها چیست؟ آیا استراتژی میانگین کم کردن موجب کاهش ریسک سرمایه میشود؟