کاردانو همواره یکی از پروژههای بلاکچینی مطرح و مورد توجه بوده است؛ به طوری که بسیاری از افراد از آن با عنوان شبکه بلاکچین «نسل سوم» یاد میکنند. به همین خاطر پروژه های برتر کاردانو نیز اهمیت ویژهای دارند و علاقهمندان به این شبکه در پی شناخت این برنامهها هستند. هاردفورک واسیل کاردانو که در سپتامبر انجام شد، مقیاسپذیری شبکه را بالاتر برده و منجر به رشد Dappها شد. انتخاب چند مورد از بهترین پروژه های کاردانو کار سادهای نیست. اما در این مطلب از میهن بلاکچین پس از معرفی مختصر کاردانو و بررسی روند آن در سال ۲۰۲۲، با در نظر گرفتن برخی از معیارها به سراغ برنامه های غیرمتمرکز کاردانو رفتهایم تا بهترین آنها را معرفی کنیم. آنچه خواهید خواند، به قلم Tayler McCracken نوشته شده است؛ پس ادامه مقاله را از زبان ایشان نقل میکنیم.
اهمیت شناسایی پروژه های برتر کاردانو
همزمان که دنیای وب ۳ و صنعت بلاک چین به رشد خود ادامه میدهد، شبکههای جایگزین مانند سولانا، آوالانچ، نیر (NEAR) و کاردانو محبوبیت و توجه زیادی را به عنوان پروژههای حاضر در خط مقدم کریپتو به دست میآورند و برنامههای غیرمتمرکز (DApp) در سراسر این اکوسیستمها ساخته و پرداخته میشوند. امروز میخواهیم نگاهی به ۷ مورد از برنامهها و پروژه های غیرمتمرکز برتر روی شبکه کاردانو بیندازیم.
آنچه در این مقاله در مورد این برنامهها خواهید خواند، با هیچ متر و معیاری به عنوان یک لیست جامع و کامل در نظر گرفته نمیشود. در حال حاضر بیش از ۲,۰۰۰ پروژه رو به رشد در شبکه کاردانو وجود دارد. ۷ پروژه ارزشمند کاردانو که در این مقاله آنها را از نظر خواهیم گذراند، آنهایی هستند که به نظر من، ارزش بررسی و دنبال کردن را دارند.
قبل از معرفی پروژهها، بهتر است ابتدا اطلاعاتی را در مورد خود کاردانو، هاردفورک آلونزو و وضعیت اکوسیستم Cardano مرور کنیم.
کاردانو چیست؟
کاردانو پلتفرمی متن باز است که بلاکچین عمومی آن از طریق مکانیزم گواه اثبات سهام (Proof of Stake) کار میکند. این پلتفرم اولین شبکه بلاکچین است که بر اساس تحقیقات کارشناسیشده بنا شده و از طریق شیوههای مستندمحور توسعه پیدا کرده است.
کاردانو تکنولوژیهای پیشگام را با هم ترکیب میکند و با این کار سطح بالایی از امنیت موجود در فضای بلاکچین را به ارمغان میآورد. این در حالی است که ویژگیهایی نظیر عدم تمرکز پایدار و سازگاری با محیط زیست را نیز حفظ میکند و هدف آن سود بردن از برنامهها، سیستمها و جوامع است. کاردانو به این امر اذعان میکند که بر مشکلاتی که بر سر راه سایر بلاکچینها پدیدار میشود، غلبه میکند و مقیاسپذیری، تعاملپذیری (قابلیت همکاری) و الزامات مقرراتی و نظارتی در بستر رمزارزها را برآورده میکند.
پروژه کاردانو که در سال ۲۰۱۵ توسط چارلز هاسکینسون (Charles Hoskinson) همبنیانگذار اتریوم پایهریزی شد، تحت کنترل و نظارت بنیاد کاردانو در زوگ (Zug) سوئیس است. همچنین تحقیق و توسعههایی از جانب IOG (همان IOHK سابق) نیز انجام میشود، IOG یک شرکت مهندسی بلاکچین است که موسس این کمپانی هم هاسکینسون است.
بسیاری از پروژههای بلاکچین مثل سولانا و اتریوم رویکردی دارند که بر اساس آن میخواهند «حرکتی سریع داشته باشند و همه چیز را در هم بشکنند». این پروژهها تکنولوژیهایی را ارائه میکنند که در مقیاسپذیری حرفی برای گفتن ندارند یا اینکه برای پذیرش جهانی آماده نیستند؛ همانند مشکلات و قطعیهای فراوانی که سولانا با آنها مواجه است.
سایر پروژههای بلاکچین مثل کاردانو و الگورند (Algorand) رویکردی قاعدهمند، علمی و البته آهستهتر دارند؛ به جای آنکه همه چیز را در هم بشکنند و به پیش بتازند، متعهد شدهاند که به آرامی حرکت کنند و در مرحله نخست، برخی چیزها را درست کنند. در زیر نقل قولی از بنیاد کاردانو را میخوانیم:
ما دانش را تغییر دادهایم و معنای سیستمهای جهانی و مدلهای پایدار مبادله و حاکمیت را دستخوش تغییر کردهایم.
در ادامه هم این توضیحات را مجددا از بنیاد کاردانو داریم:
ما -جامعه کاردانو و شرکای آن- آیندهای جدید را تعریف میکنیم: آیندهای غیرمتمرکز، بدون هیچ واسطه و مداخلهای که در آن قدرت به اشخاص و افراد برمیگردد.
از این جملات اینطور بر میآید که این یک ماموریت ویژه است.
آدا (ADA)، کوین بومی کاردانو برای مکانیزم اجماع PoS بلاکچین مورد استفاده قرار میگیرد و همچنین پرداخت هزینههای تراکنش در شبکه نیز با این کوین بومی انجام میشود. پاداشهای کاربرانی که در استیکینگ (Staking) کاردانو مشارکت دارند نیز در قالب ادا پرداخت میشود.
با خواندن این موارد، تنها میتوانید به یک نگرش سطحی و اولیه به چیستی و ماهیت کاردانو برسید؛ اما نکات مهم این شبکه به طور خلاصه اینها هستند:
- کاردانو پلتفرمی با بلاکچین غیرمتمرکز است که از توسعه قرارداد هوشمند و برنامههای غیرمتمرکز پشتیبانی میکند. این پلتفرم یک دفتر کل با چند دارایی است و بر مشکلات مربوط به مقیاسپذیری، تعاملپذیری، امنیت و پایداری نیز غلبه میکند.
- این شبکه روی پروتکل گواه اثبات سهام اوروبوروس (Ouroboros) اجرا میشود.
- کاردانو اکوسیستمی از توسعهدهندهها و برنامههای غیرمتمرکز رو به رشد دارد.
- بنیاد کاردانو، IOG و EMURGO نظارت بر شبکه را بر عهده دارند.
آلونزو (Alonzo): شروع قراردادهای هوشمند کاردانو
کاردانو سیزدهمین روز از سپتامبر ۲۰۲۱ (۲۲ شهریور ۱۴۰۰) را به عنوان یک روز بزرگ در تقویم خود ثبت کرده است؛ همان روزی که هاردفورک آلونزو با موفقیت روی شبکه کاردانو پیاده شد و کارش را آغاز کرد. این هاردفورک به عنوان پشتیبان عملکردهای قرارداد هوشمند مبتنی بر پلوتوس (Plutus) معرفی شد. پلوتوس پلتفرمی است که برای توسعه کاردانو مورد استفاده قرار میگیرد و یک زبان برنامهنویسی کاربردی با مزایای امنیتی فراوان را برای کاردانو به ارمغان میآورد. قراردادهای هوشمند برای هر شبکه بلاکچینی که قصد پشتیبانی از دیفای (DeFi)، برنامههای غیرمتمرکز و اکوسیستم عملیاتی عمومی وب ۳ را دارند، حیاتی و ضروری محسوب میشوند.
پیش از این ارتقا، از شبکه کاردانو با عنوان «پلتفرم قرارداد هوشمند بدون قراردادهای هوشمند» یاد میشد و به همین خاطر بود که ارتقای آلونزو بسیار قابل پیشبینی بود؛ همان مسئلهای که باعث شد منتقدان لقب «زنجیره روح» را به کاردانو بدهند. آلونزو آمده بود تا مبنای تغییر تمام این موارد را فراهم کند و فعالیتهای توسعهدهندگان از آن زمان شدت گرفته است. چرا که آلونزو به کاربران توانایی ایجاد و استقرار قراردادهای هوشمند و برنامههای غیرمتمرکزشان را روی بلاکچین کاردانو میدهد.
از زمان راهاندازی Alonzo، کاردانو موفق شده است که از سایر شبکههای اصلی لایه اول مثل اتریوم، سولانا و پولکادات پیشی بگیرد. این شبکه همچنین بیشترین فعالیت توسعهدهندگان را نیز از آن خود کرده است. مطابق یافتههای شرکت تحلیل رفتار Santiment، کاردانو در نیمه سال ۲۰۲۲، فعالترین شبکه برای توسعهدهندگان بلاک چین در میان کل صنعت کریپتو بوده است.
همانطور که افراد زیادی در دنیای رمزارز و عرصه فناوری میگویند، «توسعهدهندگان را دنبال کنید». چرا که در بستری که توسعه در آن اتفاق میافتد، همهچیز طوری شکل میگیرد که احتمال جذب کاربران و سرمایهگذاران را به دنبال دارد.
هاردفورک آلونزو طی این سه سطح پیادهسازی شد:
- آلونزوی آبی (Alonzo Blue)
- آلونزوی سفید (Alonzo White)
- آلونزوی بنفش (Alonzo Purple)
همچنین دو فاز کوچکتر نیز پس از راهاندازی وجود داشت که با نامهای آلونزوی قرمز (Alonzo Red) و آلونزوی سیاه (Alonzo Black) شناخته میشد. هر مرحله کاربران بیشتری را به شبکه آزمایشی اضافه کرد و این کار باعث شناسایی خطاها و مشکلاتی شد که باید برطرف و اصلاح میشدند.
آلونزوی آبی قراردادهای هوشمندی را با حدودا ۵۰ شرکتکننده معرفی کرد؛ شرکتکنندگانی که در درجه نخست اپراتورهای استخر استیکینگ بودند. پیغام خطاهای عدم دسترسی و سایر مشکلات کوچک در این مرحله شناسایی و اصلاح شدند.
آلونزوی سفید ویژگیهای بیشتری را به شبکه اضافه کرد و مشارکتکنندگان بیشتری را نیز به آن فراخواند. صدها نفر از کاربران جدید به شبکه آزمایشی پیوسته و آن را اجرا کردند، با این کار تواناییهای شبکه تخمین زده شد. این فاز آزمون تجربی توسط IOHK اجرا شد و کمتر از یک ماه به طول انجامید.
آلونزوی بنفش یک شبکه آزمایشی کاملا عمومی بود که موجب شد هزاران شرکتکننده به شبکه روی بیاورند. این مرحله به دو بخش بنفش روشن (Light Purple) و بنفش تیره (Dark Purple) تقسیم شد. اولی (یعنی بنفش روشن) از قراردادهای هوشمند ساده پشتیبانی میکرد و آلونزوی بنفش تیره مجوز تراکنشهای قرارداد هوشمند پیچیده را صادر میکرد. انتقال ساده داراییها، مثالی از قرارداد هوشمند ساده است؛ اما در قراردادهای هوشمند پیچیده با طیف گستردهای از صنایع نظیر پزشکی، بازی، بیمه و به طور کلی سازمانها و جوامع خودگردان مواجه هستیم.
پس از این مراحل نوبت به مرحله پایانی یعنی آلونزوی قرمز/ آلونزوی سیاه رسید، که به منظور رفع ایرادات نهایی باید اجرا میشد تا شبکه برای اجرای نهایی هاردفورک آماده شود.
هاردفورک آلونزو موجب بهت و شگفتی بسیاری از افراد شد؛ چرا که موفقیتهای بسیاری را تقریبا بدون هیچ مشکلی رقم زد. شاید بتوان گفت این ارتقا تقریبا هموارترین و بدون مشکلترین ارتقا در تاریخ رمزارزها بوده است. در جامعه کریپتو، ما به هاردفورکهایی که با شکست مواجه شدند و یا بهروزرسانیهایی که به تعویق افتادند، عادت کردهایم. مثل رویداد مرج اتریوم که حدود چهار سال قرار بود یکی از همین روزها و به زودی انجام شود و سرانجام حدودا سه ماه پیش به وقوع پیوست.
جامعه رمزارزها به پروژههایی که نمیتوانند مطابق اهداف زمانبندی شده خود پیش بروند، بسیار عادت کرده است. در همین راستا Polymarket یک بازار پیشبینی محبوب رمزارزی است که به شکل علنی و طعنهآمیز، علیه هاسکینسون پیشبینی کرد که قراردادهای هوشمند و برنامههای غیرمتمرکز تا پایان سال روی شبکه کاردانو اجرا نخواهند شد. نتیجه این پیشبینی که به شکست محکوم شد، منجر به اهدای مبلغی از جانب Polymarket به خیریهای به انتخاب هاسکینسون شد.
در نظر بسیاری از افراد، این اتفاق کاردانو را به عنوان یک حریف جدی و قدر در مقام یک شبکه بلاکچین پیشرو تثبیت کرد. این رویداد همچنین نشان داد که یک شبکه بلاکچین که به صورت آکادمیک و بر اساس تحقیقات بنا شده است به چه دستاوردهایی خواهد رسید.
انگشت اتهام منتقدان اغلب به دلیل توسعهها و ادغامهای آهسته به سمت کاردانو نشانه رفته است؛ این در حالی است که بسیاری از مشتاقان و علاقهمندان کاردانو این امر را به عنوان یک نقطه قوت قلمداد میکنند و نه ضعف. هاسکینسون اغلب از کلیشههای تاجران و کارکشتگان قدیمی دنیای تجارت وام میگیرد و میگوید که «بهتر است که دو بار اندازهگیری کنیم و یک بار برش بزنیم»؛ در واقع او به بسیاری از پروژههای رمزارزی اشاره دارد که بدون برنامهریزی اقدام میکنند.
رشد اکوسیستم برنامههای غیرمتمرکز کاردانو
پروژه های کاردانو در طی سال گذشته رشد کردهاند و به لحاظ فعالیت توسعهدهندگان در طی برخی ازدورهها از اتریوم پیشی گرفتهاند. یکی از موانعی که کاردانو با آن مواجه شده است و انتقادهایی علیه این پروژه نیز صورت گرفته است، این است که این شبکه از پلوتوس به عنوان زبان قرارداد هوشمند بومی خود استفاده میکند که یک زبان تورینگ کامل (Turing Complete) در زبان برنامهنویسی هسکل (Haskell) است. اصطلاح تورینگ کامل برای توصیف ماشینها و سیستمهایی استفاده میشود که اگر منابعی مانند حافظه و زمان کافی را در اختیار داشته باشند، میتوانند محاسبات را فارغ از میزان پیچیدگیشان حل کنند.
این امر در تضادی فاحش با پلتفرمهایی مثل اتریوم قرار دارد که از چندین زبان پشتیبانی میکنند. میتوانید در قسمت راهنمای زبانهای برنامهنویسی Ethereum.org نیز این امر را ببینید:
زبان برنامهنویسی اصلی در قلب اتریوم سالیدیتی (Solidity) نام دارد. سالیدیتی یک زبان برنامهنویسی شیگراست که به سادگی میتوان آن را آموخت و توسط سایر شبکههایی که با ماشین مجازی اتریوم (EVM) سازگارند، مورد استفاده قرار میگیرد. آن دسته از برنامهنویسهایی که آموزش زبان سالیدیتی را انتخاب میکنند، میتوانند در اکوسیستمهای اتریوم، زنجیره هوشمند BNB، آوالانچ، ترون و هدرا (Hedera) فعالیت کنند؛ یعنی نقطه مقابل پلوتوس کاردانو که تنها در اکوسیستم همین شبکه مورد استفاده قرار میگیرد.
این امر بسیاری از افراد را از این بابت نگران کرد که کاردانو شاید در زمینه جذب توسعهدهندگان با مشکل مواجه شود؛ چرا که به مجموعه مهارتهای خاص و همچنین موقعیتهای خاص بیشتری نیاز دارد. هسکل زبانی بسیار پیچیدهتر از سالیدیتی است که آموزش آن دشوارتر است. با اینهمه، به مدد دوره Plutus Pioneers در IOG، هزاران توسعهدهنده جذب این اکوسیستم شدهاند و پروژههای کاردانو به سرعت رشد کردهاند و بسیاری از این نگرانیها را از بین بردهاند.
تصویر زیر اکوسیستم کاردانو را در آگوست سال ۲۰۲۱ (مرداد و شهریور ۱۴۰۰) نشان میدهد:
و این تصویر نشان میدهد که اکوسیستم DApp چطور یک سال بعد یعنی در آگوست ۲۰۲۲ (مرداد و شهریور ۱۴۰۱) رشد کرده است.
با وجود بازار نزولی و تحرکات قیمتی سرکوب شده، توسعههای مرتبط با صنعت رمزارز هنوز در میان بسیاری از برترین پروژههای لایه اول با موفقیت به کار خود ادامه میدهند. بزرگترین بخشی که نیروی لازم برای رشد سریع کاردانو را فراهم میکند، توکنهای غیرمثلی (NFT) است که در نظر من با اختصاص رقم ۴۷.۹ درصد موجب شگفتی شد.
کاردانو تمرکز بسیار زیادی بر ساخت آینده سیستمها و زیرساختها دارد و همین امر موجب شگفتی من نسبت به این مسئله شد؛ بلاکچین کاردانو بسیار قدرتمند و پیشرفته است و توانایی پشتیبانی از آینده فریمورکها و فرایندهای نهادی و مالی را دارد. همانطور که دیدهایم، برای کمک به حمایت و پشتیبانی از پروژههای زیرساخت در آفریقا خیز برداشته است و با دانشگاهها و جامعه علمی نیز همکاری میکند.
جستجو برای یافتن شبکهای به قدرتمندی کاردانو که به طور عمده برای توکنهای بیهمتا مورد استفاده قرار میگیرد، به معنای هدر دادن زمان و انرژی و تجهیزات است؛ NFTهایی که در این روزها چیزی بیشتر از تصاویر JPEG میمونهای بیش از اندازه قیمتگذاری شده نیستند و برای نشان دادن ثروت و موقعیت شخصی به کار میروند. به نظر من موارد کاربرد بهتری برای تکنولوژی بلاکچین وجود دارد که هنوز هم کاربران در جستجوی آنها هستند.
این حرفها به هیچوجه به معنای مخالفت من با NFTها نیست؛ بلکه مفهومش این است که پتانسیل واقعی این نوآوری فوقالعاده قدرتمند هنوز حاصل نشده است.
فقط من نبودم که از رشد و افزایش توکنهای یکتا در کاردانو تعجب کردم. این اتفاق حتی خود چارلز هاسکینسون، مدیر اجرایی IOG را نیز متعجب کرد؛ به گونهای که در مصاحبهای که در ماه ژوئن ۲۰۲۲ (۱۸ تیر ۱۴۰۱) با یاهو فایننس داشت، این جملات را بیان کرد:
فضای NFT یکی از حوزههایی است که رشد آن در کاردانو موجب شگفتی و تعجب است. حدود ۴۰ درصد از برنامههایی که روی شبکه کاردانو مستقر شدهاند، با NFT مرتبط هستند… یعنی حدود ۲۷۰ میلیون دلار حجم ماهانه در فضای ان اف تی که میشود معادل ۳ میلیارد دلار در سال. هزاران مورد شگفتانگیز دیگر نیز در فضای متاورس وجود دارد؛ مثل Cornucopias یا چیزهای دیگر. سرعت رشد این بستر در سال گذشته واقعا قابل توجه بوده است.
و این رشد در عمق زمستان کریپتو اتفاق افتاد که همین مسئله، تاثیرگذاری و اهمیت آن را بیشتر میکند.
عامل دیگری که به رشد توکنهای غیرمثلی دامن زد، راهاندازی برنامه K EVM بود. در مارس ۲۰۲۲ (فروردین ۱۴۰۱)، پلتفرم Milkomeda که پروتکلی با قابلیت تعاملپذیری است، روی شبکه اصلی کاردانو فعال شد؛ این پروتکل بر پیادهسازی قابلیتهای ماشین مجازی اتریوم روی بلاکچینهای فاقد این ماشین مجازی تمرکز دارد. این کار به کاربران اجازه میدهد که برنامههای غیرمتمرکز اتریوم را روی شبکه کاردانو برای نخستین بار مستقر کنند. این امر معرفی DAppهای مبتنی بر اتریوم را پوشش داد و نقدینگی را به فضای کاردانو تزریق کرد.
۷ مورد از برترین پروژه های کاردانو در سال ۲۰۲۲
میدانیم که رونق و شکوفایی برنامههای غیرمتمرکز کاردانو زودتر از آنچه فکرش را میکنیم اتفاق میافتد. پس دیگر زمان آن رسیده است که برخی از هیجانانگیزترین و برترین پروژه های کاردانو را با هم بررسی کنیم.
۱. مین سواپ (MinSwap)
جای تعجب نیست که نخستین مورد این لیست یک صرافی غیرمتمرکز (DEX) باشد. هر اکوسیستم خوبی نیازمند یک صرافی غیرمتمرکز محبوب است؛ چیزی مثل یونی سواپ برای اتریوم، پنکک سواپ برای زنجیره هوشمند بایننس (Binance Smart Chain)، کوییک سواپ (QuickSwap) برای پالیگان، تریدر جو (Trader Joe) برای آوالانچ یا سرم (Serum) برای سولانا. یک صرافی غیرمتمرکز قدرتمند، سنگ بنای هر پروتکل لایه یک معتبر به شمار میرود.
رقابت صرافیهای غیرمتمرکز در کاردانو، رقابتی تنگاتنگ است. ما شاهد آن بودیم که اتفاق نادری در این بستر رخ داد؛ جایی که نخستین صرافی غیرمتمرکز کاردانو یعنی SundaeSwap با وجود پیشگام بودنش، از جمعآوری سرمایه عاجز ماند؛ چرا که MinSwap تازهوارد از آن پیشی گرفته بود و همچنین به لحاظ ارزش کل قفل شده (TVL) هم بر SundaeSwap غلبه کرده بود.
ارزش کل قفلشده MinSwap به عنوان دومین صرافی بزرگ غیرمتمرکز، بیش از دو برابر شده است و به نظر میرسد که تسلط آن رو به رشد است. مین سواپ در نظر دارد که به نخستین تامینکننده نقدینگی در بازار تبدیل شود؛ این صرافی قصد دارد این کار را از طریق ادغام و ترکیب بهترین مدلهای استخر دارایی از سراسر اکوسیستم DEXها و پیادهسازی آن در یک پروتکل انجام دهد.
مین سواپ یک بازارساز خودکار (AMM) است که روی کاردانو ساخته شده است. این صرافی به کاربران اجازه میدهد که داراییهای خود را با کارمزدهای پایین و به شیوهای کاربرپسند مبادله و تعویض کنند. یکی از دلایل افزایش محبوبیت این صرافی، رویکرد جدید و نوآورانه توزیع توکن و استخرهای نقدینگی است.
مین سواپ از یک استخر نقدینگی چندکاره استفاده میکند که بهترین ویژگیهای سایر پروتکلهای دیفای را در دل خود دارد. استخرهای نقدینگی این صرافی به جای آنکه خود از آغاز همه چیز را خلق کنند، ویژگیهای زیر را از صرافیهای دیگر گرفتهاند:
- استخر محصولات ثابت برگرفته از یونی سواپ
- استخر استیبلکوین از کرو (Curve)
- استخر چند ارزی برگرفته از بالانسر (Balancer)
- استخر داینامیک یا پویا برگرفته از کایبر (Kyber)
مکانیزم کارمزد بابل (Babel fee) که روی مین سواپ استفاده میشود، به کاربران اجازه میدهد بدون آنکه نیازی به هولد کردن کوین آدا داشته باشند، هزینههای تراکنش را با توکنهای دیگری بپردازند. این مسئله یکی دیگر از ویژگیهای خلاقانه این پلتفرم است که قواعد مرسوم بازی را تغییر میدهد؛ جایی که کاربران باید اتر را هولد کنند تا بتوانند روی شبکه اتریوم توکنهای مختلف را با هم معاوضه کنند که میتواند امر ناخوشایندی باشد. به ویژه وقتی که پای یک کاربر تازهکار هم به ماجرا باز میشود؛ کسی که نمیداند برای پرداخت هزینههای تراکنش در بیش از چند هزار توکنی که روی شبکه اتریوم وجود دارد، باید اتر را در کیف پول خود داشته باشد.
اگر دارید به این مسئله فکر میکنید که این ویژگی چندان هم مهم نیست و نیاز به هولد کردن ETH امری بدیهی است و نمیتوان به آن به چشم یک مشکل بزرگ نگاه کرد، بهتر است از تجربه شخصیام حرف بزنم که قبلا با آن مواجه شدم. من در اولین موقعیت کاریام در حوزه رمزارزها، به عنوان مهندس پشتیبان یک کیف پول رمزارزی که یک صرافی داخلی در آن تعبیه شده بود، مشغول به کار شدم. بدون اغراق باید بگویم که روزانه صدها ایمیل (اگر نخواهم بگویم هزاران) و تیکت از مشتریان دریافت میکردیم که ناراحت و ناراضی بودند و درک نمیکردند که برای مثال، چرا باید به منظور معامله توکن یونی با چین لینک (Chainlink) اتریوم هولد کنند. پس باید گفت که این یک مسئله مهم است و اینکه بتوانیم از هر توکنی برای پرداخت کارمزدها استفاده کنیم، خون تازهای را در رگهای اکوسیستم تزریق میکند.
در تصویر زیر میتوانید برخی از ویژگیهای مین سواپ را مشاهده کنید:
از کاربرد و عملکرد اصلی مین سواپ به عنوان یک صرافی غیرمتمرکز که بگذریم، باید به این مسئله توجه کنیم که این صرافی همچنین محصولات دیفای زیر را نیز ارائه میکند:
- توزیع عادلانه (Fair Distribution): برنامه FISO یا Fair Initial Stake Offering (عرضه اولیه عادلانه استیک) به کاربران اجازه میدهد که کوینهای آدا را در استخر استیکینگ شرکای مین سواپ استیک کنند و در ازای آن توکن MIN را به عنوان پاداش دریافت کنند. FISO شکلی از عرضه اولیه استیک است.
- ییلد فارمینگ (Yield Farming): تامینکنندگان نقدینگی که توکنهای استخر نقدینگی را استیک میکنند، توکنهای MIN را به عنوان پاداش دریافت میکنند.
- لانچ پد: لانچ پد این صرافی، از پروژه های جدید در بستر کاردانو با ارائه دستیابی جامعه به عرضه اولیه صرافی غیرمتمرکز (IDO) و عرضه اولیه فارم (IFO) پشتیبانی میکند.
- حاکمیت: تامینکنندگان نقدینگی (LP) پاداشی را در قالب توکنهایی که حاصل پرداخت کارمزد تراکنشهاست و در صرافی غیرمتمرکز جمع شده است، دریافت میکنند. هولدرهای توکن MIN میتوانند در مورد بهروزرسانیهای پلتفرم و پیشنهادات آینده رای بدهند.
مین سواپ همچنین با ویژگیهای اتریوم سازگار است. این پلتفرم یک مبدل ERC20 است که به شکل چشمگیری کار بریج زدن داراییها در سراسر شبکهها را راحت میکند.
ما قبلا دیدهایم که توکن Goliath یونی سواپ برای اکوسیستم اتریوم به چه چیزی تبدیل شده است و سرمایهگذاران اولیهای که روی توکن UNI سرمایهگذاری کرده بودند، چه بازگشت سرمایه خوبی نصیبشان شد. استفاده از صرافیهای غیرمتمرکز شیوهای عالی نه فقط برای تعویض و مبادله توکنهاست، که برای مشارکت کردن در حمایت از صنعت بلاکچین نیز کاربرد دارد. همچنین بازده انفعالی خوبی هم از طریق هولد کردن توکنها یا تامین نقدینگی نصیب افراد میکند.
به عنوان مسئله مثبت و قابل توجه دیگر در مورد این صرافی، باید اشارهای هم به توکن MIN آن بکنیم. پلتفرم دیفای توزیع عادلانه را تجربه کرده است که این روزها اتفاقی نادر به شمار میرود. هیچ خبری از سرمایهگذاریهای VCها (شرکتها) یا شخصی نیست؛ این مسئله نشان میدهد که جامعه کاردانو از این امر منتفع خواهد شد و نه معاملهگران پنهانی، سرمایهگذاران و سفتهبازان اولیه که اصلا قصد استفاده از پلتفرم را ندارند.
این همان چیزی است که توضیح میدهد چرا مین سواپ در این لیست جای گرفته است؛ زیرا هم یک صرافی غیرمتمرکز قدرتمند است و هم سمت عرضه و تقاضای یک اکوسیستم مبادلاتی را برآورده میکند. هر کاربر چه به دنبال معامله باشد و چه بخواهد به عنوان تامینکننده نقدینگی ظاهر شود، میتواند منتفع شود. تمام اینها از طریق یک رابط کاربرپسند و کاربردی که فضایی با تم گربه دارد، قابل انجام است.
با تمام این حرفها، من قصد ندارم که به این سرعت SundaeSwap را کنار بگذارم و از آن عبور کنم؛ چرا که همچنان به عنوان یک رقیب جدی برای صرافیهای غیرمتمرکز به شمار میرود.
ساندی سواپ (SundaeSwap)
همانطور که گفتیم، ساندی سواپ اولین دکس کاردانو بود که رقیب سرسختی به نام مین سواپ از آن پیشی گرفته است. در این برنامه میتوان ADA و دیگر توکنهای روی شبکه کاردانو را سواپ کرد. SundaeSwap هم مثل صرافیهای غیرمتمرکزی نظیر یونی سواپ یک بازارساز خودکار است؛ این یعنی در این برنامه نیز استخرهای نقدینگی جای اردر بودک صرافیهای متمرکز را گرفته است.
این پروژه به صورت غیرمتمرکز (Decentralized) و بدون نیاز به مجوز (Permissionless) کار میکند، بنابراین هر کسی از هر جایی میتواند از آن استفاده کند. تنها چیزی که کاربران نیاز دارند یک کیف پول کاردانو است و تا زمانی که به این کیف پول دسترسی دارند، میتوانند از قابلیتهای این برنامه مثل سواپ و تامین نقدینگی استفاده کنند.
رابط کاربری ساندی سواپ طراحی خوبی دارد، استفاده کردن از آن برای کاربران آسان است و معمولا نقدینگی به میزان کافی دارد. دو رقیب اصلی با عملکرد صرافی غیرمتمرکز، جایگاههای اول و دوم لیست ما را پر کردند. در ادامه ۵ برنامه دیگر با عملکردهای متفاوت را معرفی میکنیم.
ملد (MELD)
MELD یکی از DAppهای کاردانو است که در نخستین روزهای پلتفرمهای دیفای کاردانو خودش را به میزان زیادی به همگان شناساند. اتفاقی که به لطف یک کمپین بازاریابی جسورانه رخ داد؛ تیمی متشکل از مشاوران، اعضا و شرکای برجسته و کاربلد از این پروژه حمایت کردند. در همان چند ماه نخست راهاندازی، بیشتر از ۶۰ میلیون کوین ADA در این پلتفرم تامین شد که در استخرهای استیکینگ MELD استیک شدند و اکنون این پروژه، به عنوان سیزدهمین پروژه بزرگ اکوسیستم کاردانو به لحاظ ارزش کل قفل شده به شمار میرود.
MELD اولین برنامه دیفای روی کاردانو است که یک سیستم بانکداری فول استک (Full-Stack) را برنامهریزی کرده است؛ منظور از فول استک بانکی است که خدمات کاملی را در اختیار مشتریان خود قرار میدهد. به این طریق کاربران میتوانند ارزهای فیات و رمزارزها را قرض بگیرند و قرض بدهند. مطابق رودمپ MELD، این ویژگی قرار است در سهماهه سوم ۲۰۲۲ انجام شود. میتوانید این مسئله را به نوعی مثل آوه (Aave) برای کاردانو در نظر بگیرید که برای بهتر شدنش، پشتیبانی از فیات هم به آن اضافه شده است.
از جمله ویژگیهای ملد این است که کاملا غیرمتمرکز است، نیاز به اعتماد به شخص ثالث ندارد، بدون حد و مرز است، دموکراتیک و ایمن است و از این خصایص سود میبرد که این امر امکانات زیر را برای کاربران فراهم میکند:
- قرض گرفتن: در ازای داراییهای رمزارزی که نگهداری میکنید، میتوانید وامهای فوری دریافت کنید یا با آن اعتبار بگیرید و تنها سود همان مقداری را که استفاده کردهاید بپردازید.
- کسب بازده: وثیقههای کریپتو به استخرهای نقدینگی MELD اضافه میشوند و به میزان طول عمر وام، تولید بازده میکنند.
- حفظ مالکیت کامل دارایی: کاربران در هنگام قرض دادن یا قرض گرفتن، حق و حقوق مربوط به Self-Custodial (خود حضانتی) را حفظ میکنند؛ به آن معنا که کاربر به صورت کامل مدیریت داراییهای خود را به عهده دارد. این امر از طریق بهرهمندی از فریمورک نقدشوندگی آنی MELD صورت میگیرد.
- قرض دادن یا استیک کردن: کاربران میتوانند با قرض دادن رمزارزهای خود یا استیک کردن آنها در استخرهای استیکینگ، بازده به دست آورند.
تصویر زیر نگاهی خلاصه به MELD دارد:
توانایی استقراض فیات، روال رایج حاکم بر فضای رمزارز را تغییر میدهد. سرویسهای دیفای که ملد آنها را ارائه میکند، تنها یکی از چندین مواردی هستند که کاربران را به رمزارزها جذب میکنند. این امر همان دلیلی است که بر اساس آن، این پروژه را در لیست پروژه های برتر کاردانو قرار دادیم؛ پروژهای که شرکا و سرمایهگذارانی نظیر پالیگان، World Mobile و سایرین را به خود جذب کرده است.
MELD همچنین یک کارت اعتباری هم دارد که مثل ویزا یا مسترکارت عمل میکند. کاربران میتوانند با این کارت سرویسها و کالاهای خود را خریداری کنند یا از آن برای ذخیره ارزهای فیاتی که قرض گرفتهاند استفاده کنند. MELD نزدیکترین پلتفرم به همان چیزی است که میتواند تمام سرویسهای موردنیاز را فراهم کند تا به یک شیوه غیرمتمرکز خودتان را از قید و بند بانکها رها کنید. در تصویر زیر میتوانید نمودار جریان مربوط به نحوه عملکرد ملد را مشاهده کنید:
پلتفرمهای وامدهی متمرکز نظیر سلسیوس (Celsius)، والد (VAULD)، ویجر دیجیتال (Voyager Digital) و بلاک فای (BlockFi) همگی با مشکلاتی مواجه شدهاند که از رویههای مدیریت ریسک ضعیف و خطای انسانی ناشی میشود و این حقیقت که MELD یک پلتفرم غیرمتمرکز است، موجب تثبیت و استحکام موارد کاربرد و سودمندی دیفای میشود. سال ۲۰۲۲ تاکنون (سهماهه سوم) برای سرمایهگذاران سخت و ناخوشایند بوده است. اما اعتبار، استحکام و سودمندی و کاربردپذیری دیفای را تقویت کرده است و اهمیت مدیریت شخصی داراییها توسط خود افراد را نیز پررنگتر جلوه داده است. در جدول زیر میتوانید ببینید که MELD در مقایسه با سایر راهکارهای وامدهی چطور عمل میکند
این اواخر بسیاری از مشتاقان رمزارز، از جمله خود من، نسبت به پروتکلهای جدید دیفای کمی احساس بیعلاقگی دارند؛ چرا که بسیاری از این پروتکلهای جدید ناگهان ظاهر شدهاند و به سادگی یک کپی و شبیهسازی از همان چیزهایی هستند که قبلا وجود داشتهاند. همچنین خیلی از پلتفرمهای جدید در خلاقیت و نوآوری شکست میخورند.
MELD در این خصوص یکی از استثناها به شمار میرود. این پروژه یک پروتکل دیفای فول استک از نسل آینده است و نزدیکترین پلتفرم به همان چیزی است که موجب بینیازی کاربران به بانکها میشود. اگر فقط از سرویس کریپتو این پروژه استفاده کنید، نیازی به احراز هویت نیست؛ اما استفاده از سریس فیات نیازمند KYC است.
کورناکوپیاس (Cornucopias)
با معرفی این پروتکل، نخستین بازی را در این لیست با هم مرور میکنیم که نامش Cornucopias است. انتخاب این بازی برای حضور در این لیست پروژهها و برنامه های برتر کاردانو کار سختی بود؛ چرا که چندین بازی و پروژه متاورس تاثیرگذار در کاردانو راهاندازی شدهاند. یکی دیگر از گزینهها، Drunken Dragon Games بود که یک بازی NFT در سبک رترو (Retro) با نگاهی فانتزی است. منظور از سبک رترو، بازآفرینی و پیادهسازی بازیهای قدیمی در قالب معیارها و مکانیزمهای معاصر است. اولین بازی متاورسی کاردانو با نام Pavia هم مورد دیگری بود که در نهایت بنا به دلایلی، Cornucopias را انتخاب کردم. دلایلی که در پایین آنها را توضیح خواهم داد.
بازی بلاکچینی ”Cornucopias “The Island یک بازی بلاکچینی Play to Earn است که میتوان از آن برای کسب درآمد استفاده کرد. همچنین یک پلتفرم Learn to Earn هم محسوب میشود که در آن بازیکنان میتوانند در آن پاداش بگیرند و/یا صاحب زمین، املاک و سایر داراییهای NFTمحور شوند. منظور از Learn to Earn بازیهایی است که در آن به خاطر یادگیری در حوزه رمزارزها پاداشهایی در قالب همان توکنهایی که در مورد آنها مطالبی را آموختهاید، دریافت خواهید کرد. حالا بیایید کمی به جزئیات هر کدام از روشهای کسب درآمد نگاهی بیندازیم:
- Play-to-Earn: بازیکن با انجام بازی قادر به کسب رمزارزهایی خواهد بود که میتواند آنها را به هر ارز فیاتی در دنیای واقعی تبدیل کند.
- Build-to-Earn: در این روش بازیکنان میتوانند NFTهای خود مانند وسایل منزل یا ابزارها را بسازند و آنها را مینت کنند تا سایر بازیکنان آنها را خریداری کنند.
- Learn-to-Earn: بازی Cornucopias با مراکز آموزشی در سراسر دنیا همکاری میکند تا آموزشهای مربوط به متاورس را انجام دهد. بازیکنان/ دانشجویان میتوانند در ازای آنچه میآموزند، پاداش بگیرند.
- Stake-to-Earn: فرصتهایی برای کاربران به وجود خواهد آمد تا دارایی خود را استیک کنند و NFTها و داراییهای غیرفعال به دست آورند.
محیط این بازی یا همان جزیره، به چند منطقه موضوعبندی شده مثل «غرب وحشی»، «زندگی در مزرعه»، «عصر سامورایی» و غیره تقسیم شده است.
بازیکنان میتوانند در مجموعهای از بازیهای کوچک فعالیت کنند و از مزایای مکانیزم کسب درآمد از طریق بازی کردن یا طراحی آیتمهای خود همچون دکوراسیون بهرهمند شوند. آیتمهای ایجاد شده را میتوان در قالب «Island Blueprints» مینت کرد، تا بقیه بازیکنان آن را بخرند. این بلوپرینتها در واقع دستورالعملی برای ساخت آیتمهای مختلف هستند و به کاربران نشان میدهند که برای ساخت یک محصول خاص، به چه مواد اولیهای نیاز دارند. ساختن این اقلام در بازی به آنها این اجازه را میدهد با خلاقیت خودشان از طریق مکانیزم Build-to-Earn کسب درآمد کنند.
Cornucopias صنعت بازی را با تجارت در دنیای واقعی ترکیب میکند و فرصتهایی را برای کارآفرینان، سازندگان، طراحان و بازیکنان فراهم میکند که به شکل بالقوه محدودیتی ندارند. هرکسی میتواند وارد این متاورس شود؛ از جمله برندها و شرکتهایی که میخواهند در جهان متاورسی کاردانو حضور داشته باشند. پتانسیل کسب درآمد از این بازی و امکانات بیانتهای آن، یکی از دلایلی کلیدی است که این پروژه را به یکی از امیدوارکنندهترین و هیجانانگیزترین پروژههای متاورسی تبدیل کرده است.
یکی از معایب بازیهای بلاکچینی تا به این جا مکانیزمهای ضعیف بازی و گرافیکهایی با سطح معمولی و تاسفبار است که اسباب خنده جامعه بازیکنندگان را فراهم کرده است و البته پر بیراه هم نیست. به جرات میگویم که هنوز هیچ بازی بلاکچینی راهاندازی نشده است که بتواند خود من را مجبور کند تمام شب بیدار بمانم و در فضای آن غرق شوم.
اما بازی کورناکوپیاس این شرایط را تغییر میدهد و هدفش هم این است که به یک بازی با رتبه عالی AAA در کاردانو تبدیل شود. قبل از اینکه بخواهید چشمتان را به سمت پروژهای دیگر که ادعای چنین کیفیت بالایی میکند بچرخانید و بعد هم از اینکه نمیتواند به وعدههایش عمل کند ناامید شوید، باید بدانید که Cornucopias یک موقعیت واقعی را فراهم کرده است.
“The Island” روی موتور بازیسازی آیندهنگر Unreal 5 ساخته شده است که با کامپیوترهای رومیزی، موبایل و کنسولها سازگاری دارد. هر کسی که مدت بسیار کوتاهی را در دنیای بازیها سپری کرده باشد هم احتمالا میداند که راهاندازی بازی روی این موتور، امر مهمی است که به خاطر گرافیکهای باکیفیت سینمایی و مکانیزمهای حرکتی انعطافپذیر شناخته شده است. برخی از بازیهای پرفروش، با کیفیت بالا و پیشگامانه در تمام دوران، روی همین Unreal Engineها ساخته شدهاند.
این پروژه بازی متاورس دریچهای کاملا جدید به دنیای ارز، اقتصاد و محیط بازی را به روی بازیکنان باز میکند که در آن، میتوانند NFTهای خود را بسازند و معامله کنند. این پروژه پتانسیل گستردگی و بزرگ شدن را دارد که در این مقاله تنها اشارهای جزئی به آن شد.
امپوا (Empowa)
Empowa یک پروژه فوقالعاده جذاب است و به ما یادآوری میکند که رمزارزها چیزی فراتر از راهکاری برای کسب درآمدهای هنگفت و خرید کالاهای گرانقیمت و ثروتمند شدن هستند. این را به یاد بیاورید که رمزارز اساسا از میان خاکسترهای بحران مالی سال ۲۰۰۸ سر برآورد و به عنوان جایگزینی برای سیستم مالی ویران شده ما وارد عمل شد که به شدت به آن نیاز داشتیم.
تکنولوژی بلاکچین این پتانسیل را دارد که جامعه ما را روز به روز به شیوههای گوناگونی بهبود ببخشد؛ مسئلهای که اغلب زمانی که آرزو میکنیم توکن موردنظرمان رشدی ۱۰ برابری را تجربه کند، از آن غافل میشویم.
Empowa نخستین پلتفرم مسکن و املاک در ریلفای (RealFi) روی کاردانوست که تکنولوژیهای نوظهور، سازههای پایدار و امور مالی غیرمتمرکز را با هم ترکیب و استفاده از آن را برای همه فراهم کرده است. RealFi، مخفف عبارت Real Finance (امور مالی حقیقی) است که به برنامههای مبتنی بر بلاکچینی اشاره دارد که در دنیای واقعی اثرگذار هستند. ماموریت این پروژه این است که خدمات بانکداری و مسکن را برای افرادی که به آنها دسترسی ندارند (مثل مردمان آفریقا) ارائه کند.
این پروژه با ساخت آیندهای بهتر با استفاده از دیفای و تکنولوژی بلاکچین کاردانو، قادر است که بر مشکلات سیستماتیکی که مانع از رشد بخش مسکن و اقتصادی در آفریقا شده است، غلبه کند. همچنین فرصتهایی را فراهم خواهد آورد که پیش از این در دسترس نبودند.
من از قبل هم معتقد بودم که کاردانو میتواند کارکردی بسیار بیشتر نسبت به تصاویر NFT با آن میمونهای احمقانهای که افراد مشهور از آن برای نمایش ثروت و موقعیت خود استفاده میکنند، داشته باشد. امپوا تا حدودی همان موارد کاربرد را به نمایش میگذارد.
توکن کاربردی Empowa با نام EMP به افراد و مشارکتکنندگان اجازه میدهد که در اکوسیستم این پروژه مشارکت کنند و در نوآوریهایی که روی پروژههای پایدار در آفریقا تمرکز دارند، دخیل باشند. تمام اینها در حالی است که از یک واحد ارزش مشترک استفاده میکنند. شرکتکنندگان همچنین میتوانند توکنهای بیهمتایی را از Empowa NFT خریداری کنند تا مشارکت خود را در پلتفرم نشان بدهند.
یکی از حوزههای هدف، موزامبیک است که از هر ۵۰ هزار نفر جمعیت این کشور، تنها یکی از آنها وام مسکن دارند و نرخ سود آنها هم ممکن است بالاتر از ۳۲ درصد باشد. زیمبابوه نیز داستانی مشابه با نرخ بهرهای ۴۵ درصدی دارد؛ چنین نرخهایی منجر به تولید آمار عجیب ۸۴ درصدی از آفریقاییهایی میشود که سقف و سرپناهی دائم بالای سر خود ندارند.
در تصویر زیر نگاهی به چرخه نامطلوب و خشن مسکن در بسیاری از بخشهای آفریقا میاندازیم:
Empowa در نظر دارد که این شرایط را تغییر بدهد؛ این یعنی واقعا ماموریتی شرافتمندانه به عهده دارد و به دنبال حل مسائلی است که برای مدتهای طولانی نادیده گرفته شدهاند.
جد (Djed)
Djed یک استیبل کوین الگوریتمی است که توسط دو رمزارز SHEN و ADA پشتیبانی میشود. اکنون قبل از اینکه با یادآوری سقوط لونا دچار اضطراب پس از حادثه شوید و این مسئله باعث شود که دور هرچه استیبل کوین الگوریتمی را خط بکشید، باید بدانید که اینجا با چیزی مثل Luna سروکار نداریم.
قبل از درک Djed لازم است که کمی در مورد پروژه COTI (ارز اینترنت) بدانیم. کوتی یک راهحل پرداخت است که توان عملیاتی بالا در انجام تراکنشها را با کارمزدی پایین از طریق استفاده از یک گراف جهتدار غیرمدور (DAG)، مشابه شبکه آیوتا (IOTA) به ارمغان میآورد.
کوتی میتواند چیزی در حدود ۱۰ هزار تراکنش در ثانیه را پشتیبانی کند؛ این پلتفرم با استفاده از ترکیب تکنولوژیهای دفترکل توزیع شده و سیستمهای پرداخت سنتی، یک هدف مهم در سر دارد و آن این است که به سیستم پرداخت غیرمتمرکز نسل آینده در صنعت داراییهای عمومی دیجیتال تبدیل شود.
کوتی از الگوریتم اثبات اعتماد (Proof-of-Trust) استفاده میکند که ترکیبی از الگوریتمهای زنجیره اعتماد (Trust Chain) و گواه اثبات کار (Proof of Work) است: این الگوریتم جایگزینهای کاربردی و کارآمد به لحاظ انرژی را برای مکانیزم مرسوم و سنتی PoS ارائه میکند. COTI از DAG برای حل مشکل مقیاسپذیری استفاده میکند. به این ترتیب که به هر کاربر شبکه، یک امتیاز اعتماد اعطا میکند و رفتار خوب در شبکه را با کاهش هزینهها و افزایش استانداردهای سرویس و خدمات تشویق میکند.
تراکنشهای جدید باید به تراکنشهای قبلی متصل شوند و زنجیرهای را به نام Trustchain تشکیل بدهند. الگوریتم تراست چین میزان اثبات اعتماد لازم را برای تایید یک تراکنش بر اساس امتیازات Trust معین میکند.
گراف چندتایی جهتدار غیرمدور COTI در زنجیره اعتماد، وثایقی را در قالب ارز فیات، رمزارز و همچنین ارزهای پایدار و غیروثیقهای که سازمانها میتوانند آنها را ایجاد کنند تولید میکند؛ این همان جایی است که پای Djed به ماجرا باز میشود.
استیبل کوین DJED اولین پروژهای است که تثبیت قیمت را از طریق تاییدیه رسمی تضمین میکند؛ همین امر باعث شده است که جد سروصدایی به راه بیندازد و برخی از افراد آن را به عنوان پیشرفتهترین پروژه استیبل کوین رمزارزی موجود بشناسند. البته آنهایی که میدانند سازندگان و دستاندرکاران کاردانو در توجه به جزئیات تا چه اندازه کمالگرا هستند و موشکافی میکنند، این مسئله برایشان تعجبآور نیست که حتی استیبل کوین آنها نیز پیچیده و پیشرفته است.
در وایت پیپر Djed، چنین آمده است که این پروتکل «مثل بانکهای خودگران عمل میکند که استیبلکوینهایی را در محدوده قیمتی که با قیمت هدف ارتباط دارد، خرید و فروش میکنند» و اشاره میکند که Djed «اولین پروتکل استیبل کوین است که در آن ادعاهای مربوط به پایداری به شکلی دقیق و بر مبنای ریاضی بیان و اثبات شده است.»
از آنجا که من چندان با ریاضیات سروکار ندارم و ویژگیهای این پروژه هم فراتر از چیزی است که در ذهن من بگنجد، احتمالا در پذیرش این ادعا که پروتکل جد به لحاظ ریاضی قابل تایید است، باید به گفتههای IOG استناد کنم. Djed یک استیبل کوین الگوریتمی است و نیازی به مجوز بانک برای صدور ندارد؛ یعنی درست برخلاف استیبل کوینهای متمرکز. قراردادهای هوشمند ثبات قیمت را تضمین میکنند و به صورت خودکار کوینهای بیشتری را در زمان افزایش قیمت صادر میکنند یا زمانی که قیمت دچار افت میشود، کوینهای بیشتری میخرند که این امر خود به تثبیت قیمت کمک میکند. ذخیرهای از کوین یا توکنهای پایه (مانند SHEN) هم نگهداری میشود تا اگر ارتباط میان استیبل کوین و دلار از بین رفت، به تضمین ثبات قیمت کمک کند.
SHEN توکن ذخیرهای است که از مکانیزمی منحصربهفرد استفاده میکند که ارتباط الگوریتمی جد را حفظ میکند و از این طریق، انگیزهای را برای دارندگان توکن SHEN فراهم میکند. کاربران با خرید و فروش SHEN میتوانند ارتباط میان دلار آمریکا و DJED را حفظ کنند و در عین حال، بخشی از کارمزد تراکنش را در استخر ذخیره از آن خود کنند. از آنجایی که SHEN به راحتی قابل مبادله است، دارندگان آن همچنین به دنبال خرید و فروش این توکن هستند تا از نوسانات کوتاهمدت قیمتی آن کسب سود کنند.
در همان محدوده زمانی که بازار آشفتگی عجیبی را سپری میکرد و Terra نیز فرو ریخت، مدیر اجرایی کوتی، پستی در توییتر منتشر کرد تا نشان بدهد که Djed توانسته است ارتباط یک به یک با دلار را حفظ کند؛ آن هم در حالی که در آن آشفتهبازار، بسیاری از استیبل کوینهای دیگر از جمله USDT نیز با مشکل مواجه شدند، همان USDT که چندین بار در نتیجه نوسانات بالای بازار، این ارتباط را از دست داده بود. او در ادامه آن پست توضیح داد که Djed چطور میتواند عملکردی متفاوت از سایر استیبل کوینهای الگوریتمی داشته باشد:
- الگوریتم Djed بر مبنای نسبت وثیقه در محدوده ۴۰۰ تا ۸۰۰ درصد برای Djed و Shen استوار است. نوسانهای قیمتی آدا توسط Shen جبران میشود که کسریها را پوشش میدهد و نرخ وثیقهگذاری را تضمین میکند.
- استخر ذخیره ADA توسط بازارسازها مدیریت نمیشود. این کار به عهده کاربرانی است که توکن ذخیره Shen را ضرب و کوین آدا را به استخر اضافه میکنند. این کار جنبه غیرمتمرکز بودن را برای مکانیزم Djed فراهم میکند. در نتیجه دارندگان Shen تشویق میشوند که از طریق کارمزدها نقدینگی استخر را تامین کنند.
- از آنجایی که جد را میتوان بیشوثیقهگذاری (Over Collateralized) کرد (تا هشت برابر)، ریسک اینکه این توکن همبستگیاش را با دلار از دست بدهد کم میشود. این به آن معناست که به ازای هر Djed که ضرب میشود، چهار الی هشت Shen در استخر ذخیره وجود دارد.
- اگر نسبت ذخیره به کمتر از ۴۰۰ درصد کاهش پیدا کند، کاربران قادر به ضرب Djed نخواهند بود و دارندگان Shen نمیتوانند توکنهای خود را بسوزانند. پس در شرایطی که با کف بازار مواجه میشویم، هولدرهای Djed امنیتی دارند که آنها را از پایداری این توکن مطمئن میکند.
- ضرب توکنهای Shen جدید همچنین تحت نظارت خواهد بود تا تعادل محفوظ بماند و از این مسئله اطمینان حاصل شود که همیشه به میزان کافی ADA در استخر وجود دارد، تا ارزشی معادل دلار را در مواقع سوزاندن Djed فراهم کند.
برای من که به کاردانو اطمینان دارم و باور دارم که ساخت یک استیبل کوین الگوریتمی تنها کار کاردانو و IOG خواهد بود، هنوز هم نمیتوانم مقدار قابل توجهی از پولم را در هر استیبل کوینی سرمایهگذاری کنم؛ تا زمانی که اطمینان حاصل کنم که این داراییها واقعا میتوانند از مواجهه با آزمون زمان سربلند بیرون بیایند. هرچند حقیقت آن است که Djed از واقعه وحشتناک و منهدمکنندهای که بازار را به خون کشید و بسیاری از استیبل کوینها پس از فروپاشی Terra نیز از آن متاثر شدند، نجات پیدا کرد؛ همین امر نشانهای عظیم از پتانسیل آن است.
رووتو (Revuto)
Revuto ممکن است یکی از سادهترین و در عینحال بهترین مورد کاربرد دنیای واقعی را داشته باشد که من تاکنون با آن مواجه شدهام و باورش هم سخت است که نه در فضای رمزارز و نه خارج از آن، هرگز با چیزی مشابه رووتو سروکار نداشتهام.
در این عصر مدرن، اغلب انبوهی از سرویسهای اشتراکی وجود دارند که به حسابهای بانکی ما متصل میشوند. برخی از افراد مشکلی ندارند که دسترسی به حق برداشت داراییها و وجوه خود را برای پرداختهای خودکار به این شرکتها بدهند؛ اما برخی دیگر مثل من به هیچ وجه راضی نمیشوند به شرکتی که آن را نمیشناسند یا اعتمادی به آن ندارند، اجازه بدهند که به تمام داراییهای حسابشان دسترسی پیدا کند.
زمانی که مشاور مالی بودم، معمولا با موارد بیشماری مواجه میشدم که در آنها، مشتری یک فرم را برای حق برداشت مستقیم هزینه محصول یا سرویس امضا کرده بود؛ اما وقتی درخواست لغو آن را میداد، شرکت اشتراکش را لغو نمیکرد. تقریبا همه یک روایت ترسناک در مورد چنین شرکتهایی دارند؛ شرکتهایی که برخلاف خواسته مشتریان به حسابشان دسترسی داشتند.
پروژه رووتو کاردانو، در نظر دارد که راهحلی برای دردسرهای ناشی از اشتراکهای انبوه باشد. این پروژه به عنوان یک حساب مرکزی منفرد که میتواند هزینه تمام آبونمانهای کاربر را پرداخت کند، عمل میکند. نکته اینجاست که این کاربر است که کنترل تمام و کمال روی پرداختها دارد. کاربران با انجام پرداخت در قالب توکن بومی Revuto، میتوانند حتی از تخفیف روی اشتراکها بهرهمند شوند و پاداش خود را در قالب بازگرداندن وجه نقدی دریافت کنند. در اینجا منافع دو قسمتی هستند؛ چرا که توکنهای Revuto میتوانند همچنین برای استیکینگ و کسب APY (درصد بازده سالانه) منفعل نیز مورد استفاده قرار بگیرند. به این ترتیب کاربران نه تنها در هزینههای اشتراک خود صرفهجویی میکنند، بلکه به مرور زمان سود نیز به دست میآورند.
کاربران میتوانند به راحتی پرداختها را مسدود یا معلق کنند یا آنها را به زمان دیگری موکول کنند، که این موارد قدرت را مجددا در اختیار مصرفکننده قرار میدهد. این کار به شکلی موثر شرکتهایی را که از محدوده اختیارات خود خارج میشوند متوقف میکند؛ همان شرکتهایی که بدون توجه به درخواست لغو اشتراکی که پیشتر ارائه کردهایم، همچنان هزینه آبونمان را از حسابمان برداشت میکنند.
جمعبندی
از زمان راهاندازی موفق آلونزو که کارآمدی و قابلیت قرارداد هوشمند را در شبکه کاردانو معرفی کرد، ابداعات و خلاقیتهای فراوانی روی این شبکه به وقوع پیوسته است. میزان رشد اکوسیستم کاردانو آنقدر سریع است که نمیتوان کاردانو را در فهرست رقبای برتر جایگزین اتریوم در نظر نگرفت. با وجود اینکه شبکه نسبت به آنچه بسیاری از طرفداران کاردانو مدنظرشان بود، آغاز به کار کندتری داشت، حالا ورق برگشته است و این سرعت بسیار بالاست؛ حتی در این بازار خرسی هم سرعت رشد شبکه بسیار شگفتانگیز است و البته نباید فراموش کرد که کاردانو هنوز به شکل نهاییاش در نیامده است. هنوز راهحلهای مقیاسپذیری و بهروزرسانیهایی در راه است؛ به این معنا که این شبکه قدرتمند قرار است به راه خود ادامه بدهد و پیشرفت کند. آینده کاردانو درخشان به نظر میرسد و در موقعیت جذابی به سر میبرد. کاردانو برای شکوفایی در بازار صعودی بعدی بنیانی قوی دارد؛ یعنی همان زمانی که توجه و عللاقه سرمایهگذاران سازمانی و خرد نیز افزایش پیدا میکند. آیا به نظر شما چنین اتفاقی خواهد افتاد؟ چقدر میتوان به درخشش کاردانو امیدوار بود؟