این روزها بسیاری از افراد سرعت و کارمزد تراکنشها و در کل محدودیتهای رمز ارزهای بزرگی چون بیت کوین و اتریوم را به چالش میکشند؛ اما طرح EIP-1559 اتریوم پاسخی به این افراد است. طرح پیشنهادی ۱۵۵۹ بخش اصلی هارد فورک لندن است که در ماه جولای (تیر تا مرداد سال ۱۴۰۰) راه اندازی شد. این پروپوزال تاثیر بزرگی روی هزینه تراکنشهای اتریوم و مکانیزم کارمزدها دارد. در این مقاله به معرفی طرح EIP1559 میپردازیم و تاثیر آن بر روی شبکه اتریوم و درآمد ماینرهای این شبکه را بررسی میکنیم. با ما همراه باشید.
طرح EIP-1559 چیست؟
آپدیت لندن در تاریخ ۲۴ ژوئن ۲۰۲۱ (۳ تیر ۱۴۰۰) انجام شد. این هارد فورک علاوه بر سادهسازی کارمزدهای شبکه اتریوم، سیاستهای مالی این شبکه را نیز تغییر میدهد. به صورت خلاصه، EIP-1559 به نوعی هزینه اولیه فی گس و محاسبات آن را حذف میکند. در اولین قیمتهای مطرح شده در مزایده، مردم مبالغی را برای پردازش تراکنش خود پیشنهاد میکنند و بالاترین پیشنهاد قیمت برنده میشود.
با حضور طرح ۱۵۵۹، یک «فی پایه» برای معاملات خواهیم داشت، که در ادامه در مورد آن توضیح میدهیم. کاربران و یا برنامههایی که میخواهند معاملات خود را در اولویت پردازش قرار دهند، مبلغی را تحت عنوان یک «Tip» یا انعام پرداخت میکنند که به عنوان «فی اولویت» شناخته میشود و در نهایت به ماینر برای تایید سریعتر معامله شما پرداخت میشود.
برای درک بهتر، میتوانیم فی پایه و Tip را به تصور کردن تجربه استفاده از برنامه خدمات حمل و نقل در گوشی موبایل شما مانند Uber Lyft و یا Didi تشبیه کنیم. دلیل تمایل شما به استفاده از این برنامه در راستای رفتن از نقطه A یا همان مبدا، به نقطه B یا مقصد است. هزینه انتقال از مبدا به مقصد فارغ از این که کدام راننده سفر شما را قبول میکند، همواره یکسان خواهد بود (این درست شبیه به فی پایه در EIP-1559 است). حالا تصور کنید که میتوانستید یک تیپ یا دستمزد اضافه به راننده خود بدهید و این امر موجب در اولویت قرار گرفتن سفر شما نسبت به دیگران میشد. اگر انعام شما در سطح و میزان بالاتری نسبت به پیشنهاد سایرین در آن زمان باشد، رانندگان ترغیب میشوند تا سفر شما را در قیاس با مسافرانی که تیپ پیشنهاد نمیکنند، انتخاب کنند.
این فرایند همانند تراکنشهای شما در شبکه اتریوم است؛ به این صورت که: میتوانید برای ماینرها تیپ تعریف کنید (که در حقیقت همانند راننگانی هستند که در مثال بالا وجود دارند) تا تراکنش شما در نزدیکترین بلاک و در حقیقت در اولویت قرار بگیرد (که همانند ماشینی است که قرار بود به دنبالتان بیاید). بیشتر بودن میزان Tip به معنای بیشتر شدن شانس قرار گرفتن تراکنش شما در بلاک بعدی و تکمیل شدن هرچه سریعتر آن خواهد بود.
این تصویر نشان میدهد که نحوه کارکرد مکانیزم فی و تعامل آن در بستر EIP1559 به چه صورت است. در حال حاضر، تمامی کارمزدها به ماینرها پرداخت میشوند و علاوه بر این، پاداش ۲ اتر نیز به ازای هر بلاک در کنار پاداش آنکل (Uncle) دریافت میکنند. با این EIP، فی بیس یا پایه سوزانده میشود؛ اما تیپ و پاداش بلاک به ماینر تعلق میگیرد.
کاهش گس با استفاده از پروپوزال EIP1559
هدف این EIP کاهش دادن گس نیست؛ البته از اثرات جانبی این پروپوزال، قابل پیشبینیتر شدن فی پایه است و این به طور غیرمستقیم باعث کاهش قیمت گس میشود؛ یعنی کمتر پیش میآید تا کاربران برای گس مبالغ بیشتری را پرداخت کنند. با استفاده از این طرح، میزان افزایش و یا کاهش کارمزد پایه، پس از این که بلاکها تا بیش از ۵۰ درصد پر شوند، به میزان ۱۲.۵ درصد خواهد بود. به عنوان مثال، اگر بلاک مورد بحث به میزان ۱۰۰ درصد پر باشد، شاهد افزایش ۱۲.۵ درصدی فی پایه خواهیم بود و اگر ظرفیت آن تا ۵۰ درصد پر باشد نیز با همان ۱۲.۵ درصد روبهرو هستیم؛ اما اگر بلاک ما خالی باشد، کارمزد پایه تا ۱۲.۵ درصد کاهش مییابد.
روند رو به پیشرفت مداوم برنامههای گوناگون و لایه دوم نیز از طرف دیگر به صورت قابل توجهی موجب کاهش کارمزدها میشوند.
شیوه تغییر تجربه کاربری با تعریف کردن فی تراکنش
این ایده در حقیقت در راستای شفافسازی مفهوم کارمزد مبتنی بر تقاضای بلاک برای کاربران است. در چنین حالتی کیف پولهایی مانند متامسک (MetaMask) قادر خواهند بود تخمین بهتری را ارائه دهند و دیگر مجبور نیستند تا حد زیادی به اوراکلهای بیرونی متکی باشند. دلیل این موضوع، مدیریت شدن کارمزد پایه توسط خود پروتکل است.
آیا کاربر فی تراکنش را تعیین میکند؟
کیف پولها به صورت پیش فرض و نسبت به شلوغی شبکه، میزان کارمزد معاملات را برای کاربر انتخاب میکنند. در رابطه با متامسک و برخی ولتهای دیگر که امکان تغییر کارمزد به صورت دستی را ارائه میدهند، کاربران این امکان را دارند تا میزان فی معامله خود را در سطح «پایین»، «متوسط» و یا «بالا» قرار دهند.
آیا کاربران میزان Tip را انتخاب میکنند یا مقدار از پیش تعیین میشود؟
میزان تیپ به عنوان «کارمزد گس» کلی در نظر گرفته خواهد شد و کاربران در هنگام به انجام رساندن معامله، میتوانند آن را ببینند. همچنین میتوانید فی گس را ویرایش کنید تا تیپ را افزایش و یا کاهش دهید؛ به این امر «فی اولویت» میگوییم.
آیا تجربه کاربری در هنگام شلوغی شبکه متفاوت خواهد بود؟
در زمان ازدحام بیش از اندازه شبکه، فی پایه به میزان ۱۲.۵ درصد خواهد بود و این به میزان حجم تقاضا به ازای هر بلاک بستگی خواهد داشت، تا زمانی که این میزان تقاضا کاهش پیدا کند. به جای اینکه با قیمت اولیه مزایده در این روند روبه رو باشیم، کاربران درک بهتری را از ازدحام شبکه و میزان بالا بودن فی پایه به دست میآورند.
اگر شبکه بیش از اندازه شلوغ باشد، کاربر میتواند انتخاب کند که حاضر به پرداخت قیمت پیش روی خود هست یا خیر؛ درست مانند هنگامی که تصمیم میگیرید تا کالایی را از یک فروشگاه بخرید یا نه. در ضمن میتوانید میزان فی پایینتری را نیز تعیین کنید و منتظر بمانید تا قیمتها پایین بیاید.
آیا مرورگرهایی مثل Etherscan تیپ پرداختی ما را نشان میدهند؟
این خصوصیت در حال حاضر در لیست انتظار به سر میبرد. به احتمال زیاد بله، بسیاری از ابزارها نیز بر همین اساس به روزرسانی میشوند تا اطلاعات نوینی که مربوط به این EIP هستند را نمایش دهند.
آیا تمام مشتریان برای طرح EIP-1559 آماده هستند؟
بله و مشخصات مربوط به مشتریها نیز بایگانی شدهاند. برنامه انتشار London Hard Fork نیز به این صورت است:
نودها در راستای سازگار بودن با هارد فورک «لندن» نیاز دارند تا نسخه مشتری که در حال حاضر اجرا میشود را به روزرسانی کرده و ارتقا دهند. نسخههای گوناگون در جدول پیشرو برای هر مشتری لیست شدهاند و در هر یک از شبکههای آزمایشی لندن اتریوم را پشتیبانی میکنند. پس از انتخاب بلاک فورک شبکه اصلی، شاهد انتشار دیگری توسط هر یک از مشتریها خواهیم بود.
ماینرها چگونه از ارزش قابل استخراج ماینر (MEV) سود میبرند؟
این یکی از متداولترین سوالاتی است که امروزه از ماینرها به ویژه از استخراجکنندگان کوچکتر میشنویم و این که آیا لازم است تا در راستای دستیابی به این سود کاری انجام دهند یا خیر.
نام MEV یا همان Miner Extractable Value (ارزش قابل استخراج ماینر) بسیار گمراهکننده است؛ زیرا این امر را به افراد القا میکند که لازم است تا کار خاصی برای دریافت این ارزش انجام دهند. پاسخ اینجاست که هیچ کاری نباید انجام داد! فرصتهای آربیتراژ مالی که از دیفای و توکنهای راس شبکه اتریوم حاصل میشوند ما را به سمت گس اولویت مزایدههای گوناگون در استخرهای نقدینگی عمومی هدایت میکنند. تمامی این هزینهها و فیها که از گس مزایده حاصل میشوند به صورت مساوی به ماینرها تعلق میگیرند.
چگونگی اثرگذاری EIP-1559 بر روی امنیت اتریوم
شبکه اتریوم تعداد کوینهای کمتری را حداقل به اتر (نه لزوما بر حسب دلار آمریکا)، نسبت به گذشته به ماینرها پرداخت میکند. ما انتظار داریم تا این موضوع موجب پایین آمدن قدرت هشی شود که شبکه Ethereum را هدف قرار داده است. با این وجود، این امر به به کاهش چشمگیر میزان امنیت شبکه منجر نمیشود.
دلیل اینجاست که بالاتر از حد آستانه مشخصی، یک واحد امنیتی وجود دارد که سود حاشیه آن در حال کاهش است. در ابتدا، شبکه و کاربران آن هستند که منفعت بزرگی از هر یک از ماینرها به دست میآورند؛ اما با افزایش تعداد ماینرها، شاهد کم شدن میزان سود هر یک از آنها به صورت منفرد هستیم.
اتریوم دارای دریافتی دائمی ۲ اتر به ازای هر بلاک به علاوه پاداش آنکل است. این دریافتی به صورتی تعیین شده است تا همواره و به تنهایی برای ایمن نگه داشتن شبکه کفایت کند.
این شبکه دارای یک قرارداد اجتماعی با عنوان Minimum Viable Issuance است. منطق حاکم بر این قرارداد به این صورت است که اتریوم به بودجه امنیتی نیاز دارد و این بودجه باید مطابق با تقاضای شبکه برای امنیت مقیاسبندی شود. اگر قیمت اتریوم دو برابر شود، باید میزان دریافتی ماینرها نیز دوبرابر شود؛ بنابراین یکی از انگیزههای موجود در این فضا، ایمن نگه داشتن کل شبکه و انگیزه دوم (به صورت متناقض) این است که فقط تا حد مورد نیاز برای امنیت پرداخت کنیم و نه بیشتر!
با بهرهگیری از یک آزمایش ساده فکری، میتوانیم لزوم وجود این انگیزه را نشان دهیم. شبکهای که توکن بومی آن در طول هر سال به میزان ۱۰۰ درصد رشد قیمت را تجربه میکند، از بودجه امنیتی بزرگی برخوردار است. لازم به ذکر است که رشد قیمتی بالا به منزله مالیات برای هولدرها به حساب میآید و نگه داشتن آن، دارایی را جذابتر نمیکند. هنگامی که دارایی بومی یک بلاک چین به مرحله «غیر جذاب بودن» برای نگهداری میرسد، برای تثبیت جایگاه خود در بازار با مشکلات زیادی مواجه خواهد شد.
بر اساس این نمودار، شاهد قرار گرفتن اتریوم در شرایط پرداخت افزوده برای امنیت هستیم و دلیل این امر افزایش و ازدحام زیاد و کارمزدهای بالاست. بسیاری از افراد (به ویژه ماینرها) معتقدند که این شبکه به دلیل این تغییرات در نهایت قدرت هش زیادی را از دست میدهد. ممکن است درست بگویند (اما پاسخ حقیقی این است که بستگی به خیلی از مسائل دارد) ولی نگاه کردن به این موضوع به عنوان یک عارضه جانبی غیرقابل اجتناب امری کاملا غلط است. مفهومی به نام Hashpower یا همان قدرت هش وجود دارد و در چنین شرایطی باید کسی هم باشد که هزینه آن را پرداخت کند؛ بنابراین از دست رفتن میزانی از قدرت هش به حتم به صورت عمدی انجام شده و هدف شبکه بوده است. جالب است بدانید که این بحث تنها مختص اتریوم نیست و هنگامی که شبکههای دیگر تلاش میکنند تا با سوزاندن اضافات هزینه خود سطح امنیتی مورد نظر را حفظ کنند، اخبار آنها از جذابیت کمتری برای فعالان این حوزه در مقایسه با اتریوم برخوردارند!
در نتیجه میدانیم کاهش میزان دستمزد و درآمد ماینرها موجب پایین آمدن میزان امنیت میشود، اما هدف این شبکه تنها امنیت نیست؛ بلکه کارآمد بودن در اولویت قرار دارد. سیستمی که هزینه گزافی را خرج امنیت میکند، از کارایی کمتری برای هولدرهای خود برخوردار است. پس تمامی شبکهها باید برای حفظ تعادل، فیهای غیرضروری که صرف امنیت میشوند را حذف کنند.
آیا ماینرها میتوانند جلوی طرح EIP-1559 را بگیرند؟
با وجود این که درآمد استخراجکنندگان در طول سال گذشته تا ۱۰ برابر افزایش داشت، اما هر یک از ماینرها به خودی خود به سود بیشتری دست نیافتند؛ دلیل این امر افزایش میزان توان هش یا هش ریت و سختی شبکه بود. این به ما نشان میدهد که هیچگاه نمیتوانیم پول زیادی را به درآمد ماینرها بیافزاییم، اما به صورت کلی میتوانیم دستمزد آنها را افزایش دهیم.
اتریوم نیز مانند هر بلاک چین عمومی دیگری، میزان مبلغی را برای ایجاد انگیزه و برای تامین امنیت شبکه خود و تولید قدرت هش کافی (یا استیکینگ در الگوریتم گواه اثبات سهام (PoS)) به ماینرها پرداخت میکند. همانطور که تا به اینجا نیز مطرح کردیم، بدون شک Ethereum میزان زیادی را برای حفظ امنیت هولدرهای ETH هزینه میکند. این هولدرها نیز از طریق وجه دریافتی (سوبسید) بلاک، بودجه امنیت را تامین میکنند.
لازم به ذکر است که حتی هنوز مشخص نشده که در صورت راهاندازی این هارد فورک درآمد ماینرها به صورت قطعی کاهش پیدا میکند یا خیر. با در نظر داشتن MEV، متوجه شدیم که ممکن است میزان اندک ۲۰ درصد از وجه دریافتی این افراد از بین برود و این مبلغی کاملا قابل صرف نظر در مقایسه با افزایش قیمت اتریوم در هنگاه راه اندازی پروپوزال EIP-1559 به حساب میآید.
نتیجه نهایی همانند تمامی سوالاتی است که مرتبط با استخراج در بلاک چینهای عمومی هستند: از نظر تئوری، ماینرها میتوانند از طریق حملههای مضاعف و حملات سانسوری به این پروتکل آسیب بزنند. اما در عمل، ماینرها میتوانند با همکاری کردن با کاربران و عدم ایجاد اختلال در استخراج، درآمد بیشتری کسب کنند. بدون تردید انگیزههای مشابهی نیز در زمینه همکاری در بستر طرح پیشنهادی ۱۵۵۹ وجود دارد.
تجربه کاربری برای معاملهگران
تفاوت عظیمی که EIP-1559 برای معاملهکنندگان ایجاد میکند، این است که دیگر مجبور نیستند فی تراکنش را حدس بزنند و از پایین بودن فی برای ورود سریع به معامله اطمینان حاصل کنند. در نتیجه تحت هیچ شرایطی مبلغ اضافی برای به انجام رساندن معامله خود پرداخت نمیکنند. به جای کل این فرایند، خود پروتکل یک مبلغ پیشنهادی را برای شما مشخص میکند و کاربران میتوانند تصمیم به پرداخت و یا عدم پرداخت این هزینه بگیرند؛ درست شبیه به خرید کالا از سایت آمازون. حتی میتوانند فی مد نظر خود را تعیین کرده و منتظر بمانند تا معامله آنها در آینده به انجام برسد.
دلیل امکانپذیر بودن این فرایند پویا این است که بلاکهای اتریوم به جای تعیین دقیق مقدار گس هر بلاک، روند ایجاد فضای بیشتر (یا به اصطلاح اتاق بیشتر) را فراهم میکنند و همه افراد میتوانند با قیمت آن لحظه تراکنش خود را به انجام برسانند. بخشی و یا تمام این فضای اضافی، میتواند صرف افرادی شود که مایلاند تا پرداخت خود را در لحظه انجام دهند؛ اما این امر موجب افزایش سریع فی پایه میشود تا زمانی که معاملات دوباره به سطح کمتر از گنجایش نصف هر بلاک برسند.
آیا با تمام این موارد میتوان اتر را به عنوان یک دارایی به حساب آورد؟
مدلسازی دقیق طرح EIP-1559 امری دشوار است؛ زیرا باید بتوانیم متغیرهایی مثل معاملات مورد انتظار را پیشبینی کنیم و حتی سختتر از این، باید میزان ازدحام احتمالی شبکه را نیز تخمین بزنیم. از نظر تئوری، با به انجام رسیدن معاملات بیشتر، فشار رو به افزایشی که حاصل از سوزاندن کارمزد پایه اتریوم است نیز بیشتر میشود.
مدل جاستین دریک (Justin Drake) پس از ادغام با گواه اثبات سهام، میتواند «بهترین حدس» را تخمین زده و انتشار میزان تقریبی ۱۰۰۰ اتر و سوختن ۶۰۰۰ ETH در روز را به ما نشان دهد. با فرض این که اعتبارسنجهای (Validator) بیشتری به صورت روزانه به این ماجرا ملحق شوند و APR استیکینگ نیز در سطح ۶.۷ درصدی قرار داشته باشد، تغییر عرضه سالانه تا منفی ۱.۶ میلیون اتریوم خواهد بود و این به معنای کاهش میزان نرخ عرضه سالانه، تا ۱.۴ درصد است.
با وجود آگاهی روزافزون حاصل شده از MEV و EIPهای دیگری که شفافیت بیشتری را به همراه خود دارند، میتوانیم انتظار داشته باشیم تا فرصتهایی که در زمینه آربیتراژ گرفتن فراهم میشوند، نه تنها پیچیدهتر شده، بلکه میتوانیم دلیل آن را نیز به استفاده تریدرهای حیطه مالی از پروتکلهای دیفای نسبت بدهیم. این موضوع ممکن است در نهایت به معنای بیشتر بودن هزینه صرف شده در دادن انعام (Tip) به ازای هر بلاک در مقایسه با فی پایه باشد. ژو سو (Zhu Su) و هاسو (Hasu) پیشبینی میکنند که با EIP-1559، کمی کمتر از نصف هزینهای که امروزه برای کارمزدها صرف میشود را میتوانیم از میان ببریم.
آیا خطری برنامههای غیرمتمرکز شبکه اتریوم را تهدید میکند؟
همواره تغییرات با خطرات احتمالی همراه هستند و جامعه فعال اتریوم نیز ذخایر توسعه و هماهنگی نرمافزاری را در اختیار دارد. برخی خطرات محتملی وجود دارند که طرح EIP-1559 ممکن است برای فعالان شبکه به همراه بیاورد و این بیشتر شامل حال فعالانی میشود که فعالیت مرتبط و متمرکز بر روی زمانبندی دارند؛ مثل اوراکلها.
اوراکلها معمولا اطلاعات قیمتی مورد نیاز را برای پشتیبانی کردن از فعالان مختلف اکوسیستم دیفای فراهم میکنند. به عنوان مثال میتوان به برنامه غیرمتمرکز کامپوند (Compound) اشاره کرد که برای لیکویید کردن پوزیشن افراد و یا عدم انجام این کار، نیاز به دانستن میزان ارزش (مثلا قیمت X تعداد از داراییها) وثیقه کاربران خود دارد. ارزشگذاری این داراییها باید به صورت مداوم در حال به روزرسانی باشد و کامپوند برای انجام این کار به اوراکلها متکی است.
با وجود تمام این تفاسیر، ممکن است در هنگام ازدحام و شلوغی زیاد شبکه، شاهد بروز مشکل و ایجاد اختلال برای اوراکلها باشیم. در طرح EIP1559، هنگامی که بلاکها به صورت مداوم پُر و یا در ابعاد بزرگتر نزدیک به پُر شدن هستند، فی پایه به صورت نمایی (تصاعدی) افزایش مییابد و تا زمانی که بلاکها از حالت لبریز خارج شوند، این روند رشد ادامه خواهد داشت.
این افزایش نمایی بر اساس یک الگوریتم از پیش تعیین شده اتفاق میافتد و هیچ ارتباطی با مزایده که پیش از این در مورد آن صحبت کردیم ندارد. بنابراین اگر میزان تقاضا کاهش پیدا نکند، کارمزد پایه ممکن است در مدت زمان کوتاهی به مقادیر بسیار بالایی برسد. فعالان شبکه مانند اوراکلها که نسبت به زمان حساس هستند نیز در تمامی شرایط باید دادهها و اطلاعات قیمتی را برای کل اکوسیستم دیفای فراهم کنند و در چنین شرایطی ممکن است مقادیر گزافی را صرف فی کنند، تا از به موقع رسیدن اطلاعات به برنامههای Defi اطمینان حاصل شود. در حقیقت ممکن است بسیاری از شبکههای Oracle مجبور به تغییر روند تهیه اطلاعات قیمتگذاری خود شوند و این امر موجب ایجاد تغییر در تعداد برنامههای دیفای که با این فعالان شبکه در تعامل هستند خواهد شد.
آیا طرح EIP-1559 سرعت روند MEV را بهبود میبخشد؟
برخی از افراد به این موضوع اشاره میکنند که این پروتکل میتواند استخراج MEV را به دلایل زیر تسریع کند:
- امروزه بسیاری از ماینرها به صورت فعالانه به استخراج MEV نمیپردازند؛ اما با این وجود، میتوانند بخش زیادی از سود خود را از فی اولویت مزایدهها دریافت کنند. بحثهایی که در حال حاضر حول محور طرح EIP-1559 شکل میگیرد، برای اولین بار موجب دیده شدن MEV (ارزش قابل استخراج ماینر) در نظر این افراد شده است.
- به نظر میرسد که برخی از ماینرها به درآمد فعلی خود عادت کردهاند؛ حتی با وجود این که این پول از پرداخت بیشینه کاربران برای تامین امنیت حاصل شده است. در نتیجه ممکن است در پاسخ به راهاندازی طرح پیشنهادی ۱۵۵۹، تصمیم بگیرند تا شیوه آزار دادن کاربران که پیش از این تابو به حساب میآمد را پیش بگیرند.
در مرحله اول باید بین دو شکل ارزش قابل استخراج ماینر تفاوت قائل شویم و این یعنی: بیخطر (مفید) و خبیثانه (مخرب).
- MEV مخرب یکی از عناوینی است که منجر به بیثباتی زنجیرهوار میشود و باعث سانسور شدن کاربران و یا زیرساختهای کلیدی خواهد شد (به عنوان مثال از به روزرسانی اوراکلها جلوگیری میکند). حتی از این طریق میتوان به صورت مستقیم به داراییهای کاربران دستبرد زد (به عنوان مثال سانسور کردن اطلاعیه استفاده از برنامههای ضدکلاهبرداری).
- MEV مفید به تمامی موارد دیگری گفته میشود که آربیتراژ مالی بین صرافیهای رمزارز، لیکویید شدنها، پیش پرداختها و غیره را شامل میشود.
یکی از مهمترین دیدگاهها این است که MEV مفید را میتوانیم از بخشهای فعال غیر از ماینرها نیز به دست بیاوریم و این امر در حال حاضر در مقیاس بزرگی در حال انجام شدن است. اما این تنها ماینرها هستند که میتوانند انواع مخرب MEV را مورد استفاده قرار دهند و این بخش به صورت کلی در حال انجام شدن نیست و نباید در آینده نیز مورد استفاده قرار بگیرد.
اگر در آینده ماینرها نیز تصمیم بگیرند تا از ارزش قابل استخراج ماینر مفید که هماکنون مورد استفاده افراد غیرماینر است بهرهگیری کنند، به صورت عمده شاهد شکل گرفتن بستر مثبتی برای اتریوم خواهیم بود. سه حیطه مختلف برای این بخش مطرح میشود:
اول از همه، آربیتراژهای غیراستخراجی به صورت کلی به عنوان مالیات سیستم به حساب میآیند و بدون پرداخت هیچ وجهی میتوانیم از این بخش پول به دست بیاوریم. اگر ماینرها نیز برای دریافت سود آربیتراژ تلاش میکردند، شاهد شکلگیری رقابت در این بخش با قدرت هش بالاتری بودیم و در نهایت امنیت اتریوم نیز افزایش مییافت. بنابراین MEV به صورت مستقیم هزینه امنیت را پرداخت میکند و این هزینه در حال حاضر از طریق گس مزایدهها در سطوح پایینی پرداخت میشود.
این برای کاربران تفاوت چندانی ندارد؛ زیرا در نهایت کسی پیدا میشود که MEV مفید را برای آنها استخراج کند. بنابراین به صورت طبیعی ترجیح میدهند تا این پول به دست ماینرها برسد تا سیستم ایمنتر شود.
در پاسخ به این موضوع ممکن است برخی مطرح کنند که عادیسازی بهرهوری از MEV توسط ماینرها به جای افراد دیگر میتواند موجب لغزش افراد و در نهایت، استفاده از MEV مخرب شود. این فرایند میتواند در مقیاس بزرگی به اتریوم آسیب بزند و ما نیازمند هنجارهای اجتماعی قدرتمندی در تقابل با آن هستیم.
دومین دلیل منفعت بردن شبکه از استخراج MEV مفید توسط ماینرها، این است که در صورت انجام این کار توسط افراد دیگر شاهد اشغال غیرضروری بلاک چین اتریوم خواهیم بود و این فضا را میتوان برای کارهایی غیر از این حیطه مورد استفاده قرار داد. نتایج به دست آمده توسط Flashbotها نشان میدهد که در حال حاضر ۴ الی ۵ درصد کل بلاک چین اتریوم توسط معاملات و تراکنشهای MEV مورد استفاده قرار میگیرد و این شامل بسیاری از معاملات ناموفق نیز میشود. همانطور که میدانیم، فلشباتها همواره محدوده آماری پایینتر را در نظر میگیرند و عدد واقعی احتمالا کمی بیشتر از آمار به دست آمده است.
سومین بخش بحث ما به ماینرهای پیچیده اختصاص دارد که هماکنون نیز در حال استخراج MEV به صورت مستقیم هستند. این کار با استفاده از روشهایی مثل معاملات آربیتراژ شخصی و یا فروش فضای بلاک به صورت خصوصی (و نه عمومی) در ازای جریان سفارش خصوصی صورت میگیرد.
این داستان به هیچ عنوان به نفع اتریوم نیست؛ زیرا موجب تبدیل گواه اثبات کار به گواه اثبات استخراج MEV شده و جریان پیچیدهای در نتیجه این امر ایجاد میشود که موجب کسب منفعت زیاد توسط برخی ماینرها در مقایسه با سایرین میشود. ماینرهایی که این کار را بهتر از رقبای خود انجام میدهند رشد کرده و موجب ایجاد بخش متمرکزی در حیطه ماینینگ و بعدها در حیطه استیکینگ میشوند؛ پس این مشکل در صورت استفاده از گواه اثبات سهام یا PoS نیز رفع نخواهد شد.
راه حل این مشکل بدون شک آموزش و شفافیت در زمینه MEV است و باید فرایند عادیسازی استخراج MEV و بهرهوری از آن را آموزش دهیم و زمینه فعالیت این بخش را سطحبندی کنیم. طرح EIP-1559 موجب تسریع شدن این موضوع میشود؛ اما این امر به خودی خود روندی است که باید در هر صورت به انجام برسد.
آیا طرح EIP-1559 موثر بوده است؟
در نگاه اول، به نظر میرسد که آپدیت EIP1559 اتریوم موثر بوده است. اما میتوان شواهدی یافت که نشان میدهند اجرای این طرح در هارد فورک لندن که هدف آن پیش بینیپذیری کارمزد شبکه برای کابران بود، کاملا موثر واقع نشده است. از زمان بهروزرسانی EIP 1559، اتریوم بیش از ۵۰۰۰ اتر به ارزش ۱۴ میلیون دلار را از گردش خارج کرده است. این میزان نشانگر ۳۶ درصد از کل عرضه این کوین در مدت مشابه است.
میانگین کارمزد تراکنشها در شبکه اتریوم از زمان بهروزرسانی در روز پنجشنبه ۱۴ مرداد ۱۴۰۰، کمی افزایش داشته است و از ۰.۰۰۳ ETH به ۰.۰۰۵ رسیده است. علاوهبراین، اندازه بلوکها که در اتریوم در قالب واحدهای گس اندازهگیری میشود، طبق پیش بینیها حدود ۱۵ میلیون گس است.
اندازه بلوکها پس از اجرای طرح EIP-1559
با اجرای پروپوزال EIP-1559 اتریوم، اندازه بلاکهای ماین شده در این شبکه، از کاملا پُر تا خالی در نوسان بودهاند. به گفته تیم بیکو (Tim Beiko) مسئول جلسات All Core Developers، دلیل این امر این است که مجموعه تراکنشهای واجد شرایط برای وارد شدن به یک بلوک، با توجه به کمترین کارمزد یا کارمزد پایه که توسط شبکه مشخص شده، کوچکتر و بزرگتر میشود.
بیکو در مصاحبهای با کویندسک گفت:
باید گفت که یک بلوک کارمزد پایه را افزایش میدهد، چراکه پر است. ممکن است تا زمانیکه بلوک بعدی مشخص شود، تراکنشهای زیادی وجود نداشته باشند که حاضر به پرداخت چنین کارمزد بالایی باشند.
یک کاربر اتریوم با نام مستعار “Face Shaver”، این مسئله را “سوء عملکرد مشوقها” نامید که میتواند مشکلاتی به وجود آورد. مهمترین مشکل، عدم ثبات و پیشبینیپذیری کارمزد برای کاربران است.
شیور در مصاحبهای با CoinDesk گفت:
برای یک کاربر عادی، پیش بینی این که در یک یا دو دقیقه بعد کارمزد چه میزان خواهد بود، کار مشکلی است.
اگر قصد ارسال تراکنش چه در این بلوک چه در بلوک بعدی را دارید، بیشترین نوسان کارمزدی که با آن روبهرو هستید، یک هشتم کارمزد پایه فعلی است؛ اما اگر کاربری هستید که نسبت به این هزینهها حساس هستید و مایلید که یک یا حتی سه دقیقه بیشتر منتظر بمانید تا اقدام به ارسال تراکنش کنید، باید ببینید در ۳ دقیقه آینده چه اتفاقی برای کارمزد میافتد.
به گفته شیور و بیکو:
بعد از اجرای EIP1559، پیش بینی کارمزد بهینه در شبکه اتریوم در سه دقیقه آتی یا بیشتر، نسبت به قبل از این آپدیت مشکلتر است. اجرای این طرح به کاربران برای قیمتگذاری بهتر تراکنش در این لحظه کمک میکند؛ اما کمکی به پیش بینی کارمزد در چند لحظه بعد نمیکند. چراکه پویایی عرضه و تقاضا برای هر بلوک متغیر است.
طبق اظهارات بیکو، چنین نوساناتی اندازه بلاک و کارمزد پایه را تحت تاثیر قرار میدهد. با این حال، او استدلال میکند که کاربران عادی هنوز میتوانند بدون نیاز به حدس یا پیش بینی کارمزد در بلوکهای آینده، از دانستن کارمزد پایه بهینه برای ارسال تراکنش در بلوک فعلی مطلع شوند.
تشویق به ایجاد نوسان
کاربران هوشمند مراقب خواهند بود که کارمزدی بیش از نیاز خرج نکنند. اگر کاربران اطمینان داشته باشند که کارمزدها در بلوک بعدی افزایش خواهند یافت، انگیزه مالی بیشتری وجود دارد که تراکنشهای خود را به جای این که به تعویق بیندازند، در همین بلوک ارسال کنند. با این وجود، اگر کاربران اطمینان داشته باشند که فی در بلوکهای بعدی کاهش مییابد، انگیزه بیشتری دارند که در بلوکهای بعدی اقدام به ارسال تراکنش کنند.
به گفته مجتبی تفاق استادیار دانشگاه صنعتی شریف:
این نوسانات طبیعی بین بلوکهای پر و نیمه پر، ممکن است به این معنی باشد که میزان گس مصرفی در هر بلاک، در بلندمدت بالاتر از میزان گس هدف کل بلوک باشد، که این میتواند مشکلاتی را برای اپراتورها که مسئول انتشار و نگهداری دادههای تراکنشها در شبکه هستند، به وجود آورد.
مجتبی تفاق در مصاحبهای با کویندسک گفت:
اگر میزان نوسان اندازه بلوک خیلی زیاد باشد، مردم میتوانند به طور متوسط تراکنشهای بیشتری را ارسال کنند. بنابراین اگر شما فقط میزان نوسان شدید متناوب بین یک بلوک پُر و یک بلاک خالی را مد نظر قرار دهید و با هم تطبیق دهید، میتوانید بدون اینکه کارمزد پایه افزایش یابد، گس بیشتری نسبت به میزان گس هدف کل بلوک مصرف کنید. ما مردم را به ایجاد نوسان تشویق میکنیم و همچنان که آنها نوسان ایجاد کنند، به آنها اجازه میدهیم تا گس بیشتری مصرف کنند.
در حال حاضر، هم توسعهدهندگان و هم محققانی همچون Moj، روش انتظار و مشاهده را در پیش گرفتهاند تا تاثیر طرح EIP-1559 را بر روی کارکرد شبکه اتریوم، هم برای کاربران و هم برای برنامههای غیرمتمرکز برآورد کنند. به گفته شرکت تجزیه و تحلیل Dune Analytics، هنوز بیش از ۹۰ درصد تراکنشها در اتریوم از مزایای آپدیت EIP-1559 استفاده نکردهاند. باید ببینیم در آینده چه اتفاقی میافتد.
جمعبندی
طرح EIP-1559 بخش اصلی هارد فورک لندن است که در ماه جولای (تیر تا مرداد ۱۴۰۰) راه اندازی شد. این طرح تاثیر زیادی بر روی هزینه تراکنشهای اتریوم و مکانیزم کارمزدها دارد. به طور خلاصه، طرح EIP1559 به نوعی هزینه اولیه کارمزد گس و محاسبات آن را حذف میکند. در این مقاله به معرفی این پروپوزال پرداختیم و تاثیرات آن بر روی کل اکوسیستم اتریوم را بررسی کردیم.