
در بازار گاوی سال ۲۰۲۰ و ۲۰۲۱ شاهد رشد پروژههای قابل اعتمادی بودیم که برای هر پرتفولیویی سودمند بودند. این پروژههای به ظاهر تمام و کمال، برگرفته از باهوشترین ذهنها، توانمندترین تکنولوژیها و بزرگترین سرمایهگذاران خطرپذیر (VCها) بودند. Quality Asset نامیست که به این پروژهها داده میشود؛ پروژههایی که بنیاد قوی دارند و میتوانند در بازار نزولی نیز مفید باقی بمانند. اما مفهوم Quality Asset چیست؟ برای توصیف Quality Assetها در چند کلمه، میتوان گفت آنها داراییهایی بادوام، ارزشمند، با کیفیت و سودمند هستند. جوامعی که در حیطه این پروژهها ساخته شدند، باعث گسترش فعالیت در شبکههای آنها شدند؛ اما آیا همه اینها ارزشی به اقتصاد کریپتویی افزود یا فقط تلاشی پوچ و بینتیجه بود؟ در این مقاله به بررسی این موضوع میپردازیم. با میهن بلاکچین همراه باشید.
Quality Asset چیست؟
یک دارایی دیجیتال با دوام، به دید شما نسبت به بازار بستگی دارد؛ مثلا یک سرمایهگذار که به دنبال متنوعسازی سبد خود با داراییهای دیجیتال با کیفیت است، باید آشنایی خوبی با پروژههای مختلف داشته باشد که بتواند کل بازار را پوشش دهد.
در بازار خرسی، همه آلتکوینها (هر رمزارزی به غیر از بیت کوین Altcoin نامیده میشود) نسبت به اتریوم و اتریوم نسبت به بیت کوین افت قیمت داشتند. آیا این مسئله به این معناست که دارایی سودمندی برای سرمایهگذاری وجود ندارد؟ پاسخ این سوال به نگرش و هدف شما در این بازار بستگی دارد.
یک دارایی باکیفیت باید در موارد استفاده گسترده در حوزه خود پیشرو باشد. از زمانی که ساتوشی ناکاموتو بیتکوین را منتشر کرد، ما شاهد عرضه شدن دستهای از ارزهای دیجیتال نوپا بودیم؛ با این که تعداد زیادی از آنها از بین رفتند، تعداد کمی نیز در بازار باقی ماندند، رشد کردند و پیشرو مارکت در حوزه خود شدند.
چنین داراییهای سودمند در بازار خرسی بیفایده نمیشوند یا از بین نمیروند؛ آنها در بازار نزولی هم مفید هستند و نقش مهمی در اکوسیستم کریپتو دارند. ارزش این داراییها نشات گرفته از هجمههای تبلیغاتی نیست و با فراهم کردن موارد استفاده متعدد و تکنولوژیهای جدید، نقش بنیادی در عملکرد گستردهتر اکوسیستم خود ایفا میکنند.
داراییهای کریپتویی بادوام میتوانند فعالیتهای اقتصادی را در اقتصاد کریپتویی به وجود آورند. این کار مانند ساخت یک بلاک برای برنامههای جدید عمل میکند. در واقع این مفهومی است که اصول یک پروژه یا پروتکل را تعریف میکند. چنین داراییهایی نقش اصلی در اقتصاد کریپتو به شمار میروند؛ زیرا در بازار نزولی پایدار باقی میمانند و قدرت آنها از بین نمیرود.
قبل از اینکه در مورد داراییهای بادوام کریپتویی صحبت کنیم، بهتر است ابتدا شرایط بازار خرسی را درک کنیم و ببینیم این داراییها در این دوران چه عملکردی خواهند داشت. بازار خرسی یا نزولی دارای چند المان از جمله شرایط تورمزا، نرخ بهره بالا و کاهش اعتبار و نرخ بهره خردهفروشی است که در ادامه به توضیح آنها خواهیم پرداخت.
شرایط تورمزا
شاید بتوان سال ۲۰۲۲ را با تورم افسار گسیختهاش شناخت؛ زیرا پول زیادی در طول قرنطینه کرونا چاپ شد. در ژوئن ۲۰۲۲ (خرداد ۱۴۰۱) تورم در آمریکا تا ۹.۱ درصد افزایش پیدا کرد؛ در حالی که خیلی از فعالان بازار تصور میکردند تورمی که در ماه می (اردیبهشت ۱۴۰۱) رخ میدهد، بیشترین میزان ممکن بوده است. آخرین باری که چنین تورمی در اقتصاد آمریکا ثبت شد، مربوط به دهه ۱۹۸۰ بود. البته جای تعجب نیست، چرا که چاپ تریلیونها دلار پول، چنین عواقبی را نیز در پی خواهد داشت.
نرخ بهره دلار آمریکا
تورم بیشتر باعث میشود بانکهای مرکزی برای کنترل شرایط، سیاستهای پولی سختگیرانهتری اتخاذ کنند. این افزایش تورم، شرایط را برای داراییهایی که پرریسک هستند، نامساعد میکند؛ زیرا جریان سرمایه از سهام شرکتهای تکنولوژی به سمت سهام مطمئنتر میرود. عملکرد بیت کوین و سایر ارزهای دیجیتال در سال ۲۰۲۱ و ۲۰۲۲ نشان داد که همبستگی زیادی میان این داراییها با شاخص نزدک وجود دارد.
به دلیل افزایش تورم، ریسک بیشتری به وجود میآید و چون انتظار میرفت نرخ بهره باز هم بیشتر شود، داراییهای پرریسک مثل سهام و کریپتو فروخته شدند و زمان پایان این بازار خرسی، با تحولات اقتصاد کلان مشخص میشود؛ داراییهای ارزشمند آنهایی هستند که بتوانند از پس این طوفان برآیند و قویتر از همیشه بازگردند.
کاهش اعتبار و نرخ بهره خردهفروشی
بازار نزولی معمولا با کاهش اعتبار و خروج سرمایهگذارانی که ضرر کردهاند، آغاز میشود؛ برای مثال پروژه ترا (Terra) باعث ورشکستگی بسیاری از سرمایهگذاران بزرگ شد و خسارتهای زیاد به افرادی که در این پروژه سرمایهگذاری کرده بودند، وارد کرد.
زمانی که بازار سبز است همه پروژهها خوب رشد میکنند؛ اما آیا در زمان رکود و افت قیمتها هم همینطور است؟ در این دوره است که مشخص میشود تنها پروژههایی میتوانند از پس بازار خرسی برآیند که بنیاد قوی داشته باشند.
چند هفته پس از حادثه لونا، صندوق سرمایهگذاری Three Arrows Capital ورشکست شد و پلتفرم سلسیوس (Celsius) موقتا برداشتها را متوقف کرد. سقوط این کمپانیهای بزرگ، تبعات سنگینی برای بقیه بازار رمزارزها دارد؛ اتفاقهایی اینچنینی بخشی از چرخه عادی بازار ارزهای دیجیتال هستند. البته داراییهای باکیفیتی که عملکردشان تحت تاثیر نوسانات مختل نمیشود، جای خود را در بازار حفظ خواهند کرد.
معرفی چند دارایی کریپتویی بادوام
تا اینجای مقاله در مورد مفهوم دارایی باکیفیت و سودمند و تاثیر بازار خرسی بر این داراییها صحبت کردیم. در ادامه چند نمونه از داراییهای باکیفیت مثل بیت کوین، اتریوم، چین لینک و مونرو را معرفی میکنیم و به بررسی پروژه و هدف آنها میپردازیم.
آیا بیتکوین یک Quality Asset محسوب میشود؟
میتوان گفت که بیتکوین تنها دارایی باکیفیت و بادوام واقعی است که البته این موضوع نیز بستگی به جایگاه شما در تفکر ماکسیمالیسم دارد. مسیری که فعالان ماکسیمالیست طی میکنند، معمولا به این صورت است که ابتدا با سرمایهگذاری در بیتکوین وارد بازار ارزهای دیجیتال میشوند، کمی بعد با اتریوم آشنا میشوند، سپس هر دو را ترک میکنند و برای گرفتن سودهای بیشتر به آلتکوینها روی میآورند. پس از آنکه تمام دارایی خود را در رکود بازار از دست دادند، بار دیگر به بیتکوین بازمیگردند. در این لحظه متوجه ارزش واقعی بیت کوین و به یکی از بزرگترین طرفداران آن تبدیل میشوند.
بیتکوین مشکل حمله دو بار خرج کردن و قابلیت انجام تراکنش بدون وجود شخص ثالث را حل کرد. رمزارز برتر بازار از زمانی که توسعه یافته، بیشتر شبیه به طلا عمل کرده است و به همین دلیل به آن طلای دیجیتال نیز گفته میشود؛ کالای دیجیتالی که توسط هزاران نود در سراسر جهان محافظت میشود و به عنوان پول سخت (Hard Money) یا ذخیره ارزش تعریف میشود. هرچه هش ریت شبکه بیشتر باشد، شبکه ایمنتر و در برابر حملات مقاومتر است. با رشد نرخ هش در هر سال، امنیت شبکه نیز افزایش مییابد.
مورد اصلی استفاده بیتکوین، پول سخت بودن آن است. کشش عرضه بیتکوین به دلیل کدنویسیهایی که شده، صفر است؛ پس تعداد کل بیتکوینهایی که میتواند ساخته شود، هیچوقت زیاد نمیشود. قیمت بیت کوین هرچقدر که باشد، نرخ تولید آن به طور پیوسته در طول زمان به دلیل وجود هاوینگ در هر چهار سال، کمتر میشود. به همین خاطر به آن پول سخت گفته میشود.
چه ما طرفدار بیتکوین باشیم چه نباشیم، فرقی نمیکند؛ زیرا BTC همچنان پرچمدار بازار است. این رمزارز از زمان به وجود آمدن، تمام رقبای خود را شکست داده است. هنوز نمیدانیم ساتوشی کیست که یک صنعت جدید را با ابداع بیتکوین توسعه داد؛ فقط میدانیم که بیتکوین بلاک به بلاک به تنهایی میتازد و به استاندارد پولی تبدیل میشود که قابل تغییر نیست.
آیا اتریوم شرایط یک دارایی بادوام را دارد؟
اتریوم پیشرو و بستری برای قرارداد هوشمند است و بیشترین ارزش قفل شده (TVL) را دارد. این شبکه زمینهای مناسب برای توسعهدهندگان و برنامههای غیرمتمرکز (Dappها) فراهم کرده است. اتریوم اولین پروژهای بود که مفهوم قراردادهای هوشمند را معرفی کرد؛ این خود موجب انقلابی در این صنعت و تولدی برای اپلیکیشنهای غیرمتمرکز شد. توسعهدهندگان وارد این حوزه شدند و شروع به ساخت Dappهای خود در این شبکه کردند، که این یک اثر شبکهای به وجود آورد و باعث جذب TVL از جانب کاربران شد.
تکنولوژی اتریوم، بستری برای امور مالی غیرمتمرکز (Defi) فراهم آورد که این اولین قدم برای پذیرش و ساخت معروفترین Dappها بود؛ پروژههایی مثل میکردائو (MakerDao)، یونیسواپ (Uniswap)، کرو (Curv) و آوه (AAVE) که فعالیتهای جنونآمیزی در شبکههای خود به وجود آوردند و همچنان پیشرو در حوزه دیفای هستند.
سوالی که بهوجود میآید این است که چرا اتریوم با وجود کند و گران بودن شبکه خود، همچنان برترین ارز در حوزه خود است؟ در پاسخ باید گفت که اتریوم اولین پروژهای بود که در حوزه خود قدم گذاشت. همچنین اثر شبکهای هم میتواند دلیلی برای بهترین بودن اتریوم باشد؛ وقتی شبکهای این ویژگی را داشته باشد به سختی میتوان آن را شکست داد. همه اینها وابسته به زمانی است که برای ساخت موارد زیر مصرف میشود:
- مقیاسهای اقتصادی
- شناسایی برند
- اعتمادسازی
- ابزارهای توسعهدهنده
- جامعهای از مردم که به این تکنولوژی اهمیت بدهند
بنابراین اتریوم علیرغم کند و گران بودنش، همچنان در رقابت پروژههای قرارداد هوشمند بهترین است.
آیا اتریوم رهبر حوزه خود است؟ در حال حاضر بله. توسعهدهندگان به فعالیت خود بر روی اتریوم ادامه خواهند داد و این ارز همچنان جایگاه اول TVL را خواهد داشت. آپدیت اتریوم ۲ نیز تواناییها، امنیت و پایداری شبکه را بهبود میبخشند. برخلاف پروژههای جدیدی که با عنوان قاتلان اتریوم روی کار آمدند (مثل سولانا و آوالانچ که قابلیتهای بیشتری را ارائه میدهند) اتریوم همچنان جایگاه خود را به عنوان برترین بلاکچین لایه ۱ حفظ کرده است.
آیا اتریوم در صدر جدول باقی خواهد ماند؟ فقط زمان میتواند به این سوال پاسخ دهد؛ ولی با وجود راهکارهای لایه ۲ مثل آربیتروم (Arbitrum)، آپتیمیزم (Optimism)، لوپرینگ (Loopring) و دیگر پروژهها و رشد این حوزه بر محور اتریوم، میتوان گفت این رمز ارز به سلطه خود بر بازار ادامه خواهد داد؛ البته آپدیتهای زیادی از جمله تغییر الگوریتم اجماع از گواه اثبات کار (POW) به گواه اثبات سهام (POS)، شاردینگ و دیگر ارتقاهای فنی و همچنین قویتر شدن شبکه توسعهدهندگان و پذیرش عمومی پروژههای مقیاسپذیری لایه دو نیز در راه هستند.
وقتی به ارزش قفل شده اتریوم به USD نگاه میکنیم، به نظر میرسد که در حال کاهش است؛ ولی TVL اتریوم به ETH همچنان در بالاترین مقدار خود قرار دارد.
همچنین شبکههای سازگار با ماشین مجازی اتریوم (EVM) همسو با یکدیگر رشد و TVL بیشتری را جذب میکنند. این باعث میشود توسعهدهندگان اتریوم به راحتی بتوانند قراردادهای هوشمند خود را بدون نیاز به کدنویسی دوباره روی شبکه پیادهسازی کنند.
آیا چین لینک یک دارایی با دوام محسوب میشود؟
سرویس غیرمتمرکز اوراکل چین لینک، برای پشتیبانی از قراردادهای هوشمند پیشرفته در بلاکچینها، ورودی، خروجی و محاسبات غیرقابل دستکاری را فراهم میکند. این شبکه که معروفترین اوراکل است، با بیش از ۱۳۰۰ پروژه همکاری کرده و با ارائه دیتاهای خود به اسمارت کانترکتهای این پروژهها، باعث امنیت بیش از ۱۶ میلیارد دلار دارایی شده است. پروژه چین لینک در حال حاضر ۵۴ درصد از مارکت اوراکل را در دست دارد و از برخی پروتکلهای دیفای مثل آوه (AVVE)، کامپوند (Compound) و dydx پشتیبانی میکند.
Chainlink یکی از بازیگردانان اصلی بازار دیفای و برترین ارز در حوزه خود است؛ استفاده پروژههای جدید از اوراکلهای چین لینک، بهعنوان پیشرفت در توسعه آنها محسوب میشود. ادغام پروژههای Blue Chip (پروژههای شناخته شده و مورد اعتماد) با چین لینک، به معنای اعتبار آن پروژه است و موجب میشود دادههایی با استاندارد بالا برای کاربرانشان فراهم کنند.
چین لینک، فراهمکننده زیرساختهای حیاتی
چینلینک مشکل اتصال قراردادهای هوشمند را حل کرد. قرادادهای هوشمند نمیتوانستند با دادههای خارجی و منابعی که در خارج از نودهای شبکه در حال اجرا هستند، ارتباط برقرار کنند. این پروژه در واقع پلی میان بلاکچینها و APIهای خارجی است. قبل از چین لینک، پروژهها باید خودشان اوراکلها را میساختند. این اوراکلها مسئول جمع کردن دادههای برونزنجیرهای و فرستادن آنها به قرارداد هوشمند بودند. مشخصا در این روش، دستکاری بسیار آسان است؛ زیرا به یک مرکز داده متمرکز متکی است. اهمیت Chainlink در دنیای ارزهای دیجیتال غیرقابل انکار است. اگر کارتان با قراردادهای هوشمند است، احتمالا به چین لینک نیاز پیدا میکنید. شبکه اوراکل، به توسعه برنامههای دیفای با امنیت و اطمینان بالا کمک میکند و جایگاه ویژهای در این صنعت دارد.
اوراکلها بخش مهمی در صنعت کریپتو هستند و Chainlink پیشرو در این حوزه است. یکی از دلایل افت قیمت این ارز نسبت به اتریوم، این بود که چین لینک هیچ سودی از جانب پروژههای جدیدی که با آن ادغام میشوند، نمیبرد. قیمت LINK با هیچکدام از مکانیسمهای اقتصاد توکنی، افزایش نمییابد؛ حتی اگر این مکانیسمها باعث شوند بیشتر مورد اعتماد قرار گیرد.
آیا مونرو یک دارایی باکیفیت است؟
مونرو بیشتر روی تراکنشهای حریم خصوصی و مقاوم در برابر سانسور تمرکز میکند. این رمزارز برخلاف بیتکوین و اتریوم که از دفتر کل توزیع شده (DLT) عمومی استفاده میکنند، از تکنولوژیهایی برای افزایش حریم خصوصی استفاده میکند که ناشناس بودن کاربرانش را تضمین کند. سوالی که بهوجود میآید این است که آیا با این کار از فعالیتهای بازار سیاه حمایت نمیکند؟ در پاسخ باید بگوییم بله ولی مونرو با این هدف ساخته نشد.
مونرو در سال ۲۰۱۴ پایهگذاری شد و جزو اولین ارزهایی بود که کاربران به صورت پیشفرض در آن ناشناس بودند. مشخصات فرستنده، گیرنده و تمام اطلاعات تراکنش توسط تکنولوژیهایی مثل Stealth Addresses ،Ring Signature و RingCT مخفی هستند.
چرا حریم خصوصی یک مسئله مهم است؟
بیشتر بلاکچینها یک دفتر سفارشات عمومی دارند؛ به این معنی که بانک، دولت یا هر کس دیگری میتواند تمامی تراکنشهای شما را در شبکه ببیند. اگر هویت شما به یک کیف پول ارزدیجیتال خاص وابسته باشد، میتوانید تاریخچه تمامی تراکنشهای خود را مشاهده کنید. این موضوع از طرفی خوب است، اما از نظر امنیتی چندان خوب نیست. آدرسهای عمومی کریپتویی ناشناس نیستند، بلکه دارای نام اختصاری هستند. مونرو این مشکل اساسی را با استفاده از توسعه دادن تکنولوژی ارز دیجیتالی مثل بیتکوین حل کرده است؛ با این تفاوت که تراکنشهای شما محرمانه میماند.
مونرو، پیشرو در حریم خصوصی شبکه
این رمزارز در جامعه کریپتو بسیار قابل احترام است و راهاندازی عادلانهای داشت؛ زیرا هیچگونه جذب سرمایهای از طریق عرضه اولیه کوین (ICO) و یا صندوقهای سرمایهگذاری نداشت و بنیانگذاران کوینها را در دست نداشتند.
مونرو بزرگترین پرایوسی کوین با در نظر گرفتن مارکت کپ (۲.۷ میلیارد دلار در زمان نگارش مقاله) است. مردم در سراسر جهان همچنان از مونرو استفاده میکنند. البته تعداد تراکنشهای آن در حال کاهش و نزدیک شدن به رقیبش یعنی Zcash است.
مونرو جامعهای دارد که به ناشناس بودن خود اهمیت میدهند. کوین آن در تمام این مدت باقی مانده است؛ زیرا مردم از آن استفاده میکنند. در دنیایی که حریم خصوصی به مسئلهای مهم تبدیل شده، بدیهی است که استفاده از رمزارزی مثل XMR رو به افزایش باشد. پس از گذراندن ۲ چرخه بازار، این کوین همچنان پرچمدار پرایوسی کوینها خواهد بود.
بهترین توکنهای بلاکچینهای لایه یک
دستهای از بلوچیپها در بازار صعودی سال ۲۰۲۱ و ۲۰۲۲ به وجود آمدند. این پروژهها توسط کسانی که از سرمایه خوب و به ظاهر نامحدود برخوردار بودند، حمایت میشدند. از آنجایی که مردم جذب پیشنهادهای وسوسهانگیز و برنامههای تشویقی جدید میشوند، جوامعی متعصب در کنار هر کدام از این پروژهها به وجود آمد.
پروتکلهای لایه یک اساسا محاسبات غیرمتمرکزشده ارائه میدهند؛ چیزی که تا زمان حرکت به سوی وب ۳، اهمیت بیشتری پیدا خواهد کرد. این پروتکلها عملکرد بهتری در بازار صعودی دارند و بخش زیادی از پرتفولیوی فعالان بازار را به خود اختصاص دادهاند. برای سرمایهگذارانی که تلاش در ارزشگذاری توکنهای لایه یک دارند، سوال اینجاست که چگونه میتوانند از تقاضای مصرفکنندگان فضای بلاکها برای درآمدزایی استفاده کنند.
هر پروتکل از دستورالعمل یکسانی برای جذب توسعهدهندگان، کاربران، TVL و ساخت اکوسیستم خود استفاده میکند. این دستورالعمل شامل موارد زیر است:
- جمعآوری سرمایه از VCها
- راهاندازی توکن
- جذب پشتوانه برای راهاندازی اکوسیستم
- به کار بردن توکن
- جذب توسعهدهندگان برای ساخت Dapp روی پروتکل لایه یک خود
- برنامههای غیرمتمرکز، کاربر و ارزش قفلشده بیشتری جذب خواهند کرد
- فعالیتهای کاربران در شبکه باعث افزایش ارزش توکن میشود
- تشویق و ایجاد انگیزه در کاربران برای استفاده بیشتر از پلتفرم
مزایای سرمایهگذاری در کوینهای لایه یک
- دارای اثر شبکهای هستند.
- توسعهدهنده شبکه تعیین شده است.
- هستهی زیرساختها ایجاد شده است.
- جامعه پروژه، ساخته شده است.
- نام پروژه ثبت شده است.
- سرمایهگذاران کلان از آنها حمایت میکنند.
معایب سرمایهگذاری در رمزارزهای لایه یک
- به دلیل فرایند آزادسازی توکنها، تورم آنها بالاست.
- ممکن است صندوقهای سرمایهگذاری شما را دور بزنند و به سراغ پروژههای دیگر بروند.
- آیا آنها واقعا میتوانند در مقیاس عمل کنند و کارهای دور از انتظار انجام دهند؟
- تکنولوژی جدید ممکن است جای برندههای کنونی را بگیرد.
- رقابتهای تنگاتنگ بین آنها وجود دارد.
لایه یک به رشد خود ادامه میدهد
توکنهای برتر لایه یک تا زمانی که اکوسیستم آنها گسترش مییابد و از تکنولوژیهای جدید استفاده میکنند، به رشد خود ادامه خواهند داد. یکی از عادتهای فعالان بازار کریپتو این است، زمانی که وارد یک اکوسیستم مشخص میشوند، به سختی از آن بیرون میآیند. چنین تعصبی درسرمایهگذاری که بیشتر از رفتار ماکسیمالیستی نشات گرفته میشود، وفاداری فعالان بازار را نسبت به حوزههایی که در ابتدا وارد آنها شدهاند، توضیح میدهد. برای همین انتظار میرود توکنهای لایه یک به رشد خود ادامه دهند.
آیا توکنهای لایه یک، داراییهای با دوام آینده هستند؟
یک دارایی با دوام و سودمند دارایی است که در حوزه خود پیشرو باشد. پروتکلهای لایه یک، فضای بلاکها را برای ساخت dappها فراهم میکنند.این پروتکلها در توانمندی، امنیت، تمرکززدایی و دیگر عوامل با یکدیگر در رقابتاند. داراییهای لایه یک، نقش بنیادی در عملکرد یک اکوسیستم دارند. آنها این کار را با فراهم کردن موارد استفاده اصلی (فضای بین بلاکها) و تکنولوژیهای جدید مثل Dappها انجام میدهند. به نظر میرسد که توکنهای لایه یک، بخش مهمی از این صنعت را به خود اختصاص خواهند داد و نقش مهمی در فعالیتهای اقتصادی کریپتویی خواهند داشت.
سوالات متداول (FAQ)
منظور داراییهای بادوامی هستند که به لحاظ بنیادی از قدرت و اعتبار خوبی برخوردارند.
ارزش این قبیل داراییها در بازارهای خرسی مشخص میشود که در جریان نزول روندهای بازار، همچنان قدرت خود را از دست نمیدهند.
جمعبندی
Quality Asset چیست؟ بهطور خلاصه باید گفت که داراییهای بادوام، داراییهایی هستند که در حوزه خود پیشرو هستند و دارای فاندامنتالهای قوی هستند. بازار خرسی در حال آزمایش پروژههای باکیفیتی است، که در محدوده این چرخه رشد کردهاند و همچنین نقش آنها در زیرساختهای اکوسیستم با گذشت زمان سنجیده میشود. همانطور که بازار نمای واقعی پروژههای مختلف را نشان میدهد، بهتر است نگاهی هدفگرا به پروژههایی که در این زمستان کریپتویی باقی ماندهاند، داشته باشیم. شما تا به حال در کدام یک از حوزههای نام برده سرمایهگذاری کردهاید؟ نظر خود را با ما به اشتراک بگذارید.