متوسط مقالات عمومی

معرفی ترندهای مهم در فرایند توزیع توکن

از تابستان ۲۰۲۰ تاکنون، اکوسیستم دیفای شاهد پیشرفت‌هایی در زمینه غیرمتمرکزسازی بوده است. با وجود غیرمتمرکزسازی، تیم‌های توسعه‌دهنده استارت‌آپ‌های توکن محور به مرور زمان کنترل شبکه‌های خود را به دست جامعه می‌سپرند. نکته‌ای که در چنین سیستمی از اهمیت ویژه‌ای برخوردار است، فرایند توزیع توکن است. در این مقاله به بررسی سه ترند مهم در فرایند توزیع توکن می‌پردازیم و دستورالعملی را برای تیم‌های توسعه‌دهنده در ابتدای مسیر پروژه خود ارائه می‌دهیم. با میهن بلاکچین همراه باشید.

خرید ارز دیجیتال با ۱۰ هزار تومان!

تو صرافی ارز پلاس میتونی فقط با ۱۰ هزار تومان و با کارمزد صفر، همه ارزهای دیجیتال رو معامله کنی!

همین الان شروع کن

ترندهای فرایند توزیع توکن‌ها

فرایند توزیع توکن
منبع: docs.oasis.dev

تا همین اواخر، در عرصه دیفای توزیع توکن معمولا از طریق فروش عمومی و مشوق‌های استخراج نقدینگی (LM) صورت می‌گرفت، اما این ایده و فرایند به سرعت در حال تغییر است. سرمایه قفل‌شده (TVL) در عرصه دیفای رشد بسیار چشم‌گیری داشته و طی یک سال اخیر تقریبا ۵ برابر شده است و برنامه‌های سنتی استخراج نقدینگی به اصطلاح از مد افتاده‌اند. دلیل اصلی این موضوع، حجم زیاد سرمایه است و بسیاری از ارائه‌دهندگان نقدینگی (LP) به فروش پاداش‌های خود پرداخته‌اند.

بسیاری از پروژه‌های جدیدتر به جای آنکه صرفا خودشان نقدینگی اولیه را ارائه دهند، از توکن‌های مختلف استفاده می‌کنند تا بتوانند به جامعه‌ای دست یابند که اعضای آن به صورت بلندمدت در این پروژه‌ها حضور داشته باشند. با توجه به افزایش نقدینگی، پروتکل‌های مختلف می‌توانند انتخاب‌های بیشتری داشته باشند و به روش بهتری به جذب سهامداران بلندمدت دست یابند.

در این رابطه، ۳ پیشرفت مهم در زمینه فرایند توزیع توکن در طول یک سال گذشته عبارتند از:

  • فرایند طراحی توکن بیش از پیش به یک فرایند از پایین به بالا تبدیل شده است و بدین ترتیب، مسئولیت‌های بیشتری به عهده جامعه گذاشته شده و انتقال یافته است.
  • نوآوری‌های جدید در مزایده‌ها به تیم‌های موسس و توسعه‌دهندگان کمک می‌کند تا بدون آنکه به انجام فروش‌های عمومی یا برگزاری ICO ها بپردازند بتوانند توکن خود را عرضه کنند.
  • شبکه‌ها در حال آزمایش مکانیسم‌های مختلف قفل‌کردن سرمایه هستند تا از این طریق بتوانند نوسان قیمت توکن‌های خود را بهبود ببخشند و هم‌چنین احتکار‌کنندگان را از پروژه‌های خود خارج کنند.
ترند های اخیر در فرایند توزیع توکن
منبع: variant.fund

۱. جامعه‌محورتر شدن توزیع توکن با مکانیسم پایین به بالا

یکی از تغییرات قابل ذکر این است که توزیع توکن بیش از پیش به فرایندی پایین به بالا تبدیل شده است و بدین ترتیب، جامعه پروژه مذکور، حضور و مشارکت فعال‌تری در پیشرفت پروژه دارد؛ اما شرایط همیشه به این صورت نبوده است. توزیع توکن پروژه‌های اولیه حوزه دیفای نظیر MakerDAO و کامپوند (Compound) تقریبا به طور کامل توسط تیم توسعه‌دهنده اولیه ایجاد شده و صورت گرفته است. سپس این چارچوب‌ها و دستورالعمل‌ها بر روی شبکه اعمال شده و فرصت اندکی برای تغییر آنها وجود داشته است. پیش‌فرض موضوع این بوده است که هیچ چیزی تغییر نکند، هرچند از طریق سیستم نظارتی، امکان ارائه پیشنهاد تغییرات وجود داشته است.

از سال ۲۰۱۹ و ۲۰۲۰ به تدریج شاهد نشانه‌هایی از تغییر طراحی توکن به سمتی بودیم که جامعه بزرگ‌تری در پروژه مشارکت داشته باشد. توکن‌های اولیه این دوران دارای پارامترهایی بودند که این پارامترها از طریق فرآیندهای نظارتی تعیین و اجرا می‌شدند. برای مثال، یونی سواپ دارای تغییر کارمزد برای درآمد پروتکل خود است که از طریق فرآیندهای رای‌گیری می‌توان این پارامتر را فعال کرد و درصد کارمزد را تغییر داد. این انعطاف‌پذیری برای رشد آتی پروژه‌ها سودمند بود. برای مثال، یرن فایننس (Yearn Finance) در اوایل سال ۲۰۲۱ تقریبا ۲۰۰ میلیون دلار توکن بیشتر صادر کرد. این طراحی انعطاف‌پذیر بیش از پیش قدرت را به جامعه سهامداران بلندمدت و شرکت‌کنندگان در فرآیندهای نظارتی پروژه انتقال داد.

این فرایند با تمام مدل‌های توزیع توکن که از طریق رای‌گیری تعیین می‌شدند، ادامه یافت. برای مثال، رویکرد پروژه Gro، عرضه DAO و سپس عرضه توکن بود. این رویکرد به شرکت‌کنندگان و افراد حاضر در این پروژه امکان می‌داد تا طراحی و توزیع توکن را نهایی و تکمیل کنند.

نکته جالب این است علی‌رغم آنکه اختصاص توکن‌ها توسط جامعه تصمیم‌گیری و تعیین می‌شد، فقط یک درصد توکن‌ها به ایردراپ‌ها اختصاص یافت که بسیار کمتر از سایر پروتکل‌ها بود. به عبارت دیگر، این فرایند باعث جذب احتکارکنندگانی نشد که به دنبال توزیع توکن‌ها برای خودشان بودند، بلکه سهامداران بلندمدتی به این پروژه‌ها جلب شدند که از DAO و پروتکل مذکور حمایت می‌کردند. پروتکل‌های موجود و شناخته‌شده نیز این رویکردها را در روند پیشرفت خود به کار گرفتند. قابل ذکرترین مثال برای این موضوع، تغییر و اصلاح توکنومیکس یرن فایننس است که طی آن، مدلی مشابه با مدل پروژه کِرو (Curve) توسط جامعه پیشنهاد شد.

فرایند توزیع توکن به‌شکل جامع‌تر و دموکراتیک‌تر به ایجاد جامعه قوی‌تری از سهامداران منجر می‌شود که به موفقیت بلندمدت پروتکل تمایل بیشتری دارند. این موضوع هم‌چنین لایه‌های نظارت و بررسی بیشتری در خصوص توزیع توکن را فراهم می‌سازد. در یک سال آتی می‌توان انتظار داشت که بخشی از مسئولیت طراحی و توزیع توکن از تیم موسس به جامعه محول شود. اگرچه هم‌چنان تیم موسس و جامعه هم‌چنان نقش مهمی ایفا می‌کنند، اما شرکت‌کنندگان در پروژه و افراد حاضر در فرآیندهای نظارتی به عنوان بازبین و منبع ایجاد ایده‌های جدید عمل خواهند کرد تا از افزایش ارزش توکن به صورت پایدارتر و مداوم‌تر اطمینان حاصل شود.

حتی می‌توان نهادها و اشخاص خارجی را نیز در فرایند طراحی توکن دخیل کرد. جامعه‌هایی نظیر فایر آیز (Fire Eyes) یا مجمع مهندسی توکن (TEC) در زمینه توکنومیکس متخصص هستند و می‌توانند طراحی‌های تاییدشده توسط DAO ها را پیشنهاد دهند. نکته مهم این است که فرایند مذکور هم‌چنین مسئولیت بیشتری را به عهده شرکت‌کنندگان DAO محول می‌کند و به آنها امکان می‌دهد تا بر چشم‌انداز بلندمدت پروتکل تاثیرگذار باشند. این افراد به جای آنکه حس کنند صرفا حامیان منفعل هستند، حسی از مالکیت و تحقق اهداف پروتکل را به دست می‌آورند و بدین صورت، جامعه‌ای قوی‌تر و منسجم‌تر ایجاد می‌شود.

۲. مدل‌های جدید مزایده به عرضه موفق‌تر توکن‌ها کمک می‌کنند

در سال گذشته، چندین مکانیسم جدید مزایده به کار گرفته شد تا به فرایند کشف قیمت (Price Discovery) کمک کند و توزیع عادلانه‌تر توکن را امکان‌پذیر سازد. بسیاری از توکن‌های موج ICO در سال ۲۰۱۷ و ۲۰۱۸ توسط نهنگ های بزرگ خریداری شدند و بدین ترتیب، نهنگ‌ها توانستند با توجه به مقدار نقدینگی کم در بازار ثانویه، به دستکاری قیمت بپردازند. این موضوع به افراد مختلف و به ویژه افرادی که درآمد آنها به صورت توکن بومی پروژه بود و هم‌چنین سرمایه‌گذاران بلندمدت، آسیب شدیدی وارد کرد.

با پشت‌سر گذاشتن آشوب ناشی از دوران ICO، در سال گذشته شاهد ظهور انواع جدیدی از مزایده‌ها بودیم. استخرهای راه‌اندازی نقدینگی (LBP) بر اساس تقاضا به مزایده توکن‌ها در دوره‌های زمانی مشخص می‌پردازند. در ابتدا قیمت با سرعت مشخصی کاهش می‌یابد، اما اگر توکن مذکور با تقاضای زیادی مواجه شود، قیمت آن افزایش می‌یابد. LBP ها در صدد جلب تمایل سرمایه‌گذاران به سرمایه‌گذاری و ممانعت از خرید بخش انبوهی از توکن‌ها توسط نهنگ‌ها هستند، زیرا این اقدامات به افزایش چشمگیر قیمت توکن منجر خواهد شد. هرچند، LBP ها جذب تعداد زیادی از سهامداران را دشوار می‌سازند، زیرا سرمایه‌گذاران کم‌تجربه به خطرات مرتبط با نوسان قیمت طی دوره زمانی مشخص تمایل کمتری دارند.

فرایند دیجنسیس (Degenesis) پروژه توکماک (Tokemak) تمام سرمایه‌گذاران را مجاب می‌کند تا در پایان مزایده، هزینه یکسانی را پرداخت کنند و بدین ترتیب در صدد این است که نقص پیشتر مطرح‌شده را برطرف کند. این فرایند محدوده قیمت اولیه طی مزایده چند روزه تعیین می‌کند. اگر سرمایه‌گذاران احساس کنند که قیمت بیش از حد افزایش یافته است می‌توانند سرمایه خود را برداشت کنند و تا پایان مزایده و زمانی که قیمت نهایی مشخص شود، توکن‌ها توزیع نمی‌شوند. به این صورت، تمام سرمایه‌گذاران هزینه یکسانی را پرداخت می‌کنند. در این روش دیگر از حدس زدن و پیش‌بینی نوسان قیمت خبری نیست. در نتیجه، سرمایه‌گذاران بیشتری به حضور و مشارکت در پروژه ترغیب می‌شوند. هرچند در این نوع فرایند توزیع توکن ممکن است نسبت به LBP سرمایه کمتری جذب شود؛ زیرا بعضی از سرمایه‌گذاران تمایل دارند توکن‌هایی با قیمت بیشتر خریداری کنند.

اخیرا پروتکل لاک (Locke Protocol) نیز مزایده‌های شناور را برای توزیع توکن‌ها معرفی کرده است.این مکانیسم توکن‌ها را در یک دوره معین بین سهامداران توزیع می‌کند. مشارکت‌کنندگان با افزایش و کاهش قیمت توکن می‌توانند تصمیم بگیرند که وارد مزایده شده یا از آن خارج شوند. هنگامی که توکن‌های استیک شده به مزایده وارد شوند و به عبارت دیگر، سرمایه ورودی به مزایده به صورت توکن‌های Stake شده افزایش یابد، قیمت توکن مذکور نیز افزایش می‌یابد و هنگامی که مقدار توکن‌های سهام‌گذاری‌شده در مزایده کاهش یابد، قیمت توکن کاهش می‌یابد. قابلیت ورود و خروج به مزایده با نوسان قیمت، تجربه کاربری بهتری را برای سرمایه‌گذاران کم‌تجربه فراهم می‌سازد و از خرید تعداد زیادی از توکن‌ها توسط نهنگ‌ها جلوگیری می‌کند. 

برخلاف ICO های سنتی، می‌توان از این مکانیسم‌های خلاقانه‌تر برای توزیع اولیه عادلانه‌تر توکن‌ها استفاده کرد و بدین ترتیب، ثبات قیمت بیشتری ایجاد می‌شود. این مکانیسم‌ها به طور هوشمندانه‌ای از قابلیت برنامه‌نویسی (ویژگی که در محصولات TradFi وجود ندارد) بهره می‌برند تا به نحوی به فرایند توزیع توکن‌ بپردازند که نهنگ‌ها به سختی بتوانند به پامپ و دامپ (افزایش و کاهش ناگهانی قیمت) بپردازند و هم‌چنین تجربه کاربری بهتری برای سرمایه‌گذاران کوچک‌تر فراهم سازند.

طی یک سال آتی انتظار می‌رود که ساز و کار جدید مزایده‌ها به یک استاندارد برای توزیع اولیه توکن‌ها در حوزه دیفای تبدیل شوند. تیم‌های توسعه‌دهنده پروژه‌ها با استفاده از فرآیندهای پایین به بالا که به بررسی آنها پرداختیم، می‌توانند از طریق انجمن‌ها، مزایده‌ها را به جامعه خود ارائه دهند و مدل‌های مختلف را بر اساس اهداف مختلف پروتکل خود شخصی‌سازی کنند.

۳. قفل‌کردن سرمایه باعث ثبات قیمت و جذب سهامداران بلندمدت می‌شود

منبع: businessinsider.com

در سال گذشته، بسیاری از پروتکل‌ها به قفل‌کردن سرمایه پرداختند و با کاهش موجودی در گردش، ساختار بازار ثانویه توکن‌های بومی خود را تغییر دادند. هدف از قفل‌کردن سرمایه توسط پروتکل‌ها این است که سرمایه‌گذاران و شرکت‌کنندگان در پروژه‌های مذکور خود را با هدف و موفقیت بلندمدت پروتکل تطبیق دهند.

پروژه OlympusDAO در خصوص مفهوم «نقدینگی متعلق به پروتکل» (POL) پیشگام است. کاربران به سپرده‌گذاری استیبل کوین یا ارائه توان پردازشی رایانه خود می‌پردازند و چند روز بعد تخفیف خرید توکن OHM دریافت می‌کنند. این مکانیسم مشابه اوراق قرضه بدون کوپن و دارای تخفیف است و اگرچه همان مکانیسم قفل‌کردن سرمایه نیست، اما بسیار شبیه به آن است. الیمپوس سود سالانه بسیار زیادی ارائه می‌دهد تا دارندگان را به سهام‌گذاری توکن‌های خود تشویق کند، سپس توکن OHM به صورت جفت ارز با رمزارزهای دیگر در استخرهای نقدینگی صرافی‌های غیرمتمرکز واریز می‌شود و بدین ترتیب به این پروتکل امکان می‌دهد تا نقدینگی خود را در اختیار داشته باشد.

این مدل به حدی محبوب شده است که پس از یونی سواپ، با ۱۰۹ پروتکل دارای بیشترین تعداد فورک است. اگرچه این مکانیسم در روندهای صعودی عملکرد بسیار خوبی دارد، اما در شرایط نزولی و وضعیت نامساعد بازار که طی آن، سرمایه‌گذاران به پذیرش خطرات نوسان قیمت در دوره زمانی مشخص تمایلی نداشتند، این مکانیسم عملکرد فاجعه‌باری داشته است. با خروج توکن‌های OHM از سهام‌گذاری و فروش آنها، قیمت این توکن سقوط کرده و محبوبیت این مدل به سرعت کاهش یافته است.

پروتکل کِرو (Curve) که در اواسط سال ۲۰۲۰ عرضه شده است، قراردادهای واگذار رای‌دهی (ve) را معرفی کرده است. مکانیسم ve به یکی از محبوب‌ترین چارچوب‌ها در عرصه دیفای تبدیل شده است. این مدل به دارندگان توکن CRV امکان می‌دهد تا توکن خود را به مدت متفاوت سپرده‌گذاری کنند، به طوری که هرچه مدت قفل‌کردن سرمایه بیشتر باشد ضرایب بیشتری از پاداش دریافت می‌شود. دارندگان توکن veCRV هم‌چنین در خصوص نحوه توزیع و انتشار توکن CRV به ارائه‌دهندگان نقدینگی پروتکل کِرو رای داده و تصمیم‌گیری می‌کنند. این موضوع به «جنگ کِرو» منجر شده است که طی آن، سایر پروتکل‌ها به دارندگان توکن veCRV رشوه می‌دهند تا توزیع و انتشار پاداش را به سمت استخرهای آنها هدایت کنند. بسیاری از پروتکل‌های دیگر شامل پروژه‌های مهمی نظیر ریبون (Ribbon) و بالانسر (Balancer) به استفاده از مکانیزم ve پرداخته‌اند. اگرچه از زمان معرفی این مکانیزم مدت زیادی نمی‌گذرد، اما به نظر می‌رسد این مدل باعث می‌شود که نوسان قیمت توکن‌ها کاهش یابد.

چند مکانیسم‌ قفل‌کردن سرمایه دیگر نیز طی یک سال گذشته محبوب و رایج شده‌اند. پروتکل Gro برنامه زمان‌بندی واگذاری توکن را برای توزیع و انتشار توکن‌ها معرفی کرده است که طی آن، دارندگان توکن با افزایش مدت واگذاری توکن‌های خود می‌توانند پاداش توکن GRO خود را نیز افزایش دهند. هم‌چنین از قفل‌کردن سرمایه می‌توان برای توزیع اولیه توکن‌ها استفاده کرد. برای مثال، بعضی از ایردراپ‌ها نظیر ایردراپی که اخیرا توسط مارس پروتکل (Mars Protocol) معرفی شده است، قفل‌کردن سرمایه را امکان‌پذیر ساخته تا از فروش توکن‌ها بلافاصله پس از ارائه ایردراپ جلوگیری کند. گاهی اوقات به این نوع توزیع، لاک‌دراپ (Lockdrop) گفته می‌شود.

نظرات درباره لاک‌دراپ متفاوت است. حامیان لاک‌دراپ اذعان داشته‌اند که این فرایند باعث کاهش نوسان کوتاه‌مدت می‌شود و به دارندگان بلندمدت پاداش می‌دهد در حالی که معامله‌گران احتکاری را از دریافت بخش زیادی از پاداش‌ها منصرف می‌کند. در مقابل، منتقدان این طرح معتقدند که کاربران معمولی که به دلیل موانع اقتصادی و داشتن تجربه کمتر از خطرات نانوشته بازار تمایلی به قفل‌کردن سرمایه ندارند، از سرمایه‌گذاری و تعامل با پروتکل اجتناب می‌کنند. این افراد گاهی اوقات در زمان روندهای صعودی بازار می‌توانند فشار صعودی مصنوعی بر روی قیمت وارد کنند و در بازارهای خرسی نیز بخش عمده‌ای از سرمایه خود را خارج کنند. با این حال، پروژه‌های مختلف تا زمانی که نقص‌ها و محدودیت‌های مدلی که پیاده‌سازی می‌کنند را بشناسند، هم‌چنان می‌توانند قفل‌کردن سرمایه را مدنظر قرار دهند.

نتیجه‌گیری

هدف این مقاله ارائه مدل‌های کاملا کپی‌شده و تقلیدی برای توزیع توکن نیست، بلکه در صدد ارائه مروری با سطح کیفی بالا از پیشرفت‌های تجربی این عرصه است. افزایش محبوبیت توکنومیکس ve، ایجاد ارتباط PCA الیمپوس و سایر مکانیسم‌ها به ایجاد چشم‌اندازی به شدت استاندارد منجر شده است. با همگن و یکدست شدن این عرصه، به نظر می‌رسد که رقابت در این حوزه به سمت کسب و ارائه سود بیشتر کشیده می‌شود، به طوری که پروژه‌های مختلف پاداش‌های تورمی بیشتری معرفی می‌کنند. این روند پایدار و ماندگار نمی‌ماند.

در مقابل، پروژه‌هایی که در مراحل اولیه توسعه قرار دارند می‌توانند طراحی پایین به بالا، مکانیسم‌های جدید مزایده‌ای و قفل‌کردن سرمایه را به عنوان ابزارهایی برای رشد و شکوفایی جامعه سهامداران بلندمدت از طریق فرایند توزیع توکن مدنظر قرار دهند. به طور کل، نوآوری در طراحی توکن از سایر بخش‌های اکوسیستم کریپتو عقب مانده است. تاکید و تمرکز محققان بر مقیاس پذیری، بهینه‌سازی قراردادهای هوشمند و سایر موضوعات فنی‌ بوده است. به نظر می‌رسد که محققان و توسعه‌دهندگان تا حدودی از طراحی توکن غافل شده‌اند؛ اما موسسان پروژه‌ها به تدریج از اهمیت این موضوع آگاه شده و منابع کافی را به طراحی توکن‌های خود اختصاص داده‌اند. سال ۲۰۲۲ سال شگفت‌انگیزی برای اکوسیستم کریپتو خواهد بود و شاهد ادامه تکامل نوآوری‌ها در زمینه توزیع توکن خواهیم بود.

منبع
variant.fund

نوشته های مشابه

اشتراک
اطلاع از
0 دیدگاه
Inline Feedbacks
View all comments
دکمه بازگشت به بالا