ایردراپها هنوز هم یک فرصت هیجانانگیز برای بهدست آوردن ارز دیجیتال رایگان هستند. اما تجربه سالهای اخیر ثابت کرده است که همه ایردراپها شما را ثروتمند نمیکنند؛ برخی از آنها حتی ارزش صرف هزینه و زمان را هم ندارند. بنابراین اگر میخواهید مانند یک ایردراپ هانتر حرفهای عمل کنید باید انتخابهایتان براساس منطق داده باشد، نه شانس. در این مطلب از میهن بلاکچین ۶ شاخص طلایی برای ایردراپهای پربازده را معرفی میکنیم. با ما همراه باشید.
عوامل کلیدی در ارزیابی ایردراپها

اگر دنبال پیداکردن ایردراپ پرپتانسیل با سودهای چندبرابری هستید، نباید بر پایه حدس و گمان یا براساس ترندهای کوتاهمدت تصمیم بگیرید. این کار به یک ارزیابی منظم و ساختاریافته نیاز دارد. این ارزیابی را میتوانید از ۶ زاویه اصلی بررسی کنید که هر بعد آن نشاندهنده بخشی از ریسک یا پتانسیل سود است:
- اصول فاندامنتال پروتکل و روایت پروژه
- تخصیص توکن و مدل اقتصادی
- شرایط مشارکت
- هزینه، نحوه ورود و نسبت ریسک به بازده
- وضعیت بازار و زمانبندی
- نقدشوندگی و استراتژی خروج
در ادامه، هریک از این ۶ شاخص مهم برای شناسایی ایردراپهای با پتانسیل بالا را بررسی میکنیم و توضیح میدهیم در هر محله چه سؤالهایی باید پرسیده شود و چرا اهمیت دارند.
۱. فاندامنتال پروتکل و روایت پروژه
قبل از اینکه بخواهید تسکهای مربوط به ایردراپ مانند تعامل با تستنتها و جابهجایی سرمایه بین شبکههای مختلف را انجام دهید، باید خود پروژه را بهدرستی ارزیابی کنید. ایردراپ جادو نیست؛ ارزش آن از موفقیت پروتکل اصلی میآید.
- این پروژه چه کاری انجام میدهد؟ آیا واقعاً مشکلی را حل میکند یا فقط همراه موج بازار حرکت میکند؟
پروژههایی که کاربرد واقعی یا نوآوری فنی دارند مانند یک راهکار مقیاسپذیری جدید یا یک مدل منحصربهفرد در دیفای، معمولاً پس از پایان هیجان اولیه سقوط نمیکنند. بهعنوان مثال، آربیتروم (Arbitrum) قبل از عرضه توکن، یک زنجیره لایه ۲ پیشرو با پایگاه کاربر واقعی و اکوسیستم فعال بود؛ بنابراین انتظار برای یک ایردراپ ارزشمند منطقی بود. در مقابل، پروژههایی که صرفا یک کپی از پروژههای موفق هستند معمولاً بعد از توزیع توکن بهسرعت سقوط میکنند، چراکه عرضه اصلی آنها توسط همین ایردراپ فارمرها فروخته میشود.
- آیا پروژه روایت جذاب و هماهنگ با ترندهای بازار دارد؟
بازار کریپتو بهشدت روایتمحور است. در سالهای ۲۰۲۳ و ۲۰۲۴، موضوعاتی مانند بلاکچینهای ماژولار، ریاستیکینگ و رولآپهای دانش صفر بیشترین سرمایه را جذب کردند. اگر پروژه با روایت محبوبی همراستا باشد، مانند سلستیا (Celestia) که خودش را یک شبکه داده ماژولار معرفی کرد، با رشد شدید تقاضای توکن روبهرو میشود. اما باید حواسمان باشد که روایتها خیلی زود منسوخ میشوند؛ بنابراین باید پروژههایی را در اولویت قراردهیم که علاوه بر روایت، پشتوانه فنی هم دارند.
- آیا کاربران و توسعهدهندگان واقعاً فعال هستند؟
تحلیل دادههای آنچین و فعالیت شبکههای اجتماعی پروژه ضروری است. تستنت فعال، گروههای دیسکورد پرترافیک و گزارشهای منظم توسعه، همگی نشانههای مهمی از سلامت پروژه هستند. اگر رفتار کاربران بر پایه سفتهبازی نباشد، نشانه بهتری است. بهطور مثال، بازار توکنهای بیهمتای بلر (Blur) بعد از بازیسازی ایردراپ، شاهد رشد انفجاری در حجم معاملات بود و ثابت کرد که رشد کاربران آن طبیعی بوده است، نه برای سفتهبازی و کسب سود از ایردراپ.
در مجموع، فاندامنتال قوی و تعامل بالای جامعه ستون اصلی ارزش یک ایردراپ هستند. اگر پروژه ذاتاً ارزشی نداشته باشد، حتی هوشمندانهترین طراحی هم نمیتواند قیمت را حفظ کند.
خلاصه اینکه اگر تنها دلیل شما گرفتن ایردراپ است و هیچ علاقه دیگری به پروژه ندارید، بهتر است قبل از انجام هر کاری دوباره به آن فکر کنید.
۲. تخصیص توکن و مدل اقتصادی
طراحی توکنومیکس یکی از مهمترین بخشهای ارزیابی هر ایردراپ است. این موضوع شامل درصد تخصیص به کاربران، روش عرضه، ارزشگذاری، نحوه آزادسازی و مکانیزمهای خلق ارزش میشود. در اکثر ارزیابیها معمولاً روی شاخصهای کلیدی زیر تمرکز میشود:
- درصد تخصیص به کاربران
- مکانیزم ارزشافزایی توکن
- قوانین آزادسازی و قفل شدن توکنها
- ارزش بازار کاملا رقیقشده (FDV)
- قیمت بازار و سیگنالهای ارزشگذاری اولیه پیش از رویداد تولید توکن (TGE)
- عدالت در توزیع
در ادامه هر بخش را بهصورت ساده توضیح میدهیم.
درصد تخصیص به کاربران
- اولین سؤال مهم این است که چند درصد از کل توکنها به کاربران میرسد؟
ایردراپهایی که سهم مناسبی از عرضه را برای کاربران در نظر میگیرند، معمولاً جامعه قویتری میسازند و فشار فروش اولیه کمتری را تجربه میکنند. تاریخ نشان داده است پروژههایی که بیش از ۱۰٪ از توکنها را ایردراپ میکنند، عملکرد بسیار بهتری نسبت به پروژههایی دارند که کمتر از ۵٪ عرضه را به کاربران میدهند؛ زیرا در حالت دوم عرضه در گردش بسیار کم است و با کوچکترین فروش، قیمت سقوط میکند. بهطور مثال، یونی سواپ در سال ۲۰۲۰ حدود ۱۵٪ از توکنهای UNI را میان واجدین شرایط ایردراپ توزیع کرد و ارزش توکنهای توزیعشده در اوج خود به بیش از ۶.۴ میلیارد دلار رسید. این اتفاق منجر به وفاداری جامعه حاکمیتی شد.

در مقابل، بسیاری از پروژههای سال ۲۰۲۴ سهم ناچیزی از عرضه را به کاربران اختصاص دادند که اکثریت آن هم در اختیار افراد داخلی بود. کاربران همان سهم اندک را فوراً فروختند و قیمت توکن هرگز بهبود نیافت. بهطور مثال، سلستیا با تخصیص ۷.۴٪ از توکن تیا (TIA) و آربیتروم با ارائه ۱۱.۶٪ از عرضه، یک «سهم بازی واقعی» را برای کاربران خود درنظر گرفتند. اگر پروژه سهم بسیار کمی به جامعه اختصاص دهد، میتوانیم آن را نشانه خطرناکی از فروش گسترده و سقوط قیمت توکن بدانیم.
مکانیزم ارزشافزایی توکن
- توکن چه نقشی در پروتکل دارد و چطور ارزش تولید میکند؟
همه توکنها نمیتوانند همسو با رشد پروتکل، ارزش تولید کنند. برخی توکنها مانند UNI و DYDX فقط نقش حاکمیتی دارند. در شرایط خاص، مثلا اگر پروتکل درآمد قابلتوجهی داشته باشد و دائو (DAO) کنترل جریان درآمد، کارمزدها یا سایر پارامترهای خاص را برعهده بگیرد، این توکنها ارزشبلندمدت پیدا میکنند. اما اگر پروتکل درآمد کمی داشته باشد یا حاکمیت صرفا یک موضوع تشریفاتی باشند، چنین توکنهایی عملا به «نماد مشارکت» تبدیل میشوند و بازار هم آنها را با قیمتهای پایین ارزشگذاری میکند.
درمقابل، برخی پروژهها مانند هایپرلیکوئید (HYPE) یا جیاماکس (GMX) از طریق مکانیزمهایی مانند تقسیم درآمد، بازخرید، پاداش استیکینگ یا وابستگی به ظرفیت پروتکل ارزش ایجاد میکنند.
چنین مدلهایی انعطاف بیشتری برای دریافتکنندگان ایردراپ ایجاد میکند؛ کاربر میتواند فورا داراییهای خود را نقد کند یا آنها را نگهدارد و درآمد بیشتری بهدست بیاورد.
بهتر است سراغ توکنهایی بروید که نقش اقتصادی واقعی داشته باشند؛ یعنی بتوانند روی کارمزدها، تورم یا توان عملیاتی پروتکل اثر بگذارند. این نوع توکنها فقط یک «برچسب حاکمیتی» یا یک «برگه رای» نیستند، آنها بخشی از موتور اقتصادی پروژه محسوب میشوند.
مکانیزم قفل و آزادسازی توکنها
- آیا توکنهای ایردراپشده فوراً قابل معامله هستند یا برای مدتی قفل میشوند؟
بهطور کلی، «دسترسی فوری» برای شکارچیان ایردراپ بسیار بهتر است، زیرا میتوانند بهسرعت سود خود را نقد کنند. اگر توکنها قابل انتقال نباشند یا برای مدت طولانی قفل شوند، یعنی شما مجبور هستید آنها را برای مدتی نگه دارید. در این حالت، دریافتکننده ایردارپ به یک «سرمایهگذار اجباری» تبدیل میشود.
یک نمونه بارز این موضوع، ایردراپ آیگنلیر (EIGEN) در سال ۲۰۲۴ بود. کاربران یک سال تمام برای جمعآوری امتیاز تلاشکردند؛ اما توکنها بعد از عرضه موقتا غیرقابل انتقال شدند و موج نارضایتی گستردهای را در میان کاربران بهوجود آورد.
بنابراین، بهتر است از پروژههایی که دوره قفل طولانی یا مکانیسمهای بازخرید پیچیده بهسبک veTokenها دارند، دوری کنید؛ مگر اینکه به ارزش بلندمدت پروژه بسیار مطمئن باشید.
در ایردراپها باید به یاد داشته باشید که «هیچ پروتکلی صددرصد امن نیست، پس نباید مجبور باشید توکن را طولانیمدت نگه دارید.»
ارزش کل توکنهای در گردش
- ارزش بازار کاملا رقیق شده (FDV) پروژه در زمان صدور توکن را از طریق «حاصلضرب تعداد کل توکنها در قیمت پیشبینیشده» تخمین بزنید.
اگر FDV بیش از حد بالا باشد، تقریباً همیشه باعث فشار فروش میشود؛ زیرا هیچ ایردراپی نمیتواند قوانین ارزشگذاری را دور بزند. در سال ۲۰۲۴، اکثر ایردراپهایی که با FDV بسیار بالا عرضه شدند، طی دو هفته بین ۵۰٪ تا ۸۰٪ کاهش قیمت داشتند. یک مطالعه روی ۶۲ ایردراپ نشان داد که ۸۸٪ درصد توکنها ظرف ۱۵ روز بعد از راهاندازی سقوط کردند که عمدتاً بهخاطر قیمتگذاری اولیه بیشازحد بالاتر از ارزش واقعی بود.
بنابراین، توصیه میشود که پروژههایی با حاشیه امن را در اولویت قرار دهید. بهطور مثال، اگر ارزش بازار رقیقشده یک پروژه جدید ۵ میلیارد دلار برآورد میشود و پروژههای مشابه ارزش بازاری حدود ۵۰۰ میلیون دلار دارند، باید با احتیاط عمل کرد. برعکس، کیفیت بالای پروژه همراه با قیمت منطقی توکن یک نشانه مثبت است.
همزمان، نقدینگی را هم باید در نظر بگیرید؛ آیا توکن در صرافیهای بزرگ لیست میشود؟ آیا عمق بازار در صرافیهای غیرمتمرکز کافی است؟ اگر نقدینگی کافی نباشد حتی پروژههای با کیفیت هم نمیتوانند فشار فروش را تحمل کنند و دچار سقوط قیمت میشوند. در سال ۲۰۲۴، ویژگی مشترک پروژههایی که توانستند تا یک ماه بعد از عرضه ارزش خود را حفظ کنند، این بود که FDV قابلقبول و نقدینگی بالایی داشتند.
قیمت بازار و سیگنالهای ارزشگذاری اولیه قبل از رویداد تولید توکن
یکی از روندهای جدید این است که پروژههایی که ایردراپهای بزرگی دارند قبل از راهاندازی رسمی، در معاملات پری مارکت (Pre-market) بازارهای خارج از صرافی (OTC) یا صرافیهای غیرمتمرکز پرپچوال شرکت میکنند. این بازارها معمولاً انتظارات بازار را نشان میدهند و گاهیاوقات به دلیل تبلیغات اغراقآمیز، FDVهای صدها میلیون یا حتی میلیارد دلاری ایجاد میکنند. برای سرمایهگذاران ایردراپ، این سیگنالها بسیار مهم هستند؛ اگرچه FDVهای بسیار بالاتر از انتظار، باعث تقویت موج تبلیغاتی پروژه میشود و انگیزه سرمایهگذاری ایجاد میکند؛ اما ریسکها را هم افزایش میدهد، چراکه اگر پروژه موفق به تحقق وعدههای خود نشود، سقوط قیمت حتمی خواهد بود. قیمتهای پیشازعرضه به عنوان شاخص احساسات بازار در نظر گرفته میشوند، نه سیگنال قطعی. نکته مهم این است که بفهمیم بازار چه زمانی بیشاز حد خوشبین شده است و قبل از عرضه میزان ریسک را کاهش دهیم.
عدالت در توزیع
- آیا توکنهای ایردراپ بین تعداد زیادی کیف پول توزیع شده یا در چند کیف پول بزرگ جمع شده است؟
تمرکز زیاد به این معنی است که تعداد کمی از کاربران بزرگ میتوانند مقدار زیادی توکن را در مدت کوتاهی بفروشند. بهطور مثال، در ایردراپ آربیتروم با وجود توزیع سخاوتمندانهاش، به برخی از کاربران برتر تا ۱۰٬۲۵۰ توکن ARB اختصاص یافت و همین باعث شد یک گروه از نهنگها ایجاد شود.
بنابراین، اگر دادههای داشبوردی مانند دون (Dune) یا بلاگ پروژه نشان دهد که تنها ۱٪ از آدرسها سهم قابل توجهی از کل تخصیص را دریافت میکنند، باید احتیاط کنید. میتوانید سراغ پروژههایی بروید که سقف پاداش فردی را محدود میکنند یا از فرمولهای توزیع ثانویه کمک میگیرند. بهطور مثال، شبکه لایه ۲ بلست (Blast) با تعیین سقف فعالیت در برنامه امتیازی خود، شرایطی را فراهم کرد تا حتی کاربران کمفعالیت هم بتوانند سهم معناداری را بهدست بیاورند.

بنابراین، تخصیص بالا به جامعه، توکنهای آزاد و قابلمعامله، ارزشگذاری منطقی و نقدینگی کافی، سه ویژگی مهم ایردراپهای سالم هستند. در مقابل، پروژههایی که سهم اندکی از عرضه را به کاربران اختصاص میدهند، دورههای قفل طولانی دارند و FDV آنها نسبت به پروژههای مشابه غیرمنطقی است، فقط برای استراتژی «سریع وارد شو، سریع خارج شو» مناسب هستند و ارزش صرف هزینه و زمان زیاد را ندارند.
۳. معیارهای واجد شرایط بودن
حالا به یکی از مهمترین بخشها رسیدیم؛ اینکه چطور کاربر واجد شرایط ایردراپ میشود و پروژه چطور آدرسهای جعلی و متعدد را شناسایی و حذف میکند. این موضوع، پاسخ دو سوال مهم را روشن میکند؛ یکی اینکه شانس دریافت ایردراپ چقدر است و اینکه آیا کاربر میتواند با چند کیف پول کار کند یا بهتر است با یک ولت جلو برود؟
شفافیت معیارها
- پروژه چه معیارهایی را برای واجد شرایط شدن در ایردراپ اعلام کرده است؟
برخی ایردراپها کاملاً غافلگیرکننده هستند، مانند یونی سواپ که به تمام کاربران قدیمی ۴۰۰ واحد ارز دیجیتال UNI داد. بسیاری از پروژهها نیز از سیستم امتیاز، ماموریت یا رویدادهای هفتگی و ماهانه استفاده میکنند، مانند آپتیمیزم و آربیتروم.
هرچه استانداردها شفافتر باشند، برنامهریزی سادهتر است. مثلاً آربیتروم معیارهای امتیازدهی را که شامل تراکنشهای ماهانه، تراکنشهای میانزنجیرهای، تأمین نقدینگی و غیره میشد را از قبل مشخص کرد. این رویکرد به کاربر کمک میکند تا هدفمند جلو برود و حتی به سقف امتیاز برسد. بالعکس، اگر معیارها مبهم باشند، کاربر مجبور میشود در همه بخشها فعالیت کند که منجر به هزینه بیشتر و کارایی کمتر میشود.
مزایای شرکت در ایردراپ با یک آدرس در مقابل چند آدرس
- ارزش احتمالی کیفپولهای واجد شرایط را تخمین بزنید.
گاهی پروژه بهطور غیرمستقیم اشاره میکند که هر کیفپول چه مقدار پاداش میگیرد یا میتوان از روی ایردراپهای مشابه قبلی حدس زد. بهطور مثال، در بسیاری از ایردراپهای شبکههای لایه ۲ اتریوم به هر کیفپول حدود ۵۰۰ تا ۲۰۰۰ دلار داده شده است. اگر تسکها ساده باشد، این مقدار بازده خوب است. درمقابل، اگر هر آدرس مجبور باشد ماهها نود اجرا کند و فقط همین مقدار پاداش بگیرد، بهتر است با یک آدرس جلو برود یا حتی عطا را به لقایش ببخشد. البته گاهی استثنائاتی هم وجود دارد، مانند معاملهگران اولیه dYdX که دهها هزار دلار پاداش گرفتند.
بههرحال، میتوانید بررسی کنید و ببینید آیا با استفاده از چند کیفپول، سود بیشتری نصیبتان میشود یا نه؛ اما باید ریسک شناسایی سیبل (Sybil) را هم در نظر بگیرید. اگر پروژه بارها اعلام کرده است که بهشدت با سیبل مقابله میکند، استفاده از چند آدرس ممکن است نتیجه معکوس داشته باشد. بهطور مثال، آپتیمیزم در سال ۲۰۲۲ بیش از ۱۷ هزار آدرس سیبل را از گردونه ایردراپ حذف کرد. هاپ پروتکل (Hop) یک قدم جلوتر رفت و بعد از ایردراپ، توکنها را پس گرفت.
قانون کلی ساده است؛ هرچه ریسک شناسایی سیبل بالاتر باشد، بهتر است بهجای دهها کیفپول ضعیف، روی یک یا دو حساب باکیفیت و فعال تمرکز کنید.
سازوکارهای شناسایی سیبل
برخی پروژهها براساس میزان فعالیت، NFTهای اعتباری یا حتی احراز هویت، وزن بیشتری به «کاربران واقعی» میدهند. بهطور مثال، لیرزیرو (LayerZero) در سال ۲۰۲۴، حدود ۸۰۰ هزار آدرس سیبل را شناسایی کرد و پاداش آنها را به ۱۵٪ سطح عادی کاهش داد.
همچنین باید مراقب معیارهایی باشید که ممکن است باعث حذف ناخواسته شوند. مثلاً در اولین ایردراپ استارکنت (Starknet) وجود حداقل ۰.۰۰۵ ETH در کیفپول کاربر در زمان اسنپشات ضروری بود. بسیاری از کاربران واقعی به دلیل عدم توجه به این شرط حذف شدند. برخی پروژهها نیز انجام مأموریتهای اولیه در تستنت یا پلتفرمهایی مانند گلکسی (Galxe) و زیلی (Zealy) را بهعنوان پیشنیاز قرار میدهند. جاماندن از این ماموریتها باحذف از ایردراپ مساوی است.
ریسک تغییر قوانین
بدترین سناریو این است که کاربر تمام تسکهای لازم را انجام دهد؛ اما پروژه در لحظات آخر قوانین را تغییر دهد و کاربر را حذف کند. این اتفاق نادر است؛ اما قبلا شاهد چنین مواردی بودهایم.
چاره کار این است که همیشه با جامعه پروژه هماهنگ باشید و به تعاریف «رفتار غیرعادی» از نظر تیم توجه کنید. بهطور مثال، تأمین همزمان چند کیفپول جدید از یک آدرس واحد، تقریبا همیشه نشانه سیبل شناخته میشود.
اگر کاربر این ذهنیت را داشته باشد که «احتمال حذفشدن همیشه صفر نیست»، دچار اعتماد بیشازحد نمیشود. دادههای بلاکچین اهمیتی به توضیحات کاربر نمیدهند؛ بنابراین باید رفتار و الگوی فعالیت کیفپولتان طوری باشد که زیر ذرهبین بلاکچین هم معتبر باشد.
شناخت معیارهای ایردراپ به کاربر کمک میکند تا بفهمد سطح رقابت چقدر است و چطور میتواند شانس خودش را بالا ببرد. اگر ریسک شناسایی سیبل بالا باشد، بهتر است روی یک هویت یا کیف پول معتبر تمرکز کنید. اما اگر ایردراپ آزاد و بدون سختگیری باشد، استفاده از چند کیفپول گزینه خوبی است؛ البته بهخاطر تعداد بالای شرکتکنندهها معمولا بازده کاهش پیدا میکند.
۴. سرمایهگذاری، هزینهها و نسبت ریسک به بازده
بهدستآوردن توکنهای ایردراپ در نهایت نیازمند صرف زمان و پول است؛ بنابراین قبل از شروع باید یک تحلیل «هزینه–فایده» دقیق انجام داد.
زمان و میزان پیچیدگی
برخی فعالیتها فقط به یک تعامل ساده نیاز دارند؛ اما انجام بعضی برنامههای تستنت ممکن است مستلزم هفتهها یا حتی ماهها فعالیت مداوم باشد. یک کاربر حرفهای معمولاً تمام کارها را از قبل فهرست میکند و زمان لازم برای هر بخش را تخمین میزند.
اگر نتیجه مورد انتظار یک ایردراپ فقط حدود ۵۰۰ دلار باشد؛ اما به ۱۰۰ ساعت کار نیاز داشته باشد، قطعا ارزشش را ندارد. همچنین باید نسبت به «برنامههای امتیازی بدون تاریخ پایان» محتاط بود؛ زیرا اکثر اوقات به رقابت فرسایشی تبدیل میشوند و بازدهی ندارند.
تجربه برخی پروژهها در سال ۲۰۲۲ نشان داد بهتر است برای خودتان یک محدوده زمانی تعیین کنید؛ بهعنوان مثال اگر بعد از یک ماه فعالیت، امتیاز شما هنوز در بین X درصد برتر نبود، باید استراتژیهایتان را بازنگری کنید و اگر بازهم جواب نداد، باید از ادامه راه صرفنظر کنید.

هزینههای گس و هزینههای مستقیم
کاربر باید کارمزد گس تراکنشها (Gas Fee)، هزینه پلزدنهای میانزنجیرهای و هر هزینه دیگری را از قبل محاسبه کند. مثلاً یکی از تسکهای ایردراپ آربیتروم کاربران را تشویق میکرد بیش از ۱۰ هزار دلار بین زنجیرهها جابهجا کنند و چند ماه فعالیت مدوام داشته باشند. انجام این عملیات در برخی شبکهها بهویژه زمانی که قیمت گس بالا است، مقرونبهصرفه نیست.
یک روش منطقی این است که ابتدا چند تراکنش آزمایشی انجام دهید تا مصرف واقعی گس مشخص شود و سپس آن را در تعداد تکرارها یا تعداد ولتها ضرب کنید. بسیاری از پروژهها ظاهراً جذاب هستند، اما فقط هزینه گسشان از ارزش احتمالی ایردراپ بیشتر میشود.
ریسک تامین مالی
- آیا پلتفرم از شما میخواهد که مبلغ زیادی پول قفل کنید یا ریسک بازار را بپذیرید؟
فعالیتهایی مانند تأمین نقدینگی، وامدهی یا استیکینگ ممکن است شما را در معرض ضرر ناپایدار (impermanent loss) یا حتی ریسک قراردادهای هوشمند قرار دهد.
در دوران اوج استخراج نقدینگی (liquidity mining)، برخی پروتکلها مانند سوشی (Sushi) ایردراپ ارائه دادند، اما استخراجکنندههای نقدینگی در معرض خطرات بزرگی مانند مشکلات نقدینگی و آسیبپذیریهای پروتکل قرار گرفتند.
اگر پروتکل جدیدی مثلا یک بریج تازهراهاندازی شده یا پلتفرم وامدهی، مبالغ زیادی را فقط برای واجد شرایط شدن درخواست کند، باید کیفیت آدیتها (Auditing) و ریسک هکشدن را بررسی کنید. این یک خطر فرضی نیست؛ از هک ۶۰۰ میلیون دلاری پل رونین (Ronin) تا خرابیهای متعدد بریجهای تستنت، بارها شاهد بودیم کاربرانی که فقط برای ایردراپ سرمایهگذاری کرده بودند، سرمایهشان را از دست دادند.
ارزیابی بدترین سناریو
- همیشه از خودتان بپرسید اگر در نهایت هیچ ایردراپی نگیرم، چه میشود؟
اگر پاسخ این باشد که زمان یا پولی که از دست میرود قابل جبران نیست، نباید وارد پروژه شد. تجربه نشان داده که برخی پروژهها در نهایت توکن منتشر نمیکنند یا اینکه کاربر به خاطر حذف شدن یا سقوط قیمت توکن، عملاً سودی نمیبرد. از نظر زمان و هزینه، باید روند فعالیت مرتباً ارزیابی شود و در دام «هزینهٔ ازدسترفته» نیفتاد.
برای اینکه بدانید ارزش ادامه دادن وجود دارد یا نه، میتوانید یک محاسبه ساده انجام دهید؛ «احتمال دریافت ایردراپ (مثلاً ۸۰٪) × ارزش تخمینی پاداش (مثلاً ۱۰۰۰ دلار برای هر کیف پول) − کل هزینهها». اگر خروجی مثبت و منطقی باشد، ادامه دادن توجیه دارد. اگر نتیجه نزدیک به صفر یا منفی باشد، بهتر است فعالیتتان را متوقف کنید یا تا زمان روشنتر شدن اطلاعات صبر کنید.
۵. محیط و زمانبندی بازار
بازار صعودی در برابر بازار نزولی
در بازارهای صعودی، معمولاً ایردراپها بسیار سودآورتر هستند، زیرا توکنها با ارزشگذاری بالاتر لیست میشوند که منجر به فشار خرید قویتر و فومو (FOMO) بیشتر میشود. درمقابل، در بازار نزولی حتی اگر پروژه خوب باشد، ممکن است در زمان راهاندازی با تقاضای اندکی مواجه شود. بهطور مثال، اکثر ایردراپهای مهم ۲۰۲۲ تا ۲۰۲۳ مانند آپتیمیزم و آپتوس (Aptos) در رکود بازار انجام شدند. به همین دلیل فشار فروش شدیدی را تجربه کردند و مدتها طول کشید تا دوباره رشد کنند. بالعکس، ایردراپهایی که در طول بازار صعودی سال ۲۰۲۱ برگزار شدند، عموماً پس از لیستشدن به رشد قیمتی خود ادامه دادند.
به همین دلیل، بسیاری از ایردراپ هانترها در بازارهای صعودی فعالتر هستند، فرصتهای بیشتری را دنبال میکنند و مدت بیشتری توکنها را نگهداری میکنند؛ اما در بازار رکودی فقط سراغ بهترین گزینهها میروند و بلافاصله پس از لیستشدن، توکنهای خود را میفروشند.
چرخه روایتها
تطبیق با روایتهای بازار فقط به محبوب بودن یک دسته بستگی ندارد، بلکه زمان ورود نیز مهم است. مثلاً در اوایل ۲۰۲۴، روایت «ریاستیکینگ» بهشدت داغ شد و حتی کوچکترین احتمال ایردراپ توجه زیادی را جلب میکرد. اگر کسی زمانی وارد میشد که ارزش کل قفلشده (TVL) پروژهها هنوز پایین بود، شانس دیدهشدن بیشتری داشت؛ اما در فصل اول ۲۰۲۴ بازار کاملاً اشباع شد و تازهواردها بهسختی در میان بین انبوه شرکتکنندگان متمایز میشدند.

بنابراین، همیشه سعی کنید تشخیص دهید که یک ایردراپ در «مرحله اولیه» است یا «مرحله پایانی». اگر همه در شبکه اکس (توییتر سابق) درباره یک تستنت صحبت میکنند، به احتمال زیاد فرصتهای ساده از بین رفته و پروژه نیز نسبت به حملات سیبل حساستر شده است. در مقابل، یک پروژه کمسروصدا در یک حوزه نوظهور ممکن است یک «الماس کشفنشده» باشد. بهطور مثال، در سال ۲۰۲۵ زمانی که پروتکلهای ترکیبی هوش مصنوعی و دیفای تازه مورد توجه قرار گرفتند، ایردراپ آنها هنوز شلوغ نشده بود و همین موضوع شانس موفقیت را بالا میبُرد.
زمانبندی پروژه
مرحلهای که پروژه در آن قرار دارد بسیار مهم است. اگر راهاندازی میننت یا انتشار توکن نزدیک باشد (مثلاً چند هفته باقی مانده باشد)، زمان کمی برای انجام تسکهای مورد نیاز خواهید داشت و معیارها دیگر تغیر نمیکنند. اگر تسکهای یک تستنت، بلندمدت و بدون تاریخ پایان مشخص باشد، باید تصمیم بگیرید تا چه حد میخواهید زمان بگذارید. بعضی پروژهها پاداشها را بهصورت «فصلی» توزیع میکنند. اگر برنامه مشخصی منتشر شده باشد، میتوانید دقیقتر برنامهریزی کنید.
همچنین باید همیشه به زمان اسنپشات توجه داشته باشید؛ زیرا بسیاری از ایردراپها در یک ارتفاع بلاک مشخص اسنپشات میگیرند. اگر اسنپشات نزدیک باشد، زمان انجام آخرین فعالیتها است و اگر مطمئن هستید کارهای لازم را انجام دادهاید، میتوانید هزینههای اضافی را کم کنید.
نحوه برخورد با اخبار منفی
یک نکته مهم، اما ظریف این است که پروژه چطور با اخبار یا رویدادهای منفی برخورد میکند. آیا خرابی تستنت باعث میشود کاربران فرار کنند؟ آیا تیم، عرضه توکن را به تعویق انداخته است؟ اگر پروژه با مشکلاتی مانند باگ، هک یا تأخیر مواجه شود، اما تیم بهصورت حرفهای واکنش نشان دهد و جامعه نیز همراه بماند، این رفتار نشاندهنده تابآوری و تقاضای واقعی است. در مقابل، اگر با یک تأخیر کوچک کاربران فوراً عقبنشینی کنند، احتمالاً علاقه عمیقی به پروژه وجود ندارد.
پروژهای که بتواند با وجود اخبار منفی محکم بماند، احتمالاً وضعیت بنیادی خوبی دارد. بهطور مثال، علیرغم احساس فاد (FUD) و بحثهای جنجالی که در مورد ایردراپ آربیتروم و آپتیمیسم وجود داشت، تعداد کاربران همچنان رو به رشد بود و از تقاضای قوی حکایت داشت.
اهمیت وضعیت بازار
بهطور خلاصه، وضعیت کلی بازار بسیار مهم است. در دورههای حبابگونه باید با احتیاط بیشتری عمل کنید؛ زیرا رقابت شدید است و همه دنبال شکار ایردراپ هستند. اما در دوران رکود بازار میتوانید فرصتهای نابتری را بیابید؛ زیرا افراد کمتری مشارکت میکنند و در چنین شرایطی معمولاً بازدهی بیشتر است.
۶. نقدشوندگی و برنامه خروج
در نهایت، باید از قبل برنامه مشخصی برای نقد کردن ارزش ایردراپ داشته باشید. همان ضربالمثل قدیمی اینجا هم کاربرد دارد: «قبل از معامله برنامه داشته باش و طبق همان برنامه معامله کن.»
استراتژی کلیم کردن ایردراپ
زمانی که توکنها برای برداشت آزاد میشوند، معمولاً بازار در شلوغترین حالت قرار دارد، هزینه گس بالا میرود، RPCها از کار میافتند و کل شبکه تقریباً قفل میشد.
برای همین بهتر است همیشه چند RPC مختلف آماده میکنید تا اگر یکی از کار افتاد، سریعا از دیگری استفاده کنید. اگر امکان اسکریپتنویسی برداشتها وجود دارد، آنها را قبل از شروع ایردراپ آماده کنید و اگر چند کیف پول دارید، اول آنهایی را برداشت کنید که قصد فروش فوری دارید. در کیف پولهایی که قصد هولد بلندمدت دارید نیازی به عجله نیست، میتوانید آنها را بعدا برداشت کنید.
همچنین باید به مهلت مطالبه (Claim) توجه کنید؛ اکثر ایردراپها چند ماه فرصت کلیم میدهند. گاهی اوقات نیز توکنها پس از پایان مهلت کلیم به دائو بازگردانده میشوند.
نقدشوندگی بازار
سراغ ایردراپهایی بروید که هنگام لیست شدن نقدشوندگی بالایی دارند. اگر پروژه مورد حمایت یک نهاد بزرگ باشد یا محبوبیت زیادی داشته باشد، معمولاً صرافیهای بزرگ مانند بایننس و کوینبیس آن را خیلی زود لیست میکنند. حتی اگر این اتفاق نیفتد، معمولاً حداقل یک استخر بازارساز خودکار (AMM) بزرگ ایجاد میشود.
بهعنوان نمونه، آربیتروم از همان روز اول در صرافیهای بزرگ معامله شد و حجم معاملات روزانهاش از ۱ میلیارد دلار گذشت؛ به همین دلیل خروج از موقعیت کاملاً آسان بود. درمقابل، ایردراپهای کوچک معمولاً فقط در یک صرافی غیرمتمرکز با نقدینگی کم معامله میشوند و فروش آنها منجر به پرداخت اسلیپیج سنگین یا حتی سقوط قیمت میشود.
بنابراین از قبل باید بررسی کنید که آیا پروژه با مارکتمیکر یا صرافی همکاری میکند یا خیر؛ این اتفاق معمولاً نشانه خوبی است. برعکس، اگر پروژه فقط با کیف پول اختصاصی کار کند باید انتظار نوسان شدید را داشته باشید. در چنین مواردی بهتر است میزان مشارکت خود را کاهش دهید یا کلا انصراف دهید.
فروش، نگهداری یا استیک
از قبل تصمیم بگیرید چه مقدار را همان روز بفروشید و چه مقدار را نگه دارید. تجربه نشان داده است که اکثر ایردراپها در دو هفته اول به اوج قیمتی میرسند. میتوانید حدود ۵۰٪ را همان روز نقد کنید و برای مابقی از استراتژیهای حد ضرر و تشخیص روند استفاده کنید.

با این روشها میتوانید ریسک ریزشهای ناگهانی را کاهش دهید و در عین حال شانس رشد بیشتر را حفظ کنید. تنها، زمانی توکن را برای بلندمدت نگه دارید که واقعاً به پروژه خوشبین باشید یا قیمت بهطور قابلتوجهی کمتر از ارزش منصفانهاش باشد. اگر میخواهید توکنهای خود را برای بلندمدت نگهداری کنید، بد نیست به استیکینگ هم فکر کنید؛ اما باید بازده و دوره قفل را بهدقت بررسی کنید؛ زیرا از دست دادن انعطافپذیری ریسک بزرگی است.
مالیات و الزامات قانونی
مسئله مالیات را نباید نادیده گرفت. در بسیاری از کشورها ایردراپ بهمحض دریافت، بهعنوان درآمد مشمول مالیات میشود. بنابراین اگر مقدار ایردراپ زیاد باشد، ممکن است بار مالیاتی ایجاد کند؛ به همین دلیل بهتر است زودتر اقدام به فروش آنها کنید تا مالیات احتمالی پوشش داده شود.
همچنین باید به محدودیتهای منطقهای توجه داشت. مثلاً آیگنلیر ایردراپ را برای کاربران آمریکایی مسدود کرد. اگر پروژهای اعلام کند که در آینده احتمال احراز هویت یا مسدودسازی جغرافیایی وجود دارد، آن را یک نشانه منفی بدانید؛ زیرا ممکن است با دردسرهایی مواجه شوید و عملا سودی عایدتان نشود.
بهترین روشهای ارزیابی ایردراپهای کریپتویی مستعد رشد

با توجه به نکاتی که گفته شد، هنگام ارزیابی ایردراپها بهتر است اصول زیر را رعایت کنید:
۱. تحقیق کنید؛ هیچ کاری را کورکورانه انجام ندهید
قبل از انجام هر «تسک»، مستندات پروژه، برنامههای توکن، گفتگوهای حاکمیتی و نشانههای احتمالی توکنومیکس را بررسی کنید. بسیاری از شکستها ناشی از این تصور غلط است که «حتماً توکن میدهد» در حالی که پروژه اصلاً قصدی برای صدور توکن ندارد. البته عکس این قضیه هم ممکن اتفاق بیفتد. بنابراین، هیچوقت به شایعات تکیه نکنید؛ احتمال واقعی صدور توکن را بررسی کنید.
۲. یک استراتژی سرمایهگذاری بسازید و بهطور مداوم آن را اعتبارسنجی کنید
دلایل ارزشمند بودن ایردراپ را از ابتدا مشخص کنید؛ مثلاً «این پروژه در یک حوزه جدید پیشرو است، مارکتکپ اولیه آن پایین است و تقاضا بالا است.» سپس این فرضیهها را با دادههای آنچین و اخبار واقعی چک کنید. اگر روایت پروژه از بین رفت، مثلا اگر رشد آن متوقف شد یا رقبا جلو زدند، بدون تعارف استراتژی خود را تغییر دهید یا پروژه را رها کنید. گرفتار توجیهکردن خودتان نشوید.
۳. امتیازدهی کمی و مقایسه پروژهها
بر اساس معیارهایی مانند اصول فاندامنتال، پتانسیل توکن، نسبت هزینه به ریسک و سختی مقابله با سیبل، یک جدول امتیازدهی بسازید. برخی پروژهها ممکن است بسیار محبوب باشند؛ اما طراحی توکن آنها ضعیف باشد. درنتیجه، امتیاز پایینی میگیرند. این روش کمک میکند مشکلات پنهان را ببینید.
۴. مدیریت ریسک را فراموش نکنید
ایردراپها را مثل یک پرتفوی سرمایهگذاری ببینید. بهجای اینکه روی یک پروژه متمرکز شوید، چند پروژه را همزمان انجام دهید. مثلا میتوانید در هر فصل ۵ تا ۱۰ پروژه را انتخاب کنید و باید این را بدانید که تقریبا نیمی از آنها سودآور خواهند بود. اصل مهم این است که سرمایه خود را حفظ کنید تا از شکار ایردراپهای بزرگ جا نمانید.
۵. دادههای آنچین را مرتب بررسی کنید
شاخصهایی مانند تعداد کیفپولهای جدید، استفاده از تستنت، رتبه خودتان در جدول امتیازات و روند فعالیت پروژه را زیرنظر داشته باشید. اگر متوجه شدید سهم نسبی شما در حال کاهش است یا فعالیت کل پروژه افت کرده است، باید ببینید آیا ادامه دادن منطقی است یا خیر. کاهش فعالیتها معمولا نشانه ضعف ارزش نهایی توکن است.
۶. از قبل برای ورود و خروج خود برنامهریزی کنید
قبل از شروع، باید بدانید چطور میخواهید از پروژه خارج میشوید. اگر پروژه در زمان لانچ نقدینگی کمی داشته باشد یا توکنها قفل بلندمدت داشته باشند، بهتر است اصلاً وارد نشوید. در روز عرضه توکن طبق برنامه عمل کنید و اجازه ندهید طمع یا ترس تصمیم شما را عوض کند.
۷. یادگیری مداوم و بهروز رسانی چارچوب ذهنی
هر ایردراپ، چه موفق یا ناموفق، یک درس است. بعد از هر ایردراپ از خودتان بپرسید؛ آیا بیشاز حد خوشبین بودم؟ آیا شرایط لازم را نادیده گرفته بودم؟ آیا بیش از حد محافظهکار بودم و یک فرصت بزرگ را از دست دادم؟ این بازنگریها چارچوب ذهنی شما را قویتر میکند. به مرور زمان، نسبت به ایردراپ «محتاطتر اما فرصتطلبتر» میشوید؛ محتاط در برابر هیاهو و آماده برای شکار فرصتهای واقعی.
جمعبندی
ارزیابی ایردراپهای اولیه هم هنر است و هم علم؛ هنرِ فهم روایتها، رفتار کاربران و انگیزهها و علمِ تحلیل داده، بررسی مدل اقتصادی توکن و ارزیابی ریسک. بهترین ایردراپها معمولاً نصیب افرادی میشوند که جزء پذیرندگان اولیه بودهاند و در اکوسیستم آن نقش داشتهاند، نه افرادی که فقط برای پاداش آمدهاند.
اگر روی پروژههایی تمرکز کنید که اصول بنیادی قوی، طراحی توکن عالی، هزینه منطقی و پتانسیل واقعی دارند، شانس خود را برای بهدست آوردن «ایردراپهای ارزشمند» بهطور چشمگیری بالا میبرید.
شکار ایردراپ مانند هر سرمایهگذاری دیگری به تحقیق، مدیریت ریسک و استراتژیهای مشخص نیاز دارد. اگر این اصول را رعایت کنید، میتوانید از دل هیاهیو و هیجان بازار، سیگنالهای واقعی را پیدا کنید.











