آیا DAG مشکل مقیاس پذیری بلاک چین را حل می‌کند؟
همانطور که طیف وسیعی از شبکه‌های اجتماعی با پلتفرم‌های مختلف و با ویژگی‌ها و قابلیت‌های گوناگون گسترش یافته است، پلتفرم‌های رمزنگاری شده نیز برای کاربردها و نیازهای مختلف در حال گسترش است.
آیا DAG) Directed Acyclic Graph) به زودی خواهد آمد؟
نگرانی اصلی تکنولوژی ارزهای دیجیتالی، جلوگیری از فعالیت بسیار ساده دو بار خرج کردن است. این نگرانی تهدیدی برای این تکنولوژی به حساب می‌آید. در این اتفاق یک شخص از یک میزان وجه دو بار استفاده می‌کند و در پرداخت معاملات تقلب می‌کند. ارزهای معتبر بایستی از ارزهای دیجیتالی بترسند، ارزهای متداول به صورت مرکزی صادر می‌شوند، در حالی که ارزهای دیجیتالی به واسطه رمزنگاری اعتبار می‌یابند. این اعتبار دستاورد تکنولوژی بلاک چین است. تکنولوژی بلاکچین با پیوند بلاک‌های معاملات به یکدیگر در یک زنجیره تغییرناپذیر اطلاعات و تکثیر آن به تمامی گره‌های شبکه، توانست به این دستاورد دست یابد.
این تکنولوژی دارای منبع و محاسبات فشرده است، برای مثال این ویژگی مشابه این است که برای انجام معاملات آنلاین بانکی نیاز به در اختیار داشتن کپی اطلاعات بانکی همه افراد داشته باشید. در حالی که این کار به خوبی برای پرداخت‌های ساده صورت می‌گیرد، زمانی که برنامه‌های پیچیده‌تر و جدیدتر مثل Steem که یک رسانه اجتماعی بر بستر بلاک چین است، بخواهند از این تکنولوژی بهره ببرند، مشکل مقیاس پذیری بلاک چین به وضوح دیده شود.
راه حلی که برای این مشکل پیدا شد، این بود که طراحی دفتر کل را برای کارآمدتر کردن این تکنولوژی در دستور کار قرار بدهیم. فضای کریپتوکارنسی به طور مداوم در حال گسترش و جلا دادن به پلتفرم‌های هیبرید آن، برای موارد خاص است. یکی از پیشرفت‌ها در این رابطه، استفاده از گراف جهت دار غیر مدور (Directed Acyclic Graph) یا به طور خلاصه DAG است. گراف (Graph) فقط نام دیگری برای یک شبکه‌ای از گره‌ها است، واژه Directed بدین معنی است که ارتباط بین دو گره که شامل اطلاعات، ارزش و … است، به صورت یک جهته صورت می‌گیرد، واژه Acyclic نیز بدین معنی است که با عبور از یک گره شما هرگز برای یک بار دیگر با همان گره مواجه نخواهید شد.
این فرایند کمی پیچیده است، اما پیچیدگی نقطه‌ای از این ساختار است. در واقع به جای اینکه هر گره مشارکت کامل در ضبط و پردازش تمامی فعالیت‌های سیستم داشته باشد، DAG بر پیچیدگی و همبستگی متکی است تا دیوارهای رمزنگاری شده ایجاد کند و از طریق آن از دو بار خرج کردن و دیگر رفتارهای فرصت طلبانه جلوگیری کند. این پیچیدگی از طریق ماهیت چگونگی اضافه شدن گره‌های جدید به DAG تضمین شده است. به منظور جلوگیری از یک شبکه متمرکز که در آن چند گره مرکزی به گره‌های بسیار دیگری متصل است، می‌توان از DAG برای اطمینان از همبستگی نودهای جدید استفاده کرد. نتیجه این امر، یک مش از گره‌هاست که به معاملات اعتبار می‌بخشد و آن را تنگل (Tangle) می‌نامند. DAG محدوده قدرت رمزنگاری را از سطح بلاک به کل شبکه خود منتقل می‌کند. همانطور که شبکه گسترش می‌یابد، گره‌های بیشتری بر روی تنگل (Tangle) قرار می‌گیرد و اجازه می‌دهد یک وسیله موثر و کارآمد برای ارسال معاملات در سراسر شبکه به وجود بیاید. تاییدیه‌ها با بلاک‌های جدید ساخته نمی‌شود، در واقع تراکنش‌های جدید با تایید تراکنش‌های قبلی، تایید می‌شوند.
DAG (گراف جهت دار غیر مدور) چه تفاوتی ایجاد می‌کند؟
طراحی و استفاده از DAG جالب به نظر می‌رسد، اما چه چیزی در آخر به دست می‌آید، سوال مهمی است. به طور ساده، بلاک چین و DAG یک نوعی از تکنولوژی دفتر کل توزیع شده (DLT) می‌باشند که DAG بسیار سبک تر از بلاک چین است. در DAG عملیات ماینینگ انجام نمی‌شود و به جای تکیه بر کاربران برای تایید تراکنش‌ها، تراکنش‌ها با تایید تراکنش‌های قبل از خود تایید می‌شوند. تعداد تراکنش‌ها در ثانیه و سرعت تراکنش‌ها در حال حاضر با استفاده از DAG از سایر پارادایم‌های رمزنگاری بیشتر است.
در حالی که از طریق بیت کوین تراکنش‌های غیر قابل اعتماد انجام می‌شود، شرکت‌ها می‌توانند با استفاده از DAG کارهایی که در بلاکچین غیرممکن بود را انجام دهند. سیستم‌هایی که نیاز به قابلیت‌های پرداخت سریع و انعطاف پذیر دارند، به ویژه آن‌هایی که معاملات کم ارزشی را در طول روز پشتیبانی می‌کنند، به قابلیت‌های DAG نیاز خواهند داشت. شناخته شده ترین پلتفرمی که از DAG استفاده می‌کند، IOTA نام دارد.
