تنها راه برای تحقق پتانسیلهای امور مالی غیرمتمرکز (DeFi) یک رویکرد آمنی چین (Omni-chain) است که به هر نوع دارایی امکان میدهد آزادانه از همه پلتفرمها عبور کنند.
در حال حاضر بحثی در این نیست که امور مالی غیرمتمرکز یکی از کاربردهای بینظیر بلاک چین است. ارزش کل لاکشده در امو ر مالی غیرمتمرکز در طی بازه زمانی منتهی به ژانویه ۲۰۲۱ بیش از ۳۰۰۰٪ رشد کرده است. در رتبهبندی دیاَپ رادار (DApp radar)، هشت مورد از ۱۰ اپلیکشین غیرمتمرکز (DApp) برتر در اتریوم، دیفایاند. یونی سوپ (Uniswap) بیش از هر برنامهای کاربر دارد و قرار است تا ژانویه به حجم معاملات روزانه ۱ میلیارد دلار برسد.
امور مالی غیرمتمرکز و چالشهای پیش رو
با توجه به چالشهایی که در مبادلات متمرکز میبینیم، تعجبآور نیست که تمایل به سمت امور مالی غیرمتمرکز باشد. پلتفرمهای متمرکز فرصتهای وامدهی و استیکینگ محدودی را ارائه میدهند و آنچه هست هم به اعتماد کاربر به صرافی نیاز دارد. آنها همچنین با محدودیتهایی مثل بلاکسازی ناحیهای و سانسور تجاری، عدم تنوع در محصولات عرضهشده، نقدینگی پراکنده و ابزارها روبهرواند.
در مقایسه، کاربران امور مالی غیرمتمرکز اکنون به طیف وسیعی از آپشنهای استیکینگ و وامدهی درون زنجیرهای دسترسی دارند. دیفای همچنین در برابر سانسور مقاوم است، برنامههای ترکیبی بسیاری دارد که بسیاری آن را پول مثل پازل لگو (Money Lego) نامیدهاند و تقریبا برای انواع مختلف دستگاهها ویژگیها و قابلیتهای بی حد و حصری دارد.
با این حال بزرگترین پاشنه آشیل امور مالی غیرمتمرکز، اتریوم است. هرچه برنامههای بیشتری روی پلتفرم انباشته شوند، اتریوم بیشتر به عنوان یک تکنولوژی قدیمی که نیاز مبرم به بروزرسانی دارد، فرسودگی خود را نشان میدهد. اتریوم ۲.۰ وعدههایی از بهتر شدن را نشان داده اما زمانبندی آن دراز مدت است و مقیاسپذیری در سال ۲۰۲۲ یا بعد از آن امکانپذیر خوهد شد.
در این میان، کاربران مجبور به تحملکردن فرآیند کند تاییدیهها و مهمتر از آن مجبور به پرداخت ارقام سرسامآور کارمزد هستند. این امر موجب محدود کردن مشارکت در امور مالی غیرمتمرکز به جیبهای پر پول و والها میشود. در ژانویه، متوسط کارمزد تراکنش تا بیش از ۱۰ دلار رسیده بود. وقتی معاملات دیفای متکی بر تعاملات قراردادهای هوشمند پیچیدهتر و یا کاربرانی که در معاملات چند پروتکلی شرکت میکنند، این هزینهها میتواند جلوی شرکت کردن بسیاری از افراد را بگیرد.
افزایش علاقه به امور مالی غیرمتمرکز مولتی چین
بخاطر برخی از مشکلات اتریوم، قابلیت همکاری و پلتفرمهای لایه دوم برای بسیاری از توسعهدهندگان پلتفرم در سال ۲۰۲۰ کانون توجه قرار گرفت که اخیرا با چندین مثال قابل توجه به ثمر نشسته است.
به عنوان مثال، فعالیت شرکت Aave در زمینه توکنهای غیر قابل تبدیل، Aavegotchi، اخیرا تصمیم گرفت از اتریوم به شبکه ماتیک ( Matic Network) مهاجرت کند، و عامل محرک این اتفاق میزان بالای کارمزد تراکنشها بود. در اواخر سال قبل، سم بنکمن فراید (Sam Bankman-Fried) بنیانگذار صرافی متمرکز FTX اعلام کرد که میخواهد پروژه امور مالی غیرمتمرکز خود را تحت عنوان سروم (Serum) بر روی بلاک چین سولانا (Solana) بسازد. در ادامه اظهار کرد که راهاندازی این پلتفرم مبتنی بر یک پل با قابلیت همکاری بر روی بلاک چین اتریوم صورت میگیرد. از طرف دیگر 1inch که مبتنی بر اتریوم است اعلام کرد که تصمیم دارد تا پلتفرم خود را در بلاک چین نیر (Near) – که آن هم ارتباط خود را با اتریوم با پل شخصی خود انجام میدهد – گسترش دهد.
منطق آن روشن است. پروژههای امور مالی غیرمتمرکز میخواهند توانایی تعامل با اتریوم را حفظ کنند و پلتفرمهایی که با اکوسیستم اتریوم پل ارتباطی دارند این فرصت را فراهم میکنند. اما این روش با محدودیتهای اساسی همراه است. در نهایت این امر منجر به سناریویی میشود که در آن چندین بلاک چین با اتریوم پل ارتباطی خواهند داشت اما به یکدیگر متصل نیستند. این یک اکوسیستم بلاک چین با قابلیت همکاری واقعی نیست.
به علاوه، این امر به طور ذاتی فاقد قابلیت ترکیبپذیری است زیرا این مدل «پل» به دو پلتفرم جداگانه که بلاک چین خود را اجرا کنند بستگی دارد. هنوز نیاز برای وجود یک تراکنش پل بین هر دو تراکنش توکن در هر یک از طرفین، احساس میشود.
آمنی چین تنها آینده پایدار امور مالی غیرمتمرکز
در حال حاضر تنها دو رقیب با شبکه اتریوم وجود دارد – کازموس (Cosmos) و پولکادات (Polkadot). پولکادات وعدههای خوبی میدهد و در حال جذب بخش قابل توجهی از جامعه دیفای است. پروژه هایی مانند آکالا (Acala)، اکولیبریوم (Equilibrium) و آکروپولیس (Akropolis) اهداف بلندپروازانهای برای ایجاد پلتفرمهای امور مالی غیرمتمرکز چند منظوره مبتنی بر پولکادات دارند.
با این حال رویکرد پولکادات برای ایجاد قابلیت همکاری بین پاراچینها متصل به زنجیره مرکزی آن ریلی چین (Relay Chain)، شامل یک تکنولوژی پیچیده از نظر فنی به نام «پیام بین زنجیرهای بین پاراچینها» است. در حالی که این پتانسیل بالایی برای انواع مختلفی از معاملات را فراهم میکند، پروتکل ارتباطی بین بلاک چین ساده و در عین حال زیبا استفاده شده توسط کازموس بر انتقال دارایی بین زنجیرهها متمرکز است. این اجازه میدهد تا هر زنجیره SDK کازموس به دیگری متصل شود.
به همین دلیل، کازموس خود را به عنوان بستر ایدهآل برای توسعهدهندگان امور مالی غیرمتمرکز معرفی کردهاست. زنجیرههای SDK کازموس از نظر TPS و فضای بلاک ۱۰۰ برابر کارآمدتر از اتریوم است. علاوه بر این، شبکه کازموس در حال رشد است و چندین برنامه قابل توجه در آن اکنون فعال هستند.
این برنامهها شامل بخشهای موفق دیفای مانند صرافی غیرمتمرکز بین زنجیرهای تورچین (Thorchain)، قرارداد هوشمند CDP کاوا (Kava)، پلتفرم ارز فیات توکن ای مانی (e-money)، یا استیبل کوین با ارزش بیش از ۱۰۰ میلیون دلار ترا (Terra) میشود. هرکدام از آنها از بلاک چین اختصاصی خود با مدل توکنومیک منحصر به فرد خود استفاده میکنند که از توکن با اندازه بازار بین ۱۰ تا ۱۰۰ میلیون دلار پشتیبانی میکند. شبکه کازموس همچنین از پروژههای غیر دیفای با مدلهای توکن منحصر به فرد خود مانند شبکه مش آلتیا (Althea) از روترهای اینترنتی، یا محصول بلاک چین سازمانی پرزیستنس (Persistence) پشتیبانی میکند.
از توسعه تا پذیرش تا نقدینگی
با افزایش معاملات در میان توکنهای شبکه کازموس، تقاضا برای نقدینگی افزایش مییابد. شبکه کازموس در مقایسه با اتریوم توانایی پشتیبانی از حجم بسیار زیادی از فعالیتهای اقتصادی را دارد و مشتری بیشتری را بخاطر پایین بودن کارمزد تراکنشها به خود جذب میکند. این امر آن را به یک مبنای بهینه برای پردازش بخش گسترده از تجارت درون زنجیرهای تبدیل میکند.
کازموس میتواند صرافیهای غیرمتمرکز را برای مبادله دارایی پشتیبانی کند، اما همچنین میتواند مشتقاتی مانند نوسانات لحظهای بازار، بازارهای فیوچر یا آتی، اهرمها یا لوریجها، تبادلات ثابت، سود توکنیزه، استخرهای نقدینگی، مدیریت هویت، ایجاد بازار اتوماسیون شده و سایر جنبههای اصلی یک بازار متمرکز بسیار پیچیده را پشتیبانی کند.
سخن پایانی
سرانجام، بانکها و سایر موسسات مالی در حال حاضر نشانههایی از آمادگی برای پذیرش بلاک چین را نشان میدهند اما تقریبا با اطمینان میتوان گفت از اتریوم استفاده نخواهند کرد. بیشتر محتمل است که آنها راهحلهای سفارشی را اتخاذ کنند. یک پلتفرم آمنی چین همه جانبه که میتواند با طیف گستردهای از شبکههای سازمانی تعامل داشته باشد، امری ضروری در مسیر آماده شدن برای زمانی است که تقاضای خرید و فروش ابزارهای مالی سنتی با داراییهای دیجیتال غیرمتمرکز وجود دارد. سال ۲۰۲۰ سالی بود که امور مالی غیرمتمرکز جایگاه خود را به عنوان کاربرد عالی بلاک چین تثبیت کرد، اما سال ۲۰۲۱ سالی خواهد بود که همکاری به جای یک استثنا به یک قاعده تبدیل میشود.