بازیهای وب ۳ به لطف تکنولوژی بلاکچین، مدل کسبوکار جدیدی را معرفی کردند. مهمترین بخش این مدل، وعده مالکیت داراییهای درون بازی به گیمرهاست. مدل Play to Earn که در ابتدا بهواسطه بازی اکسی اینفینتی معرفی شد، با وجود اینکه در تئوری بسیار جذاب است، از جنبههای عملی و اخلاقی نگرانکننده است؛ چرا که امروز پیشبینی اینکه آیا این بازی ماندگار خواهد بود یا نه، دشوار است. اما چطور میتوانیم بررسی کنیم که یک بازی آیندهای دارد و میتوان به مشارکت در آن امیدوار بود یا نه؟ چه فاکتورهای در انتخاب یک بازی کریپتویی موثر است؟ برای آشنایی با عوامل تاثیرگذار در تحلیل بازی های بلاکچینی با میهن بلاکچین همراه باشید؛ اما پیش از آن به بررسی جنبههای مختلف بازیهای کریپتویی خواهیم پرداخت.
تحول صنعت بازی بهواسطه بازیهای بلاک چینی

با وجود اینکه هنوز بسیار زود است تا در مورد چیزی در این عرصه به صورت قطعی نظر بدهیم، معتقد هستیم که بازی های نسل سوم وب موفق، بازیهای تریپل ای (AAA) هستند که گرافیک بالا را با مدلهای پایدار بهپشتوانه توکنومیکس مستحکم، همکاریهای سودمند و داستان بازی تلفیق کرد. پذیرش گسترده آینده بازیهای بلاک چینی، مدل برای کسب درآمد بازی کنید یا Play to Earn نیست، بلکه آینده از آن بازی کنید و درآمد داشته باشید یا Play and Earn است.
بازیهای بلاک چینی در حال تغییر دادن دنیا هستند. صنعت گیمینگ با معرفی مدل Play to Earn (P2E) که اکسی اینفینیتی (Axie Infinity) پیشگام آن است، بهواسطه فناوری وب ۳ و بهویژه بلاکچین در آستانه یک انقلاب قرار گرفت. با وجود اینکه چنین روندی یک تغییر سبک بسیار جذاب محسوب میشود، اما متخصصان و گیمرها به دلیل اینکه همانطور که از مفهوم P2E برمیآید، بسیار پرریسک است.
پس از بررسی ۴۰ عنوان از بازی های وب ۳ فعال و در دست توسعه، به این نتیجه رسیدیم که آینده حوزه گیمینگ در بطن نسل سوم وب نهفته است؛ اما به ابزارهای درست برای حرکت عاقلانه در این زمین بازی نیاز داریم. در ادامه به ۵ عامل مهم در تحلیل بازی های بلاکچینی میپردازیم.
عوامل مهم در تحلیل بازی های وب ۳

مدل P2E به پلیرها این امکان را میدهد تا در ازای مشارکت و اختصاص دادن زمان خود به بازیهای مبتنی بر بلاک چین، در قالب داراییهای درون بازی پاداش دریافت کنند. بازیهای مبتنی بر مدل Play to Earn در قالب دنیاهای مجازی و به کمک توکنهایی که اقتصاد درون بازی را تقویت میکنند و توکنومیکس پیچیده آنها عمل میکنند. در نتیجه این امر، هر یک از بازی های کریپتویی به اکوسیستم خودپایداری مبدل میشوند، که معمولا با یک بازار غیرمتمرکز همراه بوده و پلیرها نیز میتوانند میزان ارزش قابل توجهی را با مشارکت کردن در نبردهای درون بازی، ساختوساز، معامله، پرورش محصول و غیره در چنین بستری پدید بیاروند.
با وجود اینکه توکنها و مارکتپلیسهای درون بازی ایده جدیدی در عرصه گیمینگ محسوب نمیشوند، مفهوم انقلابی اصلی در مورد بازیهای بلاکچینی داراییهای درونبازی (توکنها، NFTها و غیره) هستند که بیرون از محیط بازی هم ارزشمندند. این بدان معناست که میتوانیم این داراییها را در یک صرافی غیرمتمرکز رمزارز معامله کنیم. ماهیت غیرمتمرکز این داراییها در حقیقت پیشرفتی برای متاورس در مقیاس بزرگ به حساب میآید؛ زیرا داراییهای مبتنی بر بلاکچین را میتوان در اکوسیستمهای مجازی مختلف معامله کرد.
گیم های وب ۳ در قالب راهکار نهایی برای اکوسیستمهای بسته «استودیوهای بازیسازی سنتی» از راه رسیده است تا هدف گسترش حق مالکیت را در میان پلیرها به حقیقت تبدیل کند. چنین رویکردی به پلیرها اجازه میدهد تا ارزش اقتصادی بیشتری نسبت به یک بازی Web 2 ایجاد کنند. این در حقیقت وعدهای زمینهساز برای متحول کردن صنعت گیمینگی است که پیش از این میشناختیم.
ایجاد طیف وسیعی از جریانهای درآمدی بهواسطه P2E

بازیهای P2E با عرضه و فروش توکنها و سایر داراییهای دیجیتال درآمدزایی میکنند و سپس از تراکنشهای درون بازی کمیسیون دریافت میکنند. در ادامه خلاصهای از نحوه کارکرد این سیستم را توضیح میدهیم:
سرمایه استارتآپ
برخی از گیم های بلاکچینی از بازیکنها میخواهند تا برای شروع بازی مبلغی را پرداخت کنند. بازیهای P2E به صورت کامل از بازیهای F2P یا رایگان (Free to Play) متمایز هستند و عدم درک این موضوع ممکن است گمراهکننده باشد. از نظر فنی، تمامی بازیهای بلاک چینی از مدل P2E پیروی میکنند، اما ورود به برخی از آنها (از قبیل Splinterlands، Gods Unchained، Thetan Arena) رایگان است؛ این در حالی است که سایر بازیها به سرمایهگذاری اولیه و به عنوان مثال خرید یک توکن NFT (بازیهایی مثل اکسی اینفینیتی، Alien Worlds و Sorare) احتیاج دارند.
توکنهای بومی
توکنهای بومی به صورت مجازی در تمامی بازیهای Gamefi حضور دارند و در راستای اهداف مختلفی مورد استفاده قرار میگیرند. رایجترین نوع آن معادل ارز دنیای واقعی است که برای تراکنشهای درون بازی استفاده میشود. معمولا توکنی هم وجود دارد که بهویژه برای DAOها و حاکمیت پروژه ذخیره میشود. کاربرد توکنها میتواند بسیار گستردهتر از چیزی که بیان کردیم باشد. به عنوان مثال میتوان از آنها به عنوان وثیقهای برای دریافت سود از طیف گستردهای از برنامههای امور مالی غیرمتمرکز (DeFi) استفاده کرد و یا حتی میتوان آنها را در پلتفرمی «قفل کرد» تا پاداشهایی که در عمل با نام استیکینگ یا سپردهگذاری شناخته میشوند را دریافت کنیم.
همچنین NFTهایی وجود دارند که در درون و بیرون از محیط بازی قابل معامله هستند. بیهمتا بودن این توکنها موجب کمیاب بودنشان میشود و این درست در تضاد با توکنهایی در قالب «ارز» است. در برخی از بازیها، پلیرها خودشان میتوانند توکنهای بیهمتا را طراحی کنند.
بسته به اکوسیستم، NFTهای درون بازی میتوانند اَشکال بیشماری داشته باشند:
- کاراکترهای بازی از قبیل حیوانات خانگی (مثل Dogami و DNAxCAT) یا هیولاهای بانمکی (مثل اکسی اینفینیتی) که پرورش داده میشوند، مبارزه میکنند و با NFTها تزئین میشوند.
- کارتها که در حقیقت کلکسیونی هستند. این نوع از NFTها در بازیهایی مثل فوتبال فانتزی (Sorare) و بازیهای رقابتی کارتی (مانند Splinterlands) مورد توجه بسیاری از افراد قرار گرفتند.
- املاک و مستغلات مجازی (زمین، سیارات) در بازیهایی مثل سندباکس (The Sandbox) و دیسنترالند (Decentraland) مورد استفاده قرار گرفتند. بازیکنها میتوانند قطعههای زمین را به دست آورده، آنها را توسعه دهند (در قالب ساختمانها، گیاهان، جانوران و غیره) و یا حتی آنها را اجاره بدهند. در بازی Alien Worlds، بازیکنها میتوانند به دیگران اجازه دهند تا زمینهای آنها را استخراج کرده و بدین صورت درآمد منفلانه (Passive Income) داشته باشند.
- منابع طبیعی اغلب به حق مالکیت زمین ارتباط دارد. از جمله آنها به Star Atlas میتوان اشاره کرد که پلیرهای آن میتوانند با استفاده از منابع استخراج شده به ساخت کشتیهای فضایی و سلاح بپردازند.
- ابزار و لوازم جانبی (سلاحها، پوشش و لباسها و غیره): در بازی Harmonia Goya’s Land توکنهای بیهمتا مجموعه گستردهای از حیوانات، درختها، مَرکبها، لباسها و حتی خودکار هستند.
نمونههای دیگری از جریانهای درآمدی کمی سنتیتر
- مشارکت میتواند به ارائه خصوصیتهای دیگری مثل پوششهای مبتنی بر NFT برای آواتارها منجر شود که قابل استفاده برای رویدادهایی مثل کنسرتهای مجازی هستند و حتی میتوانند زیرساخت گیمینگ را به شیوههای دیگری بهبود ببخشند.
- بتل پَس (Battle Pass) یکی از رویکردهایی است که پلیرهای میتوانند در بستر آن امتیاز جمعآوری کنند تا به سطوح مختلفی از پاداش مثل پاداش The Party Pass در Blankos Block Party دست پیدا کنند. این پاداش به پلیرهای این امکان را میدهد تا به قابلیت «Hype Points» که نوعی امتیاز برای دریافت لوازم جانبی در این بستر است، دست پیدا کنند.
- تبلیغات که تنوعی از گستره بیلبوردهای سبک Admix تا کیوسکهای درون دسنترالند و گالریهای هنری در سندباکس را شامل میشوند.
نوسان قیمت و عدم شفافیت در P2E
در طول سال گذشته، Axie Infinity بزرگترین بازی NFT موجود در بازار بود؛ حتی به دلیل اینکه بازیکنها را قادر میساخت تا در عرض چند هفته، ثروت قابل توجهی کسب کنند تیتر خبرها شد. موفقیت این بازی ساخته شده توسط Sky Mavis تا حدی بزرگ بود که بورسیههای اختصاصی و گیلدهای گوناگونی در راستای پشتیبانی کردن از پلیرهای و قرض دادن توکنهای غیرقابل تعویض مورد نیاز این بازی به آنها برای ورود به این عرصه از راه رسیدند.
با گذشت چند ماه و حاصل شدن رشد قابل توجه، میانگین درآمد روزانه این بازی به کمتر از میزان درآمد حداقلی در فیلیپین رسید؛ جایی که اکثر بازیکنهای این بازی مستقر هستند. ارز درون این بازی که Smooth Love Potion (SLP) نام دارد نوسانات و افت شدیدی را در طول سال گذشته متحمل شد و هماکنون و در هنگام نگارش این مقاله نیز در حال سقوط است. چنین رویدادی به معنای این نیست که اسکای ماویس کاملا اشتباه کرده یا آن طراحی P2E معیوب است. با این حال، برخی از کاستیهای مدل فعلی و بازار را آشکار میکند.
نوسان قیمت یکی از بدیهیترین مشکلات است. مسئله اخلاقی دیگری نیز در این عرصه مطرح است؛ زیرا گیمرها به روند سرمایهگذاری و افزایش میزان بدهی خود برای بازی کردن ادامه میدهند و از سوی دیگر نیز گیلدها به ارائه طرح وام با ریسک قابل توجه خود ادامه میدهند. بخش مالیات نیز یک مسئله نامشخص و مبهم است؛ زیرا به مقررات بیشتر برای ایجاد ثبات بیشتر بدون به خطر انداختن وعده کلیدی (تمرکززدایی) نیاز است.
۵ عامل مهم در تحلیل بازی های بلاکچینی

با توجه به تمام مطالبی که تا به اینجا بیان کردیم، اکنون به بررسی ۵ عامل مهم در تحلیل بازی های وب ۳ میپردازیم. با تحلیل این موارد، میتوانید تشخیص دهید که یک بازی معتبر و آیندهدار است یا خیر.
ماهیت جهان بازی
عواملی که باید در این مورد باید در نظر بگیریم عبارتند از:
- جهان بازی تا چه اندازه غنی است؟ کیفیت جلوههای گرافیکی و انیمیشنها و همچنین سطح درگیری خط داستان.
- آیا در صورت عدم کسب درآمد توسط پلیرها، میزان سرگرمی و لذتبخش بودن این بازی قابل قبول خواهد بود؟ با وجود اینکه چنین موضوعی بسیار سلیقهای است، لازم است عنصر «سرگرمی» را در نظر داشته باشیم که به سبک بازی و چیدن استراتژی کسب درآمد مرتبط است.
- آیا گیمرها میتوانند به عنوان مثال از طریق NFTهای ساخته شده توسط کاربران در روند ساخت اکوسیستم (UGC) مشارکت داشته باشند؟ این یک پیشنیاز الزامی نیست اما در زمینه حفظ کاربران یک مزیت محسوب میشود.
- بازی چقدر دسترسیپذیر است؟ راههای مختلفی برای تشویق افراد برای ورود به بازی وجود دارد. به عنوان مثال، Defi Kingdoms به واسطه استفاده از مکانیزم بازیسازی (Gamification) برای ساده کردن مفاهیم دشوار رمزارز، مورد تحسین بسیاری از افراد قرار گرفته است.
چرا ماهیت جهان بازی در تحلیل بازیهای Web3 اهمیت دارد؟
در ابتدا، بخش عظیمی از اکوسیستم گیمینگ بلاک چین متشکل از بازیهای چندنفره آنلاین (MMO)، نقشآفرینی (RPG)، بازیهای کارتی و استراتژی و با سبک بازی یا گیمپلی و تصاویر ساده بود. با این حال، توسعهدهندگان بازی هماکنون در حال امتحان کردن رویکردهایی با گرافیک سنگینتر و بازیهای پیچیدهتر هستند. Star Atlas که به زودی منتشر میشود، نمونه بارزی از این موضوع برای تحیر همگان است. بازیهای نسل سوم وب با ارائه تجربه بازی غنی که تاکنون افراد را هدف قرارداده بودند، از این پس برای جامعه سنتی هم جذاب خواهند شد که احتمالا این امر نرخ تبدیل کاربران را افزایش خواهد داد.
با وجود اینکه حدسوگمان بخشی پذیرفتنی در این حوزه است، ایجاد تعامل معنادار، بهویژه از طریق قابلیتهایی که مشارکت در تولید داراییهای درون بازی را تشویق میکند، کلید دست یافتن به بازار گسترده است. وقتی حرف از محتوای تولیدی توسط کاربر در بستر بلاکچین میشود، استودیوهای مختص وب ۳ نسبت به همتایان سنتی خود از برتری سنتی برخوردار هستند و باید تا حد امکان از چنین مزایایی بهره ببرند.
مدلهای کسبوکار
عواملی که باید در این مورد باید در نظر بگیریم عبارتند از:
- آیا قابلیت F2P یا بازی رایگان نیز در نظر گرفته شده است؟ آیا همه میتوانند این بازی را انجام دهند؟ این عامل به صورت مستقیم روی پتانسیل بازار انبوه تاثیر میگذارد.
- جریانهای درآمدی: آیا این بازی جریانهای مالی چندگانه را با یکدیگر تلفیق میکند؟ قانون نانوشتهای هست که میگوید هرچقدر جریانهای درآمدی بیشتر باشند بهتر است؛ زیرا این امر موجب کاهش میزان ریسک احتمالی برای مدل مورد نظر از دیدگاه کلی میشود.
- توکنها: آیا این بازی از توکنومیکس هوشمندانهای که قابلیت تعامل با دنیای واقعی و سایر بازیها را دارد برخوردار است؟ تا به امروز میزان ارزش این توکنها تا چه حدی رشد کرده است؟ آیا توکنهای غیرمثلی جذابی که درون این بازی قابل استفاده و قابل جمعآوری باشند، وجود دارد یا اینکه فایلهای اقتباسی با فرمت jpeg هستند؟ این آثار تا چه اندازه کاربرد دارند؟ تمامی موضوعهایی که مطرح کردیم بر حفظ کاربر در طول زمان و افزایش ارزش توکن تاثیر میگذارد.
- همکاریها: مشارکتهای پرمخاطب، گستره بازار هدف و جذابیت برند را به حداکثر میرساند و موجب افزایش میزان ارزش توکنهای بومی میشود.
- کالا (فیزیکی/دیجیتال): آیا استودیو مورد نظر با برندهای شگفتانگیز و طراحی قابل توجهی به ویژه در رابطه با کالاهای خود همکاری دارد؟
- تبلیغات: در صورت بهرهگیری از تبلیغات، آیا با ذوق و سلیقه به کار رفته در بستر بازی همخوانی دارند یا ممکن است موجب آزار و اذیت پلیرها شوند؟
- بازار: آیا بازاری برای خرید داراییها از داخل و بیرون بازی وجود دارد؟
- حفظ ارزش داراییهای دیجیتال خریداری یا کسب شده بر اساس مکانیکهای بازی: گیمر این بازی تا چه حد متضرر خواهد شد؟
چرا مدلهای کسب وکار در تحلیل بازیهای بلاک چینی اهمیت دارد؟
موانع زیادی سر راه ورود به بازی های Web 3 وجود دارند. از جمله این موانع میتوان به دستیابی به رمزارز، ساخت کیف پول، پرداخت گس فی و غیره اشاره کرد. لازم به ذکر است، هنگامی که بحث از بلاک چین به میان میآید، ناهمگونی اطلاعات افراد در مورد این زمینه نیز مطرح میشود. بازیهای رایگان و رویکرد «Free to Play» همیشه راهی برای رسیدن به هدف نیستند؛ اما از سوی دیگر، هرچقدر میزان هزینه ورود بازیکنان به این عرصه بیشتر باشد، ورود عموم به این بازیها نیز دشوارتر میشود. صرف هزینه بالا در این بازی باید قابل توجیه باشد.
بنابراین، ماندگاری بازیهای Web3 به این عوامل بستگی خواهد داشت:
- دسترسیپذیری و جذبه آنها که مشخص میکند بازی با چه سرعتی میتواند تعداد بازیکنهای پایه خود را رشد دهد.
- داراییهای درون بازی چه داخل و چه خارج از بازی کاربرد معنادار داشته باشند.
- همکاریهای مستحکم. وجود جریانهای درآمدی متعدد موجب افزایش میزان پایداری پروژههای این عرصه شده و در صورتی که یکی از این جریانها را همواره به صورت پیشفرض در نظر داشته باشیم، این امر در قالب یک شبکه ایمنی عمل میکند.
کیفیت تیم
در این بخش نیز عوامل تاثیرگذاری مطرح میشوند که عبارتند از:
- آیا هویت تیم پروژه در دسترس عموم قرار داده شده است؟ این موضوعی است که لزوما همیشه در فضای کریپتو اتفاق نمیافتد.
- این تیم تا چه اندازه گسترده است؟ اندازه تیم باید متناسب با وسعت اهداف پروژه و نقشه راه آنها باشد.
- آیا اعضای اصلی این تیم از سابقه مرتبط برخوردارند؟ ما نیاز داریم تا استعدادهای درخشانی را در زمینههای تخصصی مختلف مشاهده کنیم: توسعه محصول، گیمینگ (به ویژه از جانب استودیوهای سطح بالا)، متخصصان امور مالی و رمزارز/توکنومیکس، بازاریابی و ساخت جامعه.
چرا کیفیت تیم در تحلیل بازیهای کریپتویی مهم است؟
در این بخش، هدف ما تحلیل کردن و سنجش میزان آمادگی تیم برای دستیابی به اهداف بزرگ است. این منطق مشابهی است که در ارزیابی هر یک از تیمهای اصلی استارتآپ نیز اعمال میشود تا سابقه بنیانگذاران و اینکه چقدر مکمل یکدیگر هستند را بررسی کنیم. البته لازم به ذکر است که فضای نسل سوم وب نیازمندیهای دیگری را نیز به همراه دارد و آن هم دانش تخصصی در مورد توکنومیکس است؛ بنابراین، حضور یک مدیر اقتصاددان در این تیم یک مزیت بزرگ محسوب میشود. حضور عضوی کلیدی که تجربه قبلی در زمینه گیمینگ داشته باشد، به ویژه برای استودیوهایی که با هدف جذب مخاطبان زیادی فعالیت خود را آغاز میکنند بسیار مهم است.
امور مالی و نقشه راه
نقشه راه شاکله اصلی هر یک از پروژهها در زمینههای مختلف محسوب میشود و از جمله عوامل مهم این بخش در این حیطه به نکات زیر میتوان اشاره کرد:
- میزان بودجه تا تاریخ معین: آیا پروژه در فرایند جذب سرمایه (یا روشهای دیگر) موفق به جذب مبلغ قابل توجهی به دلار یا رمزارز شده است تا به رویاهای خود جامه عمل بپوشاند؟
- کیفیت سرمایهگذاران خطرپذیر: آیا این پروژه توسط سرمایهگذارانی مثل Sequoia ، A16Z و غیره و یا توسط Joe Schmoe و سایر سرمایهگذاران ثروتمند و سرمایهگذاران مادر پشتیبانی میشود؟
- ثبات مالی: این عامل با مدل کسبوکار مرتبط است. آیا بازی مورد نظر به واسطه جریانهای درآمدی متعدد و میزان ریسک پایین میتواند سودآور باشد؟ یا اینکه هیچ پولی از این پروژه حاصل نمیشود و پشتوانه مالی ندارد؟
- نقشه راه بلندپروازانه و واقعگرایانه: آیا فعالان این پروژه بلندپرواز و رویاپرداز هستند یا اینکه هیچ نقشه راهی هنوز وجود خارجی ندارد؟ جزئیات برنامههای عملی آنها تا چه حد است؟
- نظم به روزرسانیها: آیا این پروژه به صورت منظم و شفاف در مورد همه موارد فوق با مخاطبانشان ارتباط برقرار میکند؟
چرا امور مالی و نقشه راه در تحلیل بازیهای کریپتویی اهمیت دارد؟
پروژههای بلندپروازانهای که نقشه راه دقیقی دارند بسیار اطمینانبخش هستند. با این حال، به همین میزان نیاز به منابع مالی قوی دارند. استودیوهایی که از سرمایه مالی خوبی برخوردار هستند، تمایل دارند تا چنین برنامههایی را به صورت عمومی تبلیغ کنند. آگاه باشید که ممکن است بسیاری از پروژهها اسامی بزرگی را به عنوان حامی در وبسایت خود لیست کرده باشند، اما همکاری مشخصی را برای آینده برنامهریزی نکرده باشند. آنها ممکن است تنها از این پلتفرمها برای کامل کردن پروژه خود استفاده کردن باشند و سپس بنابر تکنیک بازاریابی خود آن را تغییر دهند.
با در نظر داشتن تمام مسائلی که بیان کردیم، هنگامی که بحث از رویکردهای جذب سرمایه به میان میآید، همیشه مشابهتی با وضعیت پروژههای وب۳ ندارد. برخی از این پروژهها از اصول ساختارهای سنتی سرمایهگذاری خطرپذیر سنتی اجتناب میکنند و در عوض به سراغ روشهای جایگزین و راهکارهایی که بیشتر بر روی جامعه تمرکز دارند میروند.
جامعه
جامعه و یا اکوسیستم چنین پروژههایی قلب تپنده آنها هستند و موارد زیر در پوششدهی جامعه نقش مهمی دارند:
- فالوئرهای پروژه در رسانه اجتماعی و میزان تعامل: آیا کامیونیتیهای تلگرام، دیسکورد و توییتر بزرگ، فعال و توسعهیافتهای به واسطه پروژه مورد نظر شکل گرفتهاند؟ آیا این جوامع مشکوک و مبهم هستند؟ آیا اصلا وجود خارجی دارند؟ پیوستن به این بسترها به چه صورت است؟
- سازمان مستقل غیرمتمرکز پروژه: اگر چنین سازمانی به پروژه مورد نظر تعلق دارد، آیا یک DAO فعال و هوشمند است؟ اگر اینطور است، آیا پیشروی در مسیر نقشه راه را میسر میکند؟ یا اینکه موجب کند شدن روند پیشرفت و منحرف شدن آن از مسیر خود میشود؟
چرا جامعه و کامیونیتی پروژه در تحلیل بازیهای کریپتویی اهمیت دارد؟
بازی های Gamefi که دارای جوامع قدرتمندی هستند، نسبت به سایرین برتری دارند. از نظر ایدئولوژیک، نسل سوم وب کاملا راجعبه کامیونیتی است و چنین جوامعی در رسانههای اجتماعی جمع میشوند. حضور فعال در رسانههای اجتماعی شاخصی است که نشاندهنده پتانسیل برای حفظ هیاهوی پیرامون پروژه و توسعه فرایند گسترش پروژه است.
تلگرام، دیسکورد و توییتر (موسوم به توییتر رمزارز/NFT) در قالب مرکز آغاز حیات نسل سوم وب به حساب میآیند. سایر کانالهای رسانه اجتماعی مثل تیک تاک (TikTok)، اینستاگرام، توییچ و یوتیوب نیز از ارتباط پروژه با جامعه مورد نظر اطلاعاتی را برای ما به ارمغان میآورند. سازمانهای مستقل غیرمتمرکز نقشی اساسی در تحقق یافتن وعدههای وب ۳ در راستای دستیابی به یک جامعه غیرمتمرکز و پررونق را بازی میکند. از همین رو، افراد فعال در این حیطه باید این کار را به درستی انجام دهند.
بررسی سندباکس در قالب یک مورد مطالعاتی

برای اینکه تصور درستی از تمامی مسائلی که تا به اینجا مطرح کردیم داشته باشیم، یکی از بازیهایی که به عقیده ما از تمامی اجزا مورد نیاز برای دست یافتن به موفقیت بلندمدت برخوردار است را مورد بررسی قرار میدهیم: سندباکس (The Sandbox).
سندباکس، یکی از زیرمجموعههای Animoca Brands، یک پلتفرم محتوای بازی تولیدی توسط کاربران است که بازیکنهای آن میتوانند داراییهای مجازی را در بلاک چین اتریوم بسازند، مالکیت آنها را داشته باشند و حتی از آنها کسب درآمد کنند.
این پروژه دارای ۳ جزء اصلی است: VoxEdit (ویرایشگر خلاقانه برای طراحی توکنهای بیهمتا)، بازار یا Marketplace (کاربران NFTهای خود را در این بخش معامله میکنند) و Game Maker (که به هر یک از گیمرها اجازه میدهد تا بازیهای سهبعدی خود را بسازند).
تا ماه ژانویه سال ۲۰۲۲ (اواسط دی تا اواسط بهمن ماه ۱۴۰۰)، بر اساس گزارش منتشر شده از این بازی به تعداد ۱۸,۰۰۰ نفر مالک زمین در این پلتفرم وجود داشتند و ۱.۶ میلیون کاربر کیف پولهای خود را به این پلتفرم متصل کرده بودند. این آمار نشاندهنده ۱۰۰۰ درصد رشد نسبت به سال گذشته است. این معیارهای قابل توجه، با در نظر داشتن بنیان مستحکمی که این بازی بر آن بنا شده است کاملا منطقی به نظر میرسند.
ماهیت دنیای بازی
- محیط این بازی به شکل یک دنیای تصویری قابل ادراک و قابل شناسایی سریع و مورد پسند طیف گستردهای از مخاطبان است. سندباکس در حقیقت یک بازی واضح است که بدون نیاز به دانش فنی قبلی، امکان ساخت توکنهای بیهمتا و بهرهمند شدن از تجربیات سهبعدی محض را در اختیار همگان قرار میدهد. همین امر به مقیاسپذیری این پلتفرم منجر میشود.
- گیمپلی یا جریان بازی قابل تغییر و شخصیسازی شده که فضا را برای خلاقیت کاربر مهیا کرده و امکان تعامل داشتن را فراهم میکند. این عوامل موجب رشد تصاعدی این پلتفرم میشود. زیرا کل جامعه بازی در کنار توسعهدهندگان در ساخت اکوسیستم کلی نقش دارند.
مدل کسبوکار
- ورود به این بازی رایگان بوده و هزینهای ندارد و از همین رو، دسترسی به آن بسیار راحت است.
- توکنومیکس منحصربهفرد توکنهای بومی این پروژه به ماندگاری و پایداری اکوسیستم آن منجر میشوند. LAND یا سرزمین این بازی متشکل از قطعات مجازی زمین است و با استفاده از توکن SAND میتوان داراییهای این بازی از قبیل CATALYSTها و GEMها یا همان جواهرات بازی را خریداری کرد که برای ساخت توکنهای ASSET (NFTهای ساخته شده توسط کاربران) بهکار گرفته میشوند.
- شبکه پارتنرهای این پروژه به صورت مداوم در حال گسترش یافتن است. اشخاص و برندهای گوناگونی از قبیل اسنوپ داگ (Snoop Dogg)، دد ماوس (Deadmau5)، Warner Music، Gucci، یوبی سافت (Ubisoft) که همگی به حفظ تنوع محتوای داخل بازی کمک میکنند، به عامهپسند بودن و حضور آن در رسانهها کمک میکنند.
- جریانهای مالی متعدد این عرصه نیز از جانب بازار هدف و مخاطبان گسترده متشکل از پلیرها و برندها تامین میشود (که جوامع خود را نیز به همراه دارند) و به حفظ میزان تقاضا کمک میکنند.
تیم پروژه
- اعضای فعال تیم سندباکس برای عموم شناختهشده هستند و به حدی از تجربه و تعداد نفرات کافی برخوردار است که بتوانند به چشماندازهای خود جامه عمل بپوشانند.
- تیم بنیانگذار این پروژه از جمله سباستین بورگت (Sebastien Borget) و آرتور مادرید (Arthur Madrid) نیز تخصص فراوانی در حیطه شبکههای اجتماعی و توسعه بازی را با خود به ارمغان آوردهاند.
امور مالی و نقشه راه
- این پروژه در قالب یک شرکت زیرمجموعه از یک استودیوی پیشرو در حوزه بلاک چین، در آخرین دوره جذب سرمایه مرحله B به میزبانی SoftBank Vision Fund 2 به میزان ۹۳ میلیون دلار سرمایه جمعآوری کرد. بنابر همین امر نیز آینده مالی این پروژه بسیار ایمن به نظر میرسد.
- نقشه راه جامع این نمونه از بازیهای وب ۳ نیز نقاط عطف دقیق و مختلفی از گذشته (مثل تعداد دانلودها، پارتنرها، رویدادها) به همراه پیشبینیهای آینده در هر فصل را شامل میشود.
جامعه
- سندباکس جوامع پویا و بزرگی در توییتر (با ۸۵۱ هزار فالوئر) و دیسکورد (با بیش از ۲۸۰ هزار فالوئر) را به خود اختصاص داده است.
- بنیاد سندباکس به میزان ۳۰۰ میلیون توکن SAND را به بودجه Game Maker خود اختصاص داده است تا سرمایه و انگیزه مورد نیاز پروژههای خود را تامین کند. چنین اقدامی گویای پیام قدرتمند سندباکس برای نشان دادن حضور پررنگ خود در راستای تقویت جوامع و پوششدهی سهم مالکیت خود است.
- سازمان مستقل غیرمتمرکز سندباکس (The Sandbox DAO) در طول سه ماهه دوم سال ۲۰۲۲ معرفی میشود و به گیمرها اجازه میدهد تا در اتخاذ تصمیمات اصلی پلتفرم این بازی مشارکت کنند.
سخن پایانی
موارد گوناگونی که در این مقاله مطرح کردیم از ماهیت دنیای گیمینگ و مدلهای کسبوکار گرفته تا جامعه بازی، همه و همه معیارهایی هستند که به ما کمک میکنند تا متوجه شویم که ساخت بازیهای Web 3 بدون عیب و نقص به چه صورت است. با وجود اینکه چنین رویکردی جنبه علمی کاملی نداشته و دانش کاملی در حیطه توکنومیکس برای درک کامل آن مورد نیاز است، اما برخی از اجزای ضروری در راستای کسب موفقیت بلندمدت در این مسیر واضح به نظر میرسد. کیفیت بالا در کنار تجربه بازی سرگرمکننده، مدلهای کسبوکار مستحکم که به حفظ و افزایش ارزش توکن پروژه در طول زمان منجر میشود و فراهمسازی فرصتی برای بازیکنها تا بتوانند پلتفرم مورد علاقه خود را به روشی خلاقانه شکل دهند. اینها مواردی است که پروژههای پیشگام و موفق در عرصه وب ۳ میتوانند حول آن شکل بگیرند. در این مقاله به موارد مهم در تحلیل بازی های بلاکچینی پرداختیم و بازی سندباکس را بهعنوان نمونه تحلیل کردیم.
به نظر شما چه عوامل دیگری در تحلیل بازی های بلاک چینی موثر است؟ مدل پیشنهادی شما برای کسب موفقیت در این عرصه چیست؟ نظرات خود را با ما در میان بگذارید.