پیشرفته کریپتو پدیا

چرخه شومپیتری بیت کوین چیست و چگونه چرخه‌های بازار را توضیح می‌دهد؟

عناصر زیادی از نظر ساختاری باعث بروز تخریب خلاق یا نوآوری تحول‌آفرین در اکوسیستم بیت کوین می‌شوند. تخریب خلاق اصطلاحی است که اولین بار اقتصاددان بنام جوزف شومپیتر (Joseph Schumpeter) در نظریه چرخه‌های تجاری آن را مطرح کرد. چرخه شومپیتری بیت کوین نیز درباره همین موضوع صحبت می‌کند. بیت کوین تجسم واقعی و مثالی عینی از تخریب خلاق شومپیتر است. از طرفی بیتکوین مانند منابع طبیعی فیزیکی دیگر رفتار می‌کند، اما تفاوت‌های منحصربه‌فردش نیروی محرکه‌ای برای ایجاد تغییرات اساسی است؛ درست مانند آن چیزی که طلا، نفت و الکتریسیته را از بقیه منابع متمایز می‌کند. چرخه‌های متفاوتی در ‌Bitcoin وجود دارد که با ایده‌ها و نوآوری‌های جدید در مقیاس‌ها و ابعاد مختلف، به تازه شدن و افزایش خلاقیت در اکوسیستم آن کمک می‌کند. در این مقاله چرخه شومپیتری بیت کوین را بررسی خواهیم کرد و بر اساس سه موج تشکیل‌دهنده‌اش به شرح آن می‌پردازیم.

تخریب خلاق در چرخه شومپیتری بیت کوین

چرخه شومپیتری بیت کوین

تخریب خلاق یا نوآوری تحول‌آفرین به حذف روش‌های قدیمی و ایجاد زمینه‌های جدید برای نوآوری و خلاقیت در تولید گفته می‌شود. اولین بار جوزف شومپیتر در سال ۱۹۴۲ اصطلاح تخریب خلاق را مطرح کرد. شومپیتر تخریب خلاق را نوآوری‌هایی در فرایند تولید می‌داند که باعث افزایش بهره‌وری می‌شود. نظریه نوآوری تحول‌آفرین فرض می‌کند که انرژی لازم برای نوآوری‌های جدید با از بین رفتن مفروضات قدیمی به‌وجود می‌آید. شومپیتر معتقد است حذف سیستم‌های قدیمی و جایگزینی قالب‌های نوآورانه جدید در مدت زمان‌های مشخصی شکل می‌گیرد؛ از این رو چرخه‌های تجاری مختلفی با مدت زمان مختلف وجود دارد. چرخه‌های تجاری شومپیتر از سه موج تشکیل شده‌اند. این سه موج عبارتند از:

  • چرخه‌های کوتاه‌مدت: موج اول که چرخه‌های کوتاه‌مدت هستند و بازه زمانی سه تا چهار سال دارند به چرخه کیچن (Kitchin Cycle) معروف هستند. اولین بار جوزف کیچن (Joseph Kitchin) درباره آن مطالعاتی انجام داد و به همین خاطر به نام او ثبت شده است. جالب است که هاوینگ بیت کوین در این چرخه رخ می‌دهد.
  • چرخه‌های میان‌مدت: موج دوم چرخه‌های میان‌مدت هستند و بین ۸ تا ۱۱ سال طول می‌کشند. این چرخه‌ها به‌خاطر تلاش‌های کلمنت ژوگلار (Clément Juglar)، کسی که برای نخستین بار به این چرخه‌ها اشاره کرد، چرخه ژوگلار (Juglar Cycle) نام دارد.
  • چرخه‌های بلندمدت: موج سوم و چرخه‌های بلندمدت که بین ۴۵ تا ۶۰ سال زمان می‌برد، به‌خاطر تحقیقات اقتصاددان رومانیایی نیکلای کندراتیف (Nikolai Kondratiev)، به چرخه کندراتیف (Kondratieff Cycle) یا موج K مشهور است.


جوزف شومپیتر با گردآوری و مطالعه بیشتر درباره این چرخه‌ها، نظریه چرخه تجاری را ارائه کرد. ازاین‌رو این نظریه به نام چرخه تجاری شومپیتر معروف است. برای اندازه‌گیری بهتر این چرخه‌ها از نسبت‌های انباشت به جریان (S2F)، ظرفیت تولید به سرمایه‌های به‌کارگرفته‌شده (IC2CI) و موجودی به فروش (I2S) استفاده می‌شود.

تخریب خلاق یا نوآوری تحول‌آفرین در بیت کوین

نظریه شومپیتر در زمان‌های مختلفی بیان اما به‌ندرت درک شده است. زمانی که عمیق‌تر به طرح شومپیتر نگاه می‌کنیم، احساس می‌شود که او باید یکی از طرفداران بیت کوین بوده باشد. بیتکوین را می‌توان بروز و تحقق نظریه سرمایه‌داری او در دنیای واقعی دانست.

چرا نظریه سرمایه‌داری؟ زیرا کاپیتالیسم به‌طور مداوم با استفاده از تخریب نوآورانه (نوآوری تحول‌آفرین) نظام خود را بازسازی و احیا می‌کند. این کار باعث پیشرفت و حرکت روبه‌جلوی بازارها می‌شود و فضایی فراهم می‌کند که با تخریب یا تغییر ساختارهای قبلی و ایجاد ایده و نوآوری، ساختارهای جدید شکل بگیرند و سیستم تازه شود.

اجزا و عناصر زیادی در شبکه BTC وجود دارند که به‌صورت ساختارمند تخریب خلاق شومپیتر را در این شبکه پیاده‌سازی می‌کنند و با شکل‌گیری چرخه شومپیتری بیت کوین آن را به الگویی عالی برای چرخه‌های سرمایه‌داری تبدیل می‌کند. چرخه‌های تجاری پایه و اساس نظریه رشد اقتصادی شومپیتری را که بر اساس نوآوری و خلاقیت بنا شده است، شکل می‌دهند.

مثلا روند هاوینگ در پاداش بلاک‌ها را در نظر بگیرید. شبکه بیت کوین هر ۲۱۰ هزار بلاک به خودش تخریب خلاق را تحمیل می‌کند؛ از فعالان شبکه می‌خواهد توان رقابتی خود را افزایش دهند و به دنبال راهی برای کارایی بیشتر باشند که اتلاف و هدررفت منابع را از بین ببرند.

ارزش بیت کوین ریشه در ارزش ذاتی آن به‌واسطه وجود نوآوری تحول‌آفرین دارد.

اگر معتقدیم در بیت کوین نوعی نوآوری تحول‌آفرین وجود دارد، پس محصولات جدیدی که بعد از تخریب بازارهای قدیمی ساخته شده‌اند، کجا هستند؟ پاسخ این پرسش ساده است. Bitcoin در قالب محصول جدید تکامل یافته است؛ یک نسخه جدید از خودش که در هر چرخه ایجاد می‌شود. از آنجایی‌که عادت داریم بیت کوین را تغییرناپذیر تصور کنیم، به دنبال این هستیم که چرخه شومپیتری بیت کوین چگونه باعث بازآفرینی این ارز دیجیتال و تغییر و تحول آن می‌شود.

بیت کوین در ابتدا کار خودش را تنها به‌عنوان پول الکترونیکی شروع کرد؛ اما به مرور زمان کارکردهای دیگر آن نیز مشخص شدند. شبکه بزرگ‌ترین ارز دیجیتال به قوی‌ترین پلتفرم برای تسویه قراردادها تبدیل شد. افراد و کسب‌وکارهای مختلف از آن به‌عنوان حساب پس‌انداز و کاربران زیادی از بیت کوین برای حواله‌های بین‌المللی استفاده می‌کنند. سازوکار و ماهیت شبکه‌اش، الهام‌بخش اکوسیستم مالی و دیگر پروژه‌های دنیای رمزارزها بوده است.

شاید در سال ۲۰۰۸ هیچ‌کدام از موارد گفته شده به‌عنوان ویژگی اصلی بیتکوین تصور نمی‌شد. حال در هر چرخه تخریب خلاق، ویژگی‌هایی را بیان می‌کنیم که قبل از آن نمی‌توانستیم تصور کنیم.

ویژگی‌های بیت کوین

چرخه شومپیتری بیت کوین - ویژگی‌های بیت کوین

بیت کوین را می‌توان به‌عنوان یک منبع طبیعی پایان‌پذیر و البته مفید، مانند طلا و البته نفت خام که قدرت تغییر تمدن بشری را دارند، تلقی کرد. نفت خام از زمان کشف تا به الان چندین چرخه تخریب خلاقانه را پشت سر گذاشته است. در تاریخچه طولانی این منبع طبیعی، استفاده‌های متعدد از جمله پخت‌وپز، ساخت آسفالت، روشنایی، حمل‌ونقل، هوافضا و غیره از نفت خام شده است. در هرکدام از محصولات یاد شده، به‌مرور زمان و باتوجه به نیاز جامعه تغییراتی ایجاد شده و محصولی جدیدی به‌وجود آمده است.
با وجود تفاوت‌های اساسی میان بیت کوین و سایر منابع طبیعی اما شباهت‌های جالبی نیز میان آن‌ها وجود دارد.

بیایید بیت کوین را مانند زمینی در نظر بگیریم که افراد مختلف در آن به دنبال کوین‌ها می‌گردند. این زمین ویژگی‌هایی دارد که به آن‌ها اشاره می‌کنیم.

اولین ویژگی کمیابی است: کل بیت کوین‌های موجود ۲۱ میلیون عدد است. شبکه کاری ندارد پیدا کردن کوین‌ها چه‌قدر می‌تواند سخت باشد. هیچ کوینی به تعداد کل گفته شده اضافه نخواهد شد و شبکه برای آن نقطه پایان مشخصی تعیین کرده است.

دومین ویژگی، سخت‌تر شدن یافتن کوین‌های جدید به مرور زمان است: این اتفاق به دو دلیل رخ می‌دهد؛ یکی ثابت بودن تعداد کوین‌ها و دیگری اینکه هیچ محدودیتی برای به‌دست آوردن کوین‌ها وجود ندارد. بنابراین در بین فعالان رقابتی برای به‌دست آوردن کوین‌ها شکل می‌گیرد. برای ماندن در این رقابت باید خودشان را به‌روز و فعالیتشان را اثربخش کنند. تنها در صورت انصراف افراد، رقابت راحت‌تر می‌شود. البته این اتفاق نیز مدت زیادی ادامه پیدا نمی‌کند؛ چون افراد جدید با دیدن شرایط، وارد بازار می‌شوند و فعالان فعلی باید برای ماندن در رقابت تجهیزات خود را ارتقا دهند. از نشانه‌های ورود و خروج ماینرها در شبکه، تغییر هش ریت شبکه است. هرچه نرخ هش بالاتر برود رقابت در استخراج بیت کوین سخت‌تر می‌شود.


سومین ویژگی این زمین ارتباط میان رقابت و سهم هر فرد است: هر چه رقابت شدیدتر باشد، سهم کمتری از زمین در اختیار افراد قرار می‌گیرد. به‌طور مثال برای اینکه فردی بتواند سریع‌تر و شدیدتر رقابت کند، باید با تجهیزات و وسایل پیشرفته‌تری زمین را حفر کند. در ابتدا افراد با قاشق این کار را می‌کردند. به‌مرور زمان مجبور شدند وسایل پیشرفته‌تری مانند بیل، بیل مکانیکی، دریل صنعتی و غیره به کار بگیرند. در مورد بیت کوین افراد در ابتدا با سیستم‌های خانگی و کامپیوترهای شخصی آن را استخراج می‌کردند. به تدریج و با حضور افراد مختلف نیاز به دستگاه‌های ماینینگ پیشرفته و حرفه‌ای با قدرت پردازش بالا، افزایش یافت. امروز اگر کسی بخواهد با همان شیوه قدیمی بیت کوین ماین کند، شانسی برای رقابت با دیگران نخواهد داشت.

این تصویرسازی به این خاطر بود که به شکل دیگری بگوییم بیت کوین منبعی طبیعی کمیاب و فسادناپذیر مانند طلا و پلاتین است. البته همچنان دو نکته باعث تفاوت آن و تبدیلش به منبعی استثنایی می‌شود.

اولین نکته میزان عرضه است که ثابت بوده و نرخ استخراج آن به‌طور متناوب به صفر میل می‌کند. بنابراین تقاضای آتی برای موجودی‌های فعلی افزایش می‌یابد؛ اما با گذشت زمان و استخراج کوین‌های جدید، کاهش پیدا خواهد کرد. حدودا تا سال ۲۱۴۰ تمام تقاضا باید از موجودی بازار تامین شود، زیرا استخراج کوین جدید تمام می‌شود.

با این شرایط و همچنین پنهان بودن کاربردهای بیشتر بیت کوین، نگه‌داشتن آن کار منطقی به‌نظر می‌رسد. با در نظر گرفتن یکسان بودن هزینه‌های نگهداری طلا و نفت با بیتکوین، تصور کنید در سال ۱۸۵۰ قبل از میلاد از ارزش طلا و سال ۱۸۵۰ بعد از میلاد از آینده نفت، اطمینان داشتید. علاوه بر این از زمان تقریبی اتمام اکتشاف آن‌ها نیز مطلع بودید. آیا نگهداری آن‌ها کار منطقی نبود؟

دومین نکته دیجیتال بودن Bitcoin است. این امر باعث می‌شود در هر مقیاسی بتوان از آن کم یا اضافه کرد. این قابلیت باعث می‌شود بیت کوین نسبت به منابع طبیعی دیگر قابلیت تقسیم‌پذیری بیشتری داشته باشد. لایه‌های تسویه بیت کوین با تغییرناپذیری و ثباتی که دارند، باعث می‌شوند این ارز دیجیتال به‌عنوان زیرساخت‌های اساسی مطرح شود. از طرفی تغییرپذیری همزمان لایه‌های بالاتر این اجازه را به BTC می‌دهد که در بازارهایی که به قراردادهای تطبیق‌پذیر نیاز است، حضور داشته باشد.

حالا با تمام فرضیات بالا می‌خواهیم اثر چرخه‌های تودرتویی که برای منابع طبیعی در نظر گرفته می‌شوند را روی قیمت بیت کوین بررسی کنیم.

بررسی چرخه شومپیتری بیت کوین

شومپیتر سه چرخه با دوره‌های زمانی متفاوت برای تئوری خود در نظر گرفته است. هر چرخه رویکردی متمایز و چشم‌اندازی متفاوت دارد؛ اما فراز و نشیب‌های هرکدام باعث شکل‌گیری رشد سرمایه‌داری می‌شوند. این فراز و نشیب‌ها همان رونق و رکود در هر دوره هستند.

کوتاه‌مدت‌ترین دوره در چرخه شومپیتر، چرخه کیچن با طول ۴۰ ماه است. البته مشاهدات تجربی مدت‌زمان آن را تا ۶۰ ماه نیز تخمین می‌زنند. چرخه ژوگلار با طول تقریبی ۱۰ سال، چرخه میان‌مدت نظریه شومپیتر محسوب می‌شود. البته در مطالعات علمی برای این چرخه مدت‌زمان ۷ تا ۱۱ سال نیز در نظر گرفته‌اند. در آخر بلندمدت‌ترین چرخه ممکن در یک بازار با طول عمر ۵۰ سال، کندراتیف یا موج K نام دارد.

عاملی که باعث پیشبرد چرخه شومپیتری می‌شود، فعالیت‌های کارآفرینانه و نوآوری‌هایی است که در طول دوره رخ می‌دهد. نوآوری‌های استفاده شده توسط کارآفرینان باعث می‌شود اقتصاد از حالت رکود به سطح پیشرفت و توسعه برسد. زمانی که شکوفایی و استفاده از تکنولوژی به اوج می‌رسد، اقتصاد مجدد به سمت رکود و سپس بحران حرکت خواهد کرد. حدفاصل میان اوج بهره‌مندی اقتصاد از ظرفیت‌های موجود و بحران‌های اقتصادی، چرخه‌های تجاری را شکل می‌دهند. در ادامه هرکدام از زیرچرخه‌های چرخه شومپیتری بیت کوین را بررسی می‌کنیم:

چرخه کیچن (Kitchin Cycle)

چرخه کیچن (Kitchin Cycle) - چرخه شومپیتری بیت کوین

فرایندی که باعث شکل‌گیری چرخه کیچن می‌شود، بیشتر در حوزه کشاورزی و کالاهای فاسدشدنی و همچنین بازار کالاهای سخت مانند فلزات مورد توجه قرار می‌گیرد. این فرایند به چرخه خوک معروف است و منجر به توسعه مدل تارعنکبوتی برای تشریح نوسانات قیمتی می‌شود.

مدل تار عنکبوتی یک مدل اقتصادی است که دلایل نوسان دوره‌ای قیمت در بازارهای خاص را تشریح می‌کند. این مدل عرضه و تقاضا را زمانی که قبل از اعلام قیمت، باید میزان تولید تعیین شود، توضیح می‌دهد؛ یعنی میزان عرضه و تقاضا بر اساس قیمت‌های قبلی تعیین می‌شوند. فرض کنید به دلیل مشخصی مانند بدی آب‌وهوا، محصول الف در مزارع کشور خسارت ببیند و عرضه آن کم شود. در زمان عرضه با توجه به میزان تقاضا، نمودار عرضه به سمت چپ شیفت می‌کند و قیمت افزایش می‌یابد. فعالان و کشاورزان با فرض اینکه قیمت در سال بعد هم بالا خواهند ماند، تولید محصول الف را نسبت به دیگر محصولات افزایش خواهند داد.


با افزایش میزان عرضه، قیمت آن کاهش پیدا می‌کند و سال بعد کشاورزان از تولید آن منصرف می‌شوند. مجددا قیمت بالا می‌رود و… این چرخه ادامه پیدا می‌کند. حرکت منحنی‌های عرضه و تقاضا باعث ایجاد خطوطی مانند تار عنکبوت می‌شوند. از این رو به آن مدل تار عنکبوتی می‌گویند.

چرخه کیچن عمدتا به‌خاطر بنگاه‌هایی با محدودیت سرمایه ثابت شکل می‌گیرد که باید با شرایط وقفه اطلاعاتی در بازار رقابت کنند. در حالت صعودی چرخه (حرکت به سمت رونق و شکوفایی)، بنگاه‌ها تولیدات خود را افزایش می‌دهند و سود‌های باورنکردنی به‌دست می‌آورند. بنگاه‌ها که احساس می‌کنند با افزایش فعالیت خود می‌توانند سود بیشتری کسب کنند، با رساندن سرمایه ثابتشان به سطح اشتغال کامل، باعث ایجاد مازاد عرضه در بازار می‌شوند. به دلیل نبود تقاضای کافی، قیمت‌ها کاهش می‌یابند و بازار دچار کسادی و رکود می‌شود. شرکت‌ها برای مقابله با این کار اقدام به انبار کردن و افزایش موجودی می‌کنند. با این کار تولید کاهش می‌یابد و بازار به نقطه تعادل برمی‌گردد. زمانی که بازار به تعادل برسد، چرخه کامل شده است.

اگر درباره اقتصاد نئوکلاسیک مطالعه چندانی هم نداشته باشید، به‌احتمال زیاد پاشنه آشیل این بحث (چرخه‌ها) را متوجه شده‌اید. علاوه بر انتقاد از جبرگرایی ناعادلانه در طول چرخه، نقش انتظارات سازگارانه نیز در حداقل ممکن در نظر گرفته شده است. بنگاه‌ها باید از بازار کارایی بیشتری یاد بگیرند که در چرخه بی‌پایان تعقیب تقاضا با مازاد تولید قرار نگیرند. جبرگرایی مستقیما در بیت کوین وجود دارد.

زمانی که سختی و هش ریت شبکه در طول چرخه تغییر می‌کنند و هش ریت تحت تاثیر شرایط بازار از نظر قیمت‌ها و هزینه‌های تولید قرار می‌گیرد، مدت‌زمان چرخه Halving مشخص می‌شود.

یک چرخه کیچن در بیت کوین تقریبا ۴۴ تا ۴۸ ماه معادل با چرخه هاوینگ زمان می‌برد. در سمت عرضه، ماینرها و تا حدی صرافی‌ها و هولدرها با افزایش قیمت به‌خاطر افزایش هش ریت یا کاهش در موجودی کوین‌ها، به عرضه بیشتر در بازار تشویق می‌شوند. هنگامی که قیمت کم شود، ماینرها با غیرفعال کردن بخشی از تجهیزات خود، توان استخراج یا هش ریت خود را کاهش می‌دهند و در صورت امکان به موجودی بیتکوین خود اضافه می‌کنند. اگر آن‌ها نتوانند هزینه‌های ثابت خود را تامین کنند، به‌عبارتی ادامه فعالیت برای آن‌ها توجیه اقتصادی نداشته باشد، مجدد کوچک‌تر یا حتی از بازار خارج می‌شوند.

باتوجه‌به نکات گفته شده، نسبت موجودی (Inventory) به فروش (Sale) یا I2S در چرخه کیچن بیت کوین بسیار مهم است. منظور از موجودی میزان محصولی است که تولیدکننده به آن دسترسی دارد و نزد خود نگه داشته است و فروش میزان کم شده از موجودی است. با کاهش فشار فروش و افزایش موجودی، نسبت I2S افزایش پیدا می‌کند که نشان‌دهنده رسیدن به انتهای دوره رکودی و شروع مرحله پیشرفت و رشد است. در طول دوره با رسیدن به قله و دره آن (رونق و رکود) نسبت I2S تغییر می‌کند.

چرخه ژوگلار (Juglar Cycle)

چرخه ژوگلار (Juglar Cycle) - چرخه شومپیتری بیت کوین

جایگاه نوآوری و سرمایه‌گذاری در این مرحله بسیار حیاتی است؛ زیرا در این دوره تقاضا به‌طور کامل عرضه را جذب می‌کند و اشتغال کامل و به‌کارگیری سرمایه‌های فیزیکی موجود کافی نیست.

سرعت تحقیقات و نوآوری برای تغییر در ماهیت سرمایه‌گذاری‌های جدید بنگاه‌ها، زیاد می‌شود. تلاش‌های کارآفرینانه برای کشف نوآوری‌های کلیدی و به‌کارگیری آن‌ها برای سرمایه‌گذاری‌های جدید، زمان بیشتری نسبت به چرخه کیچن طول خواهد کشید. از طرفی در جریان نزولی چرخه، کم شدن تقاضا با وقفه بیشتری نسبت به چرخه کیچن بر تولیدات اثر می‌گذارد؛ به این دلیل که سرمایه‌گذاری‌هایی انجام شده بیشتر طول کشیده‌اند و اثر آن‌ها در کوتاه‌مدت از بین نمی‌رود.

دوره ژوگلار معمولا بین دو هاوینگ اتفاق می‌افتد و طول عمر هفت تا هشت سال برای آن در نظر گرفته شده است. اولین چرخه ژوگلار بیت کوین در سال ۲۰۰۹ شروع و در اواخر سال ۲۰۱۵ تمام شد. در این دوره ماینرهای بیت کوین، تجربه خلاقیت و سرمایه‌گذاری مجدد در وسایل استخراج و ماینینگ داشته‌اند. استفاده از تجهیزات ساده جای خود را به اولین ASICها داده‌اند. با نزدیک شدن به اواخر چرخه دوم ژوگلار، می‌توانیم فرض کنیم احتمالا در چرخه بعدی روی بهره‌وری هزینه‌ها و انرژی‌های پایدار جایگزین، سرمایه‌گذاری مجددی انجام شود.

سازمان‌های مربوطه در حال ساخت مزارع استخراج بیت کوین در کنار منابع تولید انرژی بادی هستند که می‌توانند بیشتر از آن چیزی که انرژی مصرف می‌شود، تولید کنند. اگر مازاد تولید توربین‌های بادی مصرف شوند، می‌توان مجدد از آن‌ها برای تولید انرژی استفاده کرد.

همچنین با راه‌اندازی ماینرهای بیت کوین در کنار چاه‌های گاز طبیعی و استفاده از مشتقات و محصولاتی که در حین استخراج گاز به‌دست می‌آیند، علاوه بر تامین انرژی مورد نیاز بیت کوین، تولید گازهای گلخانه‌ای را می‌توان کاهش داد.

نسبت ظرفیت تولید (Installed Capacity) به سرمایه‌های به‌کارگرفته‌شده (Capital Investment)، نسبت مهمی در چرخه ژوگلار بیت کوین است که تا حدودی مربوط به سودآوری سیستم می‌شود. زمانی که چرخه در پیک خود قرار دارد، این نسبت (IC2CI) در بیشترین حالت ممکن است. از این به بعد نسبت شروع به کاهش می‌کند؛ زیرا ظرفیت تولید نسبت به تقاضای موجود پوشش داده می‌شود و برای موارد جدید نیاز به سرمایه‌گذاری‌های جدید دارد. ازاین‌رو نیروی موتور محرک چرخه ژوگلار بعدی از ایجاد ظرفیت‌های جدید با سرمایه‌گذاری در تکنولوژی‌ها، محصولات، روش‌ها و مواد جدید، شکل می‌گیرد.

چرخه کندراتیف (Kondratieff Cycle)

چرخه کندراتیف (Kondratieff Cycle) - چرخه شومپیتری بیت کوین

این چرخه که به موج K نیز مشهور است، طولانی‌ترین چرخه با طول ۴۰ تا ۶۰ سال است. چرخه کندراتیف از تغییری اساسی و تحول‌ساز در تکنولوژی نشات می‌گیرد و پیامدهای وسیع اقتصادی و اجتماعی به همراه دارد. اگر بخواهیم مثالی از چرخه کندراتیف بیاوریم می‌توانیم به عصر آهن و مهندسی (1875)، عصر نفت، برق، اتومبیل و تولید انبوه (۱۹۸۰) و عصر اطلاعات و ارتباطات (۱۹۷۱) اشاره کنیم.

شومپیتر مانند کندراتیف، عامل پیشرفت در امواج K را نوآوری‌های کلیدی می‌داند. نگرش خلاقانه برای دگرگونی و شروع مرحله رفاه به‌سادگی به وجود نمی‌آید مگر اینکه تمام ایده‌های لازم در ابتدا کشف شده باشند.

در سومین مرحله از چرخه شومپیتری بیت کوین، موج K ارتباطی با منبع سخت (فیزیکی) بودن پول دارد. زمان‌هایی مانند عصر استفاده از طلا به‌عنوان پول (۱۹۱۴-۱۸۷۳)، عصر استاندارد طلا (۱۹۷۳-۱۹۲۵)، عصر پول‌های فیات (۲۰۰۹-۱۹۷۳) و در آخر عصر بیت کوین (از ۲۰۰۹ به بعد)، در تاریخ جزء موج‌های K به حساب می‌آیند. با در نظر گرفتن این موضوع که هر چرخه کندراتیف ۴۰ سال طول می‌کشد، باید منتظر تحولی اساسی و جذاب در بازار بیت کوین قبل از ماین شدن آخرین عدد آن باشیم.

بعد از پایان اولین چرخه کندارتیف در بیت کوین که تقریبا در سال ۲۰۴۷ رخ می‌دهد، ۱۰ دوره هاوینگ کامل شده است و ۹۹/۹۰۲۳ درصد از تمام بیت کوین‌ها استخراج شده و تقریبا تنها ۲۰,۵۰۸ بیت کوین برای استخراج باقی مانده است. در این موج ارزش اقتصادی بلاک‌ها افزایش پیدا می‌کند و شاید این معیار تاثیر اساسی در پایان موج اول داشته باشد. چرخه کندراتیف بعدی در بیت کوین به مجموعه‌ای از فناوری‌ها و نوآوری‌هایی بستگی دارد که بسیار جدید و نوپا هستند و تا آن زمان حتی تصوری درباره آن‌ها وجود نخواهد داشت.

مشاهدات مارک آندرسن (Marc Andreessen) در ابتدای موج اول کندراتیف بیت کوین و درباره «همه‌گیری و جهانی‌شدن نرم‌افزار» بوده است. این مطلب با عنوان «نرم‌افزار، دنیا را تسخیر می‌کند» منتشر شده است و ارتباطی با چرخه بیت کوین و «تسخیر سیستم مالی توسط بیت کوین» دارد. در موج دوم با پیشرفت باورنکردنی تکنولوژی می‌توانیم ادعا کنیم «بیت کوین، اقتصاد دیجیتال را تسخیر می‌کند».

نسبت انباشت (Stock) به جریان (Flow) کاربردی‌ترین نسبت برای چرخه کندراتیف بیت کوین است که «سیف‌الدین آموس» در کتابش درباره آن بحث کرده است. با در نظر گرفتن تولید و انباشت خالص سالانه، نسبت S2F به‌صورت تابعی متناوب تا سال ۲۱۴۰ افزایش پیدا خواهد کرد.


باید در نظر داشته باشیم که ممکن است بیت کوین تمام انتظارات و بررسی‌ها را عوض کند و عصر بیتکوین متفاوتی از لحاظ طول موج K به ما نشان دهد؛ همان‌طور که در این مدت این کار را کرده است!

اگر تجربیات گذشته به‌درستی عمل کنند و از الان تا آخرین بیت کوین ماین شده، سه چرخه کامل کندراتیف داشته باشیم، می‌توانیم همچنان از نسبت S2F با کمی اصلاح استفاده کنیم. برای جلوگیری از گیج شدن در ادامه مقاله از *S2F استفاده خواهیم کرد.

اگر «جریان» را به‌عنوان سرعت بازار و تولیدات بیت کوین در نظر بگیریم، در هر چرخه نسبت *S2F می‌تواند تا زیر تعادل الگوریتمی مورد انتظار کاهش یابد. ابزار احتمالی اندازه‌گیری سرعت بازار، BDD خواهد بود. BDD یا روزهای تخریب بیت کوین (Bitcoin Days Destroyed) به مدت زمانی گفته می‌شود که کوین‌ها به یک کیف پول اضافه می‌شوند، باقی می‌مانند و به طور ناگهانی فروخته می‌شوند.

تصور کنید یک سرمایه‌گذار، یک واحد بیت کوین می‌خرد و آن را به مدت ۹۰ روز در کیف پول خود نگه می‌دارد؛ سپس با افزایش چشم‌گیر قیمت، تصمیم به فروش آن می‌گیرد. در این حالت می‌توان گفت او ۹۰ روز بیت کوین را از بین برده است. وقتی سرمایه‌گذاران در حال جمع‌آوری BTC هستند و کوین‌های قدیمی فروخته نمی‌شوند، شاخص Coin Days Destroyed روند نزولی خواهد داشت. از سوی دیگر در اواخر بازار صعودی، بیشتر کوین‌های قدیمی فروخته می‌شوند که این موضوع منجر به بالا رفتن شاخص Coin Days Destroyed می‌شود.

بنابراین نسبت S2F برای موج K بیت کوین به شکل زیر خواهد بود:

تولیدات سالانه + BDD / موجودی بیت کوین‌های استخراج شده = *S2F

*S2F با S2F یکسان می‌شود اگر بیشتر موجودی بیت کوین در جریان نباشد. انتظار می‌رود زمانی که از یک موج K به موجی دیگر می‌رویم، این اتفاق رخ دهد.

می‌توانیم چرخه شومپیتری بیت کوین را در قالب یک جدول به صورت زیر بنویسیم:

نام چرخهمدت‌زمانواحد اندازه‌گیریچرخه بر حسب موج K
کیچن۴۸ – ۴۴ ماهI2S۱۰
ژوگلار۷ تا ۸ سالIC2CI۵
کندراتیف یا موج K۳۶ تا ۴۰ سال*S2F۱

چرخه شومپیتری بیت کوین چه می‌گوید؟

در نمودار زیر چرخه شومپیتری بیت کوین ترسیم شده است. موج K با رنگ خاکستری تیره، چرخه ژوگلار با بنفش و چرخه کیچن که مطابقت زیادی با دوره هاوینگ دارد، با رنگ آبی نشان داده شده‌اند. محور عمودی قیمت دلار است که پروکسی (متغیر) مناسبی باتوجه‌به اجزا و بخش‌های چرخه شومپیتری، به‌حساب می‌آید.

نمودار چرخه شومپیتری بیت کوین
نمودار چرخه شومپیتری بیت کوین

در انتهای موج K، همه چرخه‌ها به هم خواهند رسید و همگرایی خواهند داشت. چیز ساده‌ای است؛ چون زمانی که محرک‌های اساسی نوآوری برای چرخه کندراتیف بعدی بیت کوین یکی می‌شوند، تمام جریان‌های انباشت شروع به کاهش می‌کنند. در آن نقطه، زمان شکل‌گیری مجموعه فناوری‌های جدیدی است که می‌توانند انگیزه‌ای برای موج دوم K در بیت کوین باشند. بیت کوین‌ها بیشتر ذخیره می‌شوند و فروش بسیار کاهش می‌یابد. این کار باعث رسیدن نسب I2S به بالاترین میزان ممکن می‌شود. ظرفیت‌های تولیدی بر اساس تقاضای بازار افزایش پیدا می‌کند و سرمایه‌‌گذاری‌ها به‌طور کامل انجام می‌شوند. این کار نسبت IC2CI را به شدت بالا می‌برد. جریان بیت کوین ناشی از استخراج آن به‌تدریج کم می‌شود و نسبت *S2F را به‌شدت بالا می‌برد؛ بنابراین همگرایی در تمام نسبت‌ها در بلندمدت وجود خواهد داشت. تمام این نسبت‌ها در دومین چرخه کندراتیف نیز به یکدیگر اما با مقادیر متفاوت، مرتبط خواهند بود.

جمع بندی


مانند موج کندراتیف در انقلاب صنعتی، باید منتظر نوآوری‌هایی باشیم که اقتصاد و جامعه جهانی را تحت تاثیر قرار دهند و متحول سازند. شاید بیت کوین به‌عنوان ارزی جهانی در انتهای اولین موج K شناخته شود و در موج دوم به‌عنوان زیرساختی برای دنیای دیجیتال در نظر گرفته شود. شاید کمی خارج از تصور باشد؛ اما ممکن است در موج سوم یعنی ۱۲۰ سال آینده، مبنای مبادلات بین سیاره‌ای قرار گیرد. در این مقاله چرخه شومپیتری بیت کوین را بررسی کردیم و بر اساس سه موج تشکیل‌دهنده‌اش، به شرح آن پرداختیم.

منبع
bitcoinmagazine

نوشته های مشابه

اشتراک
اطلاع از
2 دیدگاه
جدید ترین
قدیمی ترین محبوب ترین
Inline Feedbacks
View all comments
دکمه بازگشت به بالا